#نکته_ناب
💠استاد انصاریان
🔸کسی نمی گوید خدا «ارحم الراحمین» نیست، ولی ضمانتی هم به من ندادند که گناه کنم و بعد خودم را به رحمت او برسانم.
🔸ضمانت عمر به ما ندادند، چرا که ما خبر نداریم تا چه زمانی زنده ایم.
🔸به ما خبر ندادند که اگر وسط گناه بودید و پشیمان شدید و خواستید توبه کنید توفیق به تو می دهیم.
🔸به دلگرمی دواخانه دستتان را داخل سوراخ و لانۀ مار و عقرب نکنید.
https://eitaa.com/m_a_talabe
✍امام رضا(ع) :
امام همدم و رفيق است و پدر مهربان؛ و برادرِ همسان است و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش.
📚الكافی، جلد ۱، صفحهی ۲۰۰
https://eitaa.com/m_a_talabe
میم الف
به نظرتون جای سه نقطه چه کلمه ای باید قرار داده بشه؟ https://eitaa.com/m_a_talabe
🔻امام على عليه السلام:
ما أضَرَّ المَحاسِنَ كالعُجبِ
💠هيچ چيز مانند خودپسندى به خوبيها زيان نمى رساند
📚غررالحكم حدیث9472
https://eitaa.com/m_a_talabe
May 11
#داستان
🔹گاهی اگر آهسته بری، زودتر میرسی!
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و میخواست آنها را با ماشین به انبار منتقل کند.
در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است، اما اگر با سرعت بروید، نیم ساعت و یا شاید بیشتر.»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و در دل به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند، اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصولها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر میگشت، یاد حرفهای پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید، بقیه راه را آرام و با احتیاط طی کرد.
✅ گاهی باید آرامتر قدم برداریم
تا به مقصد برسیم. مداومت مهمه.
https://eitaa.com/m_a_talabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسول خدا شیطان رو دید😳
گفت چرا نمیزاری مردم قرآن بخوانند؟🧐
شیطان گفت: وقتی قرآن میخوانید منِ شیطان ذوب میشوم و برای همین نمیگذارم مردم قرآن بخوانند.
جوانان با قرآن باشید!💝
https://eitaa.com/m_a_talabe
#احکام_شرعی
✍🏻 سوأل:اگر رطوبت دست خشک شود برای کشیدن مسح چه باید بکنیم؟
💠 «آیات عظام:
امام خمینی،اراکی، صافی،فاضل،مکارم،گلپایگانی،نوری»
⬅️ باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد.
💠 «آیات عظام:
تبریزی،خویی،خامنه ای،سیستانی»
⬅️ باید از ریش خود رطوبت بگیرد.
💠 «آیات عظام:
آیت الله بهجت،آیت الله زنجانی»
⬅️ بنابر احتیاط از ریش خود رطوبت بگیرد.
🔹*نکته: منظور از ریش،ریش چانه است.
📚توضیح المسائل مراجع،مسأله ۲۵۷ و ۲۵۸
https://eitaa.com/m_a_talabe
💎 از دنیا چه بخواهیم؟
🔻اميرالمؤمنين علی عليهالسلام:
يَسيرُ الدنيا خيرٌ من كثيرِها، و بُلغَتُها أجدَرُ مِن هلكَتِها
✍🏻 اندکِ دنيا، بهتر است از بسيار آن و آنچه به قدر كفايت باشد، شايستهتر است از آن مقدار كه به نابودى آدمى انجامد.
📚 غررالحكم، ح۱۰۹۹۳
https://eitaa.com/m_a_talabe
#سلام_امام_زمانم💞
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ
فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631.
#امام_زمان
https://eitaa.com/m_a_talabe
⚜سبک زندگی قرآنی :
🍂 از دشمن نترسيد. 🍂
🔸الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ
(آل عمران /١٧٣)
⚡️ ترجمه :
مؤمنان كسانى هستند كه چون مردم منافق به ايشان گفتند:
بى شك دشمنان بر ضد شما گرد آمده و بسيج شده اند، پس، از آنان بترسيد!
آنها به جاى ترس، بر ايمانشان بيافزود و گفتند: خداوند ما را كفايت مى كند و او چه خوب نگهبان و ياورى است.
❌ عوامل تبليغاتى دشمن و برخى از مردمان ساده انديش و ترسو، به رزمندگان و مجاهدان تلقين و نصيحت مى كنند كه دشمن قوى است و كسى نمى تواند حريف آنان بشود، پس بهتر است درگير جنگ نشويد.
🍁امّا مسلمانان واقعى، بدون هيچ ترس و هراسى، با آرامش خاطر و با توكّل به خداوند، به آنان پاسخ مى گويند.
✅امام صادق عليه السلام فرمودند: تعجّب مى كنم از كسى كه مى ترسد، چرا به گفته ى خداوند «حسبنا الله و نعم الوكيل» پناه نمى برد.
https://eitaa.com/m_a_talabe
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تأثیر نظم در حیات قلب🔸
قلب انسان با #نظم، حیات بهتری پیدا میکند؛ چون وقتی اطراف انسان شلوغ شد و کار انسان پراکنده شد، کنترل از دستش خارج میشود، خسته میشود، اعصابش خرد میشود. از طرف دیگر وقتی انسان روی دور افتاد و روی نظم بود، آرامش پیدا میکند، سکینه پیدا میکند.
https://eitaa.com/m_a_talabe
میم الف
🔅قسمت یازدهم: سال ۱۳۶۵ حمیدرضا در کنکور دانشگاه شرکت کرد.هوش و استعداد او فوق العاده بود.او توانست
🔅قسمت دوازدهم
💠کربلای شلمچه(جمعی از دوستان شهید)
اولین روز دی ماه ۱۳۶۵ بود.به همراه نیروهای گردان مسلم در منطقه صیداویه، اطراف آبادان،مستقر بودیم.نخلهای بلند این روستا حال و هوای کوفه و غربت امیرالمومنین علیه السلام را در ذهن تداعی میکرد.جو بسیار صمیمی و خوبی بین نیروها برقرار شده بود.برنامههای معنوی نیز بیشتر از بقیه واحدها بود.
زیارت عاشورا و رفته رفته نماز شب نیروها ترک نمیشد.روحیه معنوی و اخلاص بچهها هر روز بیشتر میشد.
بعد از مدتی حسین طالبی نتاج،فرمانده گروهان و سید جانشین گروهان شد. مسابقات فوتبال،برنامههای فرهنگی، آموزش نظامی،رزم شبانه و... باعث شد که نیروها آماده عملیات شوند.
هر روز با نیروهای گروهان جمع میشدیم و زیارت عاشورا میخواندیم.اولین باری که سید مجتبی برای ما مداحی کرد در کنار همین نخلها بود.آرزوی شهادت در میان همه بچهها موج میزد.غروب روز چهارم دی ماه عملیات کربلای ۴ آغاز شد.
نیروهای چندین لشکر به خط دشمن نفوذ کردند.گردان ما هم تا پای قایقها رفت و همچنان منتظر دستور حرکت ماند.
جزایر عراق در ساحل اروند و خط نیروهای دشمن در شلمچه مورد حمله قرار گرفت. اما دشمن،توسط منافقین از همه مراحل عملیات مطلع بود!
دستور عقب نشینی صادر شد.با بازگشت نیروها،عملیات به پایان رسید.اما گردان ما همچنان در صیداویه ماند.
شبهایی که در این منطقه مستقر بودیم از معنویترین ایام زندگی ما بود.نماز شب بچهها در کنار نخلها هیچگاه از خاطر ما نمیرود.دو هفته پس از عملیات کربلای ۴ در همان منطقه صیداویه حضور داشتیم. روزها و شبهای خاطره انگیزی بود.تا اینکه فرماندهان لشکر به محل اردوی گردان آمدند و گفتند:«عملیات جدیدی آغاز میشود.امشب آماده حرکت باشید.»
رضا علیپور از شب بیستم دی ماه ۱۳۶۵ اینگونه میگوید:شور و شعف در چهره بچهها موج میزد.نیروهای گردان به شلمچه منتقل شدند.این اولین باری بود که ما قدم به این سرزمین میگذاشتیم.
دشمن با منحرف کردن آب رودخانه، آبگرفتگی بزرگی در مقابل ما ایجاد کرده بود. فرمانده گردان،در تاریکی شب آخرین تذکرات را داد و سوار قایقها شدیم.
به همراه مجتبی و حسین سوار قایق شدیم.قایق تا نزدیکی ساحل دشمن رفت. از آنجا به دلیل آتش دشمن مجبور شدیم به داخل آب برویم.صدای انفجار،بوی باروت، منور و...خبر از یک عملیات گسترده میداد.نیروهای گردان مسلم تا پل دریاچه ماهی جلو رفتند.از آنجا کار اصلی گردان آغاز شد.
ادامه دارد...
📚کتاب زندگینامه و خاطرات شهید علمدار
ناشر:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/m_a_talabe