eitaa logo
معارف تشیع
94 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با ادمین @ahmadbagherian
مشاهده در ایتا
دانلود
خمس درس 102.MP3
45.18M
درس فقه کتاب خمس 22 آبان 1402 شماره 152 دو شنبه
درس فقه کتاب خمس 22 آبان 1402 شماره 152 دو شنبه ارسال روايت در آنجا که مرسل مثل حماد باشد زیان نمی رساند، زیرا «حماد ممن اجمعت العصابة علي تصحيح ما يصح عنه» و بعد از اینکه روايت مدار فتاوي اصحاب در ابواب مختلف قرار گرفته است، و روايت مشتمل است بر مسائل مختلف از ابواب متفرقه و همه آنها مورد عمل فقها قرار گرفته است. محط نظر در این روايت كيفيت تقسيم امام و مصرف کردن ماليات اسلامي از اخماس و زكوات و خراج اراضي و انفال از سوی امام، بعد از این فرض که او حاضر و مبسوط اليد و متصدي حكومت اسلامي بود. و به عبارت دیگر: منظور در روايت – چنانکه برای کسی که در آن دقت نماید - بيان كيفيت تقسيم مالیاتها به حسب تشريع اولي و با قطع نظر از چیزی که در عصر ائمه (ع) حاصل گردیده است از کوتاه شدن دست آنان از حكومت و شؤون حکومت است، پس استدلال به روايت برای تتميم حوائج ذريه از سهم امام (ع) در عصر غيبت و یا عدم بسط يد است، در حالی که وجوهی که جمع می شود اقل قليل است و بعضی از مصارف اهم به مراتب مشكلتر است. و اینکه امام (ع) خمس ارباح را ذکر نکرد با اینکه در مقام استقصاء بود و خمس ارباح هم عام البلوي در عصر امام كاظم (ع) بود این موجب نوعی وهن در حكم خمس ارباح میشود، و با مال مخلوط و زمین خریداری شده از سوی کافر ذمي نقض نمی شود، زیرا خمس در آن دو – چنانکه قبلا در جای خود دانستید - شاید از سنخ دیگر باشد. و در قول امام (ع) درباره حكم سهام ذريه: «فان فضل عنهم شئ فهو للوالي و ان عجز او نقص عن استغنائهم كان علي الوالي ان ينفق من عنده» دو احتمال وجود دارد: (احتمال اول): مقصود این باشد که زياده برای خودش و در حكم سهم امام باشد و تتميم نیز از سهم امام باشد. (احتمال دوم) مقصود رجوع زياده به او باشد تا زیاده را برای انان حفظ کند و در حوائجشان در ازمنه آتيه مصرف نماید، چنانکه تتميم نیز از چیزهایی از سهام آنان است که برای آنان حفظ می شود، نه اینکه از سهم امام باشد، و احتمال دوم گرچه فی نفسه بعيد است، ولی وقوع مثل این تعبير در روايت در تقسيم زكات نیز آن را به واقع نزدیک می گرداند، در آنجا که امام (ع) فرمود: «فان فضل من ذلك شئ رد الي الوالي و ان نقص من ذلك شئ و لم يكتفوا به كان علي الوالي ان يمونهم من عنده بقدر سعتهم»، در حالی که ظاهر این است که مقصود تتميم حوائج اهل زكات از سهم امام (ع) است. این بعضی از چیزهایی است که به مرسله طولانی حماد ارتباط دارد و در هر حال این روایت بر تقسيم خمس به شش سهم دلالت دارد. (روایت دوم): ما رواه الشيخ باسناده عن الصفار عن احمد بن محمد عن بعض اصحابنا رفع الحديث قال "الخمس من خمسة اشياء (الي ان قال): فاما الخمس فيقسم علي ستة اسهم : سهم لله و سهم للرسول (ص) و سهم لذي القربي و سهم لليتامي و سهم للمساكين و سهم لابناء السبيل فالذي لله فلرسول الله (ص) فرسول الله احق به فهو له خاصة و الذي للرسول هو لذوي القربي و الحجة في زمانه فالنصف له خاصة و النصف لليتامي و المساكين و ابناء السبيل من آل محمد(ع) الذين لا تحل لهم الصدقة و لا الزكاة عوضهم الله مكان ذلك بالخمس فهو يعطيهم علي قدر كفايتهم فان فضل منهم شئ فهو له و ان نقص عنهم و لم يكفهم اتمه لهم من عنده كما صار له الفضل كذلك يلزمه النقصان» [تهذیب الأحکام4: 126/ 364 و وسائل الشیعه9: 514، کتاب الخمس، أبواب قسمة الخمس، باب1 حدیث9]. مخفي نیست که این روايت افزون بر مرسله بودن، مقطوعه نیز هست، از اینرو حجيت آن اشکال دارد. (روایت سوم): ما رواه الشيخ باسناده عن سعد بن عبدالله عن احمد بن الحسن بن علي بن فضال عن ابيه عن ابن بكير عن بعض اصحابه عن احد هما(ع) في قول الله - تعالي - : "و اعلموا انما غنمتم ..." قال خمس الله للامام و خمس الرسول للامام و خمس ذوي القربي لقرابة الرسول الامام و اليتامي يتامي الرسول و المساكين منهم و ابناء السبيل منهم فلا يخرج منهم الي غيرهم[تهذیب الأحکام4: 125/ 361 و وسائل الشیعه9: 510، کتاب الخمس، أبواب قسمة الخمس، باب1 حدیث2]. و نیز اخبار دیگر در این باره. و بالجمله: مشهور در میان ما تقسيم خمس به شش سهم متساوی است که سه سهم آن برای امام و سه سهم دیگر برای اصناف ثلاثه است و این مستفاد از اخبار مذكوره است. خمس حق وحدانی ثابت برای منصب امامت یکی از اعلام [شیخ فیاض الدین زنجانی] در كتابش مسمي به «ذخائر الامامة في تفسير الاية الشريفة» اساس دیگر تأسیس کرد و آن را با روايات متفرقه تأیید کرد، ما آن را با اختصار و با شرح و توضيح و تأیید ذکر می کنیم. حاصل آنچه را ذكر کرد این است که خمس حق وحداني راجع به حيث سلطنت و إمارت و أصالتا قائم به الله متعال و خلافتا به رسول او، و به ذي القربي که مقصود امام بعد از رسول به عنوان خلیفه او، و به فقيه در زمان غيبت به عنوان نيابت از امام تعلق دارد، پس نه وجهی برای تقسیم آن وجود دارد و نه وجی برای كيفيت آن وجود دارد.
(توضيح) إمارت و حكومت برای هیچ کس ثابت نیست، زیرا مردم بر اساس خلقتشان همه شان آزاد و مستقل هستند، و تکوینا هیچ کس بر دیگران تسلط ندارد، آری خداوند جل جلاله بر همه موجودات از جمله بر انسان بر اساس تكوين تسلط دارد و او مالك آنان با ملكيت حقيقي است و به مقتضاي این سلطه و ملکیت حقیقی تشريعا نیز بر آنان سلطه دارد، به این معني که برای او جایز است در میان آنان و بر آنان حكم کند، و اطاعت از او به حكم عقل و وجدان بر آنان واجب است، پس حكومت اولا و بالذات برای خداوند متعال ثابت است: (ان الحكم الا لله) [انعام: 57 و یوسف: 40 و 60] و به مقتضاي جعل خداوند متعال خلافت را برای آدم و غير او از انبياء ولايت تشريعي برای انان نیز ثابت می شود، خداوند فرمود: «يا داود انا جعلناك خليفة في الارض فاحكم بين الناس بالحق» [سوره ص، آيه 26]. پس جواز حكم را متفرع بر خلافت خداوند کرد و در این مقام از آن به خلافت و إمارت و حكومت و امامت و مانند اینها تعبیر می شود و پیامبر ما (ص) واجد این مقام بود، افزون بر نبوت و رسالت، به مقتضاي قول خداوند: «النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم» [احزاب: 6] و او (ص) آن را با امر خداوند متعال به علي (ع) و بعد از او به اولاد كرامش تفویض کرد، و آنان این مقام را در غيبتشان به علماء بالله أمناء بر حلال و حرامش قرار دادند. زیرا حكومت و ولايت از ضروريات حيات بشر است و اهمال آن در شريعت كامل باقيه ممکن نیست، و خداوند متعال برای این مقام و برای ادارة شؤون آن مالیاتهای رسمي جعل کرد که یکی از آنها خمس و انفال است. بنا براین خمس عبارت از حق الإماره است و اولا و بالذات همه اش برای خداوند متعال و در مرتبه متأخر برای رسول به عنوان خليفة الله در حكومت و در طول او برای امام به عنوان خليفه رسول ثابت است، پس در اینجا ملكيت خاص و تقسيم وجود ندارد، بلکه حق وحداني ثابت باجمعش برای خداوند و در طول خدا برای رسول و در طول رسول برای امام بر حسب طوليت در حكومت ثابت است، و مثل آن است انفال نیز، و امامت حيثيت تعليليه نیست تا خمس و انفال به سبب امامت برای شخص رسول و امام ثابت شود، بلکه بلکه خمس در این مقام حيثيت تقييديه است، پس خمس و انفال برای نفس حيثيت است، چنانکه در مالیاتهای رسمي مشاهده می گنید، که گفته می شود برای حكومت و دولت و مانند این دو است.
قال امیرالمومنین (علیه السلام): اجْعَلْ جِدَّكَ لِإِعْدَادِ الْجَوَابِ لِيَوْمِ الْمَسْأَلَةِ وَ الْحِسَاب‏ تمام کوشش خود را برای آماده کردن جواب برای روز پرسش و حساب به کار گیر. تصنیف غرر/حدیث ۲۷۴۱
20.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ســــ🥰✋ــلام 💗صبح زیبای شما بخیر 🌸امروزتون پراز لبخند 💗و پـراز بـهترین هـا 🌸امـیـدوارم 💗عشق صفای زندگیتان 🌸شادی و لبخند تقدیرتان 💗مـهربـانـی راه و رسم تـان 🌸و لطف خــدا هـمراهتـان بـاشد
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۲۳ آبان ۱۴۰۲ میلادی: Tuesday - 14 November 2023 قمری: الثلاثاء، 29 ربيع ثاني 1445 ❇️ وقایع مهم امروز: 🔹هلاکت خالد بن ولید 20 سال بعد از بعثت 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️13 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️33 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️43 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️50 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
منور کن درونم 20 / 2 / 79 شمسی ألا ای خالق عشق و محبت ز هر سو داده ای بر من تو نعمت مرا بخشیده ای نعمت ز هر سو مرا دادی وجود عقل نیکو تو روح خویشتن در من دمیدی مرا از جهل و نادانی بریدی به من دادی تو عقل و دانش و هوش دو پا و دست و چشم و نعمت گوش فرستادی نبی مصطفی را امام من نمودی مرتضی را ز بعد مرتضی یازده امامم شدند هادی برای این جهانم اگر شکر تو گویم تا لب گور نباشد شکر درگاه تو میسور اگر من با بلایم مبتلایم ندانم آن بلا را از خدایم خدای من رئوف است و رحیم است غفور و معطی و ربّ کریم است گرفتاری من بار گناه است گناهم حاکی از دوری راه است خدایا راه خود بر من نمایان رهایی ده مرا از شرّ شیطان دلم را شستشو ده از معاصی به دست خود بگیر از من نواصی مرا صافی نما از بار عصیان جلا ده قلب من با نور رحمان ندارم من توان ابتلایت گرفتارم مگردان بر بلایت کمانی شد قد من از گناهان تو آثار گناهانم بشویان نوازش کن مرا با رحمت خویش ز من تو دور گردان نقمت خویش صفایی بخش دل دیوانه ام را تو پر کن از شراب پیمانه ام را شراب حب خود بر من بنوشان درونم از محبت کن خروشان تو تاریکی ز قلبم دور گردان منوَّر کن درونم را به قرآن (احمد باقریان ساروی)
🌹🌹قـالَ مولاناالإمامُ الحسن بن علی بن ابی طالب عليهم السلام : 🌹«أَعْرَفُ الناسِ بِحُقُوقِ إخوانِهِ وَأَشَدُّهُمْ قَضاءا لَها أَعْظَمُهُمْ عِنْدَاللّه ِ شَأْنا 🌹ومَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْيا لاِءخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَاللّه ِ مِنَ الصِّدِيقينَ وَ مِنْ شيعَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبىطالِبٍ عليه السلام » 🌹🌹مولانا حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: 🌹«والاترين مقام در نزد خداوند از آن كسى است كه آشنا به حقوق برادران دینی اش باشد و سعى در اداى آن نمايند، 🌹وكسى كه در برابر برادران دينى اش تواضع داشته باشد، 🌹خداوند او را از راستگويان وشيعيان على بن ابيطالب عليه السلام محسوب خواهد كرد.» حياة الامام الحسن بن علي عليهماالسلام، ج1، ص319؛ مجموعه ورام، ص312، چاپ تهران، مؤسسه حيدرى. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خمس درس 103.MP3
47.47M
درس فقه کتاب خمس 23 آبان 1402 شماره 103شنبه