eitaa logo
معارف الشیعه
3.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
682 ویدیو
306 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزانی که امروز در کربلای معلی مشرف هستند از دعا بر فرج غافل نشین
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ابن قتیبه دینوری از علمای در کتاب الامامة والسیاسیة ماجرای تهدید حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه برای با خلیفه اول را بیان می‌کند. ⁉️ : این بود آن اجماعی که برای بیعت با بیان می‌کنند؟! 🎥 عالم محقق و مدافع ولایت اهلبیت علیهم السلام ، آیت الله " دامت برکاته " کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 زندگانی و سیره مرحوم حاج " اعلی الله مقامه الشریف" 🔻دقت در مصرف سهم امام ◾️شخصی برای پرداخت وجوهات آمده بود ، قلم و دواتی قدیمی با مرکب کمرنگ در دسترس بود ، مرحوم حاج شیخ با آن قبض نوشتند . عده ای اعتراض کردند که این چه وضعی ست مرکبی بهتر باید تهیه کنید تا قبض خوانا باشد . مرحوم حاج شیخ فرمودند : احتیاج ما با همین مرکب کم رنگ هم رفع می شود . 📚 متاله قرآنی ص۲۳۳ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
شباهت های سلام الله علیه به حضرت یوسف علیه السلام 🛑عَنْ سَدِيرٍ اَلصَّيْرَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّ فِي صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ شَبَهاً مِنْ يُوسُفَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قُلْتُ لَهُ كَأَنَّكَ تَذْكُرُهُ حَيَاتَهُ أَوْ غَيْبَتَهُ قَالَ فَقَالَ لِي وَ مَا يُنْكَرُ مِنْ ذَلِكَ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ أَشْبَاهُ اَلْخَنَازِيرِ إِنَّ إِخْوَةَ يُوسُفَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانُوا أَسْبَاطاً أَوْلاَدَ اَلْأَنْبِيَاءِ تَاجَرُوا يُوسُفَ وَ بَايَعُوهُ وَ خَاطَبُوهُ وَ هُمْ إِخْوَتُهُ وَ هُوَ أَخُوهُمْ فَلَمْ يَعْرِفُوهُ حَتَّى قَالَ «أَنَا يُوسُفُ وَ هٰذٰا أَخِي»  فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ اَلْمَلْعُونَةُ أَنْ يَفْعَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِحُجَّتِهِ فِي وَقْتٍ مِنَ اَلْأَوْقَاتِ كَمَا فَعَلَ بِيُوسُفَ إِنَّ يُوسُفَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَ إِلَيْهِ مُلْكُ مِصْرَ وَ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ وَالِدِهِ مَسِيرَةُ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَلَوْ أَرَادَ أَنْ يُعْلِمَهُ لَقَدَرَ عَلَى ذَلِكَ لَقَدْ سَارَ يَعْقُوبُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ وُلْدُهُ عِنْدَ اَلْبِشَارَةِ تِسْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ بَدْوِهِمْ إِلَى مِصْرَ فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ أَنْ يَفْعَلَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ بِحُجَّتِهِ كَمَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَمْشِيَ فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأَ بُسُطَهُمْ حَتَّى يَأْذَنَ اَللَّهُ فِي ذَلِكَ لَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ قَالُوا: «أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قٰالَ أَنَا يُوسُفُ »  🔰سدير صيرفى گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مى‌فرمود:به راستى در صاحب الامر شباهتى است از يوسف عليه السّلام،گويد:به آن حضرت عرض كردم:گويا شما زنده و غايب بودن آن حضرت را يادآورى مى‌كنيد؟ به من فرمود:اين امت كه خوك‌صفت شده‌اند چه چيز را منكرند،به راستى برادران يوسف نوادگان و فرزندان پيامبر بودند، با يوسف معامله بازرگانى كردند و با او خريد و فروش نمودند و با او(در مصر)تجارت كردند و سخن گفتند و برادر او بودند و او برادر آنها بود و با اين همه او را نشناختند تا خود را معرفى كرد پس چرا لعنت‌شدگان اين امت منكر هستند كه خداى عز و جل با حجت خود در يك وقتى از اوقات چنان كند كه با يوسف كرد(يعنى مدتى او را غايب كرد بطورى كه وقتى برادران او را ديدند نشناختند همانا يوسف پادشاه قدرتمند مصر بود)،و فاصله او با پدرش هيجده روز راه بود،اگر خدا مى‌خواست كه او را بياگاهاند مى‌توانست. يعقوب و فرزندانش پس از دريافت مژده از يوسف به مدت نه روز خود را به مصر رسانيدند پس اين امت چرا انكار مى‌كنند كه خداى عز و جل با حجت خود چنان كند كه با يوسف كرد،در بازارهاى آنها رفت و آمد كند و پا روى فرش آنها بگذارد(و او را نشناسند)تا خدا به او اجازه معرفى دهد ،چنانچه اجازۀ معرفى به يوسف داد،گفتند:راستى تو يوسف هستى‌؟فرمود:من يوسفم. 📚: الکافي  ج۱ ص۳۳۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
شباهت های امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به انبیاء‌الهی علیهم السلام 🛑عَنْ أَبِي بَصِيرٍ ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: فِي صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ أَرْبَعَةُ سُنَنٍ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِيَاءَ: سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى ، وَ سُنَّةٌ مِنْ عِيسَى ، وَ سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ ، وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: فَأَمَّا مِنْ مُوسَى : فَخَائِفٌ يَتَرَقَّبُ، وَ أَمَّا مِنْ يُوسُفَ : فَالسِّجْنُ ، وَ أَمَّا مِنْ عِيسَى : فَقِيلَ: إِنَّهُ مَاتَ، وَ لَمْ يَمُتْ، وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: فَالسَّيْفُ . 🔰ابی بصیر نقل میکند که از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمودند: در امام زمان علیه السلام چهار سنت و شباهت به چهار نبی الهی علیهم السلام است: شباهت به حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت یوسف، حصرت محمد علیهم السلام است: اما شباهت به حضرت موسی علیه السلام: خائف و منتظر است اما شباهت به حضرت یوسف علیه السلام: در زندان "غیبت" هست اما شباهت به حضرت عیسی علیه السلام: در مورد وی گفتند فوت کرده است در حالی که زنده است اما شباهت به پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله: در شمشیر(همانگونه که پیامبر صلی الله علیه السلام با کفار و مشرکین جنگید، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با کفار و مشرکین میجنگد) 📚:الامامه و التبصره ج۱ ص۹۳ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
4_5967540020486080043.mp3
8.28M
درس 🔻بحارالانوار جلدنهم ، ۲ . ۹ . ۹۸ 🎙 حضرت آیت‌الله سید علی (حفظه الله تعالی ) 🔴 جلسه دهم کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
2_5422769624246650186.mp3
2.91M
تخیلات جناب آقای درباره حقیقت قرآن! قرآن حدیث برزخی پیامبر و الفاظ قرآن ساخته قوه خیال پیامبر از حقائق عالم است! 📚دروس مراتب طهارت نفس. ج ۹ د۲۲ ❌ توهین به پیامبر صلوات الله علیه و اله را در آخر الزمان معارف می نامند ..... کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ ملاقات زینب کبری در مدینه با حضرت ام البنین ( سلام الله علیهما ) .. وقنی که قافله بازماندگان عاشورا به مدینه بازگشت، زینب کبری "عليهاالسلام" فرمود: لا أُريدُ أَحَداً َيَدخلُ عَلَيَّ إِلَّا مَن فُقِدَتْ لَها عزيزاً في كربلاء ▪️قصد ملاقات با کسی را ندارم مگر کسی که عزیزی در کربلا از دست داده است. یک روز که آن حضرت در منزل نشسته بود، درب خانه آن حضرت را کوبیدند. کنیزکی پشت در آمد و گفت: شما که هستید؟ صدا آمد که: قولي لِسيّدتِكِ زينب عليهاالسلام إنّي شَريكتُها في هٰذا الْعَزاءِ، و اُريدُ أن أدخُلَ عَلَيْها و أُساعِدَها فإنّي مِثلُها في المُصابِ ▪️به سرور خود زینب بگو: من شریک او در این مصیبت هستم و آمده‌ام تا او را در عزاداری بر حسین علیه السلام یاری کنم. وقتی که آن کنیزک این خبر را برای زینب کبری علیهاالسلام آورد، آن حضرت فرمود: به گمانم که ام البنین علیهاالسلام است. آن کنیزک مجددا رفت و پرسید: اسم شما چیست؟ آن بانو فرمود: من ام البنین علیهاالسلام هستم. کنیز در را به روی او گشود. وقتی که ام البنین علیهاالسلام داخل شد، جلو آمد و زینب کبری علیهاالسلام را در آغوش گرفت و گریست. زینب کبری عليهاالسلام به او فرمود: عَظَّمَ اللّهُ لَكِ الْأجرَ في أولادِكِ الْأربَعَةِ ▪️خدا اجر تو را بزرگ بدارد در مصيبت چهار فرزندت. و ام البنین علیهاالسلام اینگونه جواب دادکه: وأنتِ عَظَّمَ اللّه لكِ الأجرَ في الحسين عليه السلام ▪️خدا اجر شما را در مصيبت برادرتان، حسین علیه السلام بزرگ بدارد. 📚 حياة العباس (للسيّد عبد الرزاق المقرم) ص ۶۴ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
