eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.9هزار عکس
34هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه راه به دست آوردن رأى صحيح را در مسائل مختلف نشان داده است، مى‌فرمايد: «كسى كه از آراء مختلف استقبال كند (و نظرات متفاوت را بررسى نمايد) موارد خطا را خواهد شناخت»؛ (مَنِ‌ اسْتَقْبَلَ‌ وُجُوهَ‌ الْآرَاءِ‌ عَرَفَ‌ مَوَاقِعَ‌ الْخَطَأ) 💭 بعضى از مسائل بديهى است و به همين دليل مورد اختلاف نيست؛ اما بسيارى از مسائل نظرى پيچيده و آراء مختلفى در آن اظهار شده است. در اين گونه مسائل هرگز نبايد انسان به تنهايى تصميم‌گيرى كند بلكه عقل مى‌گويد: بايد آراى ديگران را به ضميمۀ استدلالات آنها بررسى كند تا بتواند آنچه را به حقيقت نزديك‌تر است انتخاب نمايد. همان چيزى كه قرآن مجيد به آن دستور داده مى‌فرمايد: «فَبَشِّرْ عِبٰادِ * اَلَّذِينَ‌ يَسْتَمِعُونَ‌ اَلْقَوْلَ‌ فَيَتَّبِعُونَ‌ أَحْسَنَهُ‌ أُولٰئِكَ‌ اَلَّذِينَ‌ هَدٰاهُمُ‌ اَللّٰهُ‌ وَ أُولٰئِكَ‌ هُمْ‌ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ‌» ؛ پس بندگان مرا بشارت ده، همان كسانى كه سخنان را مى‌شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى‌كنند، آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنها خردمندانند». بر اين اساس حكما و متكلمان و فقهاى ما همواره در مسائل نظرى نخست به نقل اقوال مى‌پردازند و در كنار هر قول دليل طرفداران آن را ذكر مى‌كنند، سپس از بررسى مجموع آنها ضعف‌ها و قوت‌ها ظاهر مى‌شود و آن قول را كه از همه برتر مى‌بينند انتخاب مى‌كنند. حتى گاه اقوال كسانى كه اختلاف مذهبى با آنها دارند نيز در برابر خود قرار داده و دليلشان را بررسى مى‌كنند. اين همان روشى است كه در بسيارى از علوم از جمله علم فقه از قديم ميان جمعى از دانشمندان متداول بوده و امروز نام «فقه مقارن» بر آن مى‌نهند و مثلاً پيروان مكتب اهل بيت (علیهم‌السلام) آراء مذاهب چهارگانۀ اهل سنت و دلائل آنها را نيز بررسى مى‌كنند و از مقارنۀ آنها با آنچه از مكتب اهل بيت(علیهم‌السلام) آموخته‌اند به نقاط قوت و ضعف آراء مختلف آشنا مى‌شوند. 💡 البته يكى از طرق آشنايى با آراى ديگران به مشورت نشستن است ولى كلام امام عليه السلام در اينجا منحصراً ناظر به مشورت نيست، بلكه هر گونه بررسى آراى ديگران را شامل مى‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
109 - سرگذشتی عجیب و فرج بعد از سختی و نیز آقای برقعی مزبور می نویسند : شخصی است به نام ( مشهدی محمد جهانگیر ) به شغل فرش فروشی و گلیم فروشی به عنوان دوره گرد اشتغال دارد و اکثرا به کاشان می رود و سالهاست او را می شناسم، ولی اتفاق نیفتاده بود که با هم همسفر شویم و در جلسه ای بنشینیم ولی کاملاً او را می شناسم. مرد راستگویی است و به صحت عمل معروف است با اینکه خیلی کم سرمایه است و چند روز قبل هم به منزل او رفتم زندگیش خیلی متوسط است، ولی بیش از صدهزار تومان جنس اگر بخواهد اکثر تجار به او خواهند داد ولی خودش به اندازه قدرت مالی جنس می برد. در هر حال چندی قبل در سفری که به کاشان می رفتم پهلوی ایشان نشستم، در ضمن مطالب و بحث در معجزات ائمه اطهار سلام اللّه علیهم اجمعین گفت آقای برقعی! باید دل بشکند تا انسان حاجت بگیرد؛ پس شرح حال خود را به طور اجمال بیان کرد و گفت وقت دیگری مفصل تمام شرح زندگی خود را بیان می کنم که کتابی خواهد شد، ولی به طور اجمال، وضع من خیلی خوب بود و شاید روزی صد تومان یا بیشتر از فرش فروشی و دوره گردی استفاده داشتم ، ولی انسان وقتی ثروتمند شد می کند ، گاهی آلوده به گناه می شدم تا اینکه ستاره اقبال شروع به افول کرد، سرمایه ام را از دست دادم و مقدار زیادی متجاوز از صد هزار تومان بدهکار شدم و در مقابل، حتی یک تومان نداشتم . چند ماه از منزل بیرون نمی آمدم، شبها گاهی که خسته می شدم با لباس مبدل بیرون می آمدم و خیلی با احتیاط در کوچه می رفتم. یک شب یکی از طلبکارها که از بیرون آمدن من از منزل خبر داشت پاسبانی را آورده بود در تاریکی نگهداشته بود. وقتی که آمدم بروم مرا دستگیر کردند. در شهربانی گفتم مرا زندان ببرید با یکشبه پول شما وصول نمی شود، من ده شاهی ندارم ولی قول می دهم که اگر خدای عزوجل تمکنی داد دِین خود را ادا کنم، مرا رها کردند. یکی دیگر از طلبکارها ( اسم او را بُرد ) آمده بود درب منزل، خانواده ام با بچه کوچک دوساله رفته بود پشت در، چنان با لگد به در زده بود که به شکم خانواده و بچه رسیده بود، بچه پس از چند ساعت مرد و خانواده ام مریض شد و حتی الان هم مریض است با اینکه متجاوز از بیست سال از این ماجرا می گذرد. هرچه در منزل داشتیم خانواده ام برد و فروخت حتی گاهی برای تهیه نان، استکان و نعلبکی را می فروختیم و نانی می خریدم و می خوردیم تا اینکه تصمیم گرفتم از ایران خارج شوم و به عتبات بروم شاید کاری تهیه کنم و از شرّ طلبکارها محفوظ باشم و ضمناً توسلی به ائمه اطهار (علیهم‌السلام) پیدا کنم. از راه خرمشهر از مرز خارج شدم، فقط یک خُرجین کوچک که اثاثیه مختصری در آن بود و حتی خوراکی نداشتم همراهم بود. وقتی به خاک عراق رسیدم تنها راه را بلد نبودم، در میان نخلسـ🌴ـتان ندانسته به راه افتادم نمی دانستم کجا می روم، این راه به کجا منتهی می شود نه کسی بود راه را از او بپرسم و نه غذا داشتم بخورم، از گرسنگی و خستگیِ راه، بی طاقت شدم حتی خرماهایی که از درخت روی زمین ریخته بود نمی خوردم خیال می کردم حرام است. خلاصه شب شد هوا تاریـ🌌ک شد، در میان نخلستان تنها و تاریک ، نشستم. خرجین خود را روی زمین گذاشتم. بی اختیار گریه ام گرفت، بلند بلند گریه می کردم. ناگهان دیدم آقایی که خیلی نورانی بودند رسیدند، یک چفیه بدون عقال ( مراد همان دستمالی است که عربها روی سر می بندند ولی عقال نداشت ) روی سرشان بود با زبان فارسی فرمودند چرا ناراحتی ؟ غصه نخور الان تو را می رسانم . گفتم آقا راه را بلد نیستم، فرمود من تو را راهنمایی می کنم، خرجین خود را بردار همراه من بیا. چند قدمی رفتم شاید ده قدم نبود، دیدم جاده شوسه اتومبیل رو است ، فرمودند همینجا بایست الان یک ماشین می آید و تو را می برد. تا چراغ ماشین از دور پیدا شد آن آقا رفتند، وقتی ماشین به من رسید ، خودش توقف کرده مرا سوار کردند به یک جایی رسیدیم ، مرا سوار ماشین دیگر کرد و کرایه هم از من مطالبه ننمود و تا پست به پست مرا تحویل می دادند و نمی گفتند کرایه بده، گویا سابقه داشتند از کار .
ولی در کربلا هم کاری پیدا نکردم، وضعم بد بود ، آمدم در حرم مطهر علیه السّلام گفتم آقا آمده ام کار مرا درست کنید. خیلی گریه کردم. از حرم مطهر بیرون آمدم ( بود ) همان آقایی که در میان نخلستان دیده بودم دیدم ، سلام کردم جواب دادند و ده دینار به من مرحمت کردند ، فرمودند این ده دینار را بگیر . گفتم آقا کم است ، فرمود کم نیست اگر کم بود باز به شما می دهم ، گفتم آقا آدرس شما کجاست ؟ فرمود ما همین جاها هستیم. مشهدی محمد می گفت پول عجیب بود ، بوی عطری می داد ، عجیب هرچه می خریدم چند برابر استفاده می کرد ، مقدار زیادی استفاده کردم و هروقت چند هزار تومان پیدا می کردم می آمدم ایران بین طلبکارها تقسیم می کردم و برمی گشتم و تمام این درآمدها از همان ده دینار بود . یک سال دیگر در روز بیست و هشتم صفر همان آقا را در حرم مطهر صلوات اللّه علیه دیدم. گفتم: آقا یک مقدار دیگر هم به من کمک کنید ، پنج دینار دیگر هم مرحمت کردند ولی دیگر آن آقا را ندیدم . یک روز در نجف می رفتم یکی از کسبه بازار مرا صدا زد، جلو رفتم گفت آیا می آیی در حجره من ؟ گفتم آری . گفت ضامن داری ، گفتم دو نفر ، گفت کیست ؟ گفتم یکی خدای عزّوجلّ و دیگری امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه، قبول کرد. می گفت گاهی هزار دینار در اختیار من می گذاشت و می رفتم بغداد جنس می خریدم و برمی گشتم و در سود تجارت شریک بودم ، تمام قرضهای خود را دادم ولی چون خانواده ام در قم بودند ناچار شدم به قم بیایم، در حرم مطهر سیدالشهداء فقط دعا کردم قرضهایم ادا شود و به قدر کفاف داشته باشم و زیادتر از آن نخواستم چون آثار بد ثروت را دیدم. مشهدی محمد مذکور در منزلش ای دارد، می توان را از مجلس او فهمید و اینجانب شخصاً در مجلس مزبور شرکت کردم، می گفت من علیهاالسّلام را حاضر می بینم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۱۷ )✿❀❃•──• 📖 ثُمَّ حُقُوقُ الرَّعِ
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۱۸ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْعِلْمِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ جَعَلَكَ لَهُمْ قَيِّماً فِيمَا آتَاكَ مِنَ الْعِلْمِ وَ وَلَّاكَ مِنْ خِزَانَةِ الْحِكْمَةِ فَإِنْ أَحْسَنْتَ فِيمَا وَلَّاكَ اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ وَ قُمْتَ بِهِ لَهُمْ مَقَامَ الْخَازِنِ الشَّفِيقِ النَّاصِحِ لِمَوْلَاهُ فِي عَبِيدِهِ الصَّابِرِ الْمُحْتَسِبِ الَّذِي إِذَا رَأَى ذَا حَاجَةٍ أَخْرَجَ لَهُ مِنَ الْأَمْوَالِ الَّتِي فِي يَدَيْهِ رَاشِداً وَ كُنْتَ لِذَلِكَ آمِلًا مُعْتَقِداً وَ إِلَّا كُنْتَ لَهُ خَائِناً وَ لِخَلْقِهِ ظَالِماً وَ لِسَلَبِهِ وَ غَيْرِهِ مُتَعَرِّضاً ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و اما حق زير دست علمى و شاگردت اينست كه بدانى خدا بوسيله علمى كه بتو داده و خزانه حكمتى كه بتو سپرده تو را سرپرست شاگردانت ساخته و اگر در اين سرپرستى كه خدايت داده خوب كار كنى و بجاى يك خزانه دار مهربان و خيرخواه مولا باشى نسبت ببنده ‏هايش كه صابر و خدا خواه است، وقتى نيازمندى بيند از اموالى كه بدست او است باو بدهد، سرپرست درستى باشى و خادم با ايمانى هستى و گر نه بخدا خائن و بخلقش ظالمى و متعرض سلب او (اين را از تو) و عزتش شده‌اى.
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرز عراق تا اطلاع بعدی بسته شد. ▪️گذرنامه موقت اربعین صادر نمی‌شود رئیس ستاد مرکزی اربعین: 🔹 همه مرزهای منتهی به معابر خروجی زائران به عراق به دلیل نگرانی از و سلامت زائران تا اطلاع بعدی بسته شد. 🔹 اساس نگرانی، نبود آمادگی طرف عراقی در سرعت عمل پذیرش زائران، سرعت عمل در نقل و انتقالات و ناکافی بودن امکانات در آن سوی مرز، کثرت و هوای گرم☀️ است. 🔹به همه پایانه‌های مسافربری کشور ابلاغ شده است سفرها به سمت مرز لغو شود. عزیزانی هم که در مسیر هستند تلاش کنند برنامه خود را تغییر دهند. 🔹 صدور گذرهای موقت اربعین هم متوقف شد. این تصمیم برای حفظ سلامت زائران اتخاذ شده است. @naslechaharome
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
🎥 ملکه کودتاها 🔹 روایتی از نقش ملکه انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد @naslechaharome
📸 گوشه‌ای از جنایت‌هایی که در دوره‌ الیزابت دوم اتفاق افتاد. نقش این پیرزن خبیث در تحمیل انواع و اقسام مصائب بر ملت عزیز ایران، هرگز از خاطره تاریخ حذف نمی‌شود. تنها یکی از سیئات این زن خون‌ریز بود. وجود او و احاطه قدرت مطلقه سلطنتی بر چندین کشور جهان، مایه ننگ ابدی همه غرب‌اندیشان کاسه‌لیس ایرانی است که بر نظام مترقی با این سطح بی‌نظیر از مشارکت مردمی، خرده می‌گیرند اما کلمه‌ای در مورد استبداد مطلقه ملکه انگلیس نمی‌گویند! @rozaneebefarda
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞️ چند سؤال صریح و بی پرده در مورد نقش رهبری در اصلاح مفاسد نظام... 🔻 چرا رهبری مانع فسادها نمیشود؟ 🔻 آیا رهبری مسئول فساد نهادهای زیر نظر خود نیست؟ 🔻 مگر نمی‌تواند با یک دستور جلوی این فسادها را بگیرد؟ پس امید ما به کی باشه؟ 🔻چرا رهبری هر خائنی را که مردم رای می دهند با اینکه میداند مملکت را به فنا می‌دهد، تنفیذ می‌کند؟ 👈 با دقت گوش کنید... @rahimpoor_azghadi
روشنا ۱۷ شهریور ماه ۱۴۰۱.mp3
12.75M
🔉 ◾️ علیه السلام، فدیه برای رشد انسان (ترساندن ترس و تحقیر مرگ) زیارت ، موکب امام خامنه ای مدظله العالی، کربلا ۱۳۹۸ 📅 پخش: ۱۴۰۱/۰۶/۱۷ @rahimpoor_azghadi