🔰از روحانی تا لاریجانی؛ بازخوانی ادوار شورای عالی امنیت ملی
به روایت مسیح مهاجری
🔹۲۲ آبان ۱۳۶۸ اولین نمایندگان رهبری در شورای عالی امنیت ملی منصوب شدند. در سالهایی که مسائل امنیتی و بهویژه پرونده هستهای ایران به یکی از مهمترین چالشهای سیاست خارجی و ساختار تصمیمگیری کشور تبدیل شد، شورای عالی امنیت ملی نقشی تعیینکننده یافت؛ شورایی که ترکیبی از عالیترین مسئولان سیاسی، نظامی و امنیتی کشور است و تصمیماتش تنها پس از تأیید نهایی رهبری قابلیت اجرا مییابد.
🔹مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، در بخشی از خاطرات خود که در گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است، به ساختار، کارکرد و پشتپرده برخی تصمیمگیریهای این شورا پرداخته است. آنچه میخوانید بخشی از روایت اوست؛ روایتی که ضمن تشریح سازوکار شورا، نقش چهرههای اثرگذار و اختلاف دیدگاهها در مقاطع حساس را بازتاب میدهد.
🔻مهاجری میگوید: در کشور ما دو شورای فعال در حوزه امنیت وجود دارد. نخست «شورای امنیت» که مسئول رسیدگی به مسائل امنیت داخلی است و در وزارت کشور تشکیل میشود. ریاست این شورا بر عهده وزیر کشور است و نمایندگانی از دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و انتظامی در جلسات آن حضور مییابند. در این شورا مسائل بررسی و درباره آنها تصمیمگیری میشود و بهطور کلی حوزه آن محدود به وزارت کشور و امور مربوط به امنیت داخلی است.
🔻شورای دوم «شورای عالی امنیت ملی» است که سطح آن بالاتر بوده و مأموریت آن علاوه بر موضوعات داخلی، به مسائل مرتبط با مرزها و امنیت برونمرزی و مسائل کلان کشور نیز گسترش مییابد. ریاست شورای عالی امنیت ملی با رئیسجمهور است و مصوبات آن پس از تصویب اعضا، باید به تأیید رهبری برسد. تا زمانی که تأیید رهبری صادر نشود، این مصوبات قانونی و قابل اجرا به شمار نمیآیند. بنابراین روشن است که اگرچه رئیسجمهور در هدایت جلسات و جهتدهی به مباحث نقش دارد، اما تصمیم نهایی برای اجرایی شدن مصوبات با رهبری است. این موضوع کاملاً در چارچوب قانون اساسی و مأموریت رهبری در تعیین سیاستهای کلی کشور جای میگیرد، بهویژه آنکه بخش قابل توجهی از مسائل مطرح در این شورا به حوزه سیاست خارجی و امنیت کلان کشور مربوط میشود.
🔻گاهی نیز جلسات شورای عالی امنیت ملی به دعوت و با ریاست مستقیم رهبری تشکیل میشود. چنین جلساتی معمولاً در موارد مهمتر و حساستر برگزار میشود. در این موارد، رئیسجمهور و اعضای شورا در جلسهای که رهبری تشکیل میدهند حضور یافته، موضوعات مطرح میشود، نظرات اعضا شنیده میشود و نظر نهایی توسط رهبری اعلام میشود. تصمیمات این جلسات همانجا، به دلیل حضور و تأیید همزمان رهبری، معتبر و قابل اجراست.
🔻در خصوص نقش دبیر شورای عالی امنیت ملی، دبیر معمولاً توسط رئیسجمهور انتخاب میشود. وظایف او شامل دعوت اعضا برای تشکیل جلسه، تنظیم دستور جلسه، اداره تشکیلاتی جلسه (نه مدیریت عالی آن که بر عهده رئیسجمهور است)، تدوین صورتجلسه، پیگیری مصوبات، ابلاغ تصمیمات به دستگاههای مربوط و تشکیل جلسات فرعی و کمیسیونها برای بررسی دقیقتر و آمادهسازی دستور کار است. با این حال، مانند همه سمتهای دیگر، میزان تأثیرگذاری دبیر بسته به شخصیت فردی اوست. برخی افراد این جایگاه را تقویت میکنند و برخی چندان به آن عمق نمیبخشند. اهمیت و اثرگذاری واقعی این سمت به توانمندیهای دبیر برمیگردد، نه به خود عنوان.
