به نام، یاد و توکل بر او
سلام و🔹کاسه یخ ننه نخودی
بچه که بودم خیلی می خواستم پولدار بشم و اولین چیزی که بخرم یک یخچال برای "ننه نخودی".
پیرزنِ تنهای محل ما که هیچوقت بچهدار نشد.
برای مردم نخود میریخت و فال میگرفت.
پیر که شد، دیگر نخود برای کسی نریخت ؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش. ننه نخودی.
زمستان و تابستان آبیخ میخورد، ولی یخچال نداشت.
ننه ، شبها میآمد خانه ما و یک کاسه بزرگ یخ میگرفت.
توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه ننه نخودی" بود.
ننه وقتی می آمد، اگر درِ خانه باز بود بدون در زدن میآمد تو ، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم میآوردیم برای او.
برای بابام شالگردن و جوراب پشمی میبافت و در حین صحبت توی هر جملهاش یک "پسرم" میگفت.
یک شب تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم ؛ ننه ، پرده را کنار زد و وارد حیاط شد.
بچه فامیل که از دیدن یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود ، جیغ زد و گریه کرد.
ننه بهش آبنبات داد.
ولی نگرفت و بیشتر جیغ زد.
بچه را آرام کردیم و کاسه ننه نخودی را از جایخی برایش آوردیم.
بابا وقتی قالب یخ را توی زنبیل ننه انداخت، آرام بهش گفت:
"ننه! از این به بعد در بزن!"
ننه، با یک مکث و یک نگاه به بابا و ما ، بدون اینکه حرفی بزند رفت.
بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد.
کاسه ننه نخودی مدتها توی جایخی یخچالمان ماند و روی یخش، یک لایه برفک نشسته بود.
یک شب، کاسه را برداشتیم با بابا رفتیم درِ خانه ننه.
در را باز کرد.
به بابا نگاه کرد و گفت: "دیگه آبِ یخ نمیخورم، پسرم!"
نگاهش به بابا غریبه شده بود.
او توی خانه ما یک کاسه داشت با بشقاب و یک "پسر".
اما یک در ، یک درِ آهنی ناقابل ، یک در نزدن و حرف پدر ،
ننه را برد به دنیای تنهایی خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" ، پسرش نبوده!
ننه نخودی یک روز داغ تابستان از دنیا رفت.
توی تشییع جنازهاش کاسه یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابام قدِ یک پسرِ مادر مرده اشک ریخت.
چه آثار تلخی بهمراه داشت.
🌷کاسه یخ ؛ انگار بهانه عشق و مهربانی بود.
در پیچ و خم روزگار، هوای کاسه یخ ننه نخودی ها را داشته باشیم با محبت و مهربانی.
نگذاریم گل محبت، پشت درب نامهربانی پژمرده شود.
🌹یکدیگر را صمیمانه دوست بداریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم.
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
جهنّم منو باز!
🔹اسرائیل، دو هفته پس از شوک سنگین موشک های نقطه زن ایران، هنوز خود را پیدا نکرده است.
🔻صهیونیست ها هنوز سر پا نشده بودند که این بار، با شوک عملیات پهپادی حزب الله دوباره به هم ریختند.
🔹به خاک و خون کشیده شدن بیش از یکصد نظامی و فرمانده تیپ زبده گولانی (آن هم فقط با یک عملیات کوچک، اما کاملا حرفه ای و تمیز)، جبهه داخلی رژیم را دچار فروپاشی روحی- روانی می کند.
🔻اکنون ثابت شده که رژیم (با وجود چتر حمایتی آمریکا و ناتو)، نه در برابر موشک های معمولی و نه پهپادهای متوسط مقاومت، تاب آوری ندارد؛ چه رسد به این که از موشک ها و پهپاد های پیشرفته تر هم رونمایی شود.
🔹رژیمی که فقط به ضرب و زورِ سیم دیوار حائل و پدافند نظامی سه لایه، امنیت پادگانی برای اتباع مهاجر دست و پا کرده بود، حالا نه از سمت کرانه باختری، نه غزه، نه لبنان و سوریه، نه عراق و یمن، و نه ایران و مدیترانه، احساس امنیت نمی کند؛
🔻بلکه هر پرنده را تهدید می پندارد و ممکن است شلیک هم بکند؛ اما آنجا که باید پدافند کند، در برابر موشک ها و پهپادهای مهاجم مستاصل می شود؛ گاهی هم با شلیک اشتباه پدافند، صهیونیست ها تلفات می گیرد.
🔹معرکه ای است بی نظیر، جهنمی که زمامداران لاابالی صهیونیست برای اتباع مهاجر ساخته اند. به آنها وعده داده شده بود که در این سرزمین اشغالی امنیت خواهند داشت.
🔻اما صهیونیست های جان دوست، با ویران کردن خانه دیگران -و بر دامنه آتش فشان در حال انفجار- خانه ساختند و حالا جهنم واقعی را جلوی چشم می بینند، در حالی که هیچ کمکی از آمریکا و غرب بر نمی آید.