بازگشت کاروان اسراء به مدینه چون اهل بيت (عليهم السّلام) نزديك به مدينه شدند، بشير بن جذلم كه از ملازمين ركاب بود؛ گفت: چون نزديك مدينه رسيديم، حضرت على بن الحسين (عليه السّلام) محلّ مناسبی فرود آمد و خيمه‏ ها را برافراشت و فرمود: اى بشير، خدا رحمت كند پدر تو را او مردى شاعر بود، آيا تو نيز بهره ‏اى از صنعت پدر دارى؟ عرض كردم: بلى يا بن رسول اللّه، من نيز شاعر هستم. فرمود: پس داخل مدينه شو و شعرى در مرثيه ابو عبد اللّه (عليه السّلام) بخوان و مردم مدينه را از شهادت او و آمدن ما آگاه كن. بشير گفت: حسب الأمر حضرت، سوار بر اسب شدم و به سوى مدينه تاختم تا داخل مدينه شدم، چون به مسجد حضرت پيغمبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) رسيدم صدا به گريه و زارى بلند كردم اين دو بیت را گفتم:  يا أهل يثرب لا مقام لكم بها                قتل الحسين فأدمعى مدرار  الجسم منه بكربلاء مضرّج                    و الرّاس منه على القناة يدار  اى اهل مدينه، ديگر در مدينه اقامت نكنيد كه حسين (عليه السّلام) را شهيد کردند و به اين سبب سيلاب اشك از چشم من روان است.  بدن شريفش در كربلا در ميان خاك و خون افتاده و سر مقدّسش را بر سر نيزه ‏ها در شهرها مى ‏گردانند.  آن وقت فرياد بر آوردم كه: اى مردم، اينك على بن الحسين (عليه السّلام) با عمّه ‏ها و خواهرهای خود به نزديك شما رسيده ‏اند و بر دروازه شهر شما رحل خويش فرود آورده ‏اند و من پيك ايشانم آمدم تا شما را از مكان آن حضرت آگاه نمايم. گويى بانگ بشير نفخه صور بود كه عرصه مدينه را صبح نشور ساخت، مخدّرات محجوبه بى ‏پرده از خانه ‏ها بيرون شدند و با صورتهاى مكشوفه و گيسوهاى آشفته و پاهاى برهنه بيرون دويدند و رویها بخراشيدند و صدا به ناله و زارى بلند كردند و فرياد وا ويلاه وا ثبوراه كشيدند و هرگز مدينه به آن حالت مشاهده نگشته بود و روزى از آن تلختر و ماتمى از آن عظيمتر ديده نشده بود. بشير گفت: جاريه ‏اى را ديدم كه اشعارى در مرثيه حضرت سيّد الشّهداء (عليه السّلام) خواند، آنگاه گفت: اى ناعى، تازه كردى حزن و اندوه ما را و بخراشيدى جراحت قلوبى را كه هنوز بهبود نپذيرفته بود، اكنون بگو چه كسى و از كجا مى آیی؟ گفتم: من بشير بن جذلم هستم كه مولايم على بن الحسين (عليه السّلام) مرا به سوى شما فرستاده و خود آن حضرت با خاندان ابى عبد اللّه (عليه السّلام) در فلان موضع نزديك مدينه فرود آمده است‏. 📚 منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد ‏2، صفحه 1023 – 1022 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان ⚫️ ورود پر از حزن و محن مخدرات و زنان کاروان اسراء به مدینه 🔻درباره ورود مخدرات خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله) به مدینه النبی در مقاتل مقرم آمده است: «اما امّ کلثوم (علیها السّلام) چنین نوحه سرایی نمودند: ای شهر جدّ ما، ما را نپذیر چون‌که ما با حسرتها و حزنها آمده‌ ایم از اینجا خارج شدیم در حالی که همه اهل ما با ما بودند بازگشتیم در حالی که هیچ مرد و فرزندی با ما نیست.  آنگاه زینب دختر امیر المؤمنین (علیه السّلام) درب مسجد را گرفت و فریاد زد: یا جدّاه، من خبر شهادت برادرم حسین را آورده ‌ام. سکینه فریاد زد: یا جدّاه از آنچه بر ما گذشت به تو شکایت می ‌کنیم، به خدا قسم ما قسی ‌تر از یزید ندیدیم، هیچ کافر و مشرکی را بدتر، ستمکارتر و تند خوتر از او ندیدیم، او با چوب خود بر دندان پدرم می ‌زد و می ‌گفت: ای حسین زدن را چگونه می‌ بینی؟ 