پنج شنبہ ...
بغضِ غريبِ هفتہ استـ
و من
فاتحہ ے
جــا مــاندن از تورا
مے خوانم ...
#پنجشنبہ_هاے_دلتنگی 💔
باز آیینه و آب و سینے و چاے و نبات
باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
#خاطرات_شهدا🌷
💠خواب مادر بزرگوار
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد در مورد #شهید_محسن_حججی
🔰شبی که شهید محسن #حججی به خاک سپرده شد. خواب دیدم که در فاصله کمی رسیدم #نجف_آباد اصفهان. مزار شهید محسن 🌷 باران شدیدی می بارید
🔰همه جمعیت رفتن و فقط پدر و مادر شهید محسن باقی موندن. #مادر_شهید بهم میگفت: حاج خانم من شمارو میشناسم، صبر کن الان میگم شما کی هستی
🔰دیدم شهیدمحسن اومد، #لباس_احرام پوشیده بود. به مادرش گفت: ایشون رو میشناسم #مادرشهیدیوسف هستن از گیلان
🔰و به مادرش اشاره می کرد که بیشتر مادر شهید یوسف🌷 رو عزت و احترام کن.
و همدیگر رو در آغوش گرفتیم💞 و گریه کردیم
♨️واقعا #شهیدان را شهیدان می شناسند 🌺
#مادرشهید_یوسف_فدایی_نژاد
#شهید_محسن_حججی
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
💕🕊💕
💌 #وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#صفحه_386
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
386_Page.MP3
820.9K
☘️🌺☘️
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_386_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
نقش سَــربند سـرش #ثــارالله ست
یعنی که ســرش نـذر ابــاعبــدالله
ست
📎همه جا #کرببلا ...
و همه جا نینوا ...
#محرم
#صبحتون_حسینی
🏴
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_چهل_و_ششم هیچ سر و صدایـے از سمت م
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_چهل_و_هفتم
🏴محرم 🏴
«استاد محمد شاهی»
شبِاولِمحرمـ ڪه مےرسید؛همہیِمسجدِ امینالدولہ سیاهـ پوش مےشد🏴
همہیمسجد عزادار مےشد.این سنٺ حسنہاز گذشٺهمیانِما ایرانےها بود.حتےدر روایاٺےهسٺڪهامامـ♥️رضا (علیه السلام)در اولِمحرمـ خانہخود را سیاهـ پوش مےڪردند.
ایشانسفارشمےڪردند:
اگر مےخواهید بر چیزےگریہ ڪنید بر حسین(علیه السلام)گریہ ڪنید.
احمدآقا در این ڪار پیشقدمـ بود.حتے اگر دیگرانمےخواستند اینڪار را انجامـ دهند،خودَشرا بہ آنها مےرساند و با تمامـِ وجود مشغولِسیاهےزدنمےشد•🍃•
یڪسالرا یادَمـ هست ڪه احمدآقا نتوانسٺبرایِاولِمحرم بہمسجد بیایَد
بچہهایِبسیجومسجد مشغولبہڪار شدند و خیلےخوب همہ شبستانـ را سیاهـ پوشڪردند.
ظُهر بود ڪه احمد آقا بہمسجد آمد.جمعبچہهادورهمـ جمعبودَند. احمدآقا بےمقدمہنگاهےبہدر و دیوار ڪرد و جلو آمد،بعد گفٺ:بچہهادسٺِشمادردنڪنه.
امـّا بغضْـ گلویَش را گرفٺهبود.او ادامہداد:شُما افتخارِ بزرگےپیدا ڪردید.بچہ هاآقا امامـ حسین(علیه السلام)خودَشاز شما تشڪر ڪردند.•💔•
برخےاز بچہهابہراحتےاز ڪنارِ این جملہگذشتند،اما مَنڪهحالاتِایشانرامےدانستَمـ خیلےبه این جملہفڪر ڪردم.
احمد آقا توسلبہاهلبیٺ(علیهمُاسلامـ)خصوصا ڪشتےنجاتِآقا اباعبدالله(ع) را بہبهترینوسیلہبرایِتقرببہ پروردگار و محوِ گناهـانمےدانسٺ.برایِهمینبہبندهـ امر مےڪرد ڪه برایِ بچہ ها مداحےڪنم.
