eitaa logo
لِسانُ الله
65 دنبال‌کننده
121 عکس
63 ویدیو
1 فایل
گام دوم انقلاب...اراده مان را همسو کنیم با اراده ی ولی خدا
مشاهده در ایتا
دانلود
مطلب را به گونه‌ای دیگر عرض می‌کنیم: هر چیزی که در اطرافتان مشاهده می‌کنید برخاسته از یکی از صفات خدا است. خداوند صفتی به نام رزاقیت دارد. در بیرون و در خارج رزاقیت به شکل رزق اتفاق می افتد، مثل اینکه بگویند: فلانی چه آدم سخاوتمندی است، می‌گوییم: از کجا می‌فهمی که سخاوتمند است در حالی که این سخاوت یک وصف درونی است شما که به درون او راه نداری! پس از کجا فهمیدی؟ می‌گوید: از روی کارهایی که انجام می‌دهد، نذری می‌دهد، روضه ی امام حسین علیه السلام بر پا می‌کند، فُقَرا را سامان دهی می‌کند و غیر از این امور. خدای متعال منشأ تمام کمالات است. هر کس و هر چیز که کمالی دارد منشأ کمالش خدای متعال است. خالقیت خداوند صفت خدا است، کمال خدا است. این خالقیتش را وقتی خواست نشان بدهد تبدیل به این مخلوقات شد. رازقیت خداوند صفت او است، وقتی خواست رازقیتش را نشان بدهد به این همه رزق و روزی نگاه کنید. در همین شهری که زندگی می‌کنیم، میلیاردها میلیارد مورچه زندگی می‌کنند که ما از آن‌ها بی خبر هستیم، ولی طبق روایت آن‌ها از ما بی خبر نیستند، برای مؤمنین دعا می‌کنند و کفار را نفرین می‌کنند. این مورچه‌ها روزی می‌خورند و میلیون‌ها سال است که وجود دارند و زندگی می‌کنند. رازقیت خدا یعنی همین روزی خدای تبارک و تعالی. جمال خدا، این همه جمال که در عالم است. به کوه و دشت که نگاه می‌کنی مَملُوّ از جمال خدا است. این زیبایی از کجا آمده؟ باید علّتی داشته باشد؛ یعنی به هر پدیده که نگاه می‌کنید با موشکافی دنبال علت آن باشید. این زیبایی منشأش چیست؟ خودش که نبود، خودش که چیزی نداشت که بخواهد به خودش زیبایی بدهد، پس منشأش باید یک جایی باشد. همه ی این‌ها به صفات خدای متعال بر می‌گردند. صفت خالقیت خدا، مخلوق را ایجاد می‌کند، صفت مُبدعیت خدا، بدیع را (موجودات ناب بدون مثال و تکرار نشدنی را). هیچ موجودی در عالم تکرار نشده است، همان‌طوری که سر انگشتان هیچ کس مانند کسی دیگر نیست، هیچ صورتی، هیچ چشمی، هیچ گوشی عین صورت و چشم و گوش دیگری نیست. نظام آفرینش نظام بدیع است، تارِ مویی از شما عینِ تار مویِ دیگری نیست و با هم تفاوت دارند. در وجود ما انسان ها سلولی پیدا نمی‌کنید که عین سلول دیگرمان باشد؛ چون خدای متعال مُبدع است. مُبدعیت خدا ایجاب می‌کند که موجودات بدیع، بدون مثال و تکرار نشدنی باشند و همچنین موضوعات پیچیده ی دیگر. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 رهبر معظم انقلاب: من به جوانان توصیه می‌کنم را یاد بگیرید 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
لِسانُ الله
مطلب را به گونه‌ای دیگر عرض می‌کنیم: هر چیزی که در اطرافتان مشاهده می‌کنید برخاسته از یکی از صفات خد
حالا ما از قصه ی روزی مورچه‌ها گذر می‌کنیم و از داستان کوه و در و دشت عبور می‌کنیم و می‌گوییم: موضوع بحث ما انسان است. یک موجودی روی کره ی زمین به وجود آمده به نام انسان. انسان دارای حالات مختلف است. خدای متعال در انسان چطور ظهور می‌کند و ما چقدر غافل هستیم. مثلاً شما گاهی اوقات غضب می‌کنید، گاهی اوقات می‌خندید، گاهی اوقات شاد هستید و گاهی غمناک و گاهی اوقات نان آور خانواده هستید و گاهی اوقات مانع امری می‌شوید و گاهی امری را دفع می‌کنید و گاهی به کسی نفع می‌رسانید و گاهی به کسی ضرر می‌زنید. خوب دقت کنید به حالات مختلفی که در انسان اتفاق می‌افتد. وقتی به کسی نفع می‌رسانید و یا به کسی ضرر می‌زنید، یا دفع چیزی می‌کنید یا رفع چیزی می‌کنید یا روزی می‌رسانید خوب دقت کنید در این حالات مختلف که خدای متعال پدیدار می‌شود. اگر در دعای جوشن کبیر می‌خوانید «یا نافع یا ضارّ یا دافع یا مانع یا رافع» اگر او دافع است پس شما چکاره هستید، اگر او ضرر می‌زند پس ما که هستیم، مانع چه کسی است و چه وجودی است، سرطان چیست و کیست؟ سرطان ضرر می‌زند یا خدا؟ خدا نفع می‌رساند یا دارو و یا غذاهایی که حاوی ویتامین هستند؟ بالاخره ما چند تا نافع داریم؟ چند تا ضارّ داریم؟ چقدر دافع داریم؟ جز این است که یک دافع و یک ضارّ و یک مانع در نظام آفرینش بیشتر نیست و این خداوند متعال است که در درون شما قابل اجرا است؟ خیلی باید دیدِ توحیدی پیدا کنیم. ما در شب های ماه مبارک رمضان به رسم عادت دعای جوشن کبیر می‌خوانیم. با سرعت در داخل وسیله ی نقلیه در حال حرکت هستیم، به سرعت گیر می‌رسیم، سرعت را کم می‌کنیم و از روی آن رد می‌شویم. از روی سرعت گیر بعدی به سرعت از روی آن رد می‌شویم در حالی که متوجّه آن نبودیم نفسمان بند می‌آید با این حال ماشینمان ضربه دید. اولین مانع ما را منع کرد و مانع بود، دومین مانع ضرر زننده بود. ما با دو اتفاق مواجه شدیم: یکی منع، که سرعت را کم کردیم و دیگری ضرر، که حواسمان نبود به ماشین ضرر وارد شد. حالا سوال: چه کسی ضرر زد و چه کسی منع کرد؟ دقت کنید توحید تا کجا امتداد پیدا می‌کند. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
لِسانُ الله
حالا ما از قصه ی روزی مورچه‌ها گذر می‌کنیم و از داستان کوه و در و دشت عبور می‌کنیم و می‌گوییم: موضوع
باز به رسم عادت شب جمعه دعای کمیل می‌خوانیم، می‌گوییم: «وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْکَانَ کُلِّ شَیْءٍ»؛ و تو را قسم می‌دهم به این اسم های مبارکت که همه چیز را پُر کرده است. سوال: آسفالت آیا جزء همه چیز هست یا نه؟ پس باید آنجا هم پُر از اسماء خدا باشد. آن چیزی که دفع کرد و منع کرد غیر از خدای متعال کسی نبود و آن کسی که ضرر زد غیر از خدای متعال کسی نبود. نه اینکه نادانی بیاید و بگوید: یعنی آسفالت خدا است!؟ این‌ها که اینطور می‌فهمند و سوال می‌کنند نادان هستند، حرف عُرَفا را نمی‌فهمند. خدای متعال خودش را نو به نو در این عالم به ما نشان می‌دهد. خدای متعال مُحیی است. فلانی سکته کرده و آن را به بیمارستان می‌برند، می‌گویند: با دستگاه آن را احیاء کنید بعد زنده می‌ماند. چه کسی احیاء کرد؟ احیاء گری خدای متعال از مجرای این دستگاه و هنر پزشک اتفاق می‌افتد. خداوند مُمیت است. فلانی با چاقو به شکم شخصی زد و او را کشت و مرد. آن شخص کشت یا خدا بود؟ همه ی این اتفاقات را جمع کنید در موجودی به نام انسان. دقت کنید که چگونه انسان می‌تواند مظهر تمام کمالات باشد. دقت کنید که چقدر ما برای خودمان مانع خیر می‌شویم! نماز شب مساوی با توسعه ی رزق است و نخواندن آن موجب تنگی رزق می‌شود، پس ما در حال حاضر مانع هستیم. چقدر خدای متعال خیرات را از ما فوق ملکوت فرو فرستاده و ما خودمان آن را منع یا دفع یا رفع می‌کنیم. دفع می‌کنیم یعنی مانع اصل پیدایش آن خیرات هستیم. رفع می‌کنیم یعنی رزق هست اجازه ی استمرار آن را نمی‌دهیم و نمی‌گذاریم ادامه پیدا کند. ما چقدر ضرر به خودمان و به دیگران زدیم، چقدر ضرر که به دفتر و قلممان زدیم. هر اسرافی که می‌کنیم یک ضرری است. می‌خواهیم با طرح این گونه مسائل بگوییم: انسان می‌تواند منشأ تمام کمالات الهی باشد. سوال: چرا من الان منشأ ضرر شدم؟ مگر نمی‌گویید: «ضارّ» اسم خدا است؟ من الان متصف به اسم خدا شدم، متصف به «ضارّ» شدم که اسمی از اسماء خدا است، پس چرا باید عذاب شوم؟ مگر صفات خدای متعال بد است؟ من متصف شده ام به صفتی از صفات خدای متعال, مثلاً «ضرر زننده» شدم یا «نافع» شدم. آیا «نافع» بد است، من الان می‌خواهم به دشمنان نفع برسانم! توجه داشته باشید که با مطرح کردن این گونه مسائل می‌خواهیم به موضوع امتحان برسیم و می خواهیم به علت امتحان بپردازیم. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
لِسانُ الله
باز به رسم عادت شب جمعه دعای کمیل می‌خوانیم، می‌گوییم: «وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ (غَلَبَتْ)
انسان چه در مکتب انبیاء علیهم السلام بزرگ شود و چه در مکتب غیر انبیاء علیهم السلام، قطعاً مظهر اسماء الهی است، پس چرا آن کسی که در دستگاه کفر بزرگ می‌شود و متصف به اسماء الهی‌ای مثل «ضارّ»، «مانع» و «دافع» و ... می‌شود را در قیامت عذاب می‌کنند؟ مثلاً فرعون مقابل حضرت موسی علیه السلام می‌ماند، رفع می‌کرد، منع می‌کرد، ضرر می‌زد، شما می‌گویید: این‌ها همه ظهورِ صفات و کمالات الهی است، واین کارها، کارهای خدا هستند «وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْکَانَ کُلِّ شَیْءٍ» همه را خدای متعال ایجاد می‌کند. نمرود حضرت ابراهیم علیه السلام را در آتش می‌افکند، مگر این فعل ظهور کمالات الهی نیست؟ پس چرا کفار باید عقاب بشوند؟ این طرف هم امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ احد مانع بود و در جنگ های دیگر مانع کفر و استکبار بود؟ آیا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام «ضارّ» (ضرر زننده)نبود؟ چه امت هایی را دربدر کرد، چه گردن کشانی را به خاک ذلت کشاند و به تَبَع چه خانواده هایی را یتیم و بی سرپرست کرد، این طرف می‌گویید: آقا امیرالمؤمنین علیه السلام یعسوب المؤمنین است و در طرف دیگر می‌گویید: معاویه یعسوب الفجار، این ضرر زد، او هم ضرر زده است، این به اطرافیانش نفع رساند، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام هم به اطرافیانش نفع رساند، او خطرات را دفع کرد و آقا هم دفع کرد، او رفع کرد و ایشان هم رفع کرد، او به زیر مجموعه اش رزق رساند و آقا هم به زیر مجموعه اش رزق رساند. تمام این اتفاقاتی که در عالم می‌افتد، همه ی این‌ها را جمع کن در موجودی به نام انسان. ما می‌خواهیم در مورد انسان سخن بگوییم و بحث کنیم. انسان می‌تواند بلکه قطعاً اینطوری است که مظهر کمالات الهی است. تکبُّر یکی از کمالات الهی است، مگر فرعون متکبّر نبود و ابلیس هم اینطور بود. فرعون بر روی زمین علو و استکبار داشت. اولین صفتی که از فرعون به ذهن می‌آید استکبار و تکبر او است. شما که در قرآن به خدای متعال می‌گویید: متکبّر، پس فرعون هم متکبر است، اگر تکبُّر وصف کمال است و از کمالات الهی است که در عالم جریان پیدا کرده است و اگر او منشأش نبود در عالم اتفاق نمی‌افتاد و چیزی نبود، پس چرا این قدر سرزنش می‌کنید. فرعون طبق نقلی نود هزار نوزاد را سر برید که مبادا طفلی به نام موسی بن عمران علیهما السلام به دنیا بیاید، آیا بالاتر از این استکبار؟ مثلاً دستور می‌داد که بروند داخل منازل تفحُّص و تجسُّس کنند و نوزاد یک روزه، یک ماهه را بیرون بیاورند و سر بِبُرند. فرعون دستور می‌داد بچه‌هایشان را سر ببرند و زنانشان را برای کنیزی نگه دارند. این استکبار است. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
لِسانُ الله
انسان چه در مکتب انبیاء علیهم السلام بزرگ شود و چه در مکتب غیر انبیاء علیهم السلام، قطعاً مظهر اسماء
ما می‌خواهیم در مورد انسان سخن بگوییم و بحث کنیم. انسان می‌تواند بلکه قطعاً اینطوری است که مظهر کمالات الهی است. تکبُّر یکی از کمالات الهی است، مگر فرعون متکبّر نبود و ابلیس هم اینطور بود. فرعون بر روی زمین علو و استکبار داشت. اولین صفتی که از فرعون به ذهن می‌آید استکبار و تکبر او است. شما که در قرآن به خدای متعال می‌گویید: متکبّر، پس فرعون هم متکبر است، اگر تکبُّر وصف کمال است و از کمالات الهی است که در عالم جریان پیدا کرده است و اگر او منشأش نبود در عالم اتفاق نمی‌افتاد و چیزی نبود، پس چرا این قدر سرزنش می‌کنید. فرعون طبق نقلی نود هزار نوزاد را سر برید که مبادا طفلی به نام موسی بن عمران علیهما السلام به دنیا بیاید، آیا بالاتر از این استکبار؟ مثلاً دستور می‌داد که بروند داخل منازل تفحُّص و تجسُّس کنند و نوزاد یک روزه، یک ماهه را بیرون بیاورند و سر بِبُرند. فرعون دستور می‌داد بچه‌هایشان را سر ببرند و زنانشان را برای کنیزی نگه دارند. این استکبار است. آن طرف هم در جبهه ی امیر المؤمنین علیه السلام اینطور بوده است. در جبهه ی ایمان در جنگ ها حلوا که تقسیم نمی کردند. در «لیلة الهریر» امیرالمؤمنین علیه السلام ظهور کبریایی حضرت حقّ بودند. پانصد نفر را در یک شب به دَرَک واصل کرد. در همان شب که سنگین ترین شب جنگی نظام اسلام بوده است نماز شب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ترک نشده است. ابن ابی الحدید معتزلی نقل می‌کند حضرت یک پوستین روی زمین انداخت و شروع کرد به نماز شب کرد و تیرها از چپ و راست از کنار حضرت عبور می‌کردند. «لیلة الهریر» حمله ی وحشت انگیزی در جنگ صفین بود. قبل از ظهر جنگ شروع شد، یک شب روی اسب جنگیدند حتّی بعضی از نمازها را روی اسب با اشاره ی پلک خواندند. در یک چنین جنگی معلوم است که هر دو سپاه درگیر هستند و هر دو یک کار را انجام می دهند؛ هر دو دفع است، هر دو ضرر زدن است و برای خودشان نفع می‌رسانند، بعد این طرف می‌گوییم: معاویه و اصحاب او به جهنم می‌روند و آن طرف امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحاب او به بهشت می‌روند. ما می‌خواهیم به این نکته برسیم که با چه چیزی این اتفاق می افتد؟ این تقسیم بهشت و جهنم این وسط چه بود؟ 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
من با فلانی دعوا کردم، او یک مُشت به من زد و من هم یک مُشت به او زدم، او چاقو زد و من هم چاقو زدم، هر دو داریم یک کار انجام می‌دهیم. می‌گویند: این آقا را به بهشت ببرید و آن آقا را به جهنم. این آقا را مواخذه کنید و این آقا را ستایش. شما شهداء را مدح می‌کنید در حالی که نقطه ی مقابل هم همین کار را داشتند انجام می‌دادند، اگر این‌ها تیر می‌زدند آن‌ها هم تیر می‌زدند. بنابراین اگر ما درست تبیین نکنیم گرفتار می شویم. یک شخصی می گوید: شما می گویید: فرعون فلان است و فلان، چرا؟ چون دست و پای مردم را قطع می کرد، اگر این چنین است خودِ خدای متعال هم در همین قرآن برای مُفسِد فی الارض دستور قطع کردن دست و پا داده است، بنابراین خود کتاب شما هم مُروِّج همین فکر است. ما با طرح این گونه مسائل می خواهیم به تفکیک برسیم. اگر چیزی به نام امتحان نبود چیزی به نام تفکیک هم نبود، بنابراین قرآن می فرماید: «کان الناس اُمَّةً واحدة»؛ مردم یک امت بودند (سوره بقره، آیه ۲۱۳). تو دافع بودی من هم دافع بودم، تو ضرر زننده بودی من هم ضرر زننده بودم، تو نافع بودی من هم نافع بودم و ... «فَبَعَثَ اللهُ النّبیّین» خداوند انبیاء را فرستاد (سوره بقره، آیه ۲۱۳). همه یکی بودند. البته این را بگوییم: اینطور نیست که یک زمانی مردم بودند ولی انبیاء نبودند بلکه موضوع، بیان شأنیت است، یعنی شأن مردم این است که یک طور هستند، چون خلقتشان بر اساس ظهور کمالات الهی است، همه دارای کمالات هستند، مثل دافع و نافع و ضارّ و متکبّر و... «فَبَعَثَ اللهُ النّبِیّینَ»؛ خداوند انبیاء علیهم السلام را فرستاد، انبیاء علیهم السلام آمدند که چه کار کنند؟ انبیاء علیهم السلام آمدند برای امتحان «فَبَعَثَ اللهُ النّبِیّینَ مُبَشِّرینَ و مُنذرین»؛ یعنی این را انجام بده و این را انجام نده، اینجا نفع برسان و آنجا نفع نرسان. دقت کنید که تفکیک چگونه اتفاق می افتد. انبیاء علیهم السلام آمدند تا بگویند: کجا اجازه داری صفت نافعیت را اجرا کنی و کجا اجازه نداری، کجا می توانی ضارّ باشی و کجا نمی توانی، کجا باید مظهر خالقیت باشی و تولید مثل کنی و در کجا نباید این کار را بکنی. مگر می شود روابط جنسی روابطی آزاد باشد همان‌طور که در غرب این چنین است!؟ خالقیت خدای متعال باید از مجرای صالح و سالمی اتفاق بیفتد. خداوند اجازه نمی دهد این امر از هر جایی اتفاق بیفتد. رازقیت خداوند می خواهد اتفاق بیفتد و شما می خواهید برای زن و بچه روزی ببرید. می توانید روزی شخص دیگری را بربایید و ببرید و بعد هم بگویید: من می خواهم رازق باشم در حالی که خداوند این‌طور اجازه نداده است. دقت کنید موضوع امتحان دقیقاً فرق بین انسان ها است و اگر موضوع امتحان نبود «کان الناس اُمَّةً واحدةً» می شد و موسی علیه السلام با فرعون دیگر هیچ فرقی نداشتند. این کلمه ی «مُبَشِّرین» روی موضوعاتِ «امر» است و «مُنذِرین» روی موضوعات نهی است، «بشارت و انذار»؛ یعنی اگر این کار را انجام بدهی این‌طور خواهد شد و اگر این کار را انجام ندهی آنطور خواهد شد. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
پس موضوع امتحان حولِ محورِ اراده ی ولیِّ خدا اتفاق می افتد، این را از کجا متوجه می شویم؟ از این آیه ی شریفه ی «فبعث الله النبیین...» متوجه می شویم. امتحان کجا اتفاق می افتد؟ جایی که ولیّ خدا دارای اراده ای است، بنابراین در مباحات که ولی خدا امری را اراده نکرده است امتحان نداریم. بله می توانیم در همان موضوعات هم به کمالاتی برسیم و کمال گرا باشیم اما ما در مباحات تکلیفی نداریم، چون اراده ی ولیّ خدا آنجا نیامده تا امری را مشخص کند یا ردّ کند یا قبول کند. اراده ی ولیّ خدا مُمَحِّص و پاک کننده ی اراده ها است. فرض کنید ما ولیّ نداشتیم چه اتفاقی می افتاد؟ دقت کنید دستگاه کفر هم ولیّ دارد و ممکن نیست چه کفر و چه ایمان ولیّ نداشته باشد «إِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرٍّ أَوْ فَاجِر»؛ به يقين مردم نيازمند امير و حاکمى هستند خواه نيکوکار باشد يا بدکار (نهج‌البلاغه، خطبه ۴۰). اگر دسترسى به حاکم نيکوکارى نداشته باشند وجود امير فاجر از نبودن حکومت بهتر است. خوارج آنجا که از امیرالمؤمنین علیه السلام جدا شدند، گفتند: ما نمی توانیم برای خودمان امیر انتخاب کنیم، چون قائل به شعار «لاحُکْمَ إِلاَّ لله» بودند و همین طور مثل گاو و گوسفند با هم برخورد می کردند، بعد دیدند بدون رهبر و امام، شدنی نیست، گفتند: یک نفر انتخاب کنیم سپس یک نفر از اراذل و اوباش از میان خودشان انتخاب کردند. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
حولِ محورِ ولیّ خدا اراده ها جمع می شود مثل «کعبه»، «مَثَلُ الامام کَمَثَل الکعبه. حالا اگر کعبه نباشد یکی چپ و یکی راست، یکی عقب و یکی جلو می رود. در احکام طواف خانه ی خدا گفته اند: شانه ی چپ به سمت حَجَرُالاسود باشد بعد حرکت کنید. وقتی محور و مدار مشخص باشد درگیری اتفاق نمی افتد و همه در یک مسیر مشخص حرکت می کنند. اگر «ولیّ» نباشد اراده ها رها می شوند و معلوم نیست ایمان و کفر چگونه تعریف بشود (موضوع امتحان). همه ی انسان ها باید حولِ محورِ ولیّ الهی امتحان شوند. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
طرف ابتلاء فقط تَن است، این خیلی عجیب است، یعنی ما بهشت و جهنّممان زیر سر همین تن است روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نقل شده است که می فرماید: «شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ...»؛ بدترین مردم کسی است که آخرت خویش را به دنیایش بفروشد (من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۳، ح ۵۷۶۲)؛ منظور این روایت چیست؟ یعنی آخرتش را به خاطر تن فروخت. دقت کنید که موضوع امتحان فقط تن است، اگر ما تن نداشتیم در عالَم فرشتگان و در عالم برزخ بودیم و چیزی به نام امتحان و ابتلاء نداشتیم. هر چه که امتحان می شویم از خواسته های تن است، خوردن، پوشیدن، شهوت رانی، حبّ جاه و مقام و ... بنابراین وقتی تن با مرگ از بین رفت و این ارتباط منقطع شد شخص به عالم برزخ منتقل می شود. تا دیروز در دنیا به خدای متعال کافر بود اما مشافهةً و معاینةً به معنای واقعی با خدا رو در رو ملاقات می کند. کُفّار وقتی می میرند به شهود قلبی، اوّل کسی را که می بینند خدای تبارک و تعالی است به خدا عرض می کند: «...رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا...»؛ پروردگارا! مرا باز گردانید شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم (ولی به او می گویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می گوید (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه می دهد) (سوره مومنون، آیه ۹۹ و ۱۰۰). تو که تا دیروز می‌گفتی: «اَنا رَبّکُمُ الاَعلَی» حالا که مُردی می‌گویی: «رَبِّ» می گوید: بابا آنجا من گرفتار تن بودم، همه ی آن خواسته ها و ادّعاها برای همین تن بود و حالا تن نیست؛ بنابراین خدای متعال در جواب می فرماید: «بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُوا یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ»؛ بلکه اعمال و نیّاتی را که قبلاً پنهان می‌کردند، در برابر آن‌ها آشکار شده (و به وحشت افتاده‌اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و آن‌ها دروغگویان‌اند )سوره انعام، آیه ۲۸). اگر تو برگردی دوباره باید با تن برگردی، آن عالم عالم تن است. در حقیقت موضوع امتحان در عالم دنیا نیازهای تن است یعنی هر چیزی که انجام می دهیم و اختلافی که انجام می‌دهیم به خاطر نیاز تن است. فرشتگان جواب می دهند که «بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُوا یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ»؛ (آنان در واقع پشیمان نیستند) بلکه اعمال و نیّاتی را که قبلاً پنهان می‌کردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت افتاده‌اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و آنان دروغگویان‌اند. برگردی همینی که هستی چون نیازهای تن برمی‌گردند و دوباره درگیر نیازهای تن می شوی. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .
خلاصه کلام: ما دائماً در حال امتحان هستیم؛ ما دائماً نَفَس به نَفَس مبتلا به امتحان هستیم، معیار ابتلاء و امتحان وَلیِّ خدا و اراده ولی خدا است، باید ببینیم اراده‌ ایشان در این موضوع چیست؟ در این صورت اراده ی ما باید با اراده ی ولیّ خدا تَجمیع شود و در راستای اراده ی ولیّ خدا حرکت کنیم. 👇👇👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ @bayaneamir @sahifesajad @lesanolah ┗━🍂━•••• شناختی نو از و داشته‌های او بر مبنای .