لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید انقدر محو داستان و شیرینیش بودم که وقتی رسیدم به پیام اخرتون دوباره برگشتم شمردم که واق
حرفهاتون خستگی من رو دَر میکنه💚
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
شاید ما داریم در روزگاری زندگی میکنیم که حاصل رنج و تلاش های ناردانه هاست...
روزگاری که شاید با تلاش های ما زیبا تر و درست تر هم هویت بخشی کرد به هویت زن ، و قطعا از زیبایی ها و شگفتی ها ی خلقته! و چقدر حیاتی نقش زن در ساخت یک تمدن نوین...
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید شاید ما داریم در روزگاری زندگی میکنیم که حاصل رنج و تلاش های ناردانه هاست... روزگاری
به امید اینکه ما هم در ساختن "انسان" و روزگار بهتر سهیم باشیم🌱
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
دلم غصه دار شد ازاین کینه و نفرت این دوتا زن ،اشتباه بین بزرگتر ها بوده چرا باید دختری به این لطیفی که مثل گل رز میمونه تاوان بده..
خیلی ممنون بابت پارت های زیاد واقعا شادم کردن❤️✨
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید دلم غصه دار شد ازاین کینه و نفرت این دوتا زن ،اشتباه بین بزرگتر ها بوده چرا باید دختری
سختترین قضاوت و مجازات اینه که آدم اشتباه و بدیهای خودش رو ببینه و مجازات بشه. شاید برای همینه انقدر دست و پا میزنه تا بقیه رو مقصر و مجازات کنه.
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
چیزی که تو نوشته های شما خیلی توجهمو جلب میکنه اینه که شخصیت رو کامل تو ذهنتون باور دارین و بعد مکتوب میکنین انگار یه آدم زنده رو روایت میکنین که کامل میشناسینش
البته احتمالا برای نویسنده ای مثل شما چیز خیلی طبیعیه ولی برای من خیلی جذابه...
مثلا اگه فیروزه از اول داستان یه رفتار سنجیده از خودش نشون میده و تو ذهن ما به عنوان یه زن با سیاست میشینه، این توی ادامه داستان و دیالوگ ها حفظ میشه و توی گفت گوش با مهتاج حتی وقتی میخواد ناردونه رو از خونه در کنه یه جوری میگه« بلاخره پاره تن شماست »که پیش چشم مهتاج آدم بدجنسی جلوه نکنه...
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید چیزی که تو نوشته های شما خیلی توجهمو جلب میکنه اینه که شخصیت رو کامل تو ذهنتون باور دا
همیشه به هنرجوهام میگم شخصیتتون رو نباید بشناسید، باید زندگی کرده باشید. مثلا وقتی ازتون درمورد شخصیت سوالی بپرسن که تو داستان روش مانور داده نشده و لازم نبوده، باید درجا جواب بدید.
#نکته_نویسندگی #نویسندگی #نکته
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
چرا مهتاج از یوسف اینقدر نفرت داره ؟ مگه میشه یه مادر اینقدر از بچه اش بدش بیاد؟ مگه یوسف خلافی غیر از اینکه با دختر مورد علاقه اش ازدواج کرده،کرده؟ تنفر این زن از پسرش غیر قابل باور هست
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید چرا مهتاج از یوسف اینقدر نفرت داره ؟ مگه میشه یه مادر اینقدر از بچه اش بدش بیاد؟ مگه یو
مگه دلیل کدورت مهتاج از یوسف فقط اینه؟😉
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
سلام بانو جان
با شما از دیر باز ،از زمان آیه جنون آشنا شدم ،قدمتون را دوست دارم ،ودر هر داستان نسبت به داستان قبلی روند داستانهایتان پخته تر و پخته تر می شود
،اول ،این داستان را دوست نداشتم احساسم بود که تکراری است از داستانهای سایرین ،وارد شدن یک دختر وعاشقی اهل منزل وغیره ...
ولی هر چه جلو می رویم انگار دارد متفاوت میشودبا داستانهای دیگر،
فکر میکنم منظوری دارید از این سه پسر داستانهایتان،
انگار قرار است زخمهای پیکر ناردانه را این سه پسر که هرکدام مصداق نیازهای مختلف انسانی ( جسم ناردانه با کیهان که پزشک است و روان ناردانه با سپهر و روح ناردانه
با سحاب )ترمیم بشه ودر نهایت ناردانه ای متفاوت متولد بشه که حالا اون باید زخمهای یک جامعه ی بیمار را درمان کند بدور ازتمام بیماریها
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید سلام بانو جان با شما از دیر باز ،از زمان آیه جنون آشنا شدم ،قدمتون را دوست دارم ،ودر ه
سلام عزیز و همراه قدیمی💙
چه تشبیه جالب و زیبایی داشتید
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
ناردانه عزیزم!
تلاش های تو و دختران و زنان جسور زمانه ات جواب داد. من دخترکی که شاید یک صده بعد تو زندگی میکنیم عزتی که تو میگویی را بدست آوردیم. ممنونم ازت بخاطر درد و رنج و تلاش و از خودگذشتی که داشتی و از زمانی که نسبتا دور هست دست بوست هستم.❤️🥹
#دایگو