نماز ليلة الدّفن (نماز وحشت)
مستحب است در شب اوّل قبر، دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند، به اين ترتيب كه در ركعت اوّل بعد از حمد، يك مرتبه «آيةالكرسى» و در ركعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره «انّا انزلناه» و بعد از سلامِ نماز بگويد:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ابْعَثْ ثَوابَهُما إلى قَبْرِ فُلانٍ»
خدايا بر محمّد و خاندان پاكش درود فرست و ثواب اين دو ركعت را به قبر فلانى برسان.
(و به جاى كلمه فلان، اسم ميّت را ببرد). «1» «نماز وحشت» را در هر موقع از شب اوّل قبر مىتوان بجا آورد، ولى مناسبتتر است در اوّل شب، بعد از نماز عشا باشد و اگر دفن ميّت به علّتى تأخير بيفتد، بايد نماز وحشت را تا شب اوّل دفن او تأخير اندازد.
كليات مفاتيح نوين، ص: 1193
------------------------------------
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(255)*
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُۆْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(256)*
اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآۆُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(257)*
آداب كفن و دفن و نماز اموات
وقتى مسلمانى از دنيا رفت، مؤمنين براى تجهيز و فراهم ساختن مقدّمات دفن وى اقدام كنند.
نخست مؤمنان را با خبر سازند، تا براى تشييع جنازه و احترام او و نماز بر وى حاضر شوند.
امام صادق عليه السلام فرمود: «سزاوار است كه برادران مؤمن را اطلاع دهند تا بر جنازه وى حاضر شوند و بر او نماز بگزارند و براى او استغفار كنند، تا هم ميّت و هم حاضران ثواب ببرند».
مفاتیح نوین
غسل ميّت
بايد ميّت را سه غسل داد:
1- غسل با آب سدر؛ 2- غسل با آب كافور؛ 3- غسل با آب خالص.
بايد براى هر غسلى نيّت قربة الى اللَّه بكنند و به ترتيب، نخست با آب مخلوط به سدر، ميّت را غسل مىدهند، آنگاه ظرف را مىشويند تا اثر سدر برود سپس با آب مخلوط به كافور، وى را غسل مىدهند. باز هم ظرف را كاملًا مىشويند تا اثر كافور نباشد، آنگاه در مرتبه سوم، ميّت را با آب خالص غسل مىدهند.
پس از پايان غسل، ميّت را با پارچه و حولهاى تميز، خشك كنند. شخص غسلدهنده نيز، پس از پايان كار، بايد غسل «مسّ ميّت» كند، مگر اينكه با دستكش و مانند آن غسل داده باشد.
كليات مفاتيح نوين، ص: 1185
كفن كردن
واجب است كه ميّت را با سه پارچه كفن كنند:
اوّل: لنگ است كه از ناف تا زانو را مىپوشاند و بهتر است كه از سينه تا روى پا برسد
دوم: پيراهن است كه از سرِ شانه تا نصف ساق و تمام اطراف بدن را مىپوشاند.
سوم: پارچهاى بلند، به نام سرتاسرى است كه همه بدن را مىپوشاند به گونهاى كه بستن دو سر آن ممكن باشد و پهناى آن به اندازهاى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر قرار گيرد. سوم: حنوط
پس از پايان غسل، واجب است ميّت را «حَنوط» كنند؛ يعنى به محلهاى هفتگانه سجده (پيشانى، كف دستها، سر زانوها و سرِدو انگشت بزرگ پاها) كافور بمالند، و احتياط آن است كه مقدارى كافور روى اين اعضا بگذارند. پس از غسل و كفن و حنوط، ميّت را براى نماز ببرند.
مفاتیح نوین
نماز ميّت
بر مسلمانان لازم است وقتى خبر مرگ مسلمانى را شنيدند، براى نماز او حاضر شوند و اين واجب، واجب كفايى است يعنى اگر يك نفر يا گروهى انجام دهند، از بقيّه ساقط مىشود. غسل و كفن و دفن او نيز واجب كفايى مىباشد.
واجب است بر هر ميّت مسلمان و شيعه، كه بالغ باشد، نماز ميّت بخوانند و بنابر احتياط واجب، بر بچّه نابالغ كه كمتر از شش سال نداشته باشد، نيز نماز بخوانند.
سزاوارترين افراد، براى نماز بر ميّت، وارث او است و شوهر نسبت به همسرش از ديگران اولى است (و اگر ديگران مىخوانند از آنها اجازه بگيرند). واجب است نمازگزار، نماز را رو به قبله بخواند، و سر جنازه به سمت راست و پاى او به سمت چپ نمازگزار باشد، و ميّت را بر پشت بخوابانند.
در نماز ميّت طهارت شرط نيست؛ يعنى پاك بودن بدن و لباس و داشتن وضو يا غسل و تيمّم، لازم نيست ولى بهتر است اين امور رعايت شود.
مستحب است، اگر ميّت مرد است، امام جماعت يا كسى كه فرادى بر او نماز مىخواند روبهروى وسط قامت او بايستد و اگر ميّت زن است مقابل سينهاش قرار گيرد، و مستحب است كه پابرهنه نماز بخوانند؛ مثلًا پا را از كفش درآورند و روى كفش بگذارند
كليات مفاتيح نوين، ص: 1186
خيرات براى اموات
سزاوار است بازماندگان، اموات خويش را فراموش نكنند؛ زيرا آنان دستشان از اعمال خير كوتاه استو لذا به احسان و دعاى فرزندان و خويشان و دوستان مؤمن خود، نيازمندند.
مرحوم «علّامه مجلسى» مىفرمايد: مخصوصاً دعا كردن براى آنان در نماز شب و بعد از نمازهاى فريضه و در مكانهاى زيارتى خوب است و براى پدر و مادر بايد بيشتر دعا كرد و اعمال خير براى آنان بجا آورد.
عمده خيرات براى پدر و مادر، اداى قرض آنان و اداى حقوق خدا و خلق از جانب آنان است. «1» در روايتى آمده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: براى مردگان خود هديه بفرستيد! گفتند: هديه براى آنان چيست؟ فرمود: صدقه و دعا. «2» همچنين فرمود: ارواح مؤمنان هر جمعه، به آسمان دنيا در برابر خانهها و منزلهاى خود مىآيند و با صداى غمناكى ندا مىدهند كه اى خانواده ما، اى فرزندان ما و اى پدر و مادر و خويشان ما! به ما مهربانى كنيد؛ از اموالى كه در دست ما بود (و اكنون در اختيار شماست) با دادن درهمى و قرص نانى و جامهاى نسبت به ما ترحّم آوريد، كه خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند!
رسول خدا صلى الله عليه و آله كه اين جملات را فرمود گريه كرد و صحابه نيز همراه او گريستند .... «3» همچنين آن حضرت فرمود: هر صدقهاى كه براى ميّت داده مىشود، فرشتهاى آن را به مانند طبقى از نور مىگيرد و به كنار قبر مىآورد و مىگويد: «
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اهْلَ الْقُبُورِ
» اين هديه را خانواده شما براى شما فرستادهاند. آنگاه آن ميّت اين هديه را تحويل مىگيرد و وارد قبرش مىكند كه همين سبب فراخى قبرش (و آسايش و آسودگى او) مىگردد. «4» مرحوم «علّامه مجلسى» مىفرمايد: «در حديث صحيحى آمده است كه امام صادق عليه السلام در هر شب براى فرزند خود و در هر روز، براى پدر و مادر خود، دو ركعت نماز مىخواندند (و بهروح آنان هديه مىكردند) در ركعت اوّل سوره «
انّا انزلناه
» و در ركعت دوم سوره «
كوثر
» را مىخواندند». «5» نكته قابل توجّه آن است كه انجام كارهاى خير، جهت اموات براى كسانى كه آن را انجام مىدهند نيز ثواب و پاداش فراوان دارد.
امام صادق عليه السلام فرمود: ثواب اعمال خير، براى كسى كه براى مردگان انجام مىدهد، براى او و براى آن مرده، هر دو نوشته مىشود. «6»
_____________________________
(1). زاد المعاد، صفحه 573.
(2). مستدرك الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حديث 23.
(3). همان مدرك، حديث 24.
(4). همان مدرك، صفحه 114، حديث 11.
(5). زاد المعاد، صفحه 573.
(6). همان مدرك، صفحه 574.