🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
📢 طنین ولایت (خاطرات خانوادهی شهدا جواهر قیمتی در دسترس ماست)
☀️ حضرت امام خامنهای در دیدار اعضای کنگره شهدای استان مرکزی:
🌷《خاطرات پدران و مادران شهدا و همسران شهدای جنگ تحمیلی، دفاع مقدّس، چیزهایی است که مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه خیلی از آنها از دسترس ما رفته؛ بسیاری از پدران شهدا، مادران شهدا از دنیا رفتهاند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شدهاند، در حالی که هر شهیدی، یک مجموعهی درس است برای هر کسی که در حال آن شهید تدبّر کند؛ هر کدام از این شهدا که انسان حالاتشان را میخواند، در خلال حالات زندگی آنها و در خلال وضع آنها در دوران دفاع مقدّس و در عرصهی جنگ، چیزهایی را مشاهده میکند که همهی آنها درس است.》 ۹۸/۷/۸
#امام_خامنه_ای
#شهدا
#معبر_۱۷
#صلوات
#کنگره_شهدای_استان_مرکزی
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌻اللهُـمَّ احفظ نائب المهدی(عج) امامنا الخامنهای🌻
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام استان مرکزی صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌹 زندگی به سبک شهدا
🌷 شهیده "زهرا استادیان خانی" (●ولادت: ۱۳۳۲، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۷، در حمله موشکی به قم)
📖 یک روز قرآن میخواندم به سورهای رسیدم که وقتی یک آیه از آن را میخواندم آیهی بعدی را انگار حفظ بودم
و به راحتی تلفظ میکردم.
به مادرم گفتم:
مثل اینکه این آیهها را من از قبل حفظ بودم
چقدر برایم راحت است.
ایشان گفت:
«مادر جان موقعی که شما را حامله بودم این سوره را بسیار میخواندم.»
■¤●☆♢■♢☆●¤■
🌷 به شهدا علاقهی بسیاری داشت.
در مراسم تشییع شهدا شرکت میکرد
و ما را با خودش میبرد،
میگفت:
«در این مراسم شرکت کنیم تا ما را شفاعت کنند.»
یادم هست یکروز که با خاله و مادرم به گلزار رفته بودیم
به قبر شهدا نگاهی کرد
و گفت:
«از اینجا بوی بهشت میآید.
اگر من مُردم مرا در قبر شهیدان دفن کنید.
اگر نگذاشتند زیر پای آنها مرا به خاک بسپارید.»
☆●♢■☆■♢●☆
🍲 منزل ما روبروی مدرسه ابتدایی بود.
مادرم هیچ گاه صبح زود و یا ظهر برای ما غذا نمیپخت.
میگفت:
«صبح و ظهر این بچهها از مقابل منزل ما میگذرند. ممکن است بوی غذا را استشمام کنند و دلشان بخواهد.»
همیشه مراعات حال دیگران را میکرد و از کنار هیچ موضوعی بیتفاوت نمیگذشت.
🎤 راوی: دختر شهیده
#معبر_۱۷
#صلوات
#شهیده
#دفاع_مقدس
#موشکباران
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌷نثار روح مطهر شهیده "زهرا استادیان خانی" صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌹 خاکریز خاطرات (خدا همراه منه)
📝《مهرماه برای من یاد آور خاطرهای بسیار عبرت انگیز در #شلمچه و در نزدیکی "کانالهای پرورش ماهی" معروف به کانال زوجی عراق است...》
✅ خط پدافندی غیر مستقیم و کج و معوجی بود؛
نقطهای هم معروف به #کمین داشتیم
که از همه جای خط
به #دشمن نزدیکتر بود،
نیمه شبی برای سرکشی به نگهبان
و عرض خسته نباشید و روحیه دادن به او در تاریکی مطلق وارد سنگر شدم.
❓ پس از سلام و احوالپرسی پرسیدم:
غیر از تو کسی هم اینجاست ؟
🌷 گفت:
«بله»
⁉️ گفتم:
«کجاست چرا او را نمیبینم؟»
♦️گفت:
«#خدا_همراه_منه»
خیلی خجل شدم و از سوالم پشیمان!
💥 دقایقی ماندم و برگشتم؛
هنوز به #سنگر #فرماندهی نرسیده بودم
که صدای انفجار شدیدی آمد.
🌷 به اتفاق بعضی #رزمندگان همراهم دوان دوان خود را به کمین رساندیم؛
سر و صورت مبارک #شهید_سید_احمد_موسوی متلاشی شده بود...
گویا گروه گشتی رزمی دشمن،
نارنجکی پرتاب کرده بودند
که جلوی صورت شهید منفجر شده بود ...
❤️ در #قم وقتی برای دیدار پدر و مادرش رفته بودیم؛
پدر شهید برگه کارنامهی قبولی پسرش
در #دانشگاه را نشانمان داد...
🎤 #راوی: #حاج_صادق_ذوالقدر
#معبر_۱۷
#صلوات
#شهید
#دفاع_مقدس
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌷نثار روح مطهر شهید "سید احمد موسوی" صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌹 خاکریز خاطرات (انتَ مجنُون)
🌷 حسین ۲۷ سال داشت
و جمعاً ۲۵ بار کربلا رفت.
✅ اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت.
♦️ در مناسبتهای مختلف
بهصورت مستقل جدای از سازمان حج و زیارت
به کربلا میرفت.
🚘 اغلب با ماشین دوستهایش میرفت.
💍 وقتی هم خانمش را عقد کرد،
او را به کربلا برد.
❤️ عاشق کربلا بود.
حتی اگر چند روز مرخصی داشت،
آن چند روز را به کربلا میرفت.
🌷 یک بار، یک کربلای سه روزه رفت. میخواست شب جمعه را کربلا باشد.
📖 وقتی عراقیها گذرنامهاش را دیده بودند، به او گفته بودند:
«أنتَ مجنون»!
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
#کربلا
#صلوات
#معبر_۱۷
#شهید_مدافع_حرم_حسین_هریری
#مجنون
🌷نثار روح مطهر شهید مدافع حرم "حسین هریری" صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🌹 یادی از شهید سید جلال رئیس کرمی (●ولادت : ۱۳۴۰، قم ☆ ○ شهادت : ۱۳۶۰ ☆ ■ مزار : گلزار شهدای شیخان قم)
🌷 شهید رئیس کرمی بسیار شجاع بود.
💥 در خط شیر، منطقهی دارخوین،
یک شب عراق آتشی بسیار سنگینی ریخت.
✅ حجم آتش به حدی بود
که کمتر کسی دل و جرأت داشت از سنگر خارج شود.
♦️ شهید رئیس کرمی از سنگر خارج شد
و رفت سراغ بچهها.
حال همه را میپرسید
و به بچهها روحیه و دلداری میداد.
🍐 به قدری به آتش دشمن بی توجه بود
که نشست و مشغول خوردن کمپوت شد.
⁉️ بچهها با تعجب میگفتند:
«با این آتش سنگین چه جور کمپوت از گلویت پایین میرود!؟»
🌷 او فقط میخندید و میخورد.
🎤 #راوی: #حاج_اصغر_یزدی_زاده
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
#معبر_۱۷
#صلوات
#شهید_سید_جلال_رئیس_کرمی
#دفاع_مقدس
#دارخوین
🌷نثار روح مطهر شهید "سید جلال رئیس کرمی" صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
موکب به موکب
میرسیم از راه
لک لبیک یا اباعبدالله ...
دیروز شهدا
در شوق زیارت کربلا بودند ...
و امروز ما
در انتظار نیابت از شهدا ...
🏴 هر زائر اربعین نایب یک شهید
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
#کربلا
#اربعین
#صلوات
#شهدا
#نایب_الزیارة
#معبر_۱۷
🌹السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَباعَبْدِاللَّهِ الحسین🌹
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
رفتیم که شمع ظلمت شب باشیم
آغـوش گشودیم که در تب باشیم
گفتید "مدافع حـرم"، امـّـا ما
رفتیم که در حصار زینب باشيم
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
#معبر_۱۷
#صلوات
#شهدای_مدافع_حرم
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
🌷نثار ارواح مطهر شهدای عزیز مدافع حرم صلوات🌷
@mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
🔊 دنیای ما بیشتر از این که دنیای تصاویر باشد دنیای صداهاست.
📢 اذان که میگفت
فکر میکردند
صبح عاشوراست
و همه دارند خودشان را برای شهادت آماده میکنند.
🏴 نوحه که میخواند،
دلت میخواست بال دربیاوری برای پرواز.
🌷 حرف که میزد،
عاشقانهترین لحظات زمین را در کلامش پیدا میکردی.
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼
بخوان ای روضهخوان که روضههایت عالمی دارد
بخوان که چشم جبهه با تو اشک نمنمی دارد
#معبر_۱۷
#صلوات
#شهید_حسین_مالکی_نژاد
#دفاع_مقدس
#مداح
🌷نثار روح مطهر شهید "حسین مالکینژاد" صلوات🌷
@mabar17