eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
📸 کاپیتان : پوشیدن پیراهن منقش به تصویر شهدا نذر همسرم است برای من بحث با همه مسائل دیگر فرق می‌کند احترام آنها به همه مردم واجب است و من هم تلاش کردم با این کار یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارم 🌹اینجاکانال کمیل👇 @sardarkomil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی جنجالی 🎥🔴وقتی نتانیاهو می‌خواهد اسم رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای را به زبان بیاورد؛ ابهت رهبری نتانیاهو را خفه می‌کند‼️ 🆔👇👇👇 @sardarkomil
سلام خدمت اعضای محترم کانال شهید هادی ببخشید بابت تأخیر در گذاشتن پیام ها،ان شاالله یک ساعت بعد از نماز پیام میزاریم.
⭕️دلنوشته سلام من پسری هستم ۱۶ساله که نمازمیخواندم ولی به رفتارهای دیگرم توجه خاصی نداشتم. یکی ازدوستانم درمدرسه،عکس شخصی رادر دست داشت که بهش میگفت . من اورابه خاطرمحاسن بلندابراهیم تمسخرمیکردم ومیگفتم امیر این دیگه چه عکسیه دست گرفته ای؟ بالاخره این ماجراتمام شدتااینکه چندماه پیش امیر یک کتابی رابه من داد که رویش نوشته بود وازم خواست که حتمابخونمش. راستش من تاحالاهیچ کتابی غیرازکتاب درسی رانخوانده بودم. گفتم امیرجان من کتاب نمیخونم ولی باخودم میبرمش تابه پسرخاله ام تحویلش بدم تا بخونه. شب توی خونه بامادرم بحثم شد.اومدم توی اتاق خودم ازروی عصبانیت کتاب رابازکردم وشروع به خواندن کردم،هرچقدرکه جلوترمیرفتم بیشترمجذوب ابراهیم میشدم.تک به تک خاطرات کتاب رابادقت میخواندم. ان وقت بودکه فهمیدم چرادوستم امیر اینقدرتلاش میکردتااین شخص رابه مابشناساند. دراین مدت که ابراهیم راشناخته ام، سعی میکنم رفتارهای اخلاقی ابراهیم رادرزندگی ام واردکنم.مثلاوقتی سوار سرویس مدرسه هستم وجلوی مدارس دخترانه عبورمیکنم یادم به داستانهای ابراهیم می ایدوسرم راپایین می اندازم. ازشمادوستان خواهش میکنم که تمام تلاشتان رابکنیدکه ابراهیم رابه بقیه افرادی غافل مثل من بشناسانید. 👉 @sardarkomil👈
⭕️ * گرگها ‌برای آزادی !*⭕️ 📔چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند.❌ سرانجام ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه است که در آن گوسفندان را فریاد بزنند.❌ گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند. چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و شان دفاع می‌کنند، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند. ❌ آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی شدند.❌ *گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد.*❌ گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته.❌ روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت.*❌ 🌹 *این حکایت، حکایت آشنایی است.. حکایت احمقی است که به دعوت و دام و شیپور خود به خیابان میریزند!* 👉 @sardarkomil