تعجیل مجمع تشخیص در ایجاد تعهدات بیهوده
آیا تجربه تصویب ۲۰ دقیقهای برجام تکرار میشود؟
✍️ مسعود براتی
🔸امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی لایحه پیوستن ایران به معاهده CFT میپردازد. این بررسی خلاف آییننامه داخلی مجمع است اما وفاق که در حال تبدیل شدن به قانونی نانوشته اما موثر است، مانع آن شده که آییننامه مجمع مورد توجه قرار گیرد.
🔹قبلا به تفصیل درباره مضرات تصویب این معاهده صحبت شده است. نگرانیهای بسیاری که خصوصا در یادداشت «تشخیص مصلحت دقت میخواهد نه وفاق» به آن پرداختهایم. الان شرایط تغییرات مهمی کرده است. روز ۶ مهر قطعنامههای گذشته سازمان ملل علیه ایران بازگشته است. این موضوع اثر مستقیم بر پرونده FATF و لایحه پیوستن ایران به CFT دارد.
🔸مهمترین ادعای دولت و طرفداران FATF این است که اگر این معاهده تصویب شود، مسیر برای خروج ایران از فهرست سیاه که به معنای غیر فعال شدن اقدامات مقابلهای علیه ایران است، هموار میشود. هرچند در گذشته ادعا میشد که خروج از فهرست سیاه بلافاصله است، اما در ماههای اخیر خانی رئیس مرکز اطلاعات مالی اعتراف کرده است که در صورتی که همه دستگاهها همکاری کنند، یک سال تا یک سال و نیم طول خواهد کشید که ایران از فهرست سیاه خارج شود.
🔹نقدهای زیادی به این ادعای دولتمردان وارد است. یعنی معلوم نیست که ایران بعد از انجام همین کارهایی که گفته شده است، باز از فهرست سیاه خارج شود. دلیلش هم تجربه گذشته است. ۲۴ مورد که غیر از دو معاهده از سوی FATF پذیرفته نشده است، مانعی در داخل ایران نداشته است اما FATF هنوز اقدامات ایران را کافی نمیداند و معلوم نیست بعد از یک سال یا یک سال نیم دیگر هم اعلام رضایت کند.
🔸اما الان موضوع دیگری نیز وجود دارد که باید آن را در نظر داشت و نباید در تصویب CFT تعجیل کرد. آن هم مفاد قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل است که در اثر فعال شدن مکانیسم ماشه بازگشته است. در مفاد این قطعنامهها برخی از اقدامات محدودیتساز قرار دارد که در توصیه شماره ۱۹ FATF نیز قرار دارد. لذا با فرض صحت ادعاهای دولت و مرکز اطلاعات مالی (که فرض غلطی است) باز هم تصویب معاهده CFT بیفایده است. تصویب پالرمو هم بیفایده بود.
یعنی حتی اگر ادعای غلط و غیرواقعی دولت درست باشد و با تصویب CFT و انجام سایر اقدامات بعد از گذشت یک سال ایران از فهرست سیاه FATF خارج شود، اما به دلیل وجود قطعنامهها و مفاد مشابه اقدامات مقابلهای توصیه شماره ۱۹، تغییری در وضعیت ما ایجاد نخواهد شد.
🔹مواد ۹ و ۱۰ قطعنامه ۱۸۰۳ و مواد ۲۲، ۲۳ و ۲۴ قطعنامه ۱۹۲۹ حاوی محدودیتهایی هستند که مشابه محدودیتهای توصیه شماره ۱۹ است. در قطعنامه ۱۸۰۳، ماده ۹ از کشورها درخواست میکند تا هوشیاری در ارایه خدمات مالی مربوط به تجارت با ایران را داشته باشند. در ماده ۱۰ نیز از کشورها درخواست میکند تا هوشیاری در تعاملات با بانکهای مستقر در ایران را داشته باشد. همچنین در قطعنامه ۱۹۲۹ در ماده ۲۲ کشورها الزام به درخواست از بخشهای اقتصادی خود برای هوشیاری در همکاری اقتصادی با نهادهایی که در ایران مستقر هستند یا مرتبط با ایران هستند، میشوند. در ماده ۲۳ نیز از کشورها درخواست میشود تا تدابیر مناسب برای جلوگیری از تاسیس شعبه جدید بانک ایرانی یا دفتر و یا بانک مشترک و نیز روابط کارگزاری در قلمرویشان داشته باشند. ماده ۲۴ نیز از کشورها درخواست میکند برای جلوگیری از ایجاد شعبه یا دفتر در ایران توسط موسسات مالی آنها تدابیر مناسب را اتخاذ کند.این ها بخش مهمی از مفاد توصیه شماره ۱۹ را شامل میشود.
🔸نگرانی دیگر مربوط به تحریمهای هدفمند قطعنامههای بازگشت شده است. این تحریمها که نسبت به حدود ۱۰۰ فرد و نهاد ایرانی است، خودش به تنهایی چالش مهمی برای ایران نیست. اما اگر FATF از ایران بخواهد که توصیه شماره ۷ را اجرا کند، یعنی تحریمها را خودش در داخل کشور اجرایی کند، کار ایران سخت میشود.