هربار ڪه به زیارَت حضرٺ عبدالعظیمـ حسنے(ع)مےرفتیم..؛بہمنمےگفٺ:همینجاروبہرویِحرمـ بنشین و برایِبچہها بخوانْ.••
در دسٺنوشتههایِاحمد آقا بہ این امر مهمـ بسیار سفارشـ شدهـ•✏️•
حتےتوصیہمےڪرد ڪهبرایِازبین رفتنِتاریکےقلب و روح،متوسلبہشهید ڪربلا شوید•💞•
در یڪیازمتنهایِبہجا ماندهـ در دفٺرِ خاطراتِ احمد آقا درمورد امامـ حسین(علیه السلام) آمده:
" در روز اربعین وقٺےبه هیئت رفتمـ در خودم تاریڪےمےدیدمـ.مشاهدهـ ڪردم قفسےدر اطراف من ایجاد شده و زندانےشدهام!
امـا وقٺیسینہزنےوعزادارے آغاز شد مشاهدهـ ڪردم ڪه قفس از بین رفٺ
این همـ از ڪراماتِ مجلسِ سیدالشهداء(ع)اسٺ."
بار ها شنیدهـ بودمـ ڪه مےگفٺ:در مجلسِعزاےسیدالشهدا(ع)نورےوجود دارد ڪه منشأ آن حرمـِ مطهرِ آقاسٺ.
در این مجالِس گویے خود حضرٺ در ڪنار مےایستد و میهمانانِ خود پذیراییمےڪند.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#خاطرات_شهدا
💠 توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
هر وقت مشکلی بزرگ یا حاجتی داشت، متوسل می شد به حضرت زهرا(سلام الله علیها).
می گفت باید زرنگ باشی و بدانی چه چیزی را از چه کسی بخواهی. از ائمه باید توقع داشت نه طلبکار بود. اگر توقع کمک و دستگیری داشته باشی، آن بزرگواران هم حتما به تو عنایت می کنند.
با توجه تمام دو رکعت نماز می خواند و هدیه می کرد به حضرت زهرا(سلام الله علیها). می گفت چیزهای زیادی از این نماز دارم. ازدواج و کار و فرزند را اثر همین نماز می دانست.
شک ندارم شهادت را هم از همین نماز و نظر لطف حضرت زهرا(سلام الله علیها) گرفته است...
🌹 روحانی شهید مدافع حرم محمد پورهنگ
#سالروز_ولادت
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴یا قـ ـ ـ ـاسـ ـ ـ ـ ـم ابن الحسن(ع)
••●✦✧✦✧✦●••
🔰 حضرت قاسم علیه السلام پاهایش به رڪاب اسب نمیرسید...
زره اندازه بدنش نبود
اما ...
تمـــام اینها را بهانہاے میدید
ڪه...
او را از لبیڪ گفتن بہ امام زمانش دور میڪرد
🔰 براے لبیڪ گفتن بہ امام زمانمان...
بہ بہـانـہها... بہــا نـدهیم
مولا براے ظہورش قاسم میخواهد...
و قـاســـم شــــدن را ...
✅ بہ بہا دهند... ✅
❌ نــہ بہـانـہ... ❌
#حسینی_شویم
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@mabareshohada
◾️هر سال #محرم که میشد، با بچههای محل تکیهای برپا میکردیم، تو پارکینگ خونه شهید ولایتی.✨
◾️یک سال به خاطر یه سری از مشکلات نمیخواستیم تکیه رو برپا کنیم. تو جمع رفقا، حسین میگفت هر طور شده باید این سیاهیها نصب بشه، باید این روضهها برقرار باشه.☝️
◾️حسینی که از جون و دل مایه میگذاشت در خونه ارباب و نمیخواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمیکنه اومد در خونه ما؛ گفت من دلم نمیاد که امسال تکیه نباشه☝️، سیاهیها و پرچم رو ازم گرفت و رفت..