🔹این جهنمِ خود ساخته، مِنو باز است: پهپاد یا موشک؛ برای کدامش باید پدافندی از نو ساخت و سر قبر خود گذاشت؟ اگر تک پهپاد ها و تک موشک ها تبدیل به خوشه های فراوان شوند و ببارند، چه؟ با کابوس کُشنده ناگهان رو به رو شدن با عملیات شهادت طلبانه چه باید کرد؟
🔻با فقدان مطلق امنیت روانی نمی تونند کنار بیاند، چه رسد به اینکه روزانه از سوی اغلب ملت های جهان هم در کف خیابان لعنت شوند. با انگشت نما شدن در محاکم بین المللی به عنوان رژیم آپارتایدی، نسل کش و جنایتکار جنگی چه کنند؟
🔹بی آیندگی و تیره روزی، سرنوشت محتوم یهودیت تحریفگر احکام الهی و ارزش های انسانی بود، چه رسد به اینکه سقوط در سقوط و انتقال به انحطاط صهیونیسم را تجربه کند.
✍محمد ایمانی
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
2.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥وضعیت بحرانی بندر استراتژیک حیفا با حملات موشکی پی در پی حزبالله لبنان
💥 خبرنگار بیبیسی: از سال ۲۰۰۶ تا چند روز پیش به حیفا حمله نشده بود اما اکنون مدام صدای آژیر در آن شنیده میشود و زیر آتش حزبالله است
🔹خیلی از مردم شهر را ترک کردهاند، مغازهها تعطیلاند و مردم نمیدانند چه کنند.
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
@ch1405 ایــتــاCopy of D1739042T12864160(Web).m4a
زمان:
حجم:
25.94M
کتاب صوتی سید عزیز
کتاب «سید عزیز» زندگینامهی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، است. کتاب سید عزیز حاصل ساعتها گفتوگوی اختصاصی حمید داودآبادی با دبیرکل حزبالله لبنان در سال ۱۳۷۷ است که در آن سید حسن نصرالله، زوایای ناگفتهی زندگی خود را بازگو کردهاست. بسیاری از خاطرات و گفتههای منتشرشده در این کتاب، تاکنون در جایی منتشر نشده است.
نویسنده: حمید داودآبادی
راوی: حسن سلطانی
حجم تقریباً ۲۵ مگابایت
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️نجات جان دختر جوان در پارک ملل ساری توسط پلیس
🔹 ویدیویی در فضای مجازی پربازدید شده که نشون میده بچههای یگان امداد پلیس مازندران با سرعت عمل بالا از یک حادثه تلخ خودکشی خانمی جوان روی پل پارک ملل ساری جلوگیری میکنن.
کاربران فضای مجازی اقدام به موقع پلیس را تحسین کردن.
✍این ماموران نجات دهنده دختر همان ماموران طرح نور هستند.
در هر دو موضوع هدفشان نجات دخترانمان است.
اینجا برای حفظ جانش و آنجا برای حفظ شرفش
درک کنیم و قدر بدانیم..
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
با سلام و احترام.
ان شاءالله سفر زیارتی کربلا و شهرهای زیارتی عراق با کاروان قُم.
زمان: دوشنبه ۷ آبان حدودا بمدت یک هفته
هزینه: حدود ۴.۵ میلیون تومان
محل سوار شدن: بروجرد
جهت ثبت نام، به آدرس کمپینگ مسجد حضرت ثامن الحجج علیه السلام روبروی ورزشگاه ولایت حضوری تشریف ببرید و یا به شماره آقای قاسمی تماس بگیرید.
۰۹۱۶۷۱۳۹۹۱۲
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
سکانس پایانی قهرمان
عبدالحمید بیات:
🔹آنطور که دشمن گفته و تصاویر نشان میدهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما اینگونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بیکس و البته شجاع و نترس. جوانهای دشمن محاصرهاش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پلهها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بیرمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک اینها را عقب راند.
🔹شکستگی استخوانها و خونریزی، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهرهاش را با چفیهای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد.
🔹تکتیرانداز دشمن به پیشانیاش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خونریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعایش به شهادت رسیده است.
🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونلها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است.
🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایانبندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانهای از خوشحالی در آنها نیست؛ چهرههایشان بهتزده است.
🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیمهایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیمها، گلستان است و خوشا به حال اینان.
🔹همیشه، خورشید در سپیدهدم خود، از میان خون برمیخیزد. آنان که سرخی شفق را میبینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند.
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹لحظه کشف پیکر شهید یحیی السنوار در جنوب نوار غزه
🔹رهبر حماس سلاح در دست، سینه خشاب بر تن، در میدان نبرد تن به تن با ارتش تروریستی اسرائیل مردانه به شهادت رسید.
🇮🇷شیخ مرتضی گودرزی👇
@m_goodarzi_ir