🔻در طول دوران فعالیت شورای عالی امنیت ملی در جمهوری اسلامی تاکنون سه دبیر اصلی داشتهایم: نخست حسن روحانی که بیش از ۲۰ سال این سمت را برعهده داشت، سپس علی لاریجانی در سالهای نخست ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، و پس از او سعید جلیلی.
🔻حسن روحانی، به گفته خودش، تمام مسائل مطرحشده در شورای عالی امنیت ملی را با رهبری مشورت میکرد و در موارد متعدد اجازه و امضا از ایشان میگرفت تا هیچ تصمیمی به نام او ثبت نشود و تمام اقدامات در چارچوب نظر مقام رهبری انجام شود.
🔻در دورهای که مسائل هستهای بهطور علنی در کشور مطرح شد، روزنامه جمهوری اسلامی نسبت به سیاستهای دولت خاتمی و شیوه برخورد با موضوع هستهای انتقاد داشت. علت آن نیز سیاستهایی بود که از دید این روزنامه، بیش از حد تسلیمطلبانه تلقی میشد. اما در دوران دولت نهم و دبیری علی لاریجانی، سیاستها تغییر کرد و به اعتقاد ما این تغییر مثبت بود؛ بنابراین انتقادها کاهش یافت. علی لاریجانی مذاکره را با پختگی و تسلط پیش میبرد و این روش مورد حمایت ما بود.
🔻با این حال، در مقطعی اختلافی میان لاریجانی و احمدینژاد بر سر نحوه گفتوگو با گروه ۱+۵ پیش آمد. لاریجانی معتقد به مذاکره بود، حال آنکه احمدینژاد لزومی برای آن نمیدید. در جلسه شورای عالی امنیت ملی، احمدینژاد خطاب به لاریجانی گفت که او دبیر است و باید مطابق نظر رئیسجمهور عمل کند. لاریجانی پاسخ داد که او از نظر رهبری تبعیت میکند و اگر نظر رهبری خلاف نظر رئیسجمهور باشد، نظر رهبری برای او ملاک است. بنا بر نظر رهبری، مذاکره باید انجام میشد و لاریجانی خود را موظف به پیگیری آن میدانست. این گفتوگو به تنش انجامید و پس از جلسه لاریجانی استعفا داد. استعفای او پذیرفته شد و سعید جلیلی به عنوان دبیر شورا منصوب شد.
🔻از این مقطع، سیاستی پیگیری شد که مذاکره را با نوعی تنشآفرینی همراه ساخت. به این صورت که از یک جهت مذاکره انجام میشد اما از سوی دیگر اقدامها و مواضع تنشزا، عملاً اثر مذاکرات را خنثی میکرد. نتیجه این رویکرد صدور چند قطعنامه و افزایش فشارهای بینالمللی بود. روزنامه جمهوری اسلامی بر اساس همین تحلیل، از روش پختهتر دوران لاریجانی حمایت داشت و نسبت به سیاستهای پس از او انتقاد میکرد.
