🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🔷 فردوسی باید دوباره زنده شود و #کاوه را بسراید. کاوه ای که آهنگر نیست اما از آهن محکم تر است؛ مردی
🔰شبی🌒 از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف📝 رفتم برای #شام صدایش کنم، گفت: گیر کردهام در حل ۲ تا مسئله #ریاضی. معلم، توپ چهلتکه⚽️ جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را #حل_نکنم شام بیشام⛔️
🔰بیخیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت🕰 بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز #مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد✘ گرم کاری میشد، چنان دل میداد که تا تکانش نمیدادی، #ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد❌ نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: #شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد.
🔰حاجی نرفته برگشت😕 و دیدم با یک #پتو دارد میرود اتاق محمود! صبح برای نماز📿 از خواب بلندش کردم؛ شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم #مسئلهها را حل کردی یا نه⁉️ خندید و گفت: حل کردم آنهم چهجور😍👌برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به #جواب رسیدم!
🔰محمود عاشق #فوتبال بود. توپ چهلتکه⚽️ هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: پس جایزهات🎁 کو؟ از جواب طفره رفت! (تا اینجا را حالا شما داشته باشید)
🔰۴۰ روز از #شهادت محمود گذشته بود که زنگ🔔 خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. مردی پشت در بود؛ من #دبیر_ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم🏘 تا خانه شما را پیدا کنم.حاجی دعوتش کرد بیاید تو. نه آورد؛ «قصد #مزاحمت ندارم!»
🔰و بعد ادامه داد؛ «من سه سال🗓 دبیر ریاضی #محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل میکرد✅ اما صبح☀️زودتر میآمد کلاس، #حل مسئله را هر بار به یکی از دانشآموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد میداد و جایزه🎁 هم اغلب به همان #دانشآموز میرسید، چون محمود از چند راه به جواب میرسید.
🔰من به طریقی سال #سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود😟 چرا محمود که همیشه #ریاضی را ۲۰ میگیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمیشود⁉️ کشیدمش کنار👥 «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را #تو حل کردهای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد! چرا؟
🔰جواب داد:همین فلانی، اولا یک #مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. اینکار بدی است آقا معلم❓ ثانیا جایزه کتانی👞 بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این #دوستمان که کتانیاش از چند جا پاره شده؟ من آنجا فهمیدم چه روح بلندی😇 دارداین محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تااز #کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمیآیم❌
راوی: مادر شهید
#شهید_محمود_کاوه
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💌#وقت_سلام ✋
شدم دخیل نگاهت بیا عنایت کن
منم مریض تو آقا مرا طبابت کن
دعای من به ضریح شما گره خورده
توسلی به شما کردهام،اجابت کن
حدود چند سالی رضا رضا کردم
تویی که تیرِ خلاصی!به من اصابت کن
دلم دوباره هوای زیارتت کرده
بیا مرا بطلب،غرق در سعادت کن
ابالرئوفِ خراسان،کریمِ ایرانی
بیا به جان جوادت کمی کرامت کن
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
التماس دعا...
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥 ورُود بِه معبر شُّہَدٰاء
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
308_Page.MP3
1.01M
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_308قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada
📌خاطره ی فرزند شهید مصطفی رشیدپور از شهید حمید قنادپور :
🔰به یاد دارم همان شبی که بابا از سوریه برگشت من برای اولین حاج حمید را ملاقات کردم.
بابا از شدت انفجار پرده ی گوشش پاره شده بود و پای ایشان هم در اثر اصابت گلوله آسیب دیده بود.
بنابراین به پانسمان مداوم احتیاج داشت.
حاج حمید از آنجا که در امور پزشکی تخصص زیادی داشت و با اینکه محل زندگی ایشان در کرج
قرار داشت تا حدود دوهفته در اهواز ماندگار شد و مسئولیت پانسمان بابا رو به عهده گرفت.
یادش گرامی با #صلوات
التماس شفاعت…
🌹شهید مدافع حرم #حمید_قنادپور
🌹تاریخ شهادت 1396/3/28
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌺🍃
#شهادت 🕊
آغازِ خوشبختے است
خوشبَختے ای ڪه پایٰان نَدارَد
#شهید_ڪه_بشوے
خوشبخت اَبَدی میشَوی...
🌺اللهم ارزقنا توفیق شهادت فیسبیلک
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