🔻کنار هم گذاشتن این دو نکته دلالت بر این میکند که مجمع تشخیص نباید در تصویب این معاهده تعجیل کند. تجربه مجلس برجام را که در ۲۰ دقیقه درباره برجام تصمیمگیری شد تجربه درسآموزی است و باید پیش چشم اعضای مجمع تشخیص باشد. همین تعجیلها سبب شد تا برجام به عبرت مردم تبدیل شود. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بر توجه به این تجربه تاکید داشتند.
روزنامه عصر ایرانیان- ۹ مهر ۱۴۰۴
@m_barati1
مبارزه علیه فراموشی
حاشیهای بر سخنرانی دکتر جلیلی در دانشکده علوم پزشکی شیراز
بخش اول | ✍️ مسعود براتی
🔸اولین بار بود که دانشکده علوم پزشکی شیراز میرفتم. یک دانشکده جمع و جور در یکی از خیابانهای اصلی شیراز. میزبان بسیج دانشجویی دانشکده بود. البته مسئولان دانشکده به رسم ادب و احترام در برنامه حاضر بودند و رئیس دانشکده در صحبتی کوتاه ضمن عرض خیر مقدم به دکتر جلیلی روایتی نادر از وفاق گفت که جای تحسین داشت. او گفت وفاق به معنای «حضور» رویکردها و نگاههای مختلف در فضای دانشگاه است. این تنها روایت مثبت از وفاق بود که تاحالا شنیده بودم. تا الان هر روایتی از وفاق شنیده بودم، بوی تند «حذف» میداد.
🔹دکتر لنکرانی هم کوتاه صحبت کرد و خیلی زود نوبت به دکتر جلیلی رسید. صحبت ایشان از خردکشی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شروع شد. اتفاقی که خیلی باید درباره آن صحبت کرد و به آن اندیشید. هدف قراردادن یک استاد دانشگاه یا رئیس دانشگاه در کنار خانوادهاش در میانه شب، از طریق یک حمله نظامی با جنگنده و موشک، چیزی است که بعید است در تاریخ سابقه داشته باشد؛ به جرم عالم بودن و کار علمی کردن. دو ساعت قبل از این جلسه در تهران، کنفرانس خبری رویداد «خیزش دربرابر خردکشی» برگزار شده بود و قرار است ۶۰ دانشمند برتر دنیا در این زمینه ارایه بحث دهند. این یکی از موشکهای نقطهزن نرمافزاری است که نظم آمریکایی را هدف قرار میدهد.
🔸برنامه همزمان با سالگرد شهادت سید حسن نصرالله دبیرکل فقید حزب الله لبنان بود و همچنین در روزی بود که مکانیسم ماشه جاسازی شده در برجام، عمل کرده بود و قطعنامههای شورای امنیت بازگشته بود. دکتر جلیلی هم بخش مهمی از صحبتهایش را به تبیین همین موضوع اختصاص داد. تبیین نقطه بزنگاهی که در آن قرار داریم و باید رفتار دشمنان را در این چارچوب تحلیل کنیم. ولی بخش اصلی و طوفانی صحبتها بازخوانی تجربه ده ساله برجام بود.
🔹دکتر جلیلی از دلایل صدور قطعنامهها علیه ایران گفت. نکته جالب این بود که بهانه اصلی غربیها فعالیتهایی بوده که در زمان دولت اصلاحات صورت گرفته، و اگر قرار بود جلیلی رویکردهای جناحی و سیاسی داشته باشد، این واقعیت را باید بارها بر سر جریان اصلاحات و مدعیان بلد بودن زبان دنیا میزد. آن هم زمانی که آنها حملات زیادی علیه عملکرد جلیلی دارند. تا حدی که قطعنامههای شورای حکام دوره روحانی و قطعنامههای شورای امنیت دوره لاریجانی را هم به حساب جلیلی مینویسند. (هم بیسواد و هم وقیح هستند)
🔸در آن لحظات من بیشتر نگران زمان جلسه بودم. جلسه با تاخیر شروع شده بود و اگر سر ساعت خودش تمام نمیشد، به برنامه بعدی که حضور در شهر استهبان بود، به موقع نمیرسیدیم. اما مدیریت برنامه از نظر زمانبندی خیلی خوب بود و وقتی نوبت به پرسش پاسخ دانشجویان رسید، خیالم راحت شد که برنامه طبق زمانبندی انجام میشود.
🔹بخش داغ جلسه هم قسمت پرسش و پاسخ بود. خصوصا یکی از دانشجوها که سوالش این بود: «اگر حق با شماست چرا با آقای روحانی در صدا و سیما مناظره نمیکنید؟». کلیپی از روحانی در چند روز قبل پخش شده بود که مشخص بود با پول سنگین هم اصطلاحا وایرال شده بود، اصل کلیپ برای تیر سال پیش بود اما در این چند روز خیلی چرخیده بود. روحانی، دکتر جلیلی را دعوت به مناظره میکند. البته اگر روحانی ذرهای عقل داشته باشد، الان چنین هماوردخواهی نمیکند. بعد دو روز که گذشته هنوز حرفی نزده است. شانس بد روحانی هم جنگ شد و هم مکانیسم ماشه رخ داد. چطوری آب و صابونی بیاره تا روشو بشوره! اما جریان رسانهای و سیاسی غربگرا برای فرار از پاسخگویی درباره افتضاح برجام، این کلیپ را وایرال کرده بود.
روزنامه عصرایرانیان- ۹ مهر ۱۴۰۴
@m_barati1
مبارزه علیه فراموشی
حاشیهای بر سخنرانی دکتر جلیلی در دانشکده علوم پزشکی شیراز
بخش دوم | ✍️ مسعود براتی
🔸دکتر جلیلی ابتدا پاسخ داد که روحانی باید اول با حرفهای خودش مناظره کند. بعد به جلسات متعدد در شورای عالی امنیت ملی در سال ۹۴ اشاره کرد که در آن ۶ جلسه، روحانی پاسخی برای ایرادات مطرح شده نداشته است. همچنین به جلسات کمیسیون برجام مجلس شورای اسلامی ارجاع دادند که در دسترس همه قرار دارد. دانشجو سوال کننده سماجت کرد که چرا پس مناظره نمیکنید، دکتر جلیلی برای افزایش صراحت صحبتش تاکید کرد که الان هم آمادگی مناظره با روحانی را دارد. البته این را هم تاکید کرد که الان (با توجه به آشکار شدن فضاحت برجام) یک بچه دبستانی هم میتواند روحانی را محکوم کند. صریحترین حرفهایش را زد. از گلابی برجام پرسید، از دروغهایی که روحانی به مردم گفته بود سوال کرد. به قول یک دوستی یکی بیاد روحانی را از زیر دست و پا نجات بده!
🔹برنامه به صورت زنده در حال پخش بود. بلافاصله بریدههای سخنان دکتر جلیلی در فضای مجازی پیچید. یک خبری که عناصر جذابیت خبری داشت. «جلیلی برای مناظره با روحانی اعلام آمادگی کرد». اصلاحطلبها اول تلاش کردند در اصل خبر تشکیک کنند ولی موفق نبودند. انتظار نداشتند، شاید هیچ کس انتظار نداشت. تجربه قبلی درخواست مناظره با دکتر مربوط به زنگنه در پرونده کرسنت بود. دکتر جلیلی در پاسخ به آن درخواست شفاف گفت که «جای متهم در دادگاه است نه در تریبون مناظره». این بار ولی تفاوت داشت.
🔸من که کمی از نزدیکتر میشناسم و با فضا آشناتر هستم برایم روشن است که چرا پاسخ دکتر جلیلی مثبت بود. دلیل اصلی را باید در سخنان رهبر انقلاب در سهشنبه هفته قبل دید. وقتی رهبر انقلاب درباره ده سال عمر مصرف شده مردم پای تجربه برجام صحبت میکنند و تاکید میکنند که «تجربهها را فراموش نکنیم، این تجربهی ده سال گذشته را فراموش نکنیم.» حتما سعید جلیلی تمام ظرفیت خودش را برای مبارزه با فراموشی ده سال به کار خواهد گرفت.
🔹این میان اهالی وفاق بخش اصولگرایشان خیلی وقاحت دارند. چرا؟ از عنوان انقلاب و نظام برای تامین مالی خود بهره میبرند اما پای کار تبیین حرف آقا نیستند. این البته به تنهایی وقاحت نیست. وقاحت آنجاست که نسبت به کسی که حرف آقا را عملیاتی میکند و از فرصتهای مختلف برای تحقق آن استفاده میکند، لگدپراکنی میکنند. چه مردمانند که سگ را گشادهاند و سنگ را بسته.
🔸برخی دیگر از همین اهالی که کمی خود را نخبهتر میپندارند، میگویند که گذشته را کنار بگذاریم و آینده را دریابیم. اما واقعیت این حرف دقیقا در برابر دستور رهبری قرار دارد و نتیجهاش جلوگیری از جمعبندی مردم از تجربه ده سال عمر تلف شده پای برجام است. همان چیزی که جریان غربگرا میخواهد. حسشان این است که خط سومی هستند برای پیشرفت کشور اما در واقعیت همان خط غربگرا را حمایت میکنند و هویت مستقلی هم ندارند.
🔻برنامه دانشکده علوم پزشکی شیراز تمام شد و به سمت استهبان حرکت کردیم تا به جای توهم گلابی برجام با حقیقت انجیر استهبان آشنا بشویم./ پایان
روزنامه عصرایرانیان- ۹ مهر ۱۴۰۴
@m_barati1
طبق قانون تشخیص مصلحت با اعضای مجمع است. ولی مثل روز روشن است که عضویت در معاهده CFT نه تنها به مصلحت نبود، بلکه هزینههای جدی برای مردم خواهد داشت.
اصلیترین و فوریترین هزینهاش پیام ضعف به دشمنی است که تو را بزرگترین حامی تروریسم در جهان میداند.
#تکرار_برجام
مسعود براتی
@m_barati1
کدامین مصلحت؟!
✍ مسعود براتی
🔸مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت ایران در معاهده CFT را تصویب کرد. در اردیبهشت ماه قبل از حمله رژيم صهیونیستی و آمریکا به ایران هم عضویت ایران در معاهده پالرمو را تصویب کرد. یعنی اعضای مجمع عضویت در این دو معاهده استعماری که مورد مطالبه FATF بوده است را به مصلحت نظام اسلامی تشخیص دادند. سوال مهم البته همین جا شکل میگیرد که «کدامین مصلحت؟!»
🔹دولت پزشکیان برای تصویب دو معاهده همان ادله دولت روحانی را مطرح میکرد. ادلهای تکراری که البته بسیار هم محل اشکال است. دولت پزشکیان مدعی است که با تصویب دو معاهده مذکور ایران از فهرست سیاه FATF خارج میشود و با خروج از فهرست سیاه، روابط بانکی ایران با خارج بهبود پیدا میکند. همچنین ایرانیها میتوانند بدون محدودیت در خارج فعالیت بانکی داشته باشند. در کنار اینها بهانهزدایی از دشمنان و جلوگیری از متهم شدن ایران به حمایت از تروریسم را مطرح میکردند. اینها مهمترین ادله دولت بود.
🔻همه ادله فوق محل اشکال و ایراد است. تصویب دو معاهده به معنای خروج ایران از فهرست سیاه نیست. بیانیه FATF تاکید کرده اگر دو معاهده بر اساس استانداردهای FATF تصویب بشود (یعنی حق شرطهای مورد پذیرش FATF داشته باشد) آن وقت درباره ایران تصمیمگیری میشود. یعنی تازه بعد از تصویب دو معاهده در پلنری FATF موضوع ایران مطرح و تصمیمگیری میشود. تصمیمگیری در پلنری برای ایران با وضعیت اعضا نتیجهاش همین الان هم مشخص است.
🔸همچنین بیانیههای FATF تاکید دارد که تکمیل برنامه اقدام ۴۱ بندی، شرط لازم برای خروج از فهرست سیاه است. دو معاهده تنها دو مورد از ۴۱ مورد برنامه اقدام هستنند. از سال ۹۵ تا الان که ۹ سال میگذرد، FATF تنها ۱۵ مورد را از ایران پذیرفته است. با فرض پذیرش دو معاهده هم هنوز ۲۴ مورد دیگر باقی میماند. ۲۴ موردی که هیچ مانعی برای انجام آنها و پذیرش از سوی FATF نبوده است. پس روشن است که شرط لازم برای خروج از فهرست سیاه که تکمیل برنامه اقدام به گونهای که FATF بپذیرد، محل تردید جدی است. برای همین تردید جدی بود که برخی پیشنهاد میکردند که تصویب دو معاهده آخرین اقدام باشد.
🔹مورد دیگر بیفایده بودن حتی خروج از فهرست سیاه بعد از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران است. بخش مهمی از اقدامات مقابلهای توصیه شماره ۱۹، در مفاد دو قطعنامه آخر وجود دارد. یعنی با فرض موفقیت تکمیل برنامه اقدام (که بسیار بسیار بعید است) و رضایت FATF و موافقت با خروج از فهرست سیاه، محدودیتهای تغییری نمیکند. سوال این است که کدام مصلحت این تصویب را پشتیبانی میکند؟
🔸اینها یک طرف، در طرف دیگر ماجرا ما تهدیدهای مستمر آمریکا را هم داریم. در دو هفته اخیر ترامپ دوباره درباره ایران صحبت کرده است. یکی در مجمع عمومی سازمان ملل که ایران را بزرگترین کشور حامی تروریسم معرفی کرد و مورد بعدی در دیدار با نتانیاهو بود که گفت احتمال دارد ایران به صلح ابراهیم بپیوندد. در این شرایط که آمریکا و رژیم صهیونیستی به صورت مستمر ایران را تهدید میکنند و حتی آمریکا اینگونه گستاخی میکند و احتمال میدهد ایران رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد در چارچوب توافق صلح ابراهیم، تصویب معاهده CFT یک پیام ضعف جدی به آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود.
🔹در منطقه هم آمریکا در حال فشار بر مقاومت حماس برای پیروزی رژیم صهیونیستی در غزه است با طرح ۲۰ مادهای که ترامپ ارایه کرده است. همچنین طرح خلع سلاح حزبالله لبنان با فشار آمریکا در لبنان در حال پیگیری است.
🔸در قضیه پالرمو هم همین اشتباه رخ داد. زمانی که ترامپ در منطقه خلیج فارس ایران را تهدید و تحقیر کرد، مجمع تشخیص عضویت ایران در معاهده پالرمو را تصویب کرد. این یک پیام ضعف جدی بود که دیدیم در کمتر از یک ماه آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران حمله کردند.
🔹موضوع بهانهزدایی هم که بحث نخنما و قدیمی است. بهانهزدایی روی دیگر تنشزدایی است. یعنی از ترش ایجاد تنش و یا بهانه گرفتن دشمن، گام به گام عقبنشینی صورت گیرد. روشن است که بهانه گرفتن دشمن تمامی ندارد و هر روز یک بهانه جدید میتواند تولید کند. عقبنشینی به دلیل بهانهگیری دشمن، تصویر «تهدیدپذیری» از ایران ایجاد میکند. این مسیر انتها ندارد و برای حفظ وضع موجود باید مستمر و فزاینده به دشمن امتیاز داده شود.
🔸به هر حال طبق قانون اساسی مرجع تشخیص مصلحت مجمع تشخیص است و الان این مجمع عضویت در CFT را تصویب کرده است. اما مشخص است که مصلحت در اینجا اشتباه تشخیص داده شده است.
