🔴#آیات_مهدوی_قرآن
🔻[وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا] مریم، ۷۶
و آنان که هدایت یافته اند، خدا بر هدایتشان می افزاید
و آثار شایستهای که (از انسان) باقی میماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است!
◾️امام صادق سلام الله علیه درباره این آیه فرمود:
در آن روز (ظهور) خداوند بر هدایت کسانی که از قائم سلام الله علیه پیروی میکنند میافزاید،
زیرا او را رد نمیکنند و انکار نمینمایند.
📚 کافی جلد ۱ صفحه ۴۳۲
#مهدویت
#روایات
#تفسیر_قرآن
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
🔻 #مستحبات و #مکروهات را بشناسیم ....
💢 #استحباب خیر خواهی برای مومن
امام صادق سلام الله علیه فرمود: بر شما باد به خیر خواهی خلایق که هیچ عمل نزد خدا بهتر از این نیست.
از حضرت صادق سلام الله علیه منقول است که:
واجب است از برای مؤمن بر مؤمن که خیرخواه او باشد در حضور و غیبت.
📚 کتاب #حلیه_المتقین
باب دهم فصل چهارم
#آداب_معاشرت
#سیره_اهلبیت_سلام_الله_علیهم
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
🔻 #مستحبات و #مکروهات را بشناسیم ....
💢 #استحباب شاد کردن مومن
در حدیث صحیح از حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله منقول است که:
هرکه مؤمنی را شاد گرداند، مرا شاد گردانیده است و هرکه مرا شاد گرداند خدا را خشنود گردانیده است.
📚 کتاب #حلیه_المتقین
باب دهم فصل پنجم
#آداب_معاشرت
#سیره_اهلبیت_سلام_الله_علیهم
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
ج 22 ت 19 - 8 - 93.m4a
14.08M
#مناظره
🔴 گفتگوی علمی حجت الاسلام و المسلمین استاد حاج شیخ #محمد_بیابانی_اسکویی و حجت الاسلام والمسلمین #حسین_محمدی در اعتقاد یا عدم اعتقاد مرحوم آیت الله العظمی #میرزا_مهدی_اصفهانی به مساله #وحدت_وجود و سایر مبانی #فلسفی
🔸( جلسه بیست و دوم )
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
ابواب الهدی ۲۹،۳،۹۹_1.m4a
32.82M
🔴 #تدریس کتاب شریف #ابواب_الهدی
🔸از مهمترین آثار علامه محقق مرحوم آیت الله العظمی #میرزا_مهدی_اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه
🔹توسط حجت الاسلام والمسلمین استاد شیخ #محمد_بیابانی_اسکویی حفظه الله تعالی از اساتید مبرز #مکتب_تفکیک
{جلسه بیست و پنجم }
#تدریس_ابواب_الهدی
#معارف_وحیانی
کانال معرفتی "معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا و ارشدنا
بنا داشتیم که سلسه گفتگوهای حضرت استاد بیابانی و جناب اقای وکیلی را در این کانال منتشر نماییم اما پس از انتشار اولین فایل صوتی این جلسات استاد معظم حاج اقای بیابانی تماس گرفتند و فرمودند که از جانب اقای وکیلی با ایشان تماس گرفته شده و بیان شده که این صوت ها برای جلسات خصوصی بوده و راضی به انتشار این گفتگوها نیستند .....
ما به جهت رعایت جوانب شرعی مطلب فایل اول را حذف کرده و #فعلا ادامه جلسات را بارگزاری نخواهیم کرد
از همین رسانه جناب اقای وکیلی و دوستان و همراهان ایشان را دعوت به صدق در عمل و پرهیز از چنین تناقضاتی در اعمال می نماییم
و السلام علی من اتبع الهدی
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
⚫️ #امام_صادق سلام الله علیه و رسیدگی شبانه به فقرا
▪️عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ کَانَ أَبُو عَبْدِ الله علیه السّلام إِذَا أَعْتَمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اللَّیْلِ شَطْرُهُ أَخَذَ جِرَاباً فِیهِ خُبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ الدَّرَاهِمُ ، فَحَمَلَهُ عَلَی عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ بِهِ إِلَی أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ ، فَقَسَمَهُ فِیهِمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ . فَلَمَّا مَضَی أَبُوعَبْدِالله علیه السّلام فَقَدُوا ذَلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کَانَ أَبَاعَبْدِالله علیه السّلام.
هشام بن سالم میگوید ، وقتی تاریکی شب همه جا را فرا میگرفت ، إمام صادق سلام الله علیه کیسهای از نان و گوشت و پول برمیداشت و بر دوش خود گذاشته و نزد مستمندان مدینه میبرد و در میانشان تقسیم میکرد ، ولی آنان او را نمیشناختند . وقتی امام صادق علیه السّلام بشهادت رسید ، دیگر آن صدقات شبانه را ندیدند و فهمیدند که آن مَرد ، إمام صادق سلام الله علیه بوده است.
📓 کافی ۴ / ۸ ، باب صدقة الليل ، حديث ١ .
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
#روایات
#فضائل_اهلبیت
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
⚫️ حکایتی شنیدنی از #امام_صادق سلام الله علیه در مجلس #منصور_دوانیقی " علیه لعائن الله "
#علامه_مجلسی رحمَهُ الله مینویسد ؛
وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کردهای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع میکنی ، حضرت تکذیب کردند . منصور فرستاد و آن بدبخت را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفتهام صحیح است. حضرت به او گفت سوگند یاد میکنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم .
حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که میگویم سوگند یاد کن. منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که او را مدح کند به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم ، او را معاجله به عقوبت نمی کند. پس حضرت فرمود بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد. چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد.
📓جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ .
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
#روایات
#معارف
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
⚫️ خواندن #اسم_اعظم توسط #امام_صادق " سلام الله علیه " و قتل استاندار مدینه
▪️پس از آن كه داوود بن علىّ استاندار مدینه از طرف خلیفه ، مُعلّى بن خُنیس را احضار كرده و به قتل رسانید، امام جعفر صادق سلام الله علیه با او قطع رابطه نمود و به مدّت یك ماه نزد او نرفت . روزى داوود بن علىّ، ماءمورى را فرستاد كه امام علیه السلام را نزد او ببرند؛ ولى حضرت قبول ننمود.
محمّد بن سنان گوید: در حضور امام جعفر صادق " سلام الله علیه " بودم و با عدّه اى از دوستان ، نماز ظهر را به امامت آن حضرت مى خواندیم كه ناگهان پنج نفر ماءمور مسلّح وارد شدند و به امام صادق علیه السلام گفتند: والى مدینه دستور داده است تا شما را نزد او ببریم .
امام فرمود: اگر نیایم ، چه مى كنید؟
ماءمورین گفتند: والى دستور داده است كه چنانچه نیامدید، سر شما را جدا كنیم و نزد او ببریم .
حضرت فرمود: گمان نمى كنم بتوانید فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله را به قتل رسانید.
گفتند: ما نمى دانیم تو چه مى گوئى ، ما فقط مطیع امر والى هستیم و دستور او را اجراء مى كنیم .حضرت فرمود: منصرف شوید و بروید، كه این كار به صلاح شما نخواهد بود.
گفتند: به خدا سوگند، یا خودت و یا سرت را باید ببریم .
امام "سلام الله علیه " چون آن ها را بر این تصمیم شوم جدّى دید، دست هاى مبارك خویش را بر شانه ها نهاد؛ و پس از لحظه اى ، دست هایش را به سوى آسمان بلند نمود با انگشت سبابه اش دعائى خواند، كه فقط ما این زمزمه را شنیدیم : ((السّاعه ، السّاعه )) ؛ پس ناگهان سر و صداى عجیبى به گوش رسید. در این هنگام حضرت به ماءمورین حكومتى فرمود: هم اكنون رئیس شما هلاك شد؛ و این داد و فریاد به جهت هلاكت او مى باشد؛ و ماءمورین با شینیدن این سخنان از كار خویش منصرف شدند و رفتند.
بعد از رفتن ماءمورین ، من به حضرت عرض كردم : مولایم ! خداوند، ما را فداى تو گرداند، جریان چه بود؟
حضرت فرمود: او داوود بن علىّ دوست ما مُعلّى بن خُنیس را كشت ؛ و به همین جهت ، مدّتى است كه من نزد او نرفته ام بنابر این ، او به واسطه افرادى پیام فرستاد كه من پیش او بروم ؛ ولى من نپذیرفتم تا آن كه این افراد را فرستاد تا مرا به قتل برسانند.
و چون من ، خداى متعال را با اسم اعظم دعا كردم تا او را نابود گرداند، خداوند نیز ملكى را فرستاد و او با نیزه ای به شرم گاه او زد و او را به هلاكت رسانید.
پس پرسیدم: دلیل بالا بردن دستانتان چه بود؟ فرمود: «ابتهال». پس پرسیدم دلیل قرار دادن دست ها بر شانه چه بود؟ فرمود: «تضرع». و پرسیدم دلیل بالا بردن انگشت سبابه چه بود که فرمود:«تملق خدا و حالتی بین خوف و رجاء».
📓 بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم،ج1،218
📓بحارالا نوار: ج 47، ص 67،ح 9
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
#روایات
#فضائل_اهلبیت
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa