توصیه چند وقت پیش رهبر انقلاب
«مسئولان راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند و نه راوی ضعفها»
پی نوشت: روزنامه نیویورک تایمز تیتر زده: چه کسی میتواند مشکلات بسیار ایران را حل کند؟ رییس جمهور ایران میگوید: من نیستم.
@m_barati1
ول بازار به معنای واقعی کلمه👇👇👇
«طبق آمارهای اعلامی معاون ارزی بانک مرکزی سال ۱۴۰۳ حدود ۱۸ میلیارد دلار ارز برگشت داده نشده و در سال جاری تاکنون این رقم به ۹ میلیارد دلار رسیده است.»
@m_barati1
هدایت شده از خبر سایه
💠#دیدگاه | از «نقد تمدنی» تا «تخریب جناحی»؛ واکاوی مغالطه روزنامه خراسان
🔹نقد یادداشت روزنامه خراسان بر اساس گفتمان جامعهشناختی سعید جلیلی را میتوان در چند محور زیر تبیین کرد. این نقد بر این باور است که روزنامه، یک بحث «هویتی-فلسفی» را به یک «نزاع صنفی» تقلیل داده است:
1⃣مغالطه «تغییر فیزیک به جای تغییر کارکرد»
🔸در گفتمان جلیلی، نقد متوجه «کافه» به مثابه یک واحد تجاری یا صنف نیست، بلکه متوجه «پارادایم پاتوقگرایی» است. جلیلی از منظر جامعهشناسی سیاسی معتقد است که «مکان سوم» در غرب (مانند کافه مدرن) برای پر کردن خلأ تنهایی انسان در نظام سرمایهداری طراحی شده است.
🔸روزنامه خراسان با نادیده گرفتن این مبنا، جلیلی را مخالفِ فیزیک کافه نشان میدهد، در حالی که نقد او به «جایگزینی کافه به جای کانون خانواده» است. از نگاه جلیلی، اگر کافه به جای «تجدید قوا برای بازگشت به خانواده»، به «گریزگاهی از مسئولیتهای خانوادگی» تبدیل شود، در تضاد با فلسفه زوجیت است.
2⃣تقلیل «نقد مدرنیته» به «دشمنی با تکثر»
🔸روزنامه خراسان ادعا میکند که مسئله جلیلی «تکثر» است. اما در گفتمان جلیلی، بحث بر سر تکثر نیست، بلکه بر سر «هژمونی سبک زندگی غربی» است. او معتقد است مدل مکان سوم غربی، بر پایه «فردیت» بنا شده، نه «جمعگرایی اصیل». جلیلی مدعی است که حتی قهوهخانههای سنتی ایران (که روزنامه به آن استناد کرده) «خانوادهمحور» و «اجتماعمحور» بودند، در حالی که کافه مدرن غالباً «انزوامحور» یا «فردگرا» است. روزنامه با خلط این دو مفهوم، یک نقد تمدنی را به یک حسادت سیاسی تقلیل داده است.
3⃣کژتابی در تفسیر «مکان سوم»
🔸در حالی که روزنامه خراسان بر فواید روانشناختی مکان سوم تأکید دارد، گفتمان جلیلی به «مهندسی اجتماعی» پشت این فضاها اشاره میکند. او میگوید وقتی سیاستگذار، «خانه» را به «خوابگاه» تقلیل میدهد، ناچار است «کافه» را به عنوان مسکن تزریق کند. نقد جلیلی در واقع نقد به ساختاری است که خانواده را از کارکرد انداخته است، اما روزنامه این تحلیل را به عنوان «بیخبری از درد مردم» بازنمایی کرده است.
4⃣رذالت در همترازی رسانهای (رادیکالیسم جناحی)
🔸یکی از جدیترین نقدهای وارد به این یادداشت، قرار دادن تصویر جلیلی در کنار روحانی است. این رفتار از سوی روزنامهای که سالها حامی رویکردهای دیپلماتیک دولت اعتدال گرا (برجام) بود، نوعی «فرصتطلبی سیاسی» تلقی میشود. در واقع روزنامه خراسان، سعی کرده است دغدغههای فکری جلیلی را در برابر «حقوق شهروندی» و «شادی مردم» قرار دهد تا از او چهرهای ضدمردمی بسازد.
🔸نتیجه این که یادداشت خراسان بیش از آنکه یک نقد علمی باشد، یک «عملیات روانی» برای حاشیه راندن تفکری است که ریشههای مدرنیته را به چالش میکشد. این روزنامه با استفاده از مغالطه «پهلوانپنبه»، ابتدا تصویر نادرستی از سخنان جلیلی ساخته و سپس به آن حمله کرده است.
🌐خــبرســــایــــه
🇮🇷@khabarsaye
هدایت شده از عصر نوجوان ایرانی
-5623853996082848000_186521048955808.pdf
حجم:
1.9M
روزنامه عصرایرانیان_عصرنوجوان
۱۴۰۴/۹/۲۹
#یادداشت
اگر توافق را امضا نمی کردیم...
✏️علیاکبر رحمانی
دانشآموز پایه یازدهم
□□□□□□□□□□□□□□□□□□
#یادداشت
از الزام امنیتی یک مسئول
تا تلاش برای انحراف افکار عمومی
✏️سجاد رجببیگی
دانشآموز پایه نهم
□□□□□□□□□□□□□□□□□□
#یادداشت
مارو هم بازی بدید...
✏️سهیل پرهیزکار
دانشآموز پایه دهم
□□□□□□□□□□□□□□□□□□
#عصر_ایرانیان
#عصر_نوجوان
#عصر_نوجوان_ایرانی
@asreiranian_ir
@asr_nogavan_irani
آمریکا تحریمهای سزار علیه سوریه را مشروط به ۸ شرط لغو کرده است. یک شرط آن عدم درگیری نظامی با اسرائیل است.
در قانون NDAA 2026 بخش 8369 رییس جمهور موظف شده تا ۴ سال هر ۱۸۰ روز یک گزارش از وضعیت ۸ شرط به کنگره ارایه بدهد.
https://www.congress.gov/bill/119th-congress/senate-bill/1071/text
@m_barati1
ظریف در مقاله اخیر خود در فارین افرز از نبود اجماع داخلی بر ایده خود (مذاکره با آمریکا) ناراحت است
دلیل نبود اجماع روشن است، مردم ایران تسلیم نمیشوند و آن چیزی که ظریف میگوید چیزی جز تسلیم شدن نیست.
نقد این مقاله را فردا در روزنامه عصر ایرانیان بخوانید
https://www.foreignaffairs.com/iran/how-america-and-iran-can-break-nuclear-deadlock
@m_barati1
#سرخطاول | نسخۀ ظریفِ تسلیم
⭕️ نگاهی به مقالۀ محمدجواد ظریف در فـارن افرز
✍ مسعود براتی
✔️ بخش اول
▫️ روز گذشته مقالهای مشترک از ظریف وزیر اسبق امور خارجه و معاون سابق رئیس جمهور و فرد دیگری در وب سایت فارین افرز با عنوان «چگونه آمریکا و ایران میتوانند بنبست هستهای را بشکنند؟» منتشر شد. اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه حرف اصلی این مقاله را بازگو کنیم باید بگوییم که ظریف نسخه «تسلیم» ایران را ارایه کرده است. آنچه که موجب شرم میشود این است که نویسنده این مقاله در همین چند ماه پیش معاون رئیس جمهور بوده و به عنوان یک مقام رسمی نظام اسلامی شناخته میشده است. ۸ سال وزیر امور خارجه بوده و وظیفهاش دفاع از نظام اسلامی و مردم عزیز ایران در خارج از کشور بوده است.
🔶 مقاله با محوریت مفهوم امنیتیسازی تهیه شده است، همان مفهومی که ظریف از زمان حضور در وزارت خارجه در ۱۳۹۲ با تکیه بر آن موضوع مذاکرات هستهای را دنبال کرد و تمام نواقص و کاستیهای مذاکرات و برجام را با آن تلاش کرد توجیه کند. مفهومی که با گذشت زمان مشخص شد سودش بیش از آنکه برای مردم ایران باشد، برای آمریکا بوده و مردم ایران بیشتر ضررش را چشیدند. مذاکرات و توافق برجام که با ادعای پایان دادن به امنیتیسازی پرونده هستهای ایران انجام شد، نه تنها پرونده هستهای ایران را عادی نکرد، بلکه هزینههای زیادی روی دوش مردم ایران گذاشت. هزینهها شامل امتیازات فراوانی که در بخش هستهای داده شد و از آن مهمتر هزینههایی که بابت معطلی و منتظر ماندن برای انجام تعهدات غرب در موضوع اقتصادی و رفع تحریمها پرداخت شد. دلار سه هزار تومانی به ۳۰ هزار تومان رسید و رشد اقتصادی کشور صفر و در برخی سالها منفی شد. در آخر هم ایران اسلامی مورد حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و بیش از هزار نفر از هموطنان ما شهید شدند.
🔷 جالب این است که ظریف در همین مقاله همچنان بر تجربه تلخ و ضرر محض برجام تاکید میکند و آن را قابل تکرار میداند. در مقاله آمده است: «اما تاریخ نشان میدهد که از طریق دیپلماسی دقیق، میتواند راهی برای خروج پیدا کند. ایران توانست در نیمه اول دهه ۲۰۱۰ با گفتگو با ایالات متحده، چرخه امنیتیسازی را بشکند که به برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ منجر شد.» اما ظریف حاضر نیست درباره دلایل شکست خوردن این تجربه صحبت کند و در سراسر مقاله اشارهای به خروج آمریکا از توافق و اعمال شدید تحریمها بیشتر از قبل توافق نمیکند. در این نقطه به جای تشریح واقعیت انگشت اتهام را به داخل ایران میآورد و مینویسد: «شکستن چرخه امنیتیسازی، از داخل و با ایجاد یک اجماع گسترده داخلی آغاز شد. ایران میتواند دوباره چنین اجماعی را ایجاد کند، اما انجام این کار مستلزم ایجاد یک گفتگوی ملی بین گروههای سیاسی، جناحهای اجتماعی و عموم مردم است.» این میزان وقاحت بینظیر است.
🔶 این حرف در زمانی مطرح شده است که جامعه ایران پس از تجربه بسیار بزرگ جنگ تحمیلی آمریکا و رژیم صهیونیستی در خرداد امسال، بالاترین انسجام اجتماعی را در مقابله با دشمن دارد. این انسجام اجتماعی اتفاقا مقابل آن چیزی است که ظریف بیان کرده، اما مبتنی بر تجربه روشن بیفایده بودن مذاکره با آمریکا است. مردم ایران با چشمان باز دیدند که در زمان مذاکره آمریکا و رژیم صهیونیستی حمله کردند.
🔷 وقاحت ظریف ادامه داشته و در متهم دانستن ایران به مفهوم «ایران قوی» حمله میکند و آن را عامل تهدید همسایهها میداند. او مینویسد: «تهران همچنین باید درک کند که قدرتش میتواند دیگران را ناراحت کند، و بنابراین این کشور باید از روایت ساختن یک «ایران قوی» – که میتواند یکجانبه و تهدیدآمیز به نظر برسد – به روایت ساختن یک «منطقه قوی» تغییر جهت دهد.» در این میان کوچکترین اشارهای به نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در چالشهای منطقه نمیکند. آن هم در زمانیکه ماهیت رژیم صهیونیستی برای اکثر بازیگران منطقه آشکار شده و این گزاره که رژیم صهیونیستی عامل اصلی ناامنی در منطقه است از زبان کشورهای عربی زیاد شنیده میشود. حمله رژیم صهیونیستی به قطر نقطه عطفی در این موضوع بود.
