eitaa logo
مادرستان/ سرزمینِ مادرانه نوشت ها
1.4هزار دنبال‌کننده
227 عکس
53 ویدیو
1 فایل
مادرستان؛ سرزمین مادرانه نوشت‌ها اینجا، دنیا مادرانه است... جایی برای اشتراک دلنوشته‌های مادرانه به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/maadarestaan متن‌های خود را برای ما بفرستید 👇 @maadarestann
مشاهده در ایتا
دانلود
🎗️اگر شما مبتلا به یا کندن پوست دور انگشتان با دندان است .......👇👇👇 🔴در قدم اول رفتار او را خوب بررسی کنید که این عمل او ناشی از است یا تبدیل به و شده. 🔴در صورت اضطراب حتما باید مراجعه کنید و دقیق و صورت گیرد. 🔵در صورت عادت:👇👇 ✔️زمانی که این رفتار را بروز میدهد هیچگاه مستقیم واکنش ندهید (مثال ناخن نخور و....) ✔️فورا از دستان او کار بکشید( مثال کنترل تلویزیون رو بیار اون لیوان رو بردار و....) ✔️در طول شبانه روز ۵ الی ۶ دفعه هر بار به مدت ۱۰ دقیقه با گلوله خمیر بازی_گل رس_و.... کار کند و در دستانش ورز دهد و انگشتانش را دایم داخل خمیر فرو ببرد. ✔️حتما از سوهان ناخن استفاده شود و پیوسته برجستگی ها و زبری های دور ناخن رو از بین ببرد. ✔️در صورت نیاز برای مدت محدود از دستکش استفاده شود. 🔰 🦋حداقل رو به کانال سبک زندگی مدرن_کودک یار دعوت کنید🌱 ** ** 💕 💕💕 💕💕💕 💕💕💕💕 @sabkezendegi_modern
🏴 پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله : «به راستی نوزادى كه در امّت من متولّد شود، براى من از آنچه خورشيد بر آن می تابد، محبوب تر است» 📚 وسائل الشیعه،ج۱۷، ص۱۳۷ ✨امام حسن علیه السلام: «کسانی که صاحب فرزند نمی شوند ، زیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاالله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد.» 📚مصباح کفعمی حاشیه ص ۵۸ ✨امام رضا علیه السلام: "نگران نباش و فرزند بخواه، بدان خداوند روزی ایشان را می دهد..." 📚 اصول کافی، ج۶، ص۳ @nooredideh
دو آرزو به دل مادر جوانش ماند.... ✒️ @hajar_daee
السلام علی قبر المهدوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزندانم را تا ابد زیر خیمه‌ات نگه دار مولای خوبم https://eitaa.com/maadarestaan
❁ـ﷽ـ❁ فکر میکنم که چرا آخرین روز ماه صفر، باید شهادت ابالحسن الرضا واقع شده و مجلس، مجلس توسل به مقام امام علیه السلام باشد؟ با خودم میگویم این روز، پایان این دو ماه عزاست؛ دو ماه سیاهه زنی و سیاه پوشی و عزاداری و سینه سوختگی و اشک… از طرفی بزرگان ما گفته اند هیچکس در هیچ جای این عالم، از کسی نمیشود مگر به وساطت مقام و وجود مبارک علی بن موسی الرضا علیهماالسلام. پس شاید این روز، روز حضرت رضاست زیرا در این روز است که ما خود را -همانطور عزادار و خاکی- عرضه میکنیم به صاحب عزای لحظه لحظه این دو ماه، بانوی بزرگوار این خانه، مادر پهلو شکسته این بیت، و شکسته و داغدار می‌گوییم: آیا از این دو ماهِ ما هستید بانو؟ 😭😭😭 آیا دل مهربانِ نازکِ سوخته مادرانه‌تان از اشک‌های ما، بر سینه کوفتن‌های ما، بی تاب شدن و سوختن ما در عزای فرزند تشنه لب خود، شیرخوار ذبیح خود، دختران به اسارت رفته خود، سه ساله‌ی پیکرْکبود خود، غریب مدینه پسر بی ضریح و زائر و بارگاهتان، پدر مظلوم بزرگوارتان، و پسر دور از وطن مدفون بأرض طوس تان، بود؟ آیا اشک ها و عزاداری ما، همراهی شما بود در زنده نگه داشتن حق؟ در تقویت حق؟ در اقامه حق؟ آیا از ما داشتید حضرت مادر؟ 😭 نمی‌دانم… شاید امروز است که باید برویم در خانه مادر، بانو را قسم بدهیم به مقام حضرت رضا علیه السلام که ما را به نگاه رضایتی نظر کند، از ما باشد؛ و آن روز محشری که میگویند «همچو مرغی که دانه برچیند، شیعیان را جدا کند زهرا»، لبخندی بزند و با ، ما را هم ... بعد برویم محضر صاحب الزمان بعد از «آجرک الله» و «آقا سرتان سلامت» ، بگوییم مولا، شما را به جدتان علی بن موسی الرضا، شوید که ما را -و فرزندان ما را- اصحلب خود بدانید؛ ما را برای خود، برای قیام خود، برای دولت کریمه خود. و بعد رو کنیم به آسمان، با بغض و داغ، خدا را قسم دهیم به مقام ابی الحسن الرضا، که شود باقیمانده غیبت ولیّ خود را بر ما ببخشد 😭😭 امروز روز پایانیِ دو ماه حیاتیِ حیات‌بخشِ ما شیعیان است. امروز، تو گویی ابالحسن الرضا بر مقام رفیع ملکوتی خود منتظر است ما عزادارهای خاک آلود اشکبار، واسطه قرارش دهیم امروز روز رضایت گرفتن‌هاست، روز راضی کردن‌هاست… بسم الله! ✍ هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
پشت این انار و یٰس، یک دنیا حرف و غم و شادی توأمان است... شاید هرکس معنای خودش را درک کند؛ یکی بگوید خب مبارکش باشد، شیردهی را ختم کرد... یکی بگوید خلاص شد... رها شد... یکی توی دلش غصه بخورد که اجر مداومی پایان یافته... یکی هم ته دلش غنج برود از اینکه بچه‌شیعه‌ای به مرحله‌ی جدیدی رسیده... یس به انار خواندم و به نجمه‌جانم دادم قبلش هم آخرین شیر را به دخترم خوراندم، نه که او نیازی داشته باشد، من نیازمندش بودم... رزقش شد شب شهادت آقا، در حرمش از این پله برود بالا... نوش جانش... که همنام مادر رضا، جز به عنایت او زندگی نکند... دانه ها را در دهانش می‌ترکاندم که قطرات آب‌انار شیرین بپاشد در دهنش و کامش شیرین شود... کام من اما دیگر...... سالها مهمان سفره‌ی مادری بودم... سالها یا به بارداری یا به شیردهی و یا از هر دو ضیافت بهره بردم... هربار جسمم به هم می‌ریخت، دل خوش بودم که اگر پایان راه این دنیا رقم بخورد، به کلام پیامبر رحمت، شهید از دنیا خواهم رفت... حالا ولی از سر سفره بلند شدم... نه فرزندی به شکم دارم و نه دیگر شیرخواره‌ای در خانه... شکر کردم و بلند شدم... امیدم به لطف بی‌نهایت پروردگارم است که دوباره مرا به این مهمانی بخواند... امیدم این است که تا دوباره، از لطف خدمت به بچه‌شیعه‌های علی، مرا هم جزو سربازان دین بشمارند... امیدم این است که مرا پای سفره‌ی دیگری بنشانند که جز از غذای جهاد، رزق دیگر به من نسازد... از خط مقدم جابجا میشوم و می‌روم در تدارکات خدمت کنم... از سرداری به سربازی تنزل پیدا میکنم... اما باورم این است که مرا باز هم میخرند و در بی‌کران لطف بی‌نهایت پروردگار رحیم، خدمت خریدار دارد... من هم خادم مادران آینده این سرزمین... خادم سربازانِ حضرت حجت... تمام روزهای گذشته و آینده تمام این خدمت‌ها را عرضه میکنم محضر حضرت صاحب... باشد که یار خاطر به شمار آیم نه بار... دعاگوی نجمه باشید که از اولین پناهش در این دنیا، جدا شد و دعاگوی مادرش که بلدِ راه جدیدش نیست... پایان روزهای شیرین اتصال مداوم به آسمان..... 💓 (این متن کاملا دلی و براساس احوال شخص من است، هرکس در این دنیا بازیِ خودش را میکند و لزوما باور من تنها روایت صحیح از نقش زن نیست..) 🖋 زینب حکیمی https://eitaa.com/maadarestaan