🔻دبیر شورای عالی امنیت ملی نقش مهمی در روند سیاستگذاری دارد، زیرا در متن میدان قرار دارد؛ در مذاکرات حاضر میشود، با طرفهای مقابل گفتوگو میکند و از نزدیک با مسائل تماس دارد. اینکه چه اندازه قدرت برنامهریزی، تحلیل و گفتوگو داشته باشد، تأثیر مستقیمی بر روند امور دارد. برای نمونه، لاریجانی دارای چنین توانمندیهایی بود و مسائل را عمیق و مرحلهبهمرحله پیش میبرد. اما ممکن است فرد دیگری فاقد چنین ویژگیهایی باشد و در این صورت ناچار تنها دستورها را اجرا کند و از خود ابتکاری نداشته باشد. بنابراین، شخصیت دبیر تعیینکنندهتر از عنوان دبیری است. این عنوان خود به کسی قدرت نمیدهد، بلکه این شخصیت دبیر است که به این سمت معنا و اعتبار میبخشد.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰 عصبانیت رجوی از ترور آیت الله خامنه ای!
🔹ابراهیم خدابنده از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق:
🔻 مسعود رجوی بعد از پیروزی انقلاب به دنبال همین باور حرکتهایی را انجام داد. یکی از مسائلی که رجوی همیشه از آن شاکی بود ترورهای فرقان بود. او میگفت این به ضرر ماست چون جمهوری اسلامی را هشیار میکند. مسعود رجوی بر این عقیده بود که خود را یک جریان سیاسی همراه معرفی کند و به جمع آوری سلاح و قدرتمند کردن خود بپردازد تا یکباره نظام را غافلگیر کند به شکلی که جمهوری اسلامی یارای بازسازی نداشته باشد و ساقط شود.
🔻اتفاق دیگری که مسعود رجوی را عصبی کرد و خیلی حسرت آن را میخورد حادثه تروریستی شش تیر بود که در آن روز گروه فرقان اقدام به ترور آیتالله خامنهای کرد. رجوی حسرت میخورد چرا که این عملیات موجب شد تا آقای خامنهای در جلسه هفت تیر حضور نداشته باشد.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰چرا بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی گذاشته شد!؟
🔹ابراهیم خدابنده از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق:
🔻رجوی در جلساتی که داشتیم میگفت: پیش از حمله رژیم بعث دوبار مخفیانه به پاریس سفر کرده و از طریق فرانسویها با صدام حسین ارتباط گرفته و تصمیم گرفتند صدام از خارج و مسعود رجوی از داخل کار نظام جمهوری اسلامی نوپا را یکسره کنند.
🔻مسعود رجوی در صحبتهای خود میگفت: بعد از انقلاب بسیاری از افراد به دنبال کار سیاسی و تشکیل حزب رفتند ولی ما به دنبال تجهیز خود و فرستادن نفوذی در دستگاهها برای برچیدن نظام جمهوری اسلامی بودیم. در بعضی نهادها توانستیم نفوذ کنیم و تاثیرگذار باشیم - مانند دفتر بنی صدر - و هرجا نتوانستیم تاثیرگذار باشیم، آنجا را منفجر کردیم - مثل دفتر حزب جمهوری و دفتر نخستوزیری-. البته این نفوذیها لزوما به این شکل نبود که عضو سازمان را به دستگاهها بفرستند، بلکه معمولاً افرادی که در دستگاه مشغول بودند را جذب سازمان میکردند.
🔻خدابنده در پاسخ به این سوال که چرا سازمان بین انفجار بیت امام و حزب جمهوری، حزب را انتخاب کرد؟ گفت: سازمان همزمان نمیتوانست این دو کار را انجام دهد چون شرایطش را نداشتند. تحلیل رجوی از اینکه حزب را انتخاب کرد این بود که میگفت «خمینی» حال نظام و «بهشتی» آینده نظام است؛ ما بین حال و آینده نظام، آینده نظام را مورد هدف قرار دادیم.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰 سازمان مجاهدین خلق به مثابه یک فرقه
🔹ابراهیم خدابنده از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق:
🔻سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است و بر روی ذهن کار میکند و ایدئولوژی ندارد. در جایی خواندم که آیتالله منتظری در مورد سازمان گفتهاند که مجاهدین خلق یک سنخ تفکرند در صورتی که این چنین نیست. سازمان مجاهدین خلق یک سنخ تفکر نیست بلکه یک دستگاه مافیایی است که ایدئولوژی ندارد و به جای آن متدولوژی دارد؛ یعنی مغزشویی میکند. یک عضو سازمان را شما بیاورید و به او بگویید ده دقیقه درمورد ایدئولوژی سازمان صحبت کند؛ هرگز نمیتواند صحبت کند! چون سازمان اصلا ایدئولوژی ندارد.
🔻مریم رجوی میگفت: مجاهد خلق کسی است که اولا تمایلات مسعود را خوب بشناسد و ثانیا به تمایلات مسعود خوب عمل کند. این تمام تعریف مریم از مجاهدین خلق بود. تمام فرقهها بدین صورت عمل میکنند.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰سرتیم حفاظت از مسعود رجوی عنوان کرد: تحلیل سازمان منافقین از سرنوشت نظام بعد از رحلت امام/ وقتی انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری توطئه فرقه رجوی را خنثی کرد
🔹تحلیل سازمان منافقین از رحلت امام چه بود؟ رجوی گمان میکرد بعد از رحلت بنیانگذار انقلاب چه بر سر نظام خواهد آمد؟ انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری چگونه نقشههای دشمنان را بر هم زد؟ اینها سوالاتی است که عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق به آن پاسخ گفت.
🔗🔗لینک کامل را اینجا بخوانید:
https://irdc.ir/fa/news/7791
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰 ۹ پاسخ یک خطی به شبهه مقایسه انتخابات عراق و ایران
۱. اگر #نظارت_استصوابی مانع مشارکت است، چرا انتخابات شوراها (بدون نظارت) مشارکت کمتری از مجلس دارد؟
۲. مشارکت برخی استانهای ایران #بالاتر_از_عراق بود؛ یعنی آن استانها نظارت استصوابی نداشتند؟
۳. انتخابات #فرانسه، سوئیس، پرتغال زیر ۵۰٪ بوده؛ یعنی نظارت استصوابی دارند؟
4. #رد_صلاحیت ۸۴۸نفر در انتخابات عراق توسط IHEC اسمش چیست ؟
۵. مجلس عراق به دلیل انتخاب نخستوزیر، برای مردم اهمیتش بیشتر است تا مجلس ایران
۶. بغداد (مرکز عراق) مشارکت زیر ۵۰٪ داشت
۷. مشارکت استان تهران ۲۶٪بود، نه ۲٪
۸. مشارکت پایین سالهای اخیر در انتخاباتها را در ۸ سال دولتی جستجو کنید که #امید را از مردم گرفت
۹. حذف صدای #ما_مردم را کسانی انجام میدهند که در فتنه آمریکاییاسرائیلی، #روبروی_مردمشان و در کنار قاتلان #آرمان_علیوردی و #روحالله_عجمیان ایستادهاند
✍️ محمد حسین راجی
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰تحلیل سعید حجاریان از «غیاب دولت»
۲۴ آبان ۱۴۰۴
🔹سعید حجاریان در مشق نو نوشت:
زمانیکه درباره دولت و کارویژههای اصلی آن تأمل میکنیم، غالباً ذهن ما بر دو حوزه امنیت و اقتصاد (بهمعنای موسع آن) متمرکز میشود. در پرتو این مسئله است که رهیافتهای توسعه، امنیت ملی، تعاملات منطقهای و بینالمللی، و همچنین عدالت واجد معنا میشوند و نسبت به یکدیگر تقدم و تأخر پیدا میکنند. اگر با هیأت حاکمهای مواجه باشیم که ایستار خود را بهدرستی در هر یک از این مسائل مشخص کند، آنگاه میتوان انتظار بازاندیشی در راهبردها، مسئولیتها و نقش دولت را داشت. در غیر این صورت آنچه میبینیم غیبت دولت است و بس.
