eitaa logo
..عاشقان مهدی (عج)..🇵🇸
460 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
804 ویدیو
24 فایل
مجموعه عاشقان حضرت مهدی علیه السلام زنجان . شهرک شهدا متشکل از وحدت (مسجد - پایگاه - کانون) ارتباط با ما ؛ @Vlayat_ali_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
چاره‌ای نداشتیم. خونه ای که به امون خدا رها کرده بودن، مقر عملیاتیمون برای آزادسازی بوکمال شد. وقتی خواستیم خونه رو تخلیه کنیم حاجی دست به قلم شد. نامه نوشت تا از صاحب خونه حلالیت بطلبه. تا عذرخواهی کنه از اینکه به ناچار از اینجا استفاده کردیم. " صاحب خانه عزیز و محترم سلام علیکم. من برادرتان قاسم سلیمانی هستم. من شیعه هستم و تو سنّی هستی ولی ما هم به شکلی سنّی هستیم چون به سنت رسول خدا اعتقاد داریم و ان شاءالله سعی می‌کنیم به راه و روش او عمل کنیم. توهم به جهتی شیعه هستی چون اهل بیت را دوست داری. من از قرآن کریم و کتاب صحیح بخاری و کتاب‌های دیگری که در خانه تان بودم فهمیدم متدین هستید. اولا از شما میخواهم عذر ما را بپذیرید چون بدون اجازه از خانه‌تان استفاده کرده‌ایم. ثانیا اگر خسارتی به خانه زده‌ایم حاضر هستیم بهای آن را بپردازیم... من در خانه شما نماز خواندم. دو رکعت هم به نیت شما خواندم و از خدا سبحان و تعالی برایتان عاقبت بخیری خواستم. پسر و برادرتان سلیمانی." انگار فکر میکرد این چند خط، هنوز برای اینکه از زیر دین صاحبخونه در بیاد کافی نیست. آخر نامه یه بار دیگه نوشت: " اگر تصور می‌کنید ما به خاطر تصرف بدون اجازه در خانه به شما مدیون هستیم این شماره تلفن خانه من است، خواهش می‌کنم تماس بگیرید. من آماده‌ام هر کاری شما بخواهید انجام بدهم." بعد هم شماره تلفن خونه‌اش را پایین برگه سمت چپ نوشت. 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
آخرشب بود، با حاجی رفتیم مسجد جمکران. دم در ورودی خادمایی که برای بازرسی ایستاده بودن حاج قاسم را نشناختن. حاجی رفت جلو، دستاش رو گرفت بالا و کامل بازرسی شد. پشت سرش از بازرسی بیرون اومدم و راه افتادیم سمت مسجد. توی مسیر به شوخی گفتم: حاجی فقط یه جا میشه دست شما رو بالا دید اونم وقتیه که میخوای وارد این اماکن مقدس بشی. لبخند زد. نماز رو که خوندیم از جمکران رفتیم حرم حضرت معصومه علیهاالسلام. حاجی زیارت حرم اهلبیت علیهم‌السلام را خیلی دوس داشت، اما سختش بود. هربار که میرفت حرم و کنار ضریح محبت مردم رو میدید پاش برای رفتن بسته میشد. میگفت: سختمه زیاد بیام حرم. وقتی میام مردم از دور ضریح فاصله میگیرن و طرف من میان. اینجوری به صاحب اون حرم بی‌احترامی میشه. شرم میکرد کنار ضریح‌های مطهر مردم سمتش بیان. این محبت مردم به حاج قاسم از سر عشق به اهلبیت بود. حاجی واقعاً دوست داشتنی بود اما خادمی اهلبیت دوست داشتنی ترش کرده بود. گفتم حاجی محبت مردم به شما به عنوان حاج قاسم سلیمانی در طول محبت اهلبیته نه در برابر محبت اهلبیت. مردم شما رو خدمتگزار این خاندان میدونن و از این جهت به شما علاقه دارن. بازهم دلش راضی نشد. 👤 حاج محمود خالقی 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
کم محبوبیت که نداشت، خیلیا میگفتن بیاد پای کار حتما رأی میاره. به زبونم به حاجی گفته بودن: محبوبیت شما اقتضا می‌کنه کاندیدای ریاست جمهوری بشید‌. حاجی نه گذاشت و نه برداشت، جواب داد: من نامزد گلوله‌ها و نامزد شهادت هستم؛ سال‌هاست توی جبهه‌ها دنبال قاتل خودم می‌گردم، اما پیدایش نمی‌کنم. 👤 حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد حاج علی اکبری 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
فرقی نداشت توی پایگاه‌های عراقی باشه یا سوریه و لبنان، شب به شب با پدر و مادرش تماس میگرفت و از پشت تلفن حال و احوالشون رو می پرسید. هربار که زنگ میزد سیم کارتش رو عوض میکرد، و حواسش به امنیت قضیه هم بود که کسی نتونه ردش رو بزنه و تماساش رو کنترل کنه. گاهی پدر و مادر پیرش به همین صدایی که می‌دونستند فرسنگ‌ها ازشون دورتره دل خوش میشدن و در حقش دعا می‌کردن. 👤 حجت الاسلام عسکری(امام جمعه رفسنجان) 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
سفره بزرگی از این سر حسینیه تا اون سر پهن کردن. نیروهای افغانستانی، ایرانی، پاکستانی همه باهم کنار هم نشستن. جمعشون وقتی جمع میشه که فرمانده هم به جمعشون اضافه میشه، و با اونا هم غذا میشه. دست همه توی ی سفره میره، از فرمانده گرفته تا نیروهای بسیجی. فرمانده سلیمانی ترجیح میده غذاش رو با نیروهاش بخوره، تا اینکه سر سفره‌ی رنگین و خلوتی بشینه. یه سینی گذاشته بودیم وسط و دورش حلقه زده بودیم؛ داشتیم جمعیتی غذا میخوردیم که حاجی هم اومد. جا باز کردیم نشست. لقمه به لقمه با ما از همون سینی غذا برداشت و خورد. کنار سینی یه بطری کوچیک آب معدنی بود که تا نصفه آب داشت. بطری رو برداشت و درش رو باز کرد و تا جرعه آخرش خورد. انگار نه انگار که یکی قبلا از اون بطری آب خورده. ما رزمنده عراقی بودیم، حاجی هم فرمانده ایرانی مون، همه کنار هم یه نوع غذا خوردیم؛ عرب و عجم، رزمنده و فرمانده. 👤 سردار جعفر جهروتی زاده 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
سالن پر بود از جمعیت. خیلی‌ها از مقامات لشکری و کشوری اومده بودن، مراسم تودیع و معارفه فرمانده جدید سپاه قدس بود. اول جلسه آقا رحیم فرمانده کل سپاه صحبت کرد؛ و بعد هم حکم انتصاب فرماندهی را که رهبری امضا کرده بودن رو دست حاج قاسم دادن. اون روز حاجی چند دقیقه‌ای پشت تریبون رفت. بی‌مقدمه، بعد از بسم الله گفت: از همون ابتدا که وارد جنگ شدم دو ابزار مهم در کوله پشتیم بود: یکی خلوص، یکی هم توکل. همیشه با این دو، خودم رو آماده خدمت کردم. چهل سال این دو ابزار در کوله پشتیش بود. هیچوقت در نیورد؛ هیچ جا. 👤 سردار فتح الله جعفری 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
اسمش ناصر توبه‌ای‌ها بود؛ فرمانده یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثاراله علیه‌السلام. قطع نخاع شده بود، بی حرکت افتاده بود کنج خانه. حاجی نزدیک عید می رفت اصفهان خانه‌اش. همین که می‌رسید، به همسر ناصر می گفت: " توی این دو روز که اینجام همه کارها با من." اول از همه حمام را آماده می‌کرد، ناصر را بغل می گرفت و می برد حمام. آخرسر هم یکدست لباس جدیدی را که برای ناصر خریده بود تنش می‌کرد. دوباره بغلش می‌گرفت و از حمام می‌آمدند بیرون. این دو روزه نمی‌گذاشت خانم پا توی آشپزخانه بگذارد. هر سه وعده غذا را خودش آماده می‌کرد. تازه یک وعده هم باروبندیل جمع می‌کردند و می‌رفتند توی دل طبیعت تا ناصر آب و هوایی عوض‌ کند. آنجا هم همه کارها با حاج قاسم بود. بعد دو روز راه می‌افتاد می رفت سمت کرمان، سمت روستای قنات ملک میرفت خدمتگزار پدر مادرش باشد. 👤حجت الاسلام سعادت نژاد 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
خیلی هنر کنیم، نصف شب دل از رختخواب می‌کنیم. اونم اگر خسته و کوفته نباشیم. اما حاجی مثل ما نبود. روز درگیر مبارزه با اشرار شرق بود، دل شب هم بلند میشد. از آخر شب که وقت استراحت بود تا اذان صبح چندبار بیدار میشد؛ دو رکعت نافله شب می‌خوند و می‌خوابید. یازده رکعت رو یه جا نمی‌خوند. بخش بخش میکرد مثل پیامبر(ص) که نیمه‌های شب چند بار برای نماز از خواب بلند میشد. 👤 حجت الاسلام عسکری(امام جمعه رفسنجان) 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
دست تنگ بودن، و درآمد درست و حسابی نداشتن. اون وقتا هم مثل حالا مردم انقدر زیاد خرما مصرف نمیکردن، تا محصول بفروشن و بتونن از فروش خرما زندگی راحتی داشته باشن؛ وسوسه‌های اشرار خامشون میکرد و در قبال پول کار چاق کن اونا میشدن. حاجی بیکار نموند. نشست و فکر کرد چطوری میتونه جلوی تو دام افتادن جوونای عشایر رو بگیره. خیلی از این جوونا سرباز فراری بودن. چون کارت پایان خدمت نداشتن و دستشون جایی بند نمی‌شد از بیکاری میرفتن سمت اشرار. قرار شد فراریا بیان و لباس سربازی بپوشن؛ اما توی منطقه خودشون خدمت کنن و تازه حقوق هم بگیرن. خب عده زیادی از اینا زن و بچه داشتن. این شرایط به نفعشون بود. کنار زن و زندگیشون خدمت می‌کردن، درآمد داشتن و بعد هم که کارت میگرفتن، میتونستن گواهینامه رانندگی بگیرن و برن جایی استخدام بشن و یا پروانه کسب بگیرن و یه کار حلال آبرودار برخودشون دست و پا کنن. خیلی از همین سربازای عشایر که سواد بیشتری داشتن با پیگیری حاجی جذب نیروی انتظامی هم شدن. 👤 سرهنگ خلیلی(فرمانده اسبق ناحیه سپاه بم) 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
👱‍♂ در جوانی به آرزویم رسیدم. 🕋 منم یکی از کسانی بودم که توفیق زیارت خونه خدا نصیبم شده بود. بعثه رهبری بودیم، توی آسانسور حاجی رو دیدم. بعد از سلام و احوالپرسی، از حس و حالم پرسید، گفتم: خیلی خوشحالم که لباس احرام پوشیدم و میخوام برم طواف. با نگاهش مهربانی به صورتم پاشید و گفت: نه! چه حالی داری؟ دوباره گفتم: خداروشکر. مُحرم شدن کنار خونه خدا حس خیلی خوبیه. انگار که قانع نشده باشه، دوباره از حالم پرسید. جواب من همونی بود که گفته بودم. پرده اشک جلوی چشماش رو گرفت و گفت: من که این لباس رو پوشیدم، احساس می‌کنم الان توی شلمچه هستم، شب عملیات کربلای ۵، بچه‌ها هم دورم هستند. روزی نبود؛ جایی نبود؛ لحظه‌ای نبود که یاد یاران شهیدش براش کمرنگ بشه. تا بود، برای وصال اشک میریخت و تمنای شهادت داشت. 👤 حاج حسین کاجی 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
🎙مقام معظم رهبری: 🍀مهمترین عوامل معنویت، در سحر و نماز شب است که باید سعی کنیم از آن محروم نمانیم. ⚡ عمل به این سفارش موکد، حیطه وسیعی دارد؛ می تواند حداقلی باشد یا حداکثری، اما مهم آن است که خود را برکنار و جدا از این وادی عبادی ندانیم. آن که توفیق پیدا کند و حتی حداقلی و محدود، نافله شب بخواند، شیرینی این عبادت چنان به جانش می نشیند که به مرور در این موضوع رشد خواهد کرد، تا ان شاء الله از اهل سحر شود. آنچه در این گفتار می خوانیم، وقتی برایمان جذاب تر و عملی تر می شود که یک الگو و نمونه آشنا را بشناسیم که به آنها عمل کرده و به نتایجش رسیده باشد. چه نمونه ای زیباتر از سیدالشهدای جریان مقاومت، شهید سلیمانی که هر که به او نزدیک شده، حتی در داغ ترین معرکه های نظامی، شاهد شب زنده داری و سوز و اشک آن سردار آسمانی در سحرها بوده. مناجات های او به نتیجه هم رسید. 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi
🌞 آفتاب نزده از خونه زد بیرون. همین طور اومد و نشست کنار راننده که برن اهواز. از کرمان راه افتادن و دو سه ساعت بعد به سیرجان رسیدن. اون موقع بود که حرف دل فرمانده سر زبونش اومد، معلوم شد قلبش را پشت در خونه اش جاگذاشته و اومده. به راننده‌اش گفت: دیشب شب ازدواجم بود. _حاج آقا شما می‌موندین: چرا اومدید؟ _نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. به جای رخت دومادی، لباس رزم به تن اومده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدون نبردی که خمپاره و گلوله از زمین و آسمونش، جای نقل و نبات رو گرفته بود. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقبشه. 👤 مهدی ایرانمش 🦋🌷🦋 کانال مجموعه عاشقان حضرت مهدی(عج) 🆔️ @asheghane_h_mahdi