4_5947185573469884974.mp3
8.07M
🎧 #کلیپ_صوتی | زندگی فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛ درس جهاد و مبارزه
✏️ حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای مدظله العالی: #درس زندگی صدّیقهی طاهره، فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن.
✏️ زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند؛ در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاشکند؛ در میدان جهاد و مبارزه -از هر نوع جهاد و مبارزهای- پیشقدم باشد.
🖤 #سرمشق_فاطمی
castbox | shenoto
╭────๛- - - - - ┅╮
│🥀 @Mabaheeth
╰───────────
📣 لباسهای گرم "ایران همدل" به "کودکان غزه" رسید!
🌷در مرحله سوم کمکهای ایران همدل برای مردم مقاوم غزه، صورت گرفت
❤️ پویش ملی #ایران_همدل همزمان با برگزاری نماز جمعه نصر حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ۱۳ مهرماه، در لبیک به ندای رهبر معظم انقلاب مبنی بر کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان آغاز به کار کردو در طول حدود ۶۰ روز از فعالیت این پویش، همچنان با استقبال بینظیر میلیونها نفر از مردم ایران مواجه است.
▪️در ادامه ارائه گزارشهای متنوع از کمکهای مردم شریف ایران در قالب پویش ایران همدل، بخشی از کمکهای مردم ایران به دست مردم مظلوم #غزه رسید و توزیع آن آغاز شده است. محاصره شدید غزه توسط رژیم صهیونیستی و بستن همه راههای کمکرسانی به مردم، از سختیهای کمکرسانی در غزه است.
▪️این مرحله از کمکهای مردم ایران در قالب "پویش ایران همدل" برای مردم مظلوم و مقاوم غزه، شامل مواد غذایی، دارو، لوازم بهداشتی، چادرهای اسکان و لباس گرم است که در شرایط دشوار کنونی و محاصره شدید غزه، به سختی ارسال شده است.
▪️پویش ایران همدل همچنان ادامه دارد و مردم ایران میتوانند با مشارکت در این پویش از طریق سایت khamenei.ir یا کد دستوری #14*، به مردم مظلوم فلسطین و لبنان کمک کنند.
🖤 #دایما_حدکن | #همیشه_کنارتونیم
💻 irane-hamdel.khamenei.ir
📢 #تسبیحات | گران شد دست من؛ اما نمیافتد ز دامانت
📝 غزلی از سیدشهابالدین موسوی در رثای حضرت فاطمهی زهرا(سلام الله علیها) در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۵
❤️ زبان بسملیهایم نکرد ای تیغ عریانت
بمان در غربتت ای محسن اشکم به دامانت
بمان در بغضت ای توفان، گلودر خون و خون در چشم
مگر در این غریبستان رسد دردم به درمانت
چرا در خود نشستی برق خشم ذوالفقارت کو
برآ ای خیبر گمگشته، در خویش است میدانت
تو قرآن مینویسی، سورهای از چشم من بردار
مگر آن کَس که پشت در ورق شد نیست قرآنت
بیا ای «لَو کُشِفسامان» برایت پردهای دارم
ببینم تا که با این غم چه خواهد کرد ایمانت
علی جان آسمان چهرهام ابریست باور کن
وگر باران نمیگیرد، که میترسم ز توفانت
از آن دستی که آتش بود و در عشقت کبودم کرد
گران شد دست من اما نمیافتد ز دامانت
برای شانههایت در نمک خواباندهام زخمی
که حتی پردههای شب نیارد کرد پنهانت
در انفاس چراغی سوز و اسما را تلاوت کن
نقاب از بازویم بگشا ببین شام غریبانت