◾️اون شب خودش تکیه رو برپا کرده بود؛ تنهای تنها. از قرار معلوم شب رو هم تو تکیه خوابیده بود. صبح روز بعد سراسیمه و البته با خوشحالی زنگ خونمون رو زد.😍
بهش گفتم چی شده حسین جان!؟
◾️گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهیها رو نصب کردم تو همون تکیه خوابم برد😴. تو خواب دیدم #امام_حسین(علیه السلام) اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت👌🌺! چه تکیه قشنگی زدی و دستی به سیاهیها کشید و بهم خسته نباشید گفت.☺️🌸
◾️وقتی حسین این جملات رو میگفت، اشک تو چشمای قشنگش حلقه زده بود😢، میدیدم که چقدر خوشحاله از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده بود.
🔻عکس مربوط به عزاداری عاشورای سال ۹۷ دو روز قبل از #شهادت...🕊💔
#شهید_مدافع_وطن
حسین ولایتیفر 🌱
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
💕🕊💕
💌 #وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حــاجحـســـیـنیـڪـتــا:
بـچــهها...!
مـعـبــرِشــــهـادت...
أشـڪ...
#حاج_حسین_یکتا
#شهدا
#شهادت
#اشک
#شبانه
#شلمچه
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد
#اللهم_ارزقنا_شهادت
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
1_24919798.mp3
5.61M
🎤🎤 حاج محمود کریمی
💠 مست علی اصغرم...
✍ نوحه همراه با دمام
#شب_هفتم_محرم
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#صفحه_387
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
387_Page.MP3
942.1K
☘️🌺☘️
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_387_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
دنیـا
رو به پنجره ایست
که صبــح ها
تــو پشت آن ایستاده ای...
🌷شهید سجاد عفتی🌷
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🌺
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ) #قسمت_چهل_و_هفتم 🏴محرم 🏴 «استاد محمد شا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#کتاب_عارفانه🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_چهل_و_هشتم
《سپاه پاسداران》
خانواده و دوستان شهید
اواخر سال۱۳۶۱بود.
احمد در مدرسه ی مروی مشغول به تحصیل در رشته ی ریاضی بود.
یک روز از مدرسه تماس گرفتند و گفتند:
احمد چند روز است به مدرسه نیامده❓
آن شب، بعد از نماز که به خانه آمد با سوالات متعدد ما مواجه شد:
احمد، چرا مدرسه نمیری❓ احمد این چند روز کجا بودی❓
اوهم خیلی قاطع و با صراحت پاسخ داد:
من دنبال علم هستم، اما مدرسه دیگر نمی تواند نیاز من را برطرف کند.
تاحالا مدرسه برای من خوب بود اما آنجا الان برای من چیزی ندارد!
من چند روز است که در کنار طلبه ها از جلسات و کلاس های حاج آقا حق شناس استفاده میکنم.
به این ترتیب احمد دوران تحصیل رسمی را در دبیرستان رها کرد و به جمع شاگردان مکتب امام صادق(علیه السلام) و طلاب علوم دینی پیوست.
احمد آقا طی دورانی که رشته ریاضی را در دبیرستان می خواند نیز در کنار درس مشغول مطالعه ی کتب حوزوی بود، اما حالا تمام وقت مطالعه خود را به این امر اختصاص داده.
او طلبه رسمی، به این صورت که همه ی کتاب های رسمی حوزه را بخواند📚 نبود بلکه در محضر استاد بزرگوار خودش شاگردی می کرد.
برای همین آیت الله حق شناس و دیگر بزرگان حوزه های علمیه امین الدوله کتاب های مختلفی📚 را به او معرفی می کرد تا بخواند.
او سیر مطالعاتی خاصی داشت. در کنار آن بارها دیده بودم که کتاب های علمی می خواند.
هیچ وقت اورا #بیکار نمی دیدیم.
برای وقت خودش برنامه داشت. مقدار معینی استراحت می کرد.
بعد از آن مطالعه و کارهای مسجد و رسیدگی به کارهای فرهنگی و پذیرش بسیج و...
چندبار در همان سنین شانزده سالگی تصمیم به حضور در جبهه گرفت.
اما به دلیل اینکه یکی از برادرانش #شهید شده بود و...موافقت نشد.
تااینکه سال ۱۳۶۲ تصمیم خود را گرفت.
برای کمک به اهداف انقلاب و اینکه بتواند حداقل کