eitaa logo
«دوره معارف اسلام‌ »
311 دنبال‌کننده
836 عکس
143 ویدیو
7 فایل
ء﷽... الحمدللّه والصلوة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله واللعنة علی اعدآء الله الی یوم لقآءالله ولا حول ولاقوّة الّابالله درکانال«دوره معارف اسلام»برخی مطالب معرفتی از اولیاء الهی و رادمردان عرصه حقیقت و واقعیت دوره می‌شود مرد راهی اگر، بیا وبیار
مشاهده در ایتا
دانلود
فُزتُ و ربّ الکعبه 🔟 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• اصبغ بن نباته این گونه واقعه را تعریف می كند: چون گروه یمنی بر أميرالمؤمنين علیه السلام وارد شدند، با آن حضرت بیعت كردند. ابن ملجم هم بیعت كرد و بعد از بیعت ، حركت كرد كه برود. حضرت او را صدا زد و از او عهد و پیمان گرفت كه بیعت خود را نگسلد. و پذیرفت و سپس ‍ حركت كرد. مجدّدا حضرت برای سوّمین بار درخواست بیعت و استحكام آن را نمود. ابن ملجم كه از این واقعه متعجّب شده بود، گفت : ندیدم با دیگران این گونه عمل كنی حضرت فرمود: برو كه اسم مرا شنیدی ، از حضورم ناراحت شدی ؛ در حالی كه به خدا قسم من ماندن با تو و جهاد برای تو را دوست دارم و قلب من ، دوستدار توست و محقّقا من دوستداران تو را نیز دوست می دارم و با دشمنان تو دشمن می باشم . حضرت تبسّم كرد و فرمود: ای برادر مرادی ! اگر از چیزی سؤ ال كنم ، صادقانه جواب می دهی ؟ بلی ای امیرالمؤ منین ! حضرت فرمود: ایا تو دایه ای یهودی داشته ای كه هرگاه گریه می كردی ، تو را كتك می زد و به صورتت سیلی می نواخت و می گفت : ساكت شو زیرا تو از كسی كه ((ناقه صالح )) را پی كرد، شقی تر هستی و بزودی در بزرگی ، جنایت عظیمی را مرتكب خواهی شد كه خداوند به خاطر آن ، بر تو غضب كند و سرنوشت تو آتش جهنم باشد؟ گفت : این بوده و لیكن به خدا قسم ای امیرالمؤ منین تو در نزد من از هر كسی محبوبتری . حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام ) فرمود: به خدا سوگند نه دروغ گفتم و نه به من دروغ گفته شده است و به تحقیق ، حق گفتم و به راستی سخن راندم و تو قسم به خدا قاتل من خواهی بود و بزودی این را با این رنگین خواهی كرد - یعنی صورت و محاسنم را با شكافتن فرق سرم كه حضرت به آنها با دست خود اشاره كرد - و به تحقیق هنگام (كار خلاف ) نزدیك شده و زمان آن فرا رسیده است . ابن ملجم گفت : به خدا قسم ای امیرالمؤ منین تو نزد من از تمام آنچه خورشید بر آن طلوع كرده است ، محبوبتری . و لكن اگر این را (كه من قاتل تو خواهم بود) از من می شناسی ، مرا به مكان دوری بفرست كه جایگاه من از شما فاصله داشته باشد. حضرت اميرالمؤمنين(علیه‌السّلام ) فرمود: تو همراه یارانت باش تا به شما اجازه بازگشت بدهم . سپس حضرت دستور داد در میان ((بنی تمیم )) فرود آیند و بعد از سه روز توقّف ، فرمان داد به یمن بازگردند. هنگامی كه قصد مراجعت داشتند، ابن ملجم سخت بیمار شد و دوستانش او را ترك گفته ، به یمن رفتند و چون خوب شد، نزد امیرالمؤ منین آمد و شبانه روز از حضرت جدا نمی شد. حضرت خواسته های او را بر آورده می ساخت و او را گرامی داشته ، به منزل خود دعوت می كرد و در همان حال می فرمود: تو قاتل و كشنده من هستی و این شعر را مكررا می خواند: ارید حیاته و یرید قتلی عذیرك من خلیلك من مراد ابن ملجم می گفت : ای امیرالمؤ منین ! اگر می دانی من قاتل شما هستم ، مرا بكش . حضرت می فرمود: برای من جایز و حلال نیست كه مردی را قبل از این كه نسبت به من كاری انجام دهد، بكشم و یا (طبق نقل دیگر) می فرمود: هرگاه من تو را بكشم چه كسی من را خواهد كشت ؟ شیعیان و پیروان امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام ) از این واقعه مطّلع شدند.[۱] _______________________________ [۱] مکاتیب الائمه، ج۱، ص۲۴۰ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
یا عالی بحق علی
فُزتُ و ربّ الکعبه 1⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• مالك اشتر نخعی ، حارث بن اعور همْدانی و دیگران حركت كردند و شمشیرهای خود را برهنه نموده ، گفتند: ای امیرالمؤ منین ! این سگی كه بارها او را این گونه مخاطب ساختی ، كیست ؟! در حالی كه تو امام ما، ولیّ ما و پسر عموی پیامبر ما هستی ، دستور كشتن او را به ما بده حضرت به آنها فرمود: شمشیرهای خود را غلاف كنید! خداوند شما را مبارك گرداند و عصای وحدّت امّت را نشكنید. آیا مرا این گونه می شناسید كه كسی را بكشم كه نسبت به من كاری انجام نداده است ؟! بعد از اینكه حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) به منزل خود بازگشت ، شیعیان جمع شده و آنچه را شنیده بودند به یكدیگر خبر دادند و گفتند: حضرت امیرالمؤمنین عليه السّلام در آخر شب به مسجد می رود و شما حضرت را به مرد مرادی شنیدید و او جز حق چیزی نمی گوید و شما عدل و شفقّت را دیده اید و می ترسیم كه این مرد مرادی او را ترور كند لذا به فكر چاره افتادند و از این رو تصمیم گرفتند كه قرعه بزنند و طبق آن ، هر شب قبیله ای را برای حفاظت تعیین نمایند. قرعه در شب اوّل و دوّم و سوّم به نام ((اهل كناس )) افتاد. لذا آنها شمشیرهای خود را شب با خود حمل كردند و به شبستان مسجد جامع رفتند. همین كه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام ) از مسجد جامع خارج شد و با این حالت آنها را دید، فرمود: چه می كنید؟! آنها ماجرا را به اطّلاع حضرت رساندند. حضرت در حقّ آنها دعا كرد و خندید و فرمود: آمده اید كه مرا از اهل آسمان ، یا از اهل زمین حفظ كنید؟! گفتند: از اهل زمین . فرمود: چیزی در آسمان نیست ، مگر این كه همان در زمین است و چیزی در زمین نیست ، مگر اینكه همان در آسمان است پس این آیه را تلاوت فرمود: قل لن یصیبنا الّا ما كتب اللّه لنا ((بگو چیزی به ما نخواهد رسید مگر آنچه خداوند برای ما نوشته است )). بعد حضرت دستور داد به منازل خود برگردند و این داستان تكرار نشود. این گذشت تا اینكه ابن ملجم همراه گروهش در مكّه تصمیم گرفت امیرالمؤمنین را به شهادت برساند.[۱] _______________________________ [۱] مکاتیب الائمه، ج۱، ص۲۴۰ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 2⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• تحت نظر گرفتن و بررسی واردین به كوفه امام صادق (علیه‌السلام) می فرماید: حضرت علی (علیه‌السّلام ) دستور داد اسامی كسانی را كه وارد كوفه می شوند، بنویسند و به آن حضرت بدهند. گروهی از مردم اسامی وارد شدگان را در كاغذی نوشته ، به آن حضرت دادند. حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام ) آن اسامی را خواند و همین كه به نام ابن ملجم رسید، انگشت خود را روی اسم او گذاشت و بعد فرمود: قاتلَك اللّه ، قاتلَك اللّه ! خداوند تو را بكشد! و چون به آن حضرت گفته شد اگر می دانی او تو را خواهد كشت ، پس چرا او را نمی كشی ؟!