#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#مقتل_امام_کاظم سلام الله علیه
⚫️ اینقدر امام نحیف شده بود که فقط یک پیراهن از او دیده می شد
🔻به روایت دیگر از ثوبانى منقول است که جناب امام موسى علیهالسّلام در مدّت زیاده از ده سال بعد از آنکه آفتاب یک نیزه بلند مىشد به سجده مىرفت، مشغول دعا و تضرّع مىبود تا زوال شمس. در ایامى که در حبس هارون بود، او مکرّر بر بام خانه مىرفت نظر مىکرد در آن حجرهاى که حضرت را در آنجا محبوس کرده بود، جامهاى مىدید که بر زمین افتاده است و کسى را نمىدید.
روزى به ربیع گفت: این جامه چیست که من مىبینم در این خانه؟ ربیع گفت: این جامه نیست بلکه موسى بن جعفر است، هر روز بعد از طلوع آفتاب به سجده مىرود و تا وقت زوال در سجود مىباشد، هارون گفت: به درستى که او از رهبانان و عبّاد بنى هاشم است، ربیع گفت: هرگاه مىدانى که او چنین است چرا او را در این زندان تنگ جا دادهاى؟
او گفت: براى دولت من در کار است که او چنین باشد.
📚 عیون أخبار الرضا ج۱ ص۸۸
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#مقتل_امام_کاظم سلام الله علیه
⚫️ ظاهر سازی هارون الرشید ملعون بعد از شهادت #امام_کاظم سلام الله علیه
🔻بعد از وفات آن حضرت سندى بن شاهک به امر هارون هفتاد نفر از فقها و اعیان و اشراف بغداد را حاضر کرد، بدن مبارک آن حضرت را گشود و گفت: بیائید نظر کنید به موسى بن جعفر و گواه شوید که اثر جراحتى بر بدن آن حضرت نیست و به مرگ خود از دنیا رفته است، آنچه مردم خلیفه را به آن متّهم مىگردانند غلط است. ایشان همه بر جسد شریف آن حضرت نظر کردند و بر پاهاى مبارک آن حضرت اثر حنا مشاهده نمودند و محضرى ساختند، همه بر آن محضر باطل گواهى نوشتند
📚كتاب الغیبه شیخ طوسى ۳۰
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مصائب_امام_کاظم_سلام_الله_علیها
⚫️ تبعید #امام_کاظم " سلام الله علیه " از مدینه به بصره
◾️چون روز شد، هارون فضل بن ربیع را فرستاد در وقتى که آن حضرت نزد جدّ بزرگوار خود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نماز مىکرد، در اثناى نماز، آن جناب را گرفتند و کشیدند که از مسجد بیرون برند، حضرت متوجّه قبر جدّ بزرگوار خود شد گفت: یا رسول اللَّه به تو شکایت مىکنم از آنچه از امّت بدکار تو به اهل بیت بزرگوار تو مىرسد، و مردم از هر طرف صدا به گریه و ناله و فغان بلند کردند.
چون امام مظلوم را نزد او بردند، ناسزاى بسیار به آن جناب گفت، و امر کرد که آن جناب را مقید گردانیدند، و دو محمل ترتیب داد براى آنکه ندانند که آن جناب را به کدام ناحیه مىبرند، یکى را بسوى بصره فرستاد و دیگرى را به جانب بغداد، حضرت در آن محملى بود که به جانب بصره فرستاد، و حسّان سرورى را همراه آن جناب کرد که آن جناب را در بصره به عیسى بن جعفر منصور که برادرزاده اش بود تسلیم نماید، در روز هفتم ماه ذیحجّه آن جناب را در داخل بصره کردند، در روز علانیه آن جناب را تسلیم عیسى کردند.
📚 عیون أخبار الرضا " سلام الله علیه " ج۱ ص۸۲
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مصائب_امام_کاظم_سلام_الله_علیها
⚫️ کنیز زیبا روی در زندان #امام_کاظم سلام الله علیه
◾️ابن شهر آشوب از کتاب انوار روایت کرده است که در ایامى که حضرت امام موسى علیهالسّلام در حبس هارون بود، او جاریهاى در نهایت حسن و جمال براى خدمت حضرت به زندان فرستاد، شاید که حضرت بسوى او میل نماید و قدر او در نظر مردم کم شود، تا آنکه براى تضییع آن حضرت بهانه به دست آورد. چون کنیز را به خانه آن جناب آوردند فرمود: مرا به امثال اینها احتیاجى نیست، اینها در نظر شما مىنماید و نزد من قدرى ندارد. چون خبر را براى او بردند، در غضب شد و گفت: بگوئید که ما تو را به رضاى تو حبس نکردهایم و ما را با رخصت تو کارى نیست، جاریه را نزد او بگذارید و بر گردید.
چون جاریه را به نزد آن جناب گذاشتند، از مجلس خود برخاست، خادمى را فرستاد که خبر آن جاریه را بیاورد، خادم برگشت و گفت: جاریه در سجده است و مىگوید: قدّوس سبحانک، هارون گفت: جادو کرده است او را موسى بن جعفر. چون جاریه را طلبید، اعضاى او مىلرزید و بسوى آسمان نظر مىکرد، هارون گفت: چه مىشود تو را؟ گفت که: حالت غریبى مرا رو داد، چون نزد آن جناب رفتم پیوسته مشغول نماز بود و متوجّه من نمىگردید، بعد از آنکه از نماز فارغ شد، مشغول ذکر خدا بود، به نزدیک او رفتم و گفتم: چرا خدمتى به من نمىفرمائى؟ گفت: به تو احتیاجى ندارم، گفتم: مرا بسوى تو فرستادهاند که خدمت کنم، پس گفت: این جماعت چهکارهاند و به جانبى اشاره کرد، چون نظر کردم باغها و بستانها دیدم که منتهاى آن به نظر در نمىآمد... چون این حالت را مشاهده کردم، مدهوش شدم و به سجده افتادم، و سر بر نداشتم تا خادم تو مرا به نزد تو آورد...
📚مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص۳۲۲
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مصائب_امام_کاظم_سلام_الله_علیها
⚫️ آمدن #امام_رضا به بغداد برای تجهیز بدن #امام_کاظم " سلام الله علیهما "
◾️چون لحظهاى بر آمد نظر کردم جوان خوش روئى را دیدم که نور سیادت و ولایت از جبین وى ساطع و لامع، و سیماى امامت و نجابت از چهره وى ظاهر، و شبیهترین مردمان به حضرت امام موسى علیهالسّلام بود، در جنب آن حضرت نشسته، خواستم که از آن امام عالىشأن نام آن جوان را سؤال کنم، حضرت بانگ بر من زد که: نگفتم که با من سخن مگو، پس خاموش گردیدم، چون لحظهاى بر آمد آن امام مسموم غریب مظلوم معصوم فرزند دلبند خود را وداع کرد، و نفس مطمئنّهاش نداى ارْجِعِی إِلى رَبِّک را اجابت نموده الى الرفیق الأعلى گویان به عالم وصال ارتحال فرمود، حضرت امام رضا علیهالسّلام از نظر مردم غایب شد.
به خدا سوگند که از ایشان هیچگونه امرى نسبت به آن جناب واقع نمىشد، بلکه حضرت امام رضا علیهالسّلام متکفّل این امور بود، و ایشان حضرت را نمىدیدند.
چون آن جناب از تکفین پدر بزرگوار فارغ گردید، روى به من آورد فرمود که: اى مسیب باید که در امامت من شک نیاورى و دست از دامان متابعت من بازندارى، به درستى که من پیشوا و مقتداى توام، حجّت خدایم بر تو بعد از پدر بزرگوار خود. آنگاه آن امام مسموم مظلوم را در مقبره قریش که اکنون مرقد مطهّر آن حضرت است، مدفون ساختند.
📚عیون أخبار الرضا ج۱ ص۹۵
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#دستورات_ماثور
🔴 نماز #شب_بیست_و_پنجم از #ماه_رجب
▪️ روايت کرده اند از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله که:
«هر کس بين نماز مغرب و عشاء بيست ركعت نماز( هر دو ركعت به يك سلام) بعداز حمد ، آيه آمن الرسول (285 تا 286 سوره بقره)و سوره توحيد يك مرتبه بخواند خداوند، او و خانواده، دين، مال، دنياو آخرت او راحفظ مي کند واز جاي خود برنمي خيزد مگر آن که آمزيده مي گردد.»
📚اقبال الاعمال ج۲ ص۶۶۷
❌❌ لازم به ذکر است که می توان این نماز را تا قبل اذان صبح فردا بقصد رجاء بجا آورد ....
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
19.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢توسل بزرگان اهل سنت،به امام کاظم( سلام الله علیه )
🎥 عالم ربانی استاد حاج شیخ عبدالحسین #بندانی_نیشابوری " حفظه الله تعالی "
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#امام_کاظم_سلام الله علیه
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
آجرک الله یا صاحب الزمان
🩸آقای ما حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام را در یک «زیرانداز» پیچیدند و بدن مبارکش را لگدمال کردند ...
نقلهای متقدّم تاریخی، مصیبت دردناکی از مصائب حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام را برای ما نقل کردهاند، که کمتر گفته و شنیده شده است … نوشتهاند:
📋 ... دَعٰا بِالسّنْدِيّ و أمَرَهُ فِيه بِأمرِهِ فَلَفَّهُ عَلَى بَساطٍ، و قَعَدَ الفَرّاشونَ النَّصارىٰ عَلَى وَجهِهِ
▪️هارونالرشید ملعون،(بعد از آنکه خرمای مسموم به آن حضرت خوراند، تصمیم گرفت که هرچه سریعتر کار آن حضرت را یکسره کند … لذا) به سندی بن شاهک یهودی دستور داد تا موسیبنجعفر علیهماالسلام را درون یک زیرانداز بپیچند و او را لگدمال کنند؛ او هم آمد و آن حضرت را درون یک زیرانداز پیچید و دستور داد یک عدّه فرّاش مسیحیِ خدانشناس، بر روی صورت مبارک آن حضرت نشستند و او را لگدمال کردند.
📚مقاتل الطالبین، ص۴۱۷
📚عُمدة الطالب،إبن عِنَبه، ج۱ ص۱۹۶
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#امام_کاظم_سلام الله علیه
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
آجرک الله یا صاحب الزمان
🩸هرکه از راه میرسید، لگدی بر بدن مبارک حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام میزد ...
در نقلی آمده است:
وقتی که بدن مبارک حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام را از زندان بیرون آورده و بر روی پُل بغداد گذاشتند؛
📋 فَخَرَجَ المَنافقونَ مِنْ کُلّ جٰانبٍ و صَارتِ الضَّوضاءُ عَلَیه و هُوَ مُلقًی عَلَی جِسرِ بَغداد فی وَسَطِ الطَّریق
▪️عدهای از منافقین پَستفطرت از هر طرف به بدن مبارک هجوم آوردند؛ درگیری و هیاهو بر بالای جنازه مطهر، بالا گرفت در حالی که بدن مطهر بر روی لنگهٔ دری، در وسط راه، بر روی پل بغداد گذاشته شده بود.
📋 و الدّاخلُ و الخارجُ یَرفُسُهُ بِرِجلِه
▪️هر کس از آن منافقان، وارد و یا خارج از آن درگیری و هیاهو میشد، با پای نحسش لگدی هم به بدن مبارک موسیبنجعفر علیهماالسلام میزد.
📚لهیب الأحزان،بحرانی،ص۸۶
✍ این مادّه «رَفَسَ»، دل یک دلسوخته را به دو مصیبت دردناک دیگر هم میکشاند:
➖ ... قباله فدک را از دست فاطمه زهرا سلاماللهعلیها کشید و با سیلی او ، آن حضرت نقش بر زمین شد؛ در این هنگام صدیقه کبری سلاماللّهعلیها نالهای کشید و مردم دور آن حضرت جمع شدند؛ آن نانجیب که وضع را اینگونه دید، رنگش تغییر کرد و گفت: فاطمه (علیهاالسلام) میخواهد مرا با این کارش بترساند!
📋 فَتقَدّمَ إليها و رَفَسَها بِرِجْلِه...
▪️پس جلو آمد و با پای نحسش، لگدی به آن بانوی مظلومه زد که حضرت نقش بر زمین شد.
📚جامع النورَین،سبزواری،ص٢٠۶
➖ ... سیدالشهداء علیهالسلام بیرمق و بیحال در این گودال قتلگاه افتاده بود که شمر ملعون وارد قتلگاه شد،
📜 وَالحُسَينُ عليهالسلام بِآخِرِ رَمَقٍ يَلوكُ بِلِسانِهِ مِنَ العَطَشِ فَرَفَسَهُ شِمرٌ بِرِجلِهِ،
▪️آن حضرت رمقى نداشت و از تشنگى، زبانش را در دور دهانش مىچرخاند که شمر ملعون جلو آمد و با پای نحسش، لگدی بر آن حضرت زد و بدنش را چرخاند ...
📚مقتل الحسين عليهالسلام،خوارزمي، ج۲ ص۳۶ ؛ و بحارالأنوار، ج۴۵ ص۵۶
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa