کانال استاد رفیعی
{📌🌈} • • ❁راحتترینراهبرایترکگناه☺️ ببینیدرفقا من سخت تربن گناهارو یه دفعه ای و با کم ترین شکست
شنیدی میگن طرف چون زود وارد بازار کار شده خیلی نسبت به هم سن سالاش پولدار تره؟
منم زود وارد بازارگناه شدم نسبت به هم سن سالام خیلی بیشتر گناه داشتم
ولی بعدش که تصمیم به ترکگناه گرفتم روزای خوش شیطون تمومید و روزای عزاش شروع شد
چون تحت هیچ شرایطی، بازم میگم تحت هییییچ شرایطی تسلیم نشدم و به معنای واقعی داغ شکست خوردنمو به دلش گزاشتم
اگه بگم هزاران بار جیغشو درآوردم بی راه نگفتم😐😂
خداروشکر در آوردن حرص شیطون حق الناس نیست😅
ببین رفیق
اینارو گفتم که بدونی شیطون در برابر اراده ی تو هیچه
اینارو گفتم که بدونی اگه تو نخوای اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه
✨﷽✨
🔰چه كار كنيم كه عبادات براي ما عادت نشود
و وقتي نماز ميخوانيم، اثر مستقيم در زندگي ما داشته باشد؟
عبادت و بندگي يك حقيقت و كنهي دارد كه ما اين لايه زيرين و حقيقت را نمي بينيم. به قولي عادت شده است. بعضيها روي عادت چهار ركعت نماز را ميخوانند و دو ركعت هم ميخوانند و روي تايم متوجه ميشوند، نماز تمام شده است. آقايي ميگفتند: من راننده ماشينهاي سنگين هستم. به ركعت اول كه ميايستم دنده اول هستم و وقتي به ركعت چهارم ميرسم، دنده ي چهار هستم و نمازم را سلام ميدهم. مردم هم ميگويند: هرچه گم كرده ايم، در نماز پيدا ميكنيم. گاهي توجه به الفاظ و مسائل نيست. همين روزه ماه رمضان، خدا ميخواسته مردم را اذيت كند؟ هفده هجده ساعت گرسنگي در تابستان و از آن خواب صبح بلند شدن چه هدفي داشته است؟ يا خود حج واقعا انسان با چه مشكلاتي در منا و عرفات و مشعر بايد بسر ببرد يا طواف كه بايد با چه زحمت در لابلاي فشارها بروي و انجام بدهي، آيا همه دقتها بايد در صفا و مروه انجام شود؟ آيا اينها همه اش ظاهر است و يا كنه و باطني دارد؟ شما وقتي قرآن را ميخوانيد، ظاهري دارد. ظاهر آيه اي ميگويد: اگر آبهاي زمين فرو برود، چه كسي براي شما آب ميآورد؟ ظاهر آيه آب است ولي باطن آن امام و
حجت است. اگر حجت خدا غايب بشود، چه كسي ميتواند او را براي شما ظاهر كند؟ در بحث عبادت هم همينطور است. اين نماز و روزه و اعمال حقيقت و كنهي دارد و غالبا مردم از اين حقيقت غافل هستند. اگر به آن حقيقت برسيد، لذتش را احساس ميكنيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: دو ركعت نماز شب براي من محبوب تر از كل دنيا و همه چيزي كه در آن است ميباشد. اين غرق شدن در عبادت است.
