ایتا - - مَلْجأ -

عقل با دل روبرو شد صبح دلتنگی بخیر
عقل برمیگشت راهی را که دل پیموده بود

1 مشاهده14:45

عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود

1 مشاهده14:45

عقل منطق داشت حرفش را به کرسی می نشاند
دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود .

146 مشاهده14:45

حرف منت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود

144 مشاهده14:46

من کیم؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود

135 مشاهده14:46

ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود

شعر : فاضل نظری

142 مشاهده14:47

عاقبت سر به بیابان بنهد چون سعدی
هر که در سر هوس چون تو غزالی دارد

163 مشاهده00:45

چه خسته‌ایم، شبِ خوابِ جاودانه کجاست؟ 
یگانه راه گریز از غم زمانه کجاست...؟

135 مشاهده19:52

من پی گمشده‌ام آمده‌ام 
من
ارغوانم را میخواهم
#ابتهاج

148 مشاهده17:47

جز وصل تو 
 دل ب هر چ بسته‌م 
توبه 

بی یاد تو
 هر جا که نشستم 
توبه

129 مشاهده11:05

گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت؟......

152 مشاهده22:05

تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح

همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم

134 مشاهده21:44