فرمود: ((انّ اللّه تعالی لایعذّب العبد حتّی تقع منه المعصیة ))؛ یعنی ، خداوند بنده ای را عذاب نمی كند تا اینكه او مرتكب گناه شود. حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) بعد از ضربت خوردن ، درباره ابن ملجم توصیه می كرد كه با او بدرفتاری نكنند و به امام حسن (علیه‌السّلام ) فرمود: ((یا بُنَی ضربةً مكانً ضربةٍ و لاتألم ))؛ ای فرزندم ! یك ضربه در مقابل یك ضربه است و مبادا گناهی كنی و از آن تجاوز نمایی . از آنچه از امام صادق (علیه‌السلام ) نقل شد، بخوبی استفاده می شود كه حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام ) آنجا كه برای مصالحی لازم بود اسمهای افرادی را كه به كوفه داخل می شدند، كنترل می كرده است كه شاید منتظر ورود ابن ملجم بوده و یا جهت دیگری داشته و یا به خاطر كنترل افراد مخالف و ضدّ شيعه و جاسوسان معاویه بوده است و حضرت شخصا تمام اسامی را مطالعه می كردند. احتمالا منطقه مأموریت حبیب بن منتجب ، ((حضر موت )) یكی از سه ایالت یمن بوده است [۱] _______________________________ [۱] مکاتیب الائمه، ج۱، ص۲۴۰ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
انّا لله و إنّا إليه راجعون •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست، بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه نشین دوا ببرید اگر بناست تسلّی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه مخفی و آرام و بی صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی غذا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا نبُرد فاطمه با خود مرا ، شما ببرید به ملک خویش زبیگانگان غریب ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
🚩 شود جان، لحظه لحظه از تنِ مولا،‌ جدا امشب کسی دیگر نیارَد شیر، بر شیرِخدا امشب 🚩 طبیبا همّتی کن بلکه مولا باز برخیزد بَرَد یکبار دیگر بر یتیمانش غذا امشب 🔘 شهادت پر سوز و گداز یگانه سرور موحّدین، سید و سالار عارفین، سرّ انبیاء و مرسلین، حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر جمیع شیعیان صافی‌ضمیر و انسان‌های پاک‌نهاد و جویندگان فطرت و انسانیت از هر کیش و آیین، تسلیت باد. علیه‌السلام @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
فُزتُ و ربّ الکعبه 3⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• خداحافظ ای کوفه، ای شهر غم که در کام من کرده ای زهر غم خداحافظ ای سجده گاه علی که چشم تو مانده به راه علی خدا حق ز حق ناسپاسان گرفت علی از علی ناشناسان گرفت به شامم فلک آفتابی نداد سلام علی کس جوابی نداد خداحافظ ای شهر لب دوخته خداحافظ ای خانه ی سوخته خداحافظ ای بی وفا دوستان خداحافظ ای آتش و ریسمان خداحافظ ای نان خشک و نمک خداحافظ ای ماجرای فدک خداحافظ ای آستان درم خداحافظ ای مقتل همسرم خداحافظ ای نخل ها، چاه ها دگر نشنوید از علی آه ها خداحافظ ای کوچه های خموش نیاید علی نان و خرما به دوش خداحافظ ای انتظار اجل خداحافظ ای زانوی در بغل غم و دردم آخر به پایان رسید به زهرا بگویید مهمان رسید خدایا ز کارم گره وا شده خدایا دلم تنگ زهرا شده خداحافظی می کنم با همه کشد انتظار مرا فاطمه.... یقین دوخته چشم زهــــــرا به من نشانم دهد محــسنش را به مــــــن نشان تا دهم فرق بشکستــــــه را نشانم دهد بازوی خسـتـــه را رساندی ز غم گر چه جان بر لبــــم مدارا کن ای کوفـــه با زینـــــــــــبم میالا به نام خود این ننگ را بگیر از کف کوفیان سنگ را بیا ای غروب سعادت بیا نجات علی ... ای شهادت بیا 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 4⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🟢مردم ، ابن ملجم را گرفتند و به نزد علی (علیه‌السّلام) بردند.امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) چشمانش را گشود. با صدای ضعیف اما با یک دنیا مهربانی و لطف رو به او کرد و گفت: ای ابن ملجم، آیا به تو مهربانی نکردم؟... آیا برای تو امام بدی بودم تا مرا این گونه پاداش دهی؟! ...». 🔵آنگاه رو به فرزند ماتم زده اش امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) کرد و فرمود: «پسرم، با اسیر خود مدارا کن و شفقت و مهربانی پیش گیر... ما از اهل بیت رحمت و مغفرتیم. از آنچه خود می خوری به او بخوران و از آنچه می آشامی به او بنوشان. اگر من از دنیا رفتم با یک ضربه او را قصاص کن و اگر زنده ماندم خود می دانم که با او چه کنم و من به عفو سزاوارترم». 🔴برخی از وصيت‌های امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در آخرین لحظات. حضرت‌على‌ ( علیه‌السّلام ) در واپسين‌ لحظات‌ زندگى‌ نيز به‌ فكر صلاح‌ و سعادت‌ مردم‌ بود و به‌ فرزندان‌ و بستگان‌ و تمام‌ مسلمانان‌ چنين‌ وصيت‌ فرمود : " شما را به‌ پرهيزكارى‌ سفارش‌ مى‌كنم‌ و به‌ اينكه‌ كارهاى‌ خود را منظم‌ كنيد و اينكه‌ همواره‌ در فكر اصلاح‌ بين‌ مسلمانان‌ باشيد. يتيمان‌ را فراموش‌ نكنيد ، حقوق‌ همسايگان‌ را مراعات‌ كنيد. قرآن‌ را برنامه‌ى‌ عملى‌ خود قرار دهيد. نماز را بسيار گرامى‌ بداريد كه‌ ستون‌ دين‌ شماست‌ ." 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 5⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ➖کینه و خباثت ابن ملجم ملعون 🟢 أَبِی الْفَرَجِ الْجَوْزِیِّ قَالَ قَرَأْتُ بِخَطِّ أَبِی الْوَفَاءِ بْنِ عَقِیلٍ قَالَ: لَمَّا جِی ءَ بِابْنِ مُلْجَمٍ إِلَی الْحَسَنِ علیه السلام ، قَالَ لَهُ : إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُسَارَّکَ بِکَلِمَةٍ ! فَأَبَی الْحَسَنُ علیه السلام وَ قَالَ إِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَعَضَّ أُذُنِی !! فَقَالَ ابْنُ مُلْجَمٍ : وَ اللَّهِ لَوْ أَمْکَنَنِی مِنْهَا لَأَخَذْتُهَا مِنْ صُمَاخِهِ!! 🔵هنگامی که ابن ملجم را نزد امام حسن علیه السلام آوردند، به آن حضرت گفت : می‌ خواهم در گوش شما چیزی بگویم ، امام حسن علیه السلام خودداری کرد و فرمود : او می‌ خواهد گوشم را به دندان بگیرد ، پس ابن ملجم گفت : به خدا سوگند اگر اجازه می‌ داد گوش او را از بیخ می‌ کندم! ________________________________ 📚: فَرحةُ الغَریّ صفحه ۴۶ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 6⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• قالَ رسول الله صلّى الله علیه وآله : «یا عَلِیُّ ،مَن قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی،ومَن أبغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی،ومَن سَبَّکَ فَقَد سَبَّنی «اى على!هر کس تورا بکشد،مراکشته است وهر کس تورادشمن بدارد،مرا دشمن داشته است وهرکس توراناسزا گوید،مراناسزا گفته است لِأَنَّکَ مِنّی کَنَفسی،وَروحُکَ مِن روحی، وَطینَتُکَ مِن طینَتی.إنَّ اللّه َ تَبارَکَ وَتَعالى خَلَقَنی وإیّاکَ،وَاصطَفانی وَإیّاکَ ،وَاختارَنی لِلنُّبُوَّةِ وَاختارَکَ لِلإِمامَةِ چرا که تو از من هستى،همچون جان من .روح تو،از روح من است وسرشت تو ،از سرشت من. خداى متعال،من وتو را آفرید ومن و تو را برگزید ومرا براى پیامبرى،و تورا براى امامت ،انتخاب کرد وَمَن أنکَرَ إمامَتَکَ فَقَد أنکَرَنی نُبُوَّتی.یا عَلِیُّ،أنتَ وَصِیِّی ،وأبو وُلدی ،وزَوجُ ابنَتی ، وخَلیفَتی عَلى اُمَّتی فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی،أمرُکَ أمری ونَهیُکَ نَهیی. هر کس امامت تورا انکار کند،نبوّت مرا انکار کرده است اى على! تو وصىّ من،پدر فرزندان من، همسر دختر من وجانشین من بر امّتم هستى،درحال حیاتم وپس از مرگم فرمان تو ،فرمان من است ونهى تو،نهى من است اُقسِمُ بِالَّذی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ وجَعَلَنی خَیرَ البَرِیَّةِ،إنَّکَ لَحُجَّةُ اللّه ِ عَلى خَلقِهِ،وأمینُهُ عَلى سِرِّهِ،وَخَلیفَتُهُ عَلى عِبادِهِ». سوگند به خدایى که مرا به نبوّت برانگیخت ومرا بهترینِ آفریدگان قرار داد،تو حجّت پروردگار برخلق اویى وامین او بر رازش وجانشین او بربندگانش» 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 7⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانهٔ علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به‌جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به‌سر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای‌گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم، ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را «همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را» ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
فُزتُ و ربّ الکعبه 8⃣1⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• خطاب ام کلثوم به ابن ملجم پس از ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین عليه السّلام تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد: إنَّ النّاسَ دَخَلوا عَلَى الحَسَنِ علیه السلام فَزِعينَ‏ لِما حَدَثَ مِن أمرِ عَلِيٍّ علیه السلام، فَبَينَما هُم عِندَهُ وَابنُ مُلجَمٍ مَكتوفٌ بَينَ يَدَيهِ إذ نادَتهُ امُّ كلثُومٍ بِنتُ عَلِيٍّ علیهما السلام وهِيَ تَبكي: أي عَدُوَّ اللّهِ! لا بَأسَ عَلى أبي، وَاللّهُ مُخزيكَ، قالَ: فَعَلى مَن تَبكينَ؟ وَاللّهِ لَقَدِ اشتَرَيتُهُ بِأَلفٍ، وسَمَمتُهُ بِأَلفٍ ! ولَو كانَت هذِهِ الضَّربَةُ عَلى جَميعِ أهلِ المِصرِ ما بَقِيَ مِنهُم أحَدٌ!! تاريخ الطبرى به نقل از اسماعيل بن راشد: مردم به حضور امام حسن مجتبی عليه السلام آمدند و از حادثه‏اى كه براى امیرالمؤمنین على عليه السلام پيش آمده بود، بى‏تاب بودند. در همان حال كه ابن ملجم هم دست بسته در برابرش بود، امّ كلثوم دختر على عليهما السلام با گريه خطاب به ابن ملجم گفت: اى دشمن خدا! پدرم را باكى نيست [و بهبود خواهد يافت‏]. خدا تو را خوار مى‏كند. گفت: پس بر چه كس گريه مى‏كنى؟ به خدا سوگند، شمشير را به هزار [درهم‏] خريدم و با هزار [درهم‏] آن را زهراگين كردم! اگر اين ضربت بر همه اهل شهر وارد مى‏شد، يكى هم زنده نمى‏ماند!! _________________________________ 📚تاريخ الطبري: ج۵ص۱۴۶، الإرشاد: ج۱ ص۲۱ تاريخ دمشق: ج۴۲ص۵۵۹. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam