سلام و مهر و قشنگی🌿
عزیزهای ندیدهای که تازه عضو لَیل قصهها شدید، خیلی خوش اومدید❤️
عیدتون مبارک. الهی به زودی ظهور پناه عالم رو ببینیم🌱
عزیزانم، درمورد داستان رایحهی محراب لطفا این پیام رو با دقت بخونید.
هیچ شخص، کانال، سایت و یا گروهی به هیچ عنوان مجاز به ذخیره، نشر و یا ساخت فایل از داستان نیست.
یعنی هیچ عزیزی نمیتونه داستان رو برای خودش ذخیره کنه یا برای دوستانش یا در گروه و کانالش ارسال کنه.
هر شب دو پارت از داستان ساعت ۲۳ تو این کانال گذاشته میشه.
برای مطالعه همراه کانال پیش بیایید. یک هفته بعد از قسمت آخر، رمان کامل از روی کانال حذف میشه و مهلت مطالعه تمدید نمیشه.
این قصه رو زندگی کنید، چون یک داستان ساده نیست!
🌿💙
ای پاسخ گرامی امن یجیب ها
تعجیل کن به خاطر ما ناشکیب ها
چشم جهان به چشمهی دستان سبز توست
جاری شو از ورای فراز و نشیب ها
تکلیف انتقام شهیدان به دوش کیست؟
خون مسیح مانده به روی صلیب ها!
برخیز و بزم شب زدگان را به هم بزن
ای آشنا به ندبه و اشک غریب ها
تعجیل کن به خاطر صدها هزارچشم
ای پاسخ گرامی امن یجیب ها...
#نغمه_مستشار_نظامی
@Ayeh_Hayeh_Jonon 🌱
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
🌿💙 ای پاسخ گرامی امن یجیب ها تعجیل کن به خاطر ما ناشکیب ها چشم جهان به چشمهی دستان سبز توست جاری
_ تو میآیی، شهیدان باز میآیند.
و آوینی روایت میکند فتح نهایی را...
@Ayeh_Hayeh_Jonon 🦋
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
این اولین تولدته که تو آغوش منی :) ♥️
برای عزیزانی که درمورد کتاب آیههای جنون پرسیدن.
این کتاب یک داستان دیگهست و ارتباطی به رایحهی محراب نداره. داستان هر کدوم متفاوته.
اولین اثر من هست که چاپ شده و تو طول شیش ماه به چاپ پنجم رسیده.
یه قصهی آسمونی داره، باید خودتون بخونید :) 💙
به قید قرعه یک جلد از این کتاب رو با عشق و امضا به یکی از شما که فعال و ناشر رایحهی محراب بودید، هدیه میدم🌸
_ ابقَ قویّا، فَقِصّتُکَ لم تَنتَهی بعد.
قوی بمن، قصهت هنوز تموم نشده🌱
@Ayeh_Hayeh_Jonon 🫀
_ خدا دلت را به یک جبرانِ جانانه شاد گرداند☁️
@Ayeh_Hayeh_Jonin 🌸
خدا گفته با کیا دوست نباشیم؟!
_ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰٓ إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰٓئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
خدا فقط شما را از دوستی با كسانی نهی میكند كه در كار دین با شما جنگیدند، و از دیارتان بیرون راندند، و در بیرون راندنتان به یكدیگر كمك كردند تا [به خاطر این سختگیری] با آنان دوستی كنید. و تنها كسانی كه با آنان دوستی كنند ستمكاراند.
سوره ممتحنه | آیه ۸
@Ayeh_Hayeh_Jonon 🦋
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
خدا گفته با کیا دوست نباشیم؟! _ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّ
برای این روزهامون...
یعنی دلخوش به دشمنی که تشنه به خون دین و خاکته، نباش.
این جمله رو خطاب به همهمون میگم: دوست رو دشمن نبینیم، و دشمن رو دوست!
#آرامشانه
_ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
بندههای عادلم رو دوست دارم!
سوره ممتحنه | آیه ۸
@Ayeh_Hayeh_Jonon 🕊
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
#آرامشانه _ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ بندههای عادلم رو دوست دارم! سوره ممتحنه | آیه
و من داشتم به این فکر کردم عدالت از خودِ ما شروع میشه.
واژهای که نسبت به خودمون خیلی دنبالشیم اما...
شاید خودمون نسبت به دیگران خیلی رعایتش نکنیم :)
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
و من داشتم به این فکر کردم عدالت از خودِ ما شروع میشه. واژهای که نسبت به خودمون خیلی دنبالشیم اما.
مقصودم این نیست دنبال عدالت نباشیم. یا در برابر ظلم و بیعدالتی سکوت کنیم.
منظورم اینه هر چیزی اول از خودمون شروع میشه🪴
هدایت شده از لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
خلاصهی کتاب آیههای جنون:
داستان آیههای جنون از کشمش دختری جوان به نام آیه و پدرش شروع میشود.
دختری که میان تعصب و انزوا قد کشیده و قد بلند کرده برای شکستن تعصبات بیجا.
کشمکشهای همیشگی پدر و دختر، این بار بهخاطر ورود آیه به دانشگاه شدت گرفته. در این میان پسر مرموزی به آیه نزدیک میشود و حساسیت خانواده را بیشتر میکند. به همین دلیل آیه مجبور میشود میان تبعید و ازدواج، یکی را انتخاب کند. پدر آیه اصرار دارد با خانوادهی عسگری وصلت کنند و آیه هادی را انتخاب کند.
ورود هادی به زندگی آیه، روزهای متفاوتی را رقم میزند. آیه و هادی دلبستهی هم میشوند اما عاقبت این عشق خون و جنون است! سایهی آن پسر مرموز هنوز روی سر خانوادهی نیازی سنگینی میکند و این تازه شروع ماجراست...
نویسنده: لیلی سلطانی
سال انتشار: آبان سال ۱۴۰۰
سری چاپ: چاپ پنجم
تعداد صفحه: ۶۶۲ صفحه