eitaa logo
مصباح خانواده ۱
3.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
44 فایل
کانال فرهنگی، اجتماعی و هنری خانواده ارتباط با ادمین کانال @MFMEASN
مشاهده در ایتا
دانلود
تا اصلاح نشیم از معنویات بهره ای نخواهیم برد مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى نقل می‌کند: بعد از دو سال تلمّذ خدمت آخوند همدانى،روزى به خدمت آخوند عرض كردم: -من در سير خود،به جايى نرسيدم! آخوند از اسم‌ورسمم پرسيد. تعجّب كرده و گفتم: مرا نمى‌شناسيد؟! من جواد تبريزى ملكى هستم. فرمود: «شما با فلان ملكى‌ها بستگى داريد؟!» من چون آنها را خوب و شايسته نمى‌دانستم از آنان انتقاد كردم! آخوند با شنيدن اين سخن برآشفت: هر وقت توانستى كفش آنها را كه بدشان مى‌دانى پيش پايشان جفت كنى،من خود به سراغ تو خواهم آمد! ميرزا جواد فردا كه به درس مى‌رود، خود را حاضر مى‌كند در محلى پايين‌تر از بقيّۀ شاگردان بنشيند. رفته‌رفته طلبه‌هايى از آن فاميل را كه در نجف بودند و او آنها را خوب نمى‌دانست، مورد محبّت قرار داد تا جايى كه كفش‌شان را پيش پاى‌شان جفت كرد.اين خبر كه در تبريز به آن طايفه مى‌رسد، رفع كدورت فاميلى مى‌شود.پس از آن آخوند همدانى او را ملاقات مى‌نمايد: دستور تازه‌اى نيست. بايد حالت اصلاح شود،تا از همين دستورات شرعى بهره‌مند شوى. ضمنا كتاب«مفتاح الفلاح»شيخ بهايى براى عمل كردن خوب است. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
🌱روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.🌱 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
☀️گاهی خدا آنقدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من... شبتون بخیر❣️
رفتار والدین مستبد : + قواعد زیاد + ناکام کردن حس آزادی فرزندان + مراقبت احساسی کم و بی توجهی به نیازهای فرزندان + تاکید بر اطاعت کورکورانه و احترام به مرجع قدرت + متوسل شدن به تنبیه های خشن در صورت نافرمانی فرزندان 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
16.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشک و بادمجون با ۲ قاشق روغن🫕 مواد لازم: 🔺بادمجون ۵ عدد 🔺پیاز ۱ عدد بزرگ 🔺پودر گردو ۵۰ گرم 🔺روغن مایع ۲ ق غ 🔺سیر ۴ حبه 🔺نعنا خشک ۱ ق غ 🔺کشک۲ ق غ 🔺زردچوبه و نمک و فلفل سیاه به میزان لازم 🔺آب نصف فنجان 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
🌸خدایا نمیدونم اول باید به خاطر کدوم نعمتت شکرت کنم، خدایا شکرت که ذهنم میتونه تمام اینها رو ببینه و درک کنه و به خاطرشون شاکر باشه، انقدر که انگار قلبم از شدت شوق داره از سینه بیرون میزنه، خدایا چشمامو میبندم و تو ذهنم خودمو میبینم که تکیه کرده به عظمت شما، ممنونم که میتونم همچین تصویرسازی قشنگی داشته باشم، شکرت که اجازه دادی دوستت داشته باشم، شکرت که با همه خطاهام هیچ وقت تنهام نذاشتی، شکرت به خاطر همه نعمت‌های پیدا و پنهانی که از اول خلقت به همه موجودات عطا کردی و شکرت بابت تمامی نعمت‌هایی که قراره تا ابد به ما عطا کنی، شکری بالاتر از هر شکری که تا به الان به جا اومده و شکری که شما لایق و شایسته اون هستی، ای کاش میتونستم شوق شکرگزاریمو به واژه‌ها بیان کنم، قلبم تند میزنه و پر از شوق وصال شماست، فقط شمایی که از شدت شوق قلبم آگاهی. ❤️دوستت دارم خدای مهربان و بخشنده ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
👍میزان حقوق سربازان برای سال آینده اعلام شد معاون اجتماعی سازمان نظام وظیفه عمومی فراجا: ✏️برای سال آینده میانگین حقوق سربازان با ۲۰ درصد افزایش، ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تا ۱۴ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خواهد بود. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
🌱احساس پاکیزگی دیگری در انسان وجود دارد که باز از امتیازات انسان است و آن را «سپاس‌گزاری» می‌گویند و ترجمه کلمه «شکر» است و آن در وقتی است که از ناحیه کسی به انسان خیری برسد؛ انسانیت انسان اقتضا می‌کند که نسبت به او اظهار امتنان بنماید. فرض کنید هنگامی که انسان با اتومبیلش از محلی در حال عبور است اگر با اتومبیل دیگری برخورد کند که او حق عبور دارد و می‌تواند از راه استفاده کند، در چنین حالی اگر او توقف کرد و اجازه داد که ما قبلًا عبور کنیم، ادب انسانی که مقتضای فطرت پاک اوست اقتضا می‌کند که با گفتن کلمه «متشکرم» و یا عملًا با تکان دادن سر یا دست از او سپاسگزاری نماید. این صفت به این حد در حیوان وجود ندارد و از مختصات انسان است؛ واینکه خدای متعال در قرآن سؤال می‌کند: هَلْ جَزاءُ الْاحْسانِ الَّا الْاحْسانُ‏ «1» سؤالی است که مخاطب آن فطرت سلیم انسانی است و وجدان پاک انسان پاسخگوی آن است. و اینکه گفته شده است که هرکس خودش را بشناسد خدا را نیز می‌شناسد، مطلب بسیار عظیم و درستی است. شناخت کامل انسان خویش را، راهی است که‏ به شناخت الله منتهی می‌شود. یکی از راه‌های شناختن انسان همان شناختن احساس‌های خاص انسانی است که یکی از آنها همین احساس سپاس است که فرمانده آن وجدان است و به تعلیم و تربیت‏‌های محیط مربوط نیست و از آداب و رسوم محلی به شمار نمی‌رود و اختصاص به اقلیمی غیر اقلیمی ندارد. آداب و رسوم است که با تغییر زمان و مکان دگرگون شده، حتی گاهی عیناً متضاد می‌شود، مثل کلاه از سر برداشتن و گذاشتن که هر دو علامت احترام است ولی هرکدام در جامعه‌‏ای مرسوم است. در هیچ جامعه‌‏ای دیده نشده است که پاداش نیکی را بدی بدهند و به اینکه این جزء رسوم محلی است توجیه نمایند. 📚آشنایی با قرآن، ج 2(صفحه18) «استاد شهید مطهری » 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1