eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
38.3هزار عکس
34.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ لَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَيْتُ اَلطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا اَلْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا اَلْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا اَلْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ اَلْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ اَلْيَمَامَةِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِي اَلْقُرْصِ وَ لاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ من اگر مى‌خواستم، مى‌توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته‌هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ اَلْقَائِلُ وَ حَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى اَلْقِدِّ يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكم‌هايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند
وَ لَأَدَعَنَّ مُقْلَتِي كَعَيْنِ مَاءٍ نَضَبَ مَعِينُهَا مُسْتَفْرِغَةً دُمُوعَهَا و آنقدر از چشم‌ها اشك ريزم كه چونان چشمه‌اى خشك در آيد، و اشك چشمم پايان پذيرد أَ تَمْتَلِئُ اَلسَّائِمَةُ مِنْ رِعْيِهَا فَتَبْرُكَ وَ تَشْبَعُ اَلرَّبِيضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ وَ يَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زَادِهِ فَيَهْجَعَ قَرَّتْ إِذاً عَيْنُهُ إِذَا اِقْتَدَى بَعْدَ اَلسِّنِينَ اَلْمُتَطَاوِلَةِ بِالْبَهِيمَةِ اَلْهَامِلَةِ وَ اَلسَّائِمَةِ اَلْمَرْعِيَّةِ آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گلۀ گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و على نيز همانند آنان از زاد و توشۀ خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد! كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده، و گلّه‌هاى گوسفندان را الگو قرار دهد طُوبَى لِنَفْسٍ أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَا وَ هَجَرَتْ فِي اَللَّيْلِ غُمْضَهَا حَتَّى إِذَا غَلَبَ اَلْكَرَى عَلَيْهَا اِفْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّهَا فِي مَعْشَرٍ أَسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعَادِهِمْ وَ تَجَافَتْ عَنْ مَضَاجِعِهِمْ جُنُوبُهُمْ خوشا به حال آن كس كه مسئوليّت‌هاى واجب را در پيشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هر گونه سختى و تلخى را به جان خريده، و به شب زنده‌دارى پرداخته است، و اگر خواب بر او چيره شده بر روى زمين خوابيده، و كف دست را بالين خود قرار داده، و در گروهى است كه ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده، و پهلو از بسترها گرفته وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفَاهُهُمْ وَ تَقَشَّعَتْ بِطُولِ اِسْتِغْفَارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ أُولٰئِكَ حِزْبُ اَللّٰهِ أَلاٰ إِنَّ حِزْبَ اَللّٰهِ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ و لبهايشان به ياد پروردگار در حركت و با استغفار طولانى گناهان را زدوده‌اند: «آنان حزب خداوند، و همانا حزب خدا رستگار است فَاتَّقِ اَللَّهَ يَا اِبْنَ حُنَيْفٍ وَ لْتَكْفُفْ أَقْرَاصُكَ لِيَكُونَ مِنَ اَلنَّارِ خَلاَصُكَ پس از خدا بترس اى پسر حنيف، و به قرص‌هاى نان خودت قناعت كن، تا تو را از آتش دوزخ رهائى بخشد. ═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════ ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
.
.
.
‌.
.
.
.
۱ 💬 از نامه‌هاى امام عليه السلام به عثمان بن حنيف انصارى، فرماندار بصره، است، بعد از آنكه خبر به آن حضرت رسيد كه به ميهمانى جمعى (از مرفهين) اهل بصره دعوت شده و او هم در آن ميهمانى شركت كرده است. 📜 اين نامه از نامه‌هاى بسيار مهم نهج‌البلاغه است كه درس‌هاى فراوانى به همۀ پويندگان راه حق و مخصوصاً زمامداران و مسئولان كشورهاى اسلامى مى‌دهد و شامل چند بخش است: 1. ابتدا امام عليه السلام به مخاطب خود كه عثمان بن حنيف؛ فرماندار بصره است خبر مى‌دهد كه گزارشِ شركت او در ميهمانى يكى از اشراف بصره به او رسيده است. در ضيافتى كه فقط ثروتمندان حضور داشتند و سفره‌اى پرنعمت و رنگارنگ بوده است، حضرت او را به جهت شركت در چنين ضيافتى سرزنش مى‌فرمايد. 2. در بخش دوم به او يادآور مى‌شود كه هر كَس بايد در زندگى، پيشوا و رهبرى داشته باشد. آن‌گاه زندگى خودش را به عنوان پيشوا و رهبر براى او شرح مى‌دهد كه چگونه به دو جامۀ كهنه و دو قرص نان اكتفا كرده و ثروتى نيز براى خود نيندوخته است؛ ولى تأكيد مى‌فرمايد: من انتظار ندارم كه همچون من زندگى كنى. انتظار من اين است كه ساده‌زيستى و و پرهيزكارى را فراموش نكنى. 3. در بخش ديگرى از اين نامه به داستان فدك اشاره مى‌فرمايد و مى‌گويد: تنها چيزى كه از ثروت دنيا در دست ما بود، فدك بود كه آن را هم حسودان و دشمنان اهل‌بيت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله از دست ما گرفتند؛ هر چند من نيازى به فدك و غير فدك ندارم. پايان زندگى همگى ما و سرانجام خانۀ ما گورى تنگ و تاريك است. 4. در بخش ديگرى به اين نكتۀ مهم اشاره مى‌كند كه ساده‌زيستى من از آن‌رو نيست كه امكان برخوردارى از مواهب مادى دنيا را ندارم، بلكه به آن دليل است كه وظيفۀ خطير رهبرى مردم را بر عهده دارم و اين موقعيت ايجاب مى‌كند كه در سختى‌ها و تلخى‌هاى زندگى با ضعيف‌ترين مردم شريك باشم؛ شبانگاه سير نخوابم در حالى كه در گوشه و كنار كشور اسلام گرسنه‌اى سر به بالين بگذارد.