🔻این تصویب حتما هزینههایی علیه منافع ملی ایجاد میکند. خوب است که مجمع تشخیص ادله خود برای تصویب این معاهده را منتشر کند تا بیشتر مشخص شود که «کدامین مصلحت» سبب تصویب CFT شده است.
روزنامه عصر ایرانیان - ۱۰ مهر ۱۴۰۴
@m_barati1
هدایت شده از تربیتی، دانشجویی و آموزشی
🔰 نشست سیاسی تحلیل و بررسی بازگشت تحریم های سازمان ملل
📌 باحضور: مسعود براتی
کارشناس اقتصادی و مسائل تحریم
⏰ زمان: شنبه، ۱۲ مهر ۱۴۰۴
ساعت ۲۰:۳۰
🏫 مکان: سرای دانشجویی شهید ابو مهدی المهندس
🌐 stu.ihu.ac.ir
🆔 @ihudaneshjoo
#سرمقاله | سطح خارجی و داخلی تجربه ده سال برجام
✍️ مسعود براتی
✔️ بخش اول
▫️ «تجربهها را فراموش نکنیم، این تجربه ده سال گذشته را فراموش نکنیم.» این تاکید ویژه رهبر انقلاب در سخنان اول مهر بود. سوال مهم این است که چگونه این توصیه باید از سوی ما عمل شود. برای جلوگیری از فراموش نکردن تجربه ده سال برجامی باید آن را بازخوانی و برای مردم روایت کرد. این ده سال برجامی در دو سطح قابل بازخوانی و روایت کردن است. یکی در سطح خارجی و در نسبت با آمریکا و دیگری در سطح داخلی و گزارههایی که جریان غربگرا برای مردم بیان کرد و اجازه یافت که با آمریکا وارد مذاکره و توافق و اجرای توافق شود و همچنین نقش سایر جریانهای سیاسی که با آنها همدست شدند.
🔷 در سطح خارجی بازخوانی سیاستها، اقدامات و گفتارهای آمریکاییها و در کنار آن کشورهای اروپایی خوب است. آمریکا بعد از انتخاب گزینه فشار حداکثری علیه ایران که با عنوان «تحریمهای فلج کننده» در دوره اوباما اجرایی شد، همیشه از اولویت داشتن دیپلماسی سخن میگفت. هدف دولت آمریکا این بود که سیاستهای ایران در برنامه هستهای، منطقه و نظامی خودش را علت وضعیت ایجاد شده و تحریمهای فلج کننده معرفی کند. یعنی هدف آمریکا این بود که دیگران باور کنند ایران مقصر است و اگر ایران تغییر رفتار بدهد، آنها نیز از اقدامات خصمانه و اعمال تحریمهای فلج کننده، دست خواهند برداشت. پس برای این اتفاق ایران باید مذاکره جدی کند و به توافق برسد تا تحریمها برداشته شود.
🔶 در سالهای ۹۰ تا ۹۲ که مسیر مذاکرات رسمی میان ایران و ۱+۵ مطابق میل آمریکاییها پیش نمیرفت، با تلاش تیم سیاست خارجی اوباما و واسطهگری عمان، مذاکرات محرمانه از مسیر وزیر خارجه وقت، علی اکبر صالحی، آغاز شد. به نظر میرسد هدف اصلی آمریکاییها از مذاکرات عمان نه رسیدن به یک توافق بلکه ایجاد شکاف میان سیاستمداران ایرانی بود. مذاکرات عمان بدون نتیجه بود اما در طرف ایرانی این انگاره تثبیت شد که با آمریکاییها میتوان به توافق رسید و مشکل سختگیری طرف ایرانی است. یعنی همان چیزی که آمریکا میخواست: ایران مقصر است. صالحی در کتاب راز سربه مهر اشاره میکند که تلاش زیادی برای گسترش این ایده در چند ماه آخر دولت احمدینژاد انجام داده است.
🔷 اما بعد از آنکه در ایران با انتخاب حسن روحانی، رویکرد تغییر کرد و ایران سر میز مذاکره حاضر شد، آمریکا گام به گام تصویر واقعی خودش را نشان داد و از رفع تمام تحریمها که در عمان وعده داده بود به رفع موقت برخی از تحریمها در برجام رسید. یک فرایند فزاینده در کاهش سطح تعهدات و همچنین نقض تعهدات طی کرد که در نهایت یک سال و چهار ماه بعد از استقرار ترامپ در کاخ سفید از برجام خارج شد. بازخوانی رفتار طرف آمریکایی در طول ده سال گذشته و بعد از توافق برجام به خوبی نشان میدهد که فریب طرف ایرانی، تنظیم توافق به گونهای که راههای فرار برای عدم اجرای تعهدات وجود داشته باشد و بدعهدی از مولفههای ثابت رفتار آمریکا در برابر ایران بوده است. در همین ایام هم توافق قاهره موید همین موضوع است.
@m_barati1
سطح خارجی و داخلی تجربه ده سال برجام
✔️ بخش دوم
🔶 در سطح داخل نیز جریان غربگرا با محوریت قراردادن مذاکره با آمریکا و ضریب دادن آن در ذهن مردم، برای خود جایگاه و اعتبار ایجاد کرده است. روحانی با همین فرمول توانست در انتخابات سال ۹۲ پیروز شود. آنها مهمترین جریان سیاسی داخل کشور بودند که ایده آمریکایی مذاکره برای رفع تحریم را در داخل ایران ترویج کردند و هویت خودشان را نیز بر همین اساس تعریف کردند. توان رسانهای حرفهای و منسجم آنها فضای سنگینی در حمایت از مذاکرات و جلوگیری از شنیده شدن نقدها شکل داد. آنها آنقدر در این قضیه افراط کردند که شعار هر توافقی بهتر از عدم توافق را سردست گرفتند.
🔷 جریان غربگرا تنها مدافع مذاکره با آمریکا برای رفع تحریم نبود، بخش مهمی از جریان اصولگرا نیز حامی این ایده بودند، هرچند نقششان بیشتر در پشت پرده و در ایجاد تردید در جریان منتقد غربگرا بود. در انتخابات ۹۲ به خوبی این نقش را ایفا کردند. این نقش بسیار به پیشبرد ایده غربگرایان کمک کرد. نتیجه این همکاری عدم شنیده شدن انتقادات در جامعه بود. برای مثال ایراد بزرگی همچون مکانیسم ماشه که در برجام بود، در همان سال ۹۴ بارها بیان شده بود و بعد از آن نیز تکرار میشد، اما همکاری دو جریان مذکور اجازه نداد جامعه آن را به درستی بشنود و الان پس از ده سال این سوال در جامعه زیاد شنیده میشود که چرا چنین سازوکار غلطی از سوی ایران پذیرفته شده است.
🔶 مهمترین ابزاری که غربگرایان برای جلو بردن کار خود در داخل کشور استفاده کردند، طرح گزارههای اغراق شده درباره فواید مذاکره با آمریکا و رفع تحریم، ترسیم چهره ضعیف از کشور و بزرگنمایی مشکلات و حمله بیرحمانه و برچسبزنی به منتقدان بود. مثلا روحانی بارها وعده داد که تمامی تحریمها رفع میشود و حتی زمانی که متن توافق برجام نهایی شده بود و مشخص بود که تمام تحریمها رفع نشده است، او به دروغ گفت: تمامی تحریمها بالمره لغو میشود. ظریف هم چنین گزارههای غیرواقعی را زیاد بیان کرد. او وجود مکانیسم ماشه و یا عبارت تعلیق در برجام را انکار میکرد.
🔷 در کنار هم قرار گرفتن دو سطح فوق منجر به یک توافق بد به نام برجام شد. توافقی که ده سال سیاست خارجی، اقتصاد و جامعه ایران را گروگان خود گرفت. اقتصاد ایران در دهه نود که معطل چنین توافقی مانده بود، رشد تقریبا هیچی داشت. این گروگانگیری در بامداد یکشنبه ۶ مهر پایان یافت. هرچند تبعات هنوز تمام نشده است. تجربه این ده سال اگر با دقت بازخوانی شود، کمک میکند که ده سال آینده را با نگاهی واقعبینانه و قویتر از گذشته طی کرد. هم در سطح خارجی باید این بازخوانی را جدی گرفت و هم در سطح داخلی.
@m_barati1
هدایت شده از کفِ دانشگاه
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیمغزتر از عروس دریایی!
📄ما هرگز به قبل از برجام برنمیگردیم!!! قبول کنید راهی که تجریه شده اشتباه بوده است!!
◽برشی از گفتگوی اختصاصی کف دانشگاه با مسعود براتی، محقق و پژوهشگر راوبط بینالملل، با موضع سیاست خارجی، میدان تنشزدایی یا تهدیدزدایی؟!
🖥 فیلم کامل مصاحبه در آپارات کف دانشگاه
🆔 @kdnews_net
هدایت شده از کفِ دانشگاه
🔴 سیاست خارجی، میدان تنشزدایی یا تهدیدزدایی؟!
🎙گفتوگوی اختصاصی کف دانشگاه:
👤مسعود براتی
▪️محقق و پژوهشگر روابطبینالملل
🔗 فیلم کامل مصاحبه در آپارات کف دانشگاه
🆔 @kdnews_net
#یادداشت | نگاه محفلی، قاتل انجیر استهبان
✍️ مسعود براتی
▫️ بعد از مطرح کردن انجیر استهبان به عنوان آلترناتیو گلابی برجام، برخی برایشان این موضوع سوال شد و برخی هم این ایده را به سخره گرفتند. به این معنا که انجیر استهبان نمیتواند نماینده پیشرفت کشور باشد و برای پیشرفت کشور باید رویکرد دیگری را دنبال کرد. حتی برخی از این افراد که در توهم بودن گلابی برجام همراه هستند اما در آلترناتیو بودن انجیر استهبان همراه نیستند.
🔶 اتفاقا انجیر استهبان میتواند مساله پیشرفت را نمایندگی کند و به معنای واقعی آن آلترناتیو حقیقی برای ایدههای توهمی توسعه باشد، ایدههایی که محدود به گلابی برجام هم نیست. بلکه ایدههای مرکز گرا و یا وابسته و معطل به ارادههای بیرونی که وجه اشتراکشان قائل نبودن نقش فعال برای عموم مردم است، را نیز شامل میشود. انجیر استهبان نشانهای از یک رویکرد صحیح به ظرفیتهای واقعی کشور و جایگاه مردم در فعال کردن آن است که در نهایت برای کشور رشد و پیشرفت پایدار همراه با عدالت میآورد. در این رویکرد پیشرفت مجموع قدمهایی است که آحاد مردم در مناطق مختلف جغرافیایی برای تولید ثروت برمیدارند و این قدمها روی زمینی از ظرفیتهای واقعی برداشته میشود.
🔷 در این رویکرد پیشرفت امری جمعی و توزیع شده است، متوقف به یک مرکزیت و یا اراده و برنامه خارجی نیست. از آنچه که خدای بزرگ در اختیار قرار داده است، حداکثر استفاده را میبرد و از فرصتهای بیرونی و خارجی برای ارتقای فعالیت خود استفاده میکند. رشد و پیشرفت در این رویکرد برآمده از برنامه و حرکتی درونزا است. از بیرون دستور نمیگیرد و متوقف کمک بیرونی هم نیست اما برای عبور از موانع و مشکلات پیش روی خود از امکانات و فرصتهای بیرونی استفاده میکند.
🔶 نتیجه این رویکرد تولید ثروت توزیع شده و افزایش قدرت مردم است. اساسا این رویکرد برآمده از انقلاب اسلامی است. چرا که در این رویکرد همه آحاد جامعه در نقاط مختلف جغرافیایی صاحب هویت و دارای نقش در پیشرفت کشور هستند. همان چیزی که انقلاب اسلامی را رقم زد. برخی از افراد ظاهرا انقلابی، نگاه تحقیر کننده به این رویکرد دارند. قبول ندارند که توجه به این ظرفیتها میتواند منجر به پیشرفت کشور شود. البته در عمق نگاه آنها پیشرفت تنها با قرار گرفتن در مدار یک بازیگر بزرگ بینالمللی و پذیرش نقشی در برنامه محقق میشود.
🔷 به عبارت دیگر برای کشور خود شانیت و اثرگذاری بر معادلات واقعی قائل نیستند و تنها معادلات بازیگران بزرگ را موثر و واقعی میدانند. عمده تلاش آنها نیز تعریف یک برنامه ذیل این نگاه است. به عبارت دیگر در این نگاه خیلی اهمیتی ندارد که کشور دارای چه ظرفیتهایی است، بلکه مهم این است که بازیگران بزرگ به چه ظرفیتی از ایران نیاز دارند و آن وقت هنر ما معامله کردن بر سر آن ظرفیت خواهد بود. اگر هنرمند باشیم معامله خوب میکنیم و اگر هنر نداشته باشیم، آن ظرفیت سوخت میشود. در این نگاه نخبه آن کسی است که برنامه خوبی برای معامله داشته باشد. اما کسی که دنبال شناخت و بالفعل کردن ظرفیتهای داخلی باشد، نهایتش آدم خوبی است اما به درد حکمرانی نمیخورد.
🔶 در رویکرد مردمی به پیشرفت حتما تحولات و تمایلات بازیگران خارجی اهمیت دارد. آنها را با دقت رصد و فرصتهای آن را شناسایی و استفاده میکند. اما به آنها اصالت نمیدهد و پیشرفت را با تکیه بر آنها دنبال نمیکند. رویکرد درست را در درونزایی و برونگرایی میداند. یعنی تکیه باید بر درون و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخل باشد و همزمان نگاه به فرصتها و تهدیدهای بیرون داشت و از آنها برای رشد و تقویت ظرفیتهای درونی بهره برد. در عبارت کلان باید هویت مستقل برای خود تعریف کرد. این هویت ساخته شده از ظرفیتهای متنوع داخلی در پیوند با فرصتهای خارجی است.
🔷 نگاهی که در بالا توضیح داده شد جوهره یکسانی با نگاه غربگراها به توسعه دارند و هر دوی آنها مورد پسند محفلهای قدرت نیز هستند. دلیلش این است که محافل قدرت برای مردم شأنیتی قائل نیستند و افزایش قدرت مردم منافع آنها را به خطر میاندازد. در نگاه محفلی قدرت باید در حلقه محفل باقی بماند. لذا مدلی از توسعه مقبول است که قدرت محفلها را افزایش داده و توازن قدرت را به نفع محفلها حفظ و تقویت کند. در این نگاه مدلهای مرکزگرا و توزیع کننده رانت بهترین هستند. طبیعی است که یکی از کارهای مورد پسند محفلها مذمت و تمسخر رویکردهایی است که پیشرفت را مردم پایه میداند. حتما هم حاضر هستند که برای این کار هزینه کنند. لذا مقابله انجیر استهبان با سایر مدلهای توسعه از جنس مقابله مردم با محافل قدرت و ثروت است و صرفا یک اختلاف سلیقه نیست.
@m_barati1
طوفان الاقصی؛ عملیاتی تاریخی و تاریخساز
✍️ مسعود براتی| بخش اول
🔸دوسال از عملیات طوفان الاقصی میگذرد. این عملیات در لحظه بزنگاهی رقم خورد. مبارزان فلسطینی درک دقیق و عمیقی نسبت به تحولات منطقه داشتند و میدانستند که اگر کاری نکنند، مساله فلسطین به تاریخ خواهد پیوست و دیگر مقاومت بیمعنا میشود. نتانیاهو چند هفته قبل در سازمان ملل به تشریح برنامه خودش برای آینده پرداخته بود. چند ماه قبلش نیز در اجلاس جی۲۰ از کریدور آیمک رونمایی شده بود. خبرها حکایت از به سرانجام رسیدن پروژه عادی سازی با عربستان داشت. گامی که اگر برداشته میشد، نظم جدیدی با طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه حاکم میشد.
🔹آمریکا خودش را برای تغییر معادلات پایهای دنیا آماده کرده بود. طراحی برای منطقه غرب آسیا انجام شده بود و در دوره اول ترامپ گامهای اصلی آن برداشته شد: معامله قرن در یک سمت و ترور حاج قاسم سلیمانی در سمت دیگر. ترامپ امیدوار بود که ترور شهید سلیمانی مسیر آمریکا و رژیم صهیونیستی را برای تاسیس نظم جدید بر پایه نظم قدیم هموار کند. طوفان الاقصی نشان داد که مقاومت تفکری است که با از دست دادن بزرگان خود از صحنه کنار نمیرود و برای لحظات بزنگاهی ابتکار عمل دارد.
🔸طوفان الاقصی یک عملیات نظامی صرف با هدف محدود نبود بلکه یک عملیات با هدف ضربه زدن به پروژه آمریکایی- صهیونیستی برای ساخت نظم جدید در منطقه بود که تا الان نیز موفق بوده است. تاریخ منطقه غرب آسیا به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیم میشود و به اذعان مقامات رژیم صهیونیستی هیچگاه جبران نمیشود. حتی میتوان به جرات گفت که نظام بینالملل هم تاثیر جدی از این عملیات داشته است.
🔹غرب و رژیم صهیونیستی از همان ابتدا متوجه عمق ماجرا شدند. رژیم صهیونیستی تهدید وجودی احساس کرد و کشورهای پشتیبان او نیز این را احساس کردند. از همان ابتدا تمامی مسئولان غربی به صورت تمام قد از رژیم صهیونیستی حمایت کردند و بیشتر آنها در فلسطین اشغالی حضور پیدا کردند. حتی اندیشمندان غربی همچون هابرماس از جنایتهای رژیم صهیونیستی حمایت کردند. دلیلش روشن است، اگر نظم جدید در منطقه غرب آسیا تغییر کند و آمریکا محور نباشد، رژيم صهیونیستی که مولود نظم قدیم است، از بین خواهد رفت.
🔸برای همین خیلی از تحلیلها و پیشبینیها درباره رفتار رژیم صهیونیستی و پایان جنگ اشتباه درآمد. این تحلیلها بر اساس معادلات گذشته انجام میشد، درحالیکه معادلات تغییر بنیادی کرده بود و موضوع تاسیس نظم جدید در منطقه مطرح بود و برای رژیم صهیونیستی مساله حیات و ممات بود. رفتار رژیم صهیونیستی دیگر در چارچوبهای قدیم قابل تحلیل و درک نبود.
🔹رژیم صهیونیستی با حداکثر خشونت ممکن، تحت حمایت حداکثری آمریکا و متحدانش تلاش کرد زخم عمیق طوفان الاقصی را ترمیم کند. برنامه تغییر کرد و کاری که قرار بود از طریق معامله قرن و ظاهر متمدنانه انجام شود، از مسیر خشونت زیاد و قدرت نمایی دنبال شد. در غزه از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و طی دو سال کشتار مردم و زنان و کودکان، حدود ۷۰ هزار نفر را به شهادت رسانده است.
🔸در منطقه نیز رژیم صهیونیستی همین رویکرد را دنبال کرده است. حمله به لبنان، یمن، ایران و قطر و اشغال بخشی از خاک سوریه نشان داد که رژیم صهیونیستی به دنبال بازسازی چهره قدرتمند خود و تاسیس نظم جدید (تحت عنوان اسرائیل بزرگ) است. رژیم عملیات ترور شهید سید حسن نصرالله را عملیات «نظم جدید» نامید. یعنی مساله رژیم صهیونیستی تاسیس نظم آینده منطقه است و در این سطح تصمیم و اقدام میکند.
🔹در دو سال گذشته رژیم صهیونیستی در قسمتهایی موفق بوده و در قسمتهایی ناموفق بوده است. در خلع سلاح مقاومت در غزه و آزادی اسرا تاکنون موفق نبوده است اما کشتار وحشیانه و نسل کشی در غزه رقم زده است. در خلع سلاح حزب الله لبنان موفق نبوده، اما توانسته با تحمیل یک آتشبس به دولت لبنان، توان عملیاتی حزب الله را کنترل کند. در سوریه با سقوط دولت بشار اسد و قدرت گرفتن جولانی هم پیروزی راهبردی به دست آورد و ارتباط زمینی محور مقاومت را به صورت جدی مختل کرد و هم پیروزی تاکتیکی بخشهایی از خاک سوریه را اشغال کرد. در یمن ضمن حملات وحشیانه و هدف قراردادن زیرساختهای یمن نتوانسته است توان عملیاتی انصارالله را از میان ببرد و هنوز از اختلال در مسیر آبراه دریای سرخ و تنگه باب المندب رنج جدی میبرد. در حمله به ایران رژیم صهیونیستی دچار خطای محاسباتی شد و به هدف اصلی که شورش مردم علیه نظام سیاسی بود نرسید بلکه عکس آن رخ داد و وحدت مردم حول رهبر انقلاب و مبارزه با دشمن در ایران شکل گرفت.
@m_barati1