✔کانال استاد رفیعی
🔰نحوه تعامل پدرها و مادرها با جوانان در بُعد عبادي و اخلاقي چگونه بايد باشد؟
نامه سي و يك نهج البلاغه كه امام علي (ع) ميفرمايد: از پدري پير به
فرزندي جوان. حضرت علي به امام حسن (ع) كه سي سال داشته ميگويد: اي پسرَكم. ادبيات گفتار مادر و يا پدر با فرزند چگونه بايد باشد؟ مثلا مادري م خواهد بگويد: پسرم اين سي دي كه ميبيني براي تو بد است. پسرم نماز بخوان اينها را چگون بيان كند؟ پنج وظيفه مهم را به آنها ميگويم. اول اين كه تكريم شخصيت است. يعني اينكه با احترام به جوانش سخن بگويد. مقايسه نكند. الفاظ زشت بكار نبرد. نفرين و ناله نكند. پسر ابوجهل بعد از اينكه پدرش كسته شد و خودش هم در برابر اسلام سرسخت بود ولي تصميم گرفت مسلمان بشود. تا بر پيامبر وارد شد و پيامبر او را ديد، گفت: آفرين بر كسي كه از گناه هجرت كرده و به نيكي آمده است. هشام بن حكم امام صادق (ع) را قبول نداشت و دين او چيز ديگري بود. وقتي او را خدمت امام بردند، اين قدر امام او را خوب تحويل گرفت كه مريد اما شد. جوانان بيشتر از اينكه از استدلالات ما تاثير بگيرند، از رفتار و برخورد ما تاثير ميگيرند. شما بيست حديث با تندي و ناسزا در فضيلت نماز اول وقت براي جوان بخوانيد اين رويش اثر نمي كند ولي يك تكريم شخصيت، روي او اثر را دارد. دوم استدلال و مجاب كردن جوانان است. بايد به بچه فهماند اين سي دي اثر تخريب دارد كه ميگويم نگاه نكن. جواني پيش
پيامبر آمد و گفت: من زنا و فحشا را دوست دارم. حضرت گفت: دوست داري كسي به خانواده تو چنين نظري داشته باشد؟ گفت: خير. پيامبر گفت: تو به هركس كه نظر داشته باشي بالاخره او هم خواهر ومادري دارد و او را مجاب كرد. يك جواني كه دوستيهاي ناشرعي دارد، ممكن است وقتي بخواهد ازدواج كند، دست روي هركس بگذارد ممكن است او هم اين دوستيها را داشته باشد و جامعه ناامن ميشود. جوان بگويد: براي اينكه جامعه وخانواده ناامن نشود، من اين دوستي را برقرار نكنم و اگر خواستگاري كسي رفتم اين احساس به من دست ندهد. جواني در مشهد به من گفت: من با كسي ازدواج ميكنم كه شش ماه او را زير نظر داشته باشم چون اعتمادم سلب شده است. بايد جوانان را با دليل مجاب كرد. نكته سوم پرهيز از سرزنش و ملامت است. الان بچه شش ساله هم نمي پذيرد چه برسد به جوان. حديث داريم: افراط درملامت لجاجت ايجاد ميكند. حضرت يحيي فردي را نصيحت كرد و گفت: هيچ گاه كسي راملامت نكن. نكته چهارم بحث تقويت نقاط مثبت جوانان است. يك جواني در مسجد دعا ميخواند رسول خدا وقتي دعاي او تمام شد، فرمود: چه قدر قشنگ دعا ميخواني. مثلا الان جوان بلد نيست قرآن بخواند و حمد و سوره اشا هم درست نيست ولي جوان مودبي است. بگوييد: باريك الله حيف نيست شما با
اين ادب و حافظه و رشته اي كه در دانشگاه قبوا شده ايد بلد نباشيد قرآن بخوانيد. تقويت جنبههاي مثبت، كم كم جنبههاي منفي را از بين ميبرود. قرآن ميفرمايد: پيامبر بشير و نذير است. اين تاكيد روي نقاط مثبت دارد. نكته آخر مسئوليت بخشي جوان است. به جوانان خودتان مسئوليت بدهيد هرچند كه آنرا به خوبي انجام ندهند. اگر چيزي از بازار خريد و سر او را هم پنج هزار توان كلاه گذاشتند، اشكالي ندارد مهم اين است كه ايشان به بازار برود و خودش خريد كند. نگوييد: تو نمي تواني. اين باعث افت در جوانان ميشود.
✔کانال استاد رفیعی