🔻از آن کلام مشهور امام ره می‌شود وام گرفت و اینگونه گفت: صدها ساعت سخنرانی کردید، فقه و اصول و عرفان تدریس کردید، خدا قبول کند یک بار هم چند کلیپ از صحبت های نوجوانان و جوانان مسلمان غزه را گوش کنید تا توحید و ایمان واقعی را ببینید، شاید به خود آمدید و بجای این همه تظاهر و هزینه کردن اسلام برای دنیای خود یک بار هم خود را برای اسلام هزینه می کردید. ✍ #محمدامین_رضایی 🔻درباره انسان مقاومت @m_amin_rezai

🔴سوال این است: کدام یک از دو طرف دچار سندرمِ قورباغه آب‌پز شده است؟ جبهه مقاومت یا رژیم صهیونیستی؟ مواظب آدرس‌های اشتباهِ ظریف و ضخیم باشیم. غزه در جبهه مقاومت، جایگاه نمایشگر در یک سیستم را دارد. دیپلماسی‌زدگیِ افراطی؛ میراث تکنوکراتهای غربگراست، دچار این دام نشویم! @m_amin_rezai

🔻مردم از شمال غزه در حال مهاجرت به جنوب هستند؛ ارتش اسرائیل در نزدیکی شفا آخرین بیمارستان شمال غزه است؛ مراحل بعدی مشخص است... تکیه افراطی به دیپلماسی و تصمیم دیر بهنگام در میدان کار را سخت تر کرد. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

🔴 آیا حزب الله وارد جنگ تمام عیار با اسرائیل می شود؟ 🔸آن چه در برنامه جدال در خصوص عدم نیاز حماس به ورود حزب الله به جنگی همه جانبه گفته بودم، به طور مستقیم از زبان برخی رهبران حماس و جهاد و بر اساس صحبت هایی بود که چند روز پیش‌تر از آن یعنی در روزهای ابتدایی حمله زمینی رژیم اسرائیل به غزه از برخی رهبران حماس و جهاد اسلامی شنیده بودم. در گفتگو هم به آن تصریح کردم. و البته تاکید کردم که من قلبا و منطقا در خصوص توانایی نهایی مقاومت فلسطین در نگهداشت غزه اقناع نشده ام و آن را بدون فشارهای بیرونی بر رژیم بسی دشوار می دانم. 🔹در این میان، صحبت های روز گذشته صالح العاروری و درخواست علنی از حزب الله برای ورود به جنگ همه جانبه در حمایت از حماس اما قرینه ای است بر وخیم شدن معادلات نظامی و نبردهای زمینی در غزه خلال یک هفته گذشته. نکته این جاست که برخلاف مشعل و ابومرزوق که پس از جنگ سوریه رابطه شان با حزب الله به سردی گرایید، عاروری رابطه بسیار گرمی با حزب الله دارد. از همان زمان تاکنون. لذا درخواست علنی وی، حامل معانی متفاوتی است. برخلاف مشعل و ابومرزوق که می شد درخواست هایشان را حمل بر معانی دیگری کرد. 🔸باید دید حزب الله با لحاظ تمام مشکلات موجود و نیز ظرفیت ها و امکانات در دسترس، ریسک ورود به نبردی همه جانبه را تقبل خواهد کرد یا خیر؟ انتخاب آسانی نیست. والله المستعان. ✍هادی معصومی زارع 🔻مکشوفات(مرگ بر صهیونیسم) https://eitaa.com/joinchat/2471821559C0d3be59a31

در تحلیل میدان آن چیزی که هیچ اهمیتی ندارد حس و دوست داشتنی های افراد است؛ این را بارها در مواقع حساس، در انتخابات ها و...گفتم. یکی از عوامل جدی خطای محاسباتی که موجب تضعیف جبهه انقلاب می‌شود همین گرفتار تحلیل های حسی شدن است. تشخیص و تحلیل درست از میدان محصول بررسی واقعیات میدان مبتنی بر پیمایش ها، اخبار و...و ضرب کردن سنت های الهی در آن است. درباره تحلیل جنگ غزه هم حرف همین است. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

🔻درباره #غزه ظریف از آن طرف"حرفی" را زد که بعضی ها این طرف به آن"عمل"میکنند! آن را زدن و این را توجیه کردن خلاف حریّت است. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

🔻سران۵۷کشور اسلامی در بیانیه پایانی اجلاس از شورای امنیت درخواست کردند جنگ غزه پایان پیدا کند!۴۸ ساعت هم ميگذرد وهیچ اتفاقی رقم نخورد! اگر امروز پیامبرص بود اول از این مثلا بزرگان که اسلام را ذلیل کردند برائت می‌جست بعد به کمک مسلمانان در #غزه دوباره #غزوه_بنی_قریظه را تکرار میکرد ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

امروز مصر اخوان المسلمین چون تویی می‌خواهد که جوانان مصری را جوانان سنی عرب را جوانان مسلمان را از اقصی نقاط عالم بسیج کند و طوفان الاقصی دیگر به راه بیندازند گذرگاه رفح را در هم شکنند و به کمک جوانان شیعه حزب الله و...صهیونیست را ریشه کن و غزه و مردم مظلومش را آزاد کنند... کاش بودی آقای #سید_قطب امروز فرعون ها بر مصر و جهان عرب حکومت می‌کنند؛ ابراهیم ها باید تا درهم بکوبند این انفعال ذلت بار و این بردگی طواغیت عالم که حاکمان مسلمان به آن دچار شدند! امروز باید می‌بودی تا بار دیگر در بین جوانان عرب "اسلام آمریکایی"را رسوا میکردی و با کمک هم شر آمریکا و نوچه اش اسرائیل را برای همیشه از منطقه می‌کندیم؛ امروز جای چون تویی در مصر و اردن بسیار خالیست. 🔻امروز اگر اخوان المسلمین بر مصر حاکم بود بی شک معادله ها در مصر و اردن بگونه ای دیگر رقم میخورد. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

🎥 اشغالگران، آب را به روی ما بستند، کسی هم برای‌مان آب نفرستاد؛ اما "خدا، با باران سیراب‌مان کرد." 🌱پسربچه فلسطینی، در حال جمع کردن آب باران در سطل می‌گوید: "خدا با بارانش ما را سیراب کرد؛ چرا که سختی‌های ما را می‌بیند؛ آبِ شیرینی است." 🔻درباره توحید نوجوانان فلسطینی @m_amin_rezai

مجمع عالی حکمت اسلامی با همکاری جمعی از مراکز علمی، فرهنگی و اجرایی برگزار می‌کند: 💠 کنگره بین‌المللی علامه طباطبایی(ره) ▫️افتتاحیه: قم، ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ▫️کمیسیون‌های تخصصی: قم، ۲۵ آبان ▫️دومین برنامه: تبریز، ۲۷ آبان ▫️اختتامیه: تهران، ۳۰ آبان #کنگره_علامه_طباطبایی 🆔@hekmateislami

🔰به مناسبت بزرگداشت علامه سید محمدحسین طباطبایی رضوان‌الله‌علیه؛ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✨در مجلس اول ملاقات مرحوم علامه طباطبایی با استاد اخلاقی خود مرحوم آقا سید علی قاضی، مرحوم قاضی به ایشان فرمود: فرزندم! اگر دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان. 📚در محضر بهجت، ج٢، ص٣۵٣ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir

♦️"خدا در هر عصری حجتی دارد که با او به انسان احتجاج می کند" من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه سال مریض بودند و هردو در یک سال مردند. در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر، علی! میرفتم سر کوره آجرپزی و بعد از ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم و از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد که زیر باران و برف گدایی می کردم. علی که کوچک بود نمی گذاشتم بفهمد چه کار می کنم با خودم می گفتم این بچه گناهی ندارد و غصه می خورد. شب می گفت مامان! چرا پاهایت تاول زده؟ می گفتم چیزی نیست بخاطر سرماست مادر ! وقتی هیچ پولی نداشتم با یک نان سر می کردیم و گاهی یک نان را هم سه قسمت می کردیم تا در طول سه روز بخوریم. علی که بزرگ شد با اینکه در یک خانه خرابه زندگی می کردیم می گفت "مامان خدا داره ما رو امتحان می کنه باید صبر کنیم و شکر کنیم!" یک دست لباس داشت که وقتی می شستم تو سرما بدون لباس می ایستاد تا لباسش خشک شود می گفتم مادر سردت نیست؟ می گفت نه، کدوم سرما ؟! وقتی که می رفتم سر کار برای این که حتی همسایه ها هم نفهمند چیزی نداریم که بخوریم قابلمه ای آب میگذاشت سر گاز تا جوش بیاید و قل بزند تا اگر همسایه ای آمد و چیزی آورد بگوید: نه! ببین مادر من غذا درست کرده برایمان! کوچک بود هنوز یه روز که چیزی برای خوردن نداشتیم گفت: مادر! برویم نان بگیریم؟ با سرافکندگی گفتم مادر صاحب کار هنوز پول کارم را نداده است . گفت طوی نیست دیشب یک دانه خرما خوردم می توانم تحمل کنم... مستاصل آمدم در خیابان گفتم خدایا امروز یک لقمه نان گیر من می آید؟ برگشتم خانه دیدم نزدیک درب خانه یک کیسه نان هست برداشتم آوردم داخل... علی بعد از چند دقیقه امد گفت مادر بیا بخوریم... گفتم نگاه کردی تو کیسه چی بود؟ گفت خدا همین را برایم فرستاده! خودم رفتم پای کیسه دیدم نان ها از کپک سبز شده بودند! علی یک مقدارش را شسته بود و نشسته بود به خوردن ... علی که بزرگ شد جنگ شد می رفت در کارهای پشت جبهه کمک می کرد، به چشم حاج قاسم که فرمانده لشکر کرمان بود آمد و او را با خودش به جبهه برد و جزو فرماندهان محوری لشکر ثار الله شد و شهید شد... بعد شهادت علی کسی را نداشتم.. حاج قاسم برایم پسر شد، از سوریه زنگ می زد می گفت صدایت را شنیدم خستگیم رفع شد مادر ! صدایت را شنیدم ارامش پیدا کردم مادر ! یک شب ساعت ۲ نصفه شب تلفن خانه زنگ زد با ناراحتی گفتم کیست این وقت شب زنگ می زند؟ برداشتم، گفت منم قاسم! دلم تنگ شده برایت، از کربلا زنگ می زنم، به جایت زیارت کردم، برایت چه سوعاتی بیاورم؟ حاج قاسم همیشه می گفت: ما افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست! مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد! زن زحمت کشیده سیه چرده پر از معنویتی که امروز افتخار شهر ماست او مادر شهید ماست که با کار در کوره های خشت مالی او را بزرگ کرد... حالا اما بی بی سکینه در کنار دو پسرش خوابیده است... علی که در جوانی به یاد روزهای گرسنگی کیسه به دوش می گذاشت و درب خانه های نیازمندان می رفت و در جبهه مجاهدت حق بر علیه باطل به شهادت رسید امروز مزارش حاجت ها می دهد... و قاسم پسر دیگرش از ۷۰ ملیت دنیا زائر دارد و آرامش قلب بی بی سکینه است... بی بی اگر چه در این دنیا کسی را نداشت و ندارد ولی آنجا مادر لشکری از شهیدان راه خداست... هدیه به روح بی بی سکینه پاکزاد عباسی و فرزند شهیدش سردار شهید علی شفیعی فرمانده محور لشکر ثارالله و شهید حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیهم بخوانید فاتحه ای همراه با صلوات @rismansanj