eitaa logo
معارج
72 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
457 ویدیو
48 فایل
امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است. کانال اطلاع رسانی حوزه ۳۶۴ حضرت رقیّه سلام الله علیها ناحیه حیدر کرار علیه السلام شهر پرند استان تهران ارتباط با مدیر کانال 👈 @siyane_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶️ حلقه سرگروه ها به صورت آنلاین . ۹۹.۹.۱۰ 🔶️ موضوع : ایمان و ثابت قدم ماندن در حفظ ایمان . 🔶️ با تشکر از مربی محترم خواهر آجینی .
🌺 حلقه سرگروه‌ها به صورت حضوری . دوشنبه ۹۹/۹/۱۰ 🌺 با قرائت سوره حمد جلسه را آغاز و درباره عملکرد گزارش ماهانه بحث شد و همچنین درباره مسئله روز ، ترور دانشمند هسته ای و موشکی شهید «محسن فخری زاده» و درباره شبهه پیش آمده در باب این موضوع گفت و گو شد . و همچنین پیرامون سبک زندگی فاطمی مسائلی عنوان شد . و در پایان با بیان خواندن دعای فرج جلسه خاتمه گرفت . 🌺 با تشکر از مربی و فرمانده محترم پایگاه خواهر خادمی .
💢 برگزاری نشست با خانواده متربیان حلقات نوجوان سطح ۱ و ۲ با موضوع فضای مجازی . ۹۹.۹.۱۰ 💢 با تشکر از فرمانده محترم پایگاه خواهر مطیعی و سرگروه محترم خواهر سنجابیان .
🌺 کلاس مجازی حفظ و مفاهیم قرآن . سوره ها توسط متربیا خوانده و معنی شده و اشکالات توسط مربی محترم(خواهر بیگدلی) اصلاح شدند . 🌺 با تشکر از فرمانده پرتلاش و مربی محترم قرآنی خواهر بیگدلی .
🔷️ رفع اشکالات درسی دینی قرآن و عربی نوجوانان سطح ١ و آموزش وضو و نماز توسط فرمانده محترم پایگاه و سرمربی حوزه خواهر بیگدلی . ٩٩/٩/۶
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کاری از نوجوان گلمون نرگس ممیوند به مناسبت بزرگداشت شهید هسته‌ای شهید فخری‌زاده 🥀🥀🥀 متربی شهید ابراهیم هادی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 : خواهر سنجابیان 🌻 با تشکر از دختر گل‌مون خانم نرگس ممیوند .
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کاری از نوجوان گلمون ریحانه ابراهیم‌آبادی از نوجوانان پرتلاش به مناسبت بزرگداشت شهید هسته‌ای شهید فخری‌زاده 🥀🥀🥀 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌻 با تشکر از دختر گل‌مون خانم ریحانه ابراهیم‌آبادی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوایل با مردم شهر مراوده‌ای نداشتم.با رئوفی و برادرش و تعداد کمی دیگر ازافراد،جلسه‌ی کوچکی تشکیل میدادیم و بحث میکردیم.هرازچندگاه هم افرادی از زاهدان و قم و مشهد به دیدن مامی‌آمدند.پس از مدّتی،تماسهای فردی را با اشخاص،بویژه جوانان،شروع کردم. نخستین کسی از جوانان ایرانشهر که بااو آشنا شدم،جوانی بود به نام《آتش‌دست》.او دانش‌آموز دبیرستانی بود و حدود شانزده سال داشت.پدرش از کسبه‌ی خرده‌پای شهر بود.از طریق او با جوانان همفکرش آشناشدم.باآنها جلسه‌ای تشکیل دادیم که تا رفتن من از ایرانشهر ادامه داشت... تلاش کردم دایره‌ی فعّالیّتم را به بیرون از شهر گسترش دهم،چون در شهر چنین کاری مجاز نبود.ازسوی مردم《بزمان》_که شهری در صد کیلومتری ایرانشهراست_زمینه‌ای فراهم شد؛لذا به اتّفاق آقای حجّتی باماشینِ یکی از دوستان به آنجا رفتیم.سفرما به آنجا هفتگی یا دو هفته یکبار ادامه یافت.درآنجا نماز جماعت میخواندم و سخنرانی کوتاهی میکردم.مقامات محلّی حسّاس شدند و راننده را زیرفشار قراردادند.صاحب اتومبیل این موضوع را به ما نگفت،امّا فهمیدیم او در مخمصه افتاده،ولذا برنامه‌ی رفتن به بزمان را قطع کردیم. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
یکی از نخستین کارهای من در ایرانشهر،احیاء مسجد آل‌الرّسول بود؛چون مسجد به حالت تعطیل درآمده بود.علّت این مشکل این بود که بانی مسجد در ایرانشهر اقامت نداشت،بلکه در دهه‌ی اوّل محرّمِ هرسال می‌آمد ومجلس روضه‌ای برپامیکرد وبعداز دهه برمیگشت و مسجد بدون استفاده‌ی قابل توجّهی معطّل باقی میماند. متأسّفانه اتقسام مذهبی در ایرانشهر باعث شده بود مساجد ال سنّت از مسجد شیعیان جداشود.اهل سنّت مساجد کوچکی داشتند که هرکدام تعدادی نمازگزار داشت؛امّا شیعیان یک مسجد داشتند_آل‌الرّسول_که در طول سال معطّل میماند...باهمکاری آقای راشد به اقامه‌ی نماز جماعت در آن پرداختم.پس از نماز ده پانزده دقیقه برای مردم صحبت میکردم و در صحبتم مطالب را کوتاه و گویا میگنجانیدم.نماز و این صحبت کوتاه از بلندگو پخش میشد،واین نقش مهمّی دراحیاء روحیّه‌ی دینی در میان شیعیان داشت؛کمااینکه در میان مؤمنان اهل سنّت نیز_که پایبندی به نماز وقرائت فصیح آن و تنوّع سوره‌های قرآنی پس از حمد را میدیدند_تأثیر مثبت داشت. سپس به مردم پیشنهاد کردم که نمازجمعه برپاکنیم.واین کار راکردیم.مردم درنمازجمعه،شرکت میکردند؛چنان‌که بزرگترین نمازجمعه‌ی ایرانشهر بود. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
بتدریج روابط خوبی با علمای اهل سنّت پیدا کردیم.من به یک نقشه‌ی عملی برای رفع موانع ذهنی میان سنّی و شیعه‌ی شهر،ازطریق یک همکاری دینی مشترک،می‌اندیشیدم.باب گفت‌وگو را با یکی ازعلمای اهل سنّت ایرانشهر به نام《مواوی‌قمرالدّین》گشودم که امام جماعت مسجدنور بود.به اوگفتم:مسئولیّت دینی ایجاب میکندتا به آینده‌ی اسلام وخطراتی که آن را تهدید میکند وموانعی که دربرابر آن است،نظر داشته باشیم؛وهمه‌ی مسلمانها_صرف‌نظر از وابستگی مذهبی خود_دراین نگاه آینده‌نگرانه،مسئولیّتهای خطیری برعهده دارند... در واقع محور گفت‌وگوی من باهمه‌ی برادران اهل سنّت که با آنها برخورد و دیدار داشتم همین بود.افراد مخلص آنها پاسخ مساعد و مثبتی به این ایده دادند. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید