eitaa logo
کانال استاد رفیعی
1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
33 فایل
🌹بــســم الــلــه الــرحــمــن الــرحــیــم🌹 کانال استـاد رفیعۍ ↓ مجموعہ سخـنرانے هاے حجت الاســلام #رفیعے #بہ‌همراه‌پست‌های‌مختلف‌و‌عالے این کانال توسط جمعی از محبین استاد اداره می شود.🌹 #آیدی‌ِادمین‌جهت‌ِ‌تبادل👇 @Sahar_Z_B
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیاری از این مشاغل را لازم است که خانم ها انجام بدهند؟!خب این خود به خود منجر به بعضی از ارتباطات،بعضی از گفتگو ها،مخصوصا در مراکز درمانی که خیلی کم گاهی رعایت می شود،می بینید آن چنان گرم گفتگوهای میان افراد باهم صمیمی،عدم رعایت حریم ها،این ها نکاتی است که در اسلام روی آن تاکید شده است. یکی از بالاترین اقسام عفاف،عفت جنسی است،وعفت جنسی هم ،همین است که انسان شهوت خودش را کنترل بکند،این که در روایات داریم انسان واسطه بشود، حدیث داریم:سه گروه هستند که خداوند روز قیامت سایه رحمت روی سرشان می اندازد، یکی«رجل زوج اخاه»کسی که ازدواج کسی را فراهم بکند؛خود ازدواج یک عامل عفت جنسی است،توصیه قرآن است.من روایت دیده ام،امام معصوم فرموده است که:هرکسی که ازدواج را از روی فقر ترک بکند،(بگوید بچه ام بیکار است،شغل ندارد،خانه ندارد،ماشین ندارد)فرمود:« وَمَنْ تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَهَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »هرکسی که ازدواج را از روی فقر(ترس از فقر)ترک بکند،این به خدا سوء ظن دارد؛می دانید سوء ظن به خدا چقدر بد است،خدا در قرآن لعنت کرده است آن هایی را که سوء ظن دارند.می فرماید:« یعذّب الله الظّآنّینَ بِاللهِ »عذاب می کند آن کسانی را که به خدا سوء ظن دارند؛بدترین نوع سوء ظن،سوء ظن به خدا است،کلا سوءظن بداست؛قرآن می فرماید«اجتنبوا کثیر من الظن»؛اما اینکه آدم به خداوند سوءظن بورزد،بعضی ها می گویند سوءظن به خدا یعنی چی؟!یکی از آن همین است،روایت می فرمود:کسی که ازدواج را ترک بکند« مَخافَهَ الْفَقْر»،بگوید نمی شود،نداریم،ماشین نیست،خانه نیست،فرمود:« فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »این سوءظن به خدا دارد،چرا سوءظن به خدا دارد؟چون خداوند در قرآن می فرماید:«ان یکونوا فقراء یقنهم الله»اگر ندار هستی با ازدواج من پول دارت می کنم؛خب این کسی که می گوید،ندارم،ازدواج نمی کنم،این وعده خداوند را قبول ندارد،این می شود سوءظن به خدا/فلذا دوتا توصیه اسلام برای عفت جنسی در جامعه دارد:۱٫کنترل محرک ها،جلوگیری از محرک ها،حرف هایتان تحریک کننده نباشد،تحریک کننده راه نروید،ارتباط ها رعایت بشود،زینت ها پوشید بشود،حجاب داشته باشند. این یک راه عفت جنسی است. ۲٫راه دوم،ازدواج است،که این درواقع میل از راه طبیعی اش ارضاء می شود و پاسخ داده می شود. این اولین قسم عفاف که عرض کردم در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)موج می زد،هم نسبت به نامحرم آن حساسیت حضرت،هم این خطبه ای که در مسجد خوانده،در تاریخ دارد که حضرت به طور کامل خودش را پوشاند،تمام بدن را پوشاند،آمد مسجد پشت پرده قرار گرفت و شروع کرد به خطبه خواندن. می آمد بقیع گریه می کرد،می آمد احد اشک می ریخت،اما در میان حجاب کامل،در میان پوشش کامل،این عفاف حضرت زهرا(سلام الله علیها)است. قسم دوم عفت،عفاف مالی است،انسان در مالش هم باید عفیف باشد،یعنی چی در مال عفیف باشد؟ یک معنایش این است که:اگر ندار هست،اگر فقیر هست،؛اگر مشکلات مالی دارد دنبال تهیه مال از راه حرام نرود،روایت داریم:«العفاف زینت الفقر» زیبایی فقر،با عفت است. یک گروهی بودند در مدینه،این ها فقیر بودند،(این آیه قرآن است که الان عرض می کنم)خیلی وضع مالیشان خراب بود،گاهی گرسنه می خوابیدند،اما قرآن می فرماید:آن قدر خود دار بودند،آن قدر خویشتن دار بودند،آن قدر مناعت طبع داشتند،هرکه این ها را می دید فکر می کرد پول دار اند.می گویند طرف صورتش را باسیلی سرخ نگه داشته است،این آیه قرآن است،بخوانم برایتان: « یَحسَبُهُمُ الجاهِلُ أَغنِیاءَ مِنَ التّعَفّفِ »یعنی کسی خبرنداشت این ها را که می دید فکر می کرد این ها پول دار هستند،از بس عزت نفس داشتند. وقتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمدند مدینه،نقل کرده اند که این ها خانه نداشتند،یک ایوانی درست کرد برایشان کنار مسجد بنام صفرح.البته این صفرح ای که الان تو مدینه است،جابجا شده است،اونجا محلش نیست،محل سفره جلوتر است،این ها اینجا شب می خوابیدند،رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هم گاهی برایشان غذا می آورد،نانی،خرمایی،چیزی به هر حال می آورد به این ها می رساند،خود پیامبر(صلی الله علیه وآله)هم امکانات مالی نداشت،اتفاق افتاد سه،چهار روز پشت سرهم پیامبر(صلی الله علیه وآله) خرما آورد برایشان،یکی از آن روزهایی که خرما آورد،یکی از این مسلمان ها،یک کلمه برگشت گفت یا رسول الله جگرمان سوخت،گرمیمان کرد،چقدر خرما بخوریم!!اعتراض کرد،(خب اعتراض اولا صلاح نیست شما به پیامبر(صلی الله علیه وآله) بکنید،ثانیا رسول خدا نداشت،اگر داشت غذای دیگری برای شما می آورد،بیشتر از این در اختیارش نبود،)،حضرت فرمود:نمی دانی جگر سوختن یعنی چی،جگر سوختن این نیست،قرآن می فرماید:قیامت آتش جهنم،آن جگر می سوزاند،آن آتش است که قرآن کریم می فرماید در بطون و برون افراد این حرارت احساس می شود،تو گرما ندیدی که به گرمی خرما می گویی گرما،خیلی ناراحت شد،متاثر شد،گفت ی
َعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّهٍ وَ سَدَادٍ »یک تقوا و ورع،دوم تلاش سوم عفت و چهارم سداد و محکم بودن،این در آن نامه ی که به عثمان بن حنین نوشته بود آمده است،« أَعِینُونِی »من علی را یاری کنید؛با چی یاری کنیم آقاجان؟ « بِوَرَعٍ »یعنی تقوا،دوری از شبهات،دوری از معصیت،« وَ اجْتِهَادٍ »تلاش« وَ عِفَّهٍ »عفت،« وَ سَدَادٍ »به معنای محکم بودن و استوار بودن،از من و شما خواست با این چهار چیز امیرالمؤمنین را یاری کنیم. ان شاالله خوادمند به همه ی ما توفیق انجام این فضایل را عنایت بفرماید
بسیاری از این مشاغل را لازم است که خانم ها انجام بدهند؟!خب این خود به خود منجر به بعضی از ارتباطات،بعضی از گفتگو ها،مخصوصا در مراکز درمانی که خیلی کم گاهی رعایت می شود،می بینید آن چنان گرم گفتگوهای میان افراد باهم صمیمی،عدم رعایت حریم ها،این ها نکاتی است که در اسلام روی آن تاکید شده است. یکی از بالاترین اقسام عفاف،عفت جنسی است،وعفت جنسی هم ،همین است که انسان شهوت خودش را کنترل بکند،این که در روایات داریم انسان واسطه بشود، حدیث داریم:سه گروه هستند که خداوند روز قیامت سایه رحمت روی سرشان می اندازد، یکی«رجل زوج اخاه»کسی که ازدواج کسی را فراهم بکند؛خود ازدواج یک عامل عفت جنسی است،توصیه قرآن است.من روایت دیده ام،امام معصوم فرموده است که:هرکسی که ازدواج را از روی فقر ترک بکند،(بگوید بچه ام بیکار است،شغل ندارد،خانه ندارد،ماشین ندارد)فرمود:« وَمَنْ تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَهَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »هرکسی که ازدواج را از روی فقر(ترس از فقر)ترک بکند،این به خدا سوء ظن دارد؛می دانید سوء ظن به خدا چقدر بد است،خدا در قرآن لعنت کرده است آن هایی را که سوء ظن دارند.می فرماید:« یعذّب الله الظّآنّینَ بِاللهِ »عذاب می کند آن کسانی را که به خدا سوء ظن دارند؛بدترین نوع سوء ظن،سوء ظن به خدا است،کلا سوءظن بداست؛قرآن می فرماید«اجتنبوا کثیر من الظن»؛اما اینکه آدم به خداوند سوءظن بورزد،بعضی ها می گویند سوءظن به خدا یعنی چی؟!یکی از آن همین است،روایت می فرمود:کسی که ازدواج را ترک بکند« مَخافَهَ الْفَقْر»،بگوید نمی شود،نداریم،ماشین نیست،خانه نیست،فرمود:« فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »این سوءظن به خدا دارد،چرا سوءظن به خدا دارد؟چون خداوند در قرآن می فرماید:«ان یکونوا فقراء یقنهم الله»اگر ندار هستی با ازدواج من پول دارت می کنم؛خب این کسی که می گوید،ندارم،ازدواج نمی کنم،این وعده خداوند را قبول ندارد،این می شود سوءظن به خدا/فلذا دوتا توصیه اسلام برای عفت جنسی در جامعه دارد:۱٫کنترل محرک ها،جلوگیری از محرک ها،حرف هایتان تحریک کننده نباشد،تحریک کننده راه نروید،ارتباط ها رعایت بشود،زینت ها پوشید بشود،حجاب داشته باشند. این یک راه عفت جنسی است. ۲٫راه دوم،ازدواج است،که این درواقع میل از راه طبیعی اش ارضاء می شود و پاسخ داده می شود. این اولین قسم عفاف که عرض کردم در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)موج می زد،هم نسبت به نامحرم آن حساسیت حضرت،هم این خطبه ای که در مسجد خوانده،در تاریخ دارد که حضرت به طور کامل خودش را پوشاند،تمام بدن را پوشاند،آمد مسجد پشت پرده قرار گرفت و شروع کرد به خطبه خواندن. می آمد بقیع گریه می کرد،می آمد احد اشک می ریخت،اما در میان حجاب کامل،در میان پوشش کامل،این عفاف حضرت زهرا(سلام الله علیها)است. قسم دوم عفت،عفاف مالی است،انسان در مالش هم باید عفیف باشد،یعنی چی در مال عفیف باشد؟ یک معنایش این است که:اگر ندار هست،اگر فقیر هست،؛اگر مشکلات مالی دارد دنبال تهیه مال از راه حرام نرود،روایت داریم:«العفاف زینت الفقر» زیبایی فقر،با عفت است. یک گروهی بودند در مدینه،این ها فقیر بودند،(این آیه قرآن است که الان عرض می کنم)خیلی وضع مالیشان خراب بود،گاهی گرسنه می خوابیدند،اما قرآن می فرماید:آن قدر خود دار بودند،آن قدر خویشتن دار بودند،آن قدر مناعت طبع داشتند،هرکه این ها را می دید فکر می کرد پول دار اند.می گویند طرف صورتش را باسیلی سرخ نگه داشته است،این آیه قرآن است،بخوانم برایتان: « یَحسَبُهُمُ الجاهِلُ أَغنِیاءَ مِنَ التّعَفّفِ »یعنی کسی خبرنداشت این ها را که می دید فکر می کرد این ها پول دار هستند،از بس عزت نفس داشتند. وقتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمدند مدینه،نقل کرده اند که این ها خانه نداشتند،یک ایوانی درست کرد برایشان کنار مسجد بنام صفرح.البته این صفرح ای که الان تو مدینه است،جابجا شده است،اونجا محلش نیست،محل سفره جلوتر است،این ها اینجا شب می خوابیدند،رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هم گاهی برایشان غذا می آورد،نانی،خرمایی،چیزی به هر حال می آورد به این ها می رساند،خود پیامبر(صلی الله علیه وآله)هم امکانات مالی نداشت،اتفاق افتاد سه،چهار روز پشت سرهم پیامبر(صلی الله علیه وآله) خرما آورد برایشان،یکی از آن روزهایی که خرما آورد،یکی از این مسلمان ها،یک کلمه برگشت گفت یا رسول الله جگرمان سوخت،گرمیمان کرد،چقدر خرما بخوریم!!اعتراض کرد،(خب اعتراض اولا صلاح نیست شما به پیامبر(صلی الله علیه وآله) بکنید،ثانیا رسول خدا نداشت،اگر داشت غذای دیگری برای شما می آورد،بیشتر از این در اختیارش نبود،)،حضرت فرمود:نمی دانی جگر سوختن یعنی چی،جگر سوختن این نیست،قرآن می فرماید:قیامت آتش جهنم،آن جگر می سوزاند،آن آتش است که قرآن کریم می فرماید در بطون و برون افراد این حرارت احساس می شود،تو گرما ندیدی که به گرمی خرما می گویی گرما،خیلی ناراحت شد،متاثر شد،گفت ی
سخنرانی حاج آقا حسینی قمی درباره ارتباط با نامحرم👇 نام ابو بصیر را زیاد شنیده اید اولا” پیر مرد بوده است و هفتاد – هشتاد سال عمرش بوده ثانیا” نابینا بوده است . الان به کسانی که نابینا هستند ” روشن دل ” می گویند ابو بصیر هم می گفتند چون نابینا بود . ثالثا” از بهترین اصحاب امام صادق علیه السلام بود رابعا” جلسه قرآن داشت برای یک خانم درس قرآن می گفت . در یکی از جلسات قرآن با شاگردش یک شوخی کرد و خانم هم خندید فردا که خدمت امام صادق علیه السلام رفت چون امام علم غیب داشت و فهمید تا ابو بصیر را دید فرمود : ابو بصیر این چه کاری بود انجام دادید ؟ ابو بصیر از خجالت دستان خود را جلوی صورت ش گرفت و گفت : آقا ” استغفرالله ” غلط کردم فرمودند : ” استغفرالله ” درست است گذشتن ولی این تمام نمی شود بی زحمت این جلسه ی قرآن را تعطیل کنید . پیر مرد نابینای هفتاد – هشتاد ساله بهترین صحابه ی امام صادق علیه السلام جلسه قرآن …. حالا یک شوخی و غلط کرده است . این را ببینید با وضعیتی که الان ما داریم : خیلی راحت د ، در مهمانی هایمان حداقل افطاری ها اینطور نباشد محرم و نامحرم سر یک سفُره با هم نباشند بگن و بخندند . خوب الگوی ما هم رسانه ی ملی ما است تا نصف شب می گویند و می خندند دختر و پسر باهم بعد صبح زلال سخن سخنرانی حجت الاسلام … سوره ی مبارکه ی احزاب را می خوانند حالا قل المومنات را ببینیم یا شب تا نصف شب …. این فروش غیرت دینی است که صریحا” می آیند و جلوی یک خانم که شوهرش روبه رو یش نشسته است از ش می پرسند شما سالها ست ازدواج کردید هنوز هم فکر دیگری در ذهن تان هست می گوید : بله اسم هم می آورد که فلان هنر پیشه هنوز فکرم به دنبال اوست !! اینان الگوی ما هستند دیگر . حضرت امام صادق علیه السلام در مدینه بودند در زمان حکومت امام صادق علیه السلام مدینه مرکز نشر معارف دینی و فرهنگی شیعه بود . کسانی بودند برای طلبگی به مدینه می رفتند دو تا سه سال درس می خواندند بعد به شهر خود برمی گشتند مثل جابر که هیجده سال در مدینه بود . یکی از کسانی که برای درس خواندن به مدینه آمده بود شخصی بنام محمد طیّار بود دنبال یک خوابگاه می گشت با هر زحمتی بود یک خانه برای خود پیدا کرد یک خانم جوانی بود گفت : من یک اتاق دارم به شما می دهم بروید و وسایل های خود را بیاورید بعد محمد گفتد: شما این اتاق را به من بدهید اتاق شما هم که آن طرف است !! شما یک خانم جوان و من هم یک آقای جوان نمی شود اینطور زندگی کرد !! خانم گفت : غصه نخورید بین اتاق ها در هست در هم از دوطرف قفل می شود خیال تان راحت . رفت وسایل هایش را آورد و گذاشت داخل اتاق بعد گفت : در را قفل کن ببینم بعد خانم گفت : چرا باید قفل کنم در که باز باشد نسیم خنکی می وزد هوا از پنجره اتاق شما می آید و از اتاق من بیرون می رود حیف نیست این هوا را محمد گفت : پس این وسایل ها اینجا باشد تا به محضر امام صادق علیه السلام برم و کسب تکلیف بکنم . به محضر امام صادق علیه السلام آمد و قصه را گفت : آقا ما به هزار زحمت این خانه را پیدا کردیم این هم این‌ طوری است امام صادق علیه السلام فرمود : سریع وسایل خود را از آنجا جمع کن . حضرت فرمود : زن و مرد زمانی که در یک مکان خلوت حضور داشته باشند سومین شخص شیطان است زود وسایل خود را جمع کن و برو .
💠پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله 🔹رجَبٌ شَهْرُ اَلاِسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي أَكْثِرُوا فِيهِ اَلاِسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ 🔸ماه رجب برای اُمّت من ماه استغفار است. در این ماه زیاد استغفار کنید که خداوند بخشنده و مهربان است 📗بحار الأنوار ج94 ص38 ✅
برای اندیشیدن.... الهی... نجاتم بده از شر گناهی که بعد از آن پشیمانی نیست.... از عادت به گناه.... از عادی شدن آن... از همه ی خطاها به تو پناه میبرم.... اِی اَمن ترین پناهگاه ِ من.... 💫🌼💫🌼💫شبتون بهشت🌼💫🌼💫🌼 ╔════════╗ ❄️@lecture_rafiei ❄️ ╚════════╝
در ماه رجب نور خـدا می تابد از روی علـی نور خــدا میتابد در خانه حق حقیقتی شد نهان پرورده دست حق علی می آید ╔════════╗ ❄️@lecture_rafiei ❄️ ╚════════╝
╔════════╗ ❄️@lecture_rafiei ❄️ ╚════════╝ #کـــاناڶ‌اسٺاد‌رفیعے
سخنرانی استاد رفیعی درباره ی سرگذشت شش معلم قرآن داستاني را نقل کنم: عده اي خدمت پيغمبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم )آمدند و گفتند: تعدادي در قبيله ما مسلمان شده اند چند مربي قرآن مي خواهيم تا به مردم قرآن آموزش بدهند. پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم )هم شش نفر از معلمين برجسته را انتخاب نمود از جمله: زيد، خُبَيب، مرثد و چند نفر ديگر. حضرت فرمود: اينها را با خود ببريد تا قرآن را به قبيله شما آموزش دهند. اين داستان مربوط به سال چهارم هجرت بود. چهار سال از حضور پيغمبر در مدينه گذشته بود، شش معلم قرآن را برداشتند و آمدند، شب به قبيله هذيل رسيدند آنجا اين معلمان خوابيدند. يک وقت مرداني مسلح از قبيله هذيل بالاي سرشان آمدند و آنها را تهديد به قتل کردند سه نفرشان را به شهادت رساندند و سه نفر ديگر را هم اسير گرفتند. آنها را به طرف مکه حرکت دادند. يکي ديگر از اينها هم ميان راه درگير شد و کشته شد. دو نفر ديگر زيد و خبيب بودند که اينها را مکه آوردند و به مشرکين فروختند. اينها هم خوشحال شدند که دو صحابي پيغمبر، دو معلم قرآن و دو مسلمان به دستشان افتاده و حسابي مي توانند روي آنها مانور بدهند. دو چوبه دار آويخته شد. يکي براي زيد و ديگري براي خبيب. زيد را آوردند گفتند: اگر کافر شوي و به پيغمبر توهين کني آزادت مي کنيم. اگر از رسالتش برائت بجويي آزاد مي شوي. گفت: حاضر نيستم يک خار به پاي پيغمبر برود ولي خودم حاضرم قطعه قطعه شوم. ابداً هيچ راهي ندارد، آنها هم اعدامش کردند. خبيب را پاي چوبه دار آوردند، گفت: اجازه بدهيد دو رکعت نماز بخوانم. دو رکعت نماز خواند و فرمود: اگر فکر نمي کرديد که ترسيدم دلم مي خواست نماز را طولاني بخوانم، ولي نماز را زود خواندم تا به شما بفهمانم که نترسيدم. دستانش را بلند کرد و گفت: خدايا من وظيفه ام را انجام دادم اين خبر را به پيغمبر برسان که رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم )بداند. گفت: آماده ام. با آرامش کامل او را بردند و به شهادت رساندند. شش معلم قرآن را اين گونه به شهادت رساندند. عرض من درباره آخري است. يک آرامشي خبيب داشت. اصل دوم اين است که سختي مساوي با نارضايتي نيست. امام حسين (عليه السلام )در اوج بلاياي کربلا فرمودند:«رِضَي اللهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْت»؛ ما راضي هستيم به رضاي خدا. جواب امام سجاد (عليه السلام )در مقابل يزيد امام سجاد (عليه السلام )در اوج گرفتاري و بلا زماني که وارد مجلس يزيد شد، يزيد رو کرد به امام سجاد (عليه السلام )و گفت:«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَيْدِيکُم»؛(سوره شوري، آيه ۳۰ ) هر بلايي که سر شما آمده تقصير خود شماست. امام فرمود: نخير اين آيه درباره ما نيست؛ «مَا نَزَلَت فِينَا». درباره ما اين آيه را بخوان: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ»؛ما بر آنچه از دست داده ايم غصه نمي خوريم و ناراحت نيستم شهادت کرامت ماست.اين اصل دوم است. و اما اصل سوم: خوب دقت کنيد! حوادث دو قسم است ۱- حوادث چاره پذير، ۲- حوادث چاره ناپذير. يک حادثه چاره پذير است، مثلاً بچه سرماخورده، بيماري دارد و يا چشمش مشکل دارد او را دکتر مي برند و خوب مي شود. اما يک وقت سرطان خون گرفته همه دکترها مي گويند ديگر چاره ندارد، لذا سر و صدا فايده ندارد.
... عیدانه 💐💐💐 🌿🌷باید مژده بگیریم امروز.... هم از خانه ی امام ِمجتبی (ع) هم امام حسین(ع).... 🌿🌷آمده به دنیا امام ِ باقر(ع).... چه فرخنده روزی.... چه مبارک ماهی.... 🌿🌷چه دردانه ایی.... چه محمد نامی..... 🌿🌷از مادر حسنی... از پدر حسینی..... 🌿🌷نوید دهنده ی او بود نبی (ص)از گذشته.... 🌿🌷جابر رساند به ایشان سلام ِ بلند ِ نبی(ص)... 💫💫💫💫💫ولادت با سر سعادت امام محمد باقر علیه السلام شکافنده ی علم و دانش را به صاحت مقدس ولی عصر (عج) و شما همراهان شاد باش و تهنیت عرض مینماییم 💫💫💫💫💫 ╔════════╗ ❄️@lecture_rafiei ❄️ ╚════════╝
برای اندیشیدن..... آنقدر ناتوانم که نمی‌توانم گناهی را کنار بگذارم.... اما در همین شرایط آنقدر امید دارم که بیایی و دستم را بگیری و از گناه بیرون ببری مرا.... از تاریکی خارجَم کنی... به سمت نور هدایَتم کنی.... من در هر حال به تو امید دارم پروردگارم.... ✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 شبتون بهشت... یاعلی مدد 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ ╔════════╗ ❄️@lecture_rafiei ❄️ ╚════════╝