✅ @m_barati1
نسخۀ ظریفِ تسلیم
✔️ بخش دوم
🔶 ظریف هدف اصلی خود را اینگونه بیان میکند: «تهران باید احتمال از سرگیری گفتگوی مستقیم با واشنگتن را بر اساس جایگاه برابر در نظر بگیرد.» این صحبت در نقطه مقابل سخنان رهبر انقلاب در اول مهر ماه امسال است که تاکید فرمودند: «مذاکرهی با آمریکا برای مسئلهی هستهای و شاید برای مسائل دیگر، بنبست محض است.» مقاله ظریف در کنار سخنان علیاکبر صالحی و حسن روحانی و فعالیتهای رسانهای جریان غربگرا برای مقابله با سیاست اعلام شده از سوی رهبر انقلاب است. آنها نمیخواهند جامعه ایران مذاکره با آمریکا را بنبست ببیند و تلاش میکنند با این کار حیات سیاسی خود را در ایران تضمین کنند. به روشنی شکست خورده بودن ادعاهای آنان برای جامعه اثبات شده است.
🔷 رفع تحریم و یا جلوگیری از جنگ با مذاکره که مهمترین شعارهای این جریان بوده، همهگی رنگ باخته و حیات سیاسی آنها با خطر جدی روبهرو شده است. ظریف بار دیگر بر تجویز نسخه شکست خورده همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی میپردازد. با اینکه نمیتواند خیانتهای این نهاد را نبیند و به آنها اشاره میکند اما با بیان اینکه تهران میتواند از آژانس بخواهد که حرفهایتر رفتار کند، همکاری با آژانس را مباح میکند. او با یک اعتماد به نفس کاذب مینویسد: « شفافیت با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید انتشار روایتهای امنیتی بیاساس پیرامون ایران را متوقف کند و یک معامله سیاسی با ایالات متحده را تسهیل کند.» گویی ایران تاکنون هیچ همکاری با آژانس انجام نداده است. ظریف یادش رفته است که گستردهترین برنامه بازرسی آژانس در طول تاریخ روابط بینالملل از برنامه هستهای ایران در قالب برجام انجام شد که ظریف در سال ۹۹ به آن اعتراف کرد و این میزان باجدهی حتی سبب پایان یافتن پرونده PMD نشد. این میزان عدم توجه به تجربه واقعی چند سال اخیر، مایه تعجب و البته تاسف است. گویا ذهن غربگرایان و ظریف نمیتواند طور دیگری فکر کند.
🔶 بخش وقیحتر مقاله که نوعی آرزوهای ظریف است درباره برجامهای موشکی و منطقهای و … است. همانند شتری که در خواب پنبهدانه میبیند. مقاله میگوید: «اگر تهران و واشنگتن یک توافق هستهای بهروز شده را اجرا کنند، این کشورها ممکن است بتوانند به مسائل دشوار دیگری مانند امنیت منطقهای، کنترل تسلیحات و مبارزه با تروریسم نیز بپردازند. به عنوان مثال، ممکن است از ایران خواسته شود که در ازای تضمین متقابل ایالات متحده و شرکایش، قول دهد که به ایالات متحده یا متحدانش در منطقه حمله نخواهد کرد. تهران همچنین ممکن است قول دهد که بر اساس تعهد متقابل، از قابلیتهای نظامی خود جز در دفاع از خود در برابر حمله مسلحانه قبلی استفاده نخواهد کرد.»
🔷 ظریف در قامت یک غربگرای کامل مسایل را بیش از آنکه متوجه آمریکا بداند متوجه ایران میبیند و در آخر کلام هم حرف آخر را اینگونه میزند: «اقدامات دفاعی و واکنشی ایران، به جای کاهش تهدیدها، برداشتهای امنیتیشده از ایران را تشدید کرده و به پیشبرد روایت خطرناک بودن تهران کمک کرده است. شکستن این چرخه برای تهران یک ضرورت حیاتی است.» این همان چیزی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی سالها در قبال ایران دنبال کردند. محدود کردن توان دفاعی و نظامی ایران اسلامی که خود مقدمهای برای شکست و بعد از آن تجزیه ایران است. آنچیزی که در سوریه امروز و یا در سایر تجربیات بینالمللی مشاهده میکنیم.
🔸امروز و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران، همه مردم اهمیت توان دفاعی و موشکی را عمیقا درک کردهاند. در نظرسنجی صدا و سیما پس از جنگ، نزدیک به ۹۰ درصد مردم محدود کردن توان موشکی را نپذیرفته بودند. ظریف و غربگرایان نشان دادهاند که هیچ نسبتی با مردم ندارند.
✅ @m_barati1