📚ترجمه مقتل مقرم، صفحه 279 - 📚موسوعة الامام الحسين (عليه‏ السلام)، جلد ‏ 7، صفحه 290 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ مقنعه و لباس مادرم فاطمه علیهاالسلام در بین آنهاست ... ➖... وَ قَالَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اذْکُرْ حَاجَاتِکَ الثَّلَاثَ اللَّاتِی وَعَدْتُکَ بِقَضَائِهِنَّ فَقَالَ الْأُولَی أَنْ تُرِیَنِی وَجْهَ سَیِّدِی وَ أَبِی وَ مَوْلَایَ الْحُسَیْنِ فَأَتَزَوَّدَ مِنْهُ وَ أَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أُوَدِّعَهُ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ تَرُدَّ عَلَیْنَا مَا أُخِذَ مِنَّا وَ الثَّالِثَةُ إِنْ کُنْتَ عَزَمْتَ عَلَی قَتْلِی أَنْ تُوَجِّهَ مَعَ هَؤُلَاءِ النِّسْوَةِ مَنْ یَرُدُّهُنَّ إِلَی حَرَمِ جَدِّهِنَّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ أَمَّا وَجْهُ أَبِیکَ فَلَنْ تَرَاهُ أَبَداً وَ أَمَّا قَتْلُکَ فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْکَ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَمَا یُؤَدِّیهِنَّ إِلَی الْمَدِینَةِ غَیْرُکَ وَ أَمَّا مَا أُخِذَ مِنْکُمْ فَأَنَا أُعَوِّضُکُمْ عَنْهُ أَضْعَافَ قِیمَتِهِ فَقَالَ علیه السلام أَمَّا مَالُکَ فَمَا نُرِیدُهُ وَ هُوَ مُوَفَّرٌ عَلَیْکَ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ مَا أُخِذَ مِنَّا لِأَنَّ فِیهِ مِغْزَلَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ مِقْنَعَتَهَا وَ قِلَادَتَهَا وَ قَمِیصَهَا فَأَمَرَ بِرَدِّ ذَلِکَ وَ زَادَ عَلَیْهِ مِائَتَیْ دِینَارٍ فَأَخَذَهَا زَیْنُ الْعَابِدِینَ علیه السلام وَ فَرَّقَهَا فِی الْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ ثُمَّ أَمَرَ بِرَدِّ الْأُسَارَی وَ سَبَایَا الْبَتُولِ إِلَی أَوْطَانِهِمْ بِمَدِینَةِ الرَّسُول... ✍🏻 یزید لعنه الله متوجهِ حضرت امام زین العابدین شد و گفت: آن سه حاجتی را که من وعده داده‌ام روا کنم بگو! حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: اول این که سر سید و پدر و مولایم امام حسین را بمن نشان بده تا از زیارت آن زاد و توشه بردارم، به او نگاه کنم و وی را وداع نمایم. دوم آنکه آنچه را که از ما به تاراج برده‌اند، بما برگردانی! سوم آنکه اگر عزم قتل مرا داری، شخصی را با این زنان روانه کنی تا ایشان را به حرم جدشان صلّی الله علیه و آله بازگردانَد. یزید گفت: روی پدرت را هرگز نخواهی دید. از کُشتن تو درگذشتم. این زنان را غیر از تو کسی به مدینه باز نمی‌گرداند. آنچه را که از شما به یغما رفته است، من قیمت آنها را دو برابر به شما خواهم داد. حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: ما چشمی به مال تو باز نکرده‌ایم. اموال تو برای خودت، فقط آنچه را که از ما به غارت برده‌اند مطلوب ما است، زیرا رشته و گردنبند و مقنعه و پیراهن فاطمه دختر حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله در میان آنها است. یزید دستور داد تا غارتگرانش آنها را مسترد نمودند و مبلغ دویست درهم نیز به آنها اضافه کرد. امام سجاد علیه السّلام آنها را گرفت و در میان فقرا و بینوایان تقسیم کرد. سپس یزید دستور داد تا اهل بیت علیهم السلام را بسوی مدینه مسترد نمودند. 📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص ١۴٩ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ۲۵ سالروز جسارت بزرگ به محضر مبارک " صلوات الله علیه و آله " ▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت: «ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»! همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند. 📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵. 📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳ 📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹ 📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶ الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa