﷽
اما من از درون سینه خبر دارم.
از خانه های خونین.
از قصه عروسک خون آلود.
از انفجار مغز سری کوچک.
🖊قیصرامینپور
#غزه
#لبنان
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
اندر احوال فرهنگ مترقی فرنگی!
بانویی ایرانی آراسته به فرهنگ متمدن فرنگی،زنجیر سگ ِگردن کلفت و بلند قامتش را دردست گرفته بود، در بوستان میچرخید، از قضای روزگار زورِ بازویش توان ایستادگی در برابر آن جانور را نداشت، سگ به مردم حمله ورشد. در این هنگامه مرد قوی هیکلی به داد مردم رسید و ضربهای بر آن سگ وارد کرد تا مردم را از دست آن سگِهار نجات دهد.
بانوی با فرهنگ ایرانی دو قورت و نیمش باقی بود و داد میکشید: "سگم را نزن."
القصه سرتان را درد نیاورم چند روز گذشت، مردم جهان شاهد حمله سگ هار آمریکا بودند.قلبمان ازاین حمله تیرمیکشید.
جگرمان میسوخت، تا اینکه شیران بیشه ایران قدرتمند به سگِ هارِ آمریکا ضربهای وارد کردند،طوری که صدای صاحبش درآمد.
آن شب به یاد ماندنی، شب عیدِ عبری مردم اسرائیلبود. آنها تا آخرعمرشیرینی این شب عید را فراموش نمیکنند. شب تاریک سرزمین نداشتشان مثل روز، چراغانی و نورافشانیشد.
کسی نبود به مردم اسراییل بگوید:
" این همه ایرانیها زحمت کشیدند به شما عیدی دادند، دستکم تشکر خشک و خالی میکردید."
آری، در پی این کار مشروع ایران، جنتلمنی ناجوانمرد از مسئولین غربی افاضه کرد که: " ایران و حزب الله دست از سر اسرائیل بردارند."
از شگفتی نزدیک بود ملتحمه، قرنیه، عنبیه، مردمک و... از حدقه چشمم بیرون بپرد. انگشت به دندان ماندم که چه قدر فرهنگ متمدنانهای در فرنگ است.
درخیالم افسوس خوردم و با خویشتن خویش حدیث نفس کردم :"ما نباید از ترقی و پیشرفت عقب بمانیم، باید از آنها در دفاع از حقوق حیوانات سرمشق بگیریم."
البته به خاطر آوردم که آن بانوی ایرانی از ما پیشگی گرفته بود در آموختن فرهنگ غربیها.
دریافتم ویژگیتمدن غرب این است که کسی به سگ زنجیر پاره کرده آنها کاری نداشته باشد،آن زبان بسته که بی آزار است،دیگران مراقب باشند که به سگ هار آنها آزار نرسانند.
🖊دلشاد
https://eitaa.com/loh_ghalam
گر دیگران به عیش و طرب خرم اند و شاد
ما را غم نگار بود مایه سرور
حافظ شکایت از «غم هجران» چه مى کنى
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
یا صاحب الزمان(عج)!
با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن
آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن
ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟
کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟
ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی
هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی
یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد
بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد
بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما
کس نیست در این قافله، وامانده تر از ما
ما بی خبریم از تو و تو با خبر از ما
ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما
ما شب زده ایم و تو همان صبح سپیدی
تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی
عشق ابدی و ازلی با تو بیاید
شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید
🖊شاعر:علی انسانی
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
حافظ،
اوج سخن فارسی
《ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامنِ کفن نکشم زیرِ پایِ خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
محرابِ ابرویت بنما تا سحرگهی
دستِ دعا برآرم و در گردن آرمت》
حافظ شاعری بی همتاست، عارفی که در خرمن معارف اسلامی پرورش یافته و به عالِم بودن شهرت دارد.
این بزرگ مرد ادیب و هنرمند را از زبان استادش میتوان شناخت، یکی از اساتید ایشان شخصی به نام"میرسید شریف جرجانی"است.
در کتاب عرفان اسلامی شهید مطهری نقل مطلبی دارند به این مضمون:
"مرحوم دکتر معین نقل میکند هرگاه در مجلس درس میر سید شریف علامه گرگانی شعر خوانده میشد، میگفت به عوض این ترّهات به فلسفه و حکمت بپردازید، اما چون شمس الدین محمد میرسید علامه گرگانی میپرسید بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانید. شاگردان علامه به وی اعتراض میکردند این چه رازی است که ما را از سرودن شعر منع میکنی، ولی به شنیدن شعر حافظ رغبت نشان میدهی؟ استاد در پاسخ میگفت: شعر حافظ همه الهامات و حدیث قدسی و لطائف حِکمی ونکات قرآنی است."
خواجه شیرازی را در کلام مقام معظم رهبری اینگونه مییابیم: "کسی مثل حافظ، با آن شعر زرین مرصع که باید گفت واقعا نشاندهندهی اوج سخن فارسی است؛ یعنی هرچه من در تاریخ ادبیات خودمان نگاه میکنم، نمیتوانم سخن دیگری به اوج سخن حافظ پیدا کنم که همهی خصوصیات لازم در یک کلام زیبا و والا را داشته باشد، همهی خصوصیات در شعر حافظ وجود دارد و در آن میشود پیدا کرد."
در بیانات دیگری میفرمایند:
"البته اگر بگویم بکوشید تا مثل حافظ بسرایید، میترسم نشود. مثل حافظ نه قبل و نه بعد از او کسی نیامده است. حقیقتا هیچ کس نتوانسته مثل حافظ غزل بگوید. حافظ مقولهی دیگری است و بالاتر از همه است. "
غزلسرای بزرگ ایرانی درباره خود چنین سروده:
" حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ؟
قبولِ خاطر و لطفِ سخن خدادادست"
به مناسبت روز بزرگداشت حافظ
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
نماز اول وقت،
گونهای از سلوک امام عسکری(ع)
"باد بهاری وزید بر خم گیسوی دوست
تا کند از زلف یار سنبل گل پروری
طرّه مشکین اوست آیت شق القمر
طلعت زیبای اوست حجّت پیغمبری" *
💠《ابوهاشم میگويد: شرفياب شدم خدمت امام حسن عسكری _عليه السلام_ ديدم آن حضرت مشغول نوشتن كاغذی است. در اين هنگام وقت نماز رسيد. آن حضرت كاغذ را بر زمين نهاد و مشغول نماز شد. پس قلم را ديدم كه بر روی كاغذ میگردد و مینويسد تا كاغذ تمام شد وقتي اين منظره را ديدم، به سجده افتادم. امام عسكری _عليه السلام_ وقتی نماز را به پايان رسانيد قلم به دست گرفت و اذن داد تا مردم وارد شوند.》(منتهی الامال،ج۲،ص۶۰۸.)
💠 معصومین _علیهم السلام_ در زندگی خود دارای سیره بودند. سیره به معنای سبک و نوع رفتار است. در هر علمی روشهایی وجود دارد؛ مانند این که در شعر و شاعری حافظ، سعدی و مولوی هرکدام سبک و روش خود را برای سرودن شعرهایشان داشتند. یا در اجتهاد و استنباط احکام، هر فقیهی روش فقهی خود را دارا میباشد.
💠 وقتی به زندگی ائمه اطهار _علیهم السلام_ نگاه میکنیم، در عمل و رفتاری که از آنها حکایت میشود، باید منطق و سیره عملی ایشان را کشف نماییم. با نقل روایت به تنهایی و بدون تحلیل، نمیتوان شیوه امام _علیه السلام_ در زندگی را بدست آورد.
امام حسن عسکری _علیهالسلام_ در حال نوشتن بود که وقت نماز فرا رسید. ذهن پرسشگر انسان به دنبال این است که چرا آن آفتاب امامت نماز اول وقت خواندند؟
💠 امام، خلیفه الهی بر روی زمین به عنوان رهبر و هدایت کننده افراد جامعه است همان گونه که هر علمی دارای روشهایی میباشد، رهبری، تعلیم و تربیت دینی نیز روشهایی دارد. در این راهبری کردن، رهبری میتواند هدایتگری کند، که خودش در میدان عمل جلودار باشد. ایشان برای یاران، شیعیان و مردم جهان الگوست؛ پس در رفتار خود به گونهای سلوک میکنند که یارانشان بتوانند با دیدن و شنیدن رفتار ایشان درس بگیرند و همانند او عمل کنند. از این رو ایشان با خواندن نماز اول وقت، نشان دادند اهمیت نماز اول وقت از سایر امور بیشتر است.
*شاعر:الهی قمشهای
میلاد امام حسن عسکری _علیهالسلام_ فرخنده باد🌺🌺
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
«ألسَّلاَمُ عَلَيکِ يَا فَاطِمَةَ المَعصُومِة(س)»
گر چه دیدار برادر نرسیدی بانو!
بدنی زیر سم اسب ندیدی بانو!
خبرِ چند برادر تو شنیدی امّا
سرِ نی آیۀ قرآن نشنیدی بانو!
"محمود ژولیده"
امام صادق عليه السلام : إنَّ لَنا حَرَما و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّى فاطِمَةَ ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ ؛
امام صادق عليه السلام :ما را حرمى است و آن «قم» است ، و به زودى بانويى از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد . هر كس او را زيارت كند ، بهشت بر او واجب شود .
📚 بحار الأنوار ، ج 60 ، ص 216 .
رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت باد.🖤🖤
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
به روی آینه پُرغبار من بنویس:
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
_فاضل نظری_
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست
موجها باری گران بر دوش دریا میکشند
_فاضل نظری_
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
تمنای دیدار🖤
از دور گنبد طلایی "اخت الرضا" چشم نوازی میکند. دست به سینه مینهد ازصمیم جان عاشقانه سلام میدهد. خم میشود برای ادب و احترام.قلبش تپش میگیرد. دیدگانش تر میشوند.
آرام آرام وارد حرم میشود. وقت نماز ظهر است. برای نماز جماعت به شبستان میرود.
در میان صفوف به همپیوسته نماز میگذارد.
پس از آن راهی میشود برای ملاقات و زیارت بانوی مهربان.
زیارت نامه میخواند. به نماز عشق قامت میبندد تا ثوابش را پیشکش بانو کند.در میان انبوه جمعیت میرود شاید قسمتش شود دستانش را در شبکههای ضریح گره زند و آن را بوسه باران کند. انتظار به سر میرسد. نزدیک میشود، انگار که بانو را در آغوش کشیده باشد، قربان و صدقهاش میشود. دوست دارد ساعتها انگشتانش ضریح را لمس کند اما به خاطر شلوغی، تصمیم میگیرد به همین مقدار ماندن درکنار ضریح دلش را راضی کند.کم کم از میان جمعیت بیرون میآید، درگوشهای رو به بانو میایستد. از دیدنش سیر نمیشود. حرفها دارد.
آهسته و بیصدا اشک میریزد و نجوا میکند. از پشت سرش، صدای ضجه زنی بلند میشود، جان سوز و دلشکسته.
صدای ناله زن قلبش را چنگ میزند، انگار زلزلهای چند ریشتری دلش را میلرزاند و
شانههایش از شدت گریه به تکان میافتد.
دل در گرو محبت بانو گذاشته، دلتنگیش را میسراید، از "کریمه آل الله "،زیارت امام غریب و رئوفش را تمنا میکند.باور دارد که برادر، خواست نورچشمم را رد نمیکند. "طاهره" بانو دُردانه برادر است.نزد پروردگار عظمتی دارد. پاداش زیارت کنندگانش کمتر از بهشت نیست.
حرمش پناه شیعیان است. هرکس دلتنگ زیارت مادر سادات ،حضرت زهرا (س) میشود، به سوی آستان مقدس بانوی کرامت، شتاب میکند.دامن مهرش گسترده است. دست نوازشگرش را هرکسی با تکتک سلولهای بدنش احساس میکند.
در این صحن و سرا گذر عمر را متوجه نمیشود، نگاهش به ساعت میافتد، دلش میخواهد جلوی حرکت قدمهای عقربههای ساعت را بگیرد تا از زهر نیش عقربهها در امان بماند و هنگامه سخت جدایی فرا نرسد.اما گریزی نیست.پای رفتن ندارد.
زیر لب زمزمهمیکند:
"حرف های ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی!
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!" *
سرخم میکند به احترام و عقب عقب میرود اما دلش را که سرشار و لبریز از عشق بانوست در کاشانه او جا میگذارد.
*شاعر:قیصرامینپور
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
عشقها داماند و دلها صید و کیسوها کمند
بگذر و بگذار، دل در هرچه میبینی مبند
_فاضل نظری_
https://eitaa.com/loh_ghalam
﷽
گفت: ما با شوق دل کندن ز دنیا دلخوشیم گفتمش: هر کس به دنیا بست دل دیگر نکند
_فاضل نظری_
https://eitaa.com/loh_ghalam