🔹در نظام حکمرانی ما، پس از جنگ تحمیلی، گفتارهایی در حوزه توسعه مطرح شد و در سطح نخبگانی و همچنین حاکمیت مورد تبادلنظر قرار گرفت. ولی از همان دوره نوعی سرگردانی منتهی به تضاد در الگوی توسعه کشور نمایان شد تا جاییکه از یکسو، دولتهای توسعهگرا (آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی) با سدّ ستبر توسعهستیزی روبرو شدند و از سوی دیگر، دولتهای توسعهستیز (آقایان احمدینژاد و رئیسی) اساساً دولت را از دولتبودگی خویش تهی کردند تا جاییکه اساساً دولتی متصور نبود که بخواهد متکفل امر توسعه باشد. مآلاً، حاکمیت نه خود از مجرای «دولتهای هماهنگ» توانست گامی بهسوی «تعالی» بردارد، و نه اجازه داد دولتهای دارای پروژه توسعه (ولو با قرائتهای مختلف) امر «توسعه» را پیش ببرند. نتیجه آنکه مشاهده میکنیم دولت چهاردهم عملاً در امر توسعه سپر انداخته و در گفتارش صرفاً متکفل اجرای برنامه هفتم توسعه شده است و در عمل، گرفتار روزمرگی اداره کشور. به دیگر سخن، گفتمانِ توسعهستیزِ یوتوپیایی در سطح کلان باعث شد عینیت توسعه از بین برود و عرصه بر کاغذبازیهایِ سنجشناپذیر در قالب اسناد بالادستی بر الگوی اداره امور عمومی کشور فراخ شود.
🔹زنگ خطر اما زمانی به صدا درمیآید که دولت علاوه بر مسئولیتناپذیری (ارادی یا قهری) در حوزه توسعهی همهجانبه از ایفای کارویژههای اساسی خود بازبماند. در زمان وفور درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، دور از ذهن نیست ستون مخارج کشور به شکلی بیضابطه، طولانی و طولانیتر شود. چنانکه هم در دوره پهلوی دوم و هم در سالهای پس از انقلاب، خاصه در بازه ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، شاهد اختصاص و توزیع بودجه بدون اولویت در حوزههای مختلف بودیم. این وضعیت تا بدانجا رسوب کرده است که اکنون قوه مجریه، بهواسطه فقدان اقتدار و همچنین نداشتن الگوی توسعه، ساحت «عدالت» را رها کرده است. بدیننحو که اولاً، پیوسته شاهد چکاچک شمشیرهای آزادسازی اقتصادی هستیم بیآنکه درباره دو پایه دیگر آن، یعنی «انضباط مالی» و «الگوی بازتوزیع»، که اولی برآمده از اقتدار دولت و حاکمیت قانون، و دیگری محصول تئوری منسجم عدالت است، تأملی شده باشد. ثانیاً، با نوعی رهاشدگی در حوزههای اساسی مانند درمان و آموزش دستبهگریبان هستیم. شوربختانه آنکه برای این حل این دو مسئله نیز بیتوجه به قانون اساسیِ موجود از یکسو، و توجه به الگوهای منسجم عدالت از سوی دیگر، با گفتارهای «خیریهدرمانی» مواجه هستیم. مسئلهای که با نقد جان رالز، یکی از تئوریپردازان اصلی حوزه عدالت همراه شده است. او معتقد است امور خیریه پسندیده هستند اما صرفاً به کار حل مسائل کوتاهمدت میآیند. رالز اعتقاد دارد برای حل معضلاتی از قبیل نابرابری باید بر سر مفهوم «عدالت» و ایجاد نظامی مبتنی بر آن تأمل کرد.
