بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🗓4آذر شهادت شهید علی چیت سازیان
🌺بهانه روضه امام حسین در سیره شهید علی چیت سازیان
🌹✔️رفته بودیم شناسایی. پشت عراقی ها و بودیم و تا مقر نیروهای خودی، پانزده کلیومتر فاصله داشتیم. علی آقا جلوی من حرکت می کرد.
💢ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد و کف کفشش کنده شد. با شرمندگی گفتم: علی آقا! بیا کفش من را بپوش. اما با خوش رویی نپذیرفت و تا مقر با پای برهنه و لنگ لنگان آمد.
🌿وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی و تاول زده اش، باز شرمنده شدم. اما ایشان از من تشکر کرد.
متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟
🌷🌹گفت: چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه یتیمان ابا عبد الله.
راوی: حسین علی مرادی؛ هم رزم
کتاب دلیل؛
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🗓5 آذر شهادت شهید حمید سیاهکالی مرادی
🎋🌷ایثار اقتصادی در سیره شهید حمید سیاهکالی مرادی
🌺🌸بعد از عروسی سعید برادر حمید، دنبال خانه ای بودیم برای شروع زندگی مشترک. با پس اندازی که حمید داشت می شد یک خانه بزرگ در جای خوب قزوین اجاره کرد. اولین خانه را دیدیم. ۱۲۰ متری بود. پسندیدیم.
🌐🌐🌐
💢✔️از خانه که بیرون آمدیم هنوز سوار موتور نشده بودیم که یکی از دوستان حمید زنگ زد. برای اجاره خانه پول لازم داشت.
💢✔️حمید گفت: «اگر راضی باشی نصف پول مان را بدهیم به این رفیقم و با نصف دیگر خانه ای کوچک تر رهن کنیم. بعدا پول که دستمان آمد خانه ای بزرگ تر اجاره می کنیم».
💢✔️از پیشنهادش جا خوردم. اما پس از من و منی قبول کردم. دیدم می شود با خانه ای کوچک در محله های پایین شهر هم خوش بود.
بالاخره منزلی پیدا کردیم حدود ۵۰ متر با حیاط مشترک و دستشویی در حیاط.
💢✔️همان روز خانه را با هفت میلیون پیش و ۹۵ هزار تومان اجاره ماهیانه قول نامه کردیم. این، آخرین خانه زندگی مشترک مان بود.
کتاب یادت باشد
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🗓5 آذر شهادت شهید حمید سیاهکالی مرادی
🔶🔹ارادت شهید حمید سیاهکالی مرادی به حضرت معصومه (سلام الله علیها)
🌱🍃در ایام عقد موقت بودیم. با حمید رفته بودیم حلقه بخریم. موقع برگشت سر حرف که باز شد گفت:
«یه چیزی می گم لوس نشیا. یک هفته قبل از اینکه برای بار دوم بیایم خانه شما رفتم حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها).
به خانم گفتم: یا حضرت معصومه (سلام الله علیها) آیا می شود من را به اونی که دوستش دارم و دلم پیشش مانده برسانی؟
من تو را از حضرت معصومه گرفتم».
✅☀️بعد از مراسم عروسی هم که با فامیل ها خداحافظی کردیم و آمدیم خانه، بعد از آنکه قرآن خواندیم، حمید سجاده انداخت و بعد از نماز از حضرت معصومه(سلام الله علیها) تشکر کرد.
🌿🌿خیلی جدی به این عنایت اعتقاد داشت و بعد از هر نماز دست هایش را بلند می کرد و همان جمله ای را که موقع سال تحویل، رو به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها)گفته بود تکرار می کرد:
«یا حضرت معصومه (سلام الله علیها) ممنونم که خانمم را به من دادی و من را به عشقم رساندی».
کتاب یادت باشد
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🗓5 آذر شهادت خلبان شهید ابوالحسن ابوالحسنی
متولد: بابل
💢✈️با توجه به عشقی که به پرواز داشت، پس از مدتی به دانشکده خلبانی وارد شد و دوره مقدماتی پرواز را در ایران و دورهای تکمیلی آن را در آمریکا گذراند.
🌷✈️شهید ابوالحسنی یکی از هفت خلبان برتر آموزش دیده در آمریکا بود از او خواستند تا در همان جا بماند و به خلبانان ایران آموزش دهد
اما این قهرمان نپذیرفت و به کشور بازگشت و در جنگ تحمیلی برای حفظ ناموس و خاک وطن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
✈️✈️نامه یک خلبان از امریکا به خواهرش
🔹🔶زمانی که در آمریکا بود، عکسی برای من فرستاد که در پشت آن نوشته بود
🌹✔️خواهر من، چیزی که برای یک زن باارزش است، حفظ حجاب است.
🌹✔️خواهر من در هر مرحله زندگیات آن اصل زینبی بودن، زینبی زندگی کردن و حفظ حجاب و عصمت را فراموش نکن.
(فاطمه ابوالحسنی، خواهر شهید)
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🌺هر روز با شهدا
⌛️6 آذر 1394
🌷 سالروز شهادت شهید مدافع حرم عبدالرشید رشوند
🔰 دلش می خواست تمام وسایل زندگی اش آنقدری باشد که در یک چمدان جمع شود و هر زمان که خواست کوله بارش را جمع کند.
🌷🌹🌷🌹🌷
🔰آنقدر خاکی بود که با وجود اینکه سردار بود با کارگرانی که برای کار به منازل ایشان می آمدند صمیمی می شد.
🔰مقید نبودن به دنیا بارزترین ویژگی ایشان بود. به هیچ عنوان اجازه نمی داد دنیا دست و بالش را ببندد. 🥀🥀🥀
🔰 عرق خاصی برای کارش داشت و تلاش می کرد در همه حوزه ها فعالیت داشته باشد، مثلا مدتی زبان انگلیسی را دنبال کرد.
در خانه پرتاپ دارت انجام می داد.
می گفت همه چیز را باید یاد گرفت.
💢✔️شهید در مدت زمانی که حلب بود برای مردم سوری غذا و نفت می برد و از این طریق ارتباط خوبی با بچه ها پیدا کرده بود.
💠💠وصیت نامه شهید عبدالرشید رشوند:
🔶✔️علمای در خط امام را شناسایی کنید و از خط ولایت محکم پشتیبانی کنید
🔷✔️و از اختلافات بپرهیزید که از هم پاشیدگی و نداشتن وحدت باعث می شود ضربه جبران ناپذیری بر پیکر این انقلاب وارد آید
💠✔️و با تمام وجود فریاد بزنید:"حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی"
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
@yamahdy98