🔹نقطه بحرانی این روند تزلزل در کارویژه امنیت دولت است. توماس هابز در لویاتان مینویسد: «اگر قدرتی کافی تأسیس نشود تا امنیت ما را تأمین کند، در آن صورت هرکس میتواند حقاً برای رعایت احتیاط در مقابل دیگران بر قدرت و مهارت خویش تکیه کند و چنین هم خواهد کرد.» (لویاتان، ص ۱۸۹). آنچه در ناصیه حکمرانی ما، در پرتو فقدان تئوری توسعه و تئوری عدالت رخ مینمایاند، غیبت دولت در حوزه تمهید امنیت عمومی است. در چنین وضعیتی، خصوصاً در جوامع طبقاتیشده، میل به تأمین امنیت خصوصی افزایش پیدا میکند. به عبارتی هر که پولاش بیش، امنیتاش بیشتر! حد اعلای این وضعیت نقطهای است که افراد/مؤسسات تأمینکننده امنیت خصوصی از سوی ساخت قدرت بهرسمیت شناخته شوند، و حتی در چارچوب منطق اقتصاد سیاسی حاکمیت ترویج و تبلیغ شوند. و اینجاست که هر تقلای معطوف به توسعه و عدالت محکوم به شکست میشود و همهچیز بر پایه نوعی انباشت ثروت جدید ذیل گروههای تأمینکننده امنیت خصوصی، یا همان ذینفعان نظم جدید، بازآرایی خواهد شد.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽بهزاد نبوی در گفتوگو با تابناک؛
وقتی کارتر فوت کرد میخواستم در کشور از او تجلیل کنم!
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ظریف: قطب نمای جهانگیری توسعه ایران بوده است
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه پیشین در آیین رونمایی از کتاب در اندیشه ایران اثر اسحاق جهانگیری:
🔹جهانگیری مظهر و نماد کتاب خود است و آنچه که در کتاب آمده است
🔹آقای جهانگیری همیشه در فکر ایران بوده اند
🔹اندیشه ایران عنصر اصلی در زندگی سیاسی آقای جهاگیری بوده است
🔹آقای جهانگیری همیشه به فکر توسعه ایران بوده و قطب نمای وی توسعه ایران است
🔹ایران بسیار بزرگ، قدرت مند و توانمند است و قدرت ایران در همین مردم ایران است
🔹ما از سرمایه بزرگ ایران که مدیران است به خوبی بهره برداری نکرده ایم.
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انتحار در خیابان شیوا
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right
🔰 پیش بینی ناکامی روحانی در دور دوم
✔️احمد زيدآبادي (25 آبان 1401):
🔻 پيش از انتخابات رياستجمهوري سال 96 براي من عيان بود كه اگر شيخ حسن روحاني بار ديگر به رياستجمهوري برگزيده شود، با ادباري بيسابقه روبرو خواهد شد و با كارنامه مردودي از سوي مردم ساختمان پاستور را ترك خواهد كرد.
🔻درباره اين موضوع خوابنما نشده بودم! تمام علايم داخلي و بينالمللي از به گل نشستن گاري رياستجمهوري حكايت داشت.
🔻در حوزه داخلي، متنفذان جناح تندروتر اصولگرا عزم خود را جزم كرده بودند تا برنامههاي دولت روحاني را به فضاحت بكشانند
🔻و در عرصه جهاني نيز دولت امريكا با سرخوردگي از نتايج توافقنامه برجام، درصدد اعاده تحريمهاي اقتصادي موثر عليه ايران بود.
🔻از اينرو، به اين تحليل رسيده بودم كه اگر آقاي روحاني در همان مقطع از خير دور دوم رياستجمهوري بگذرد و به كاري ديگر مشغول شود، نامش به عنوان تثبيتكننده شرايط اقتصادي و كنترلكننده قيمت دلار در ذهن ايرانيان ثبت خواهد شد و از اين طريق، سرمايه بزرگي براي آينده خود و جناح حامياش ذخيره خواهد كرد.
🔻اما اگر او به هواي دور دوم رياستجمهوري وارد رقابت انتخاباتي شود و به پيروزي دست يابد، ساختمان پاستور به مثابه باتلاقي، او و نيروي پشتيبانش را در خود فرو خواهد كشيد و سرمايه اجتماعي و سياسي آنان را به كلي تلف خواهد كرد.
🔗https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/193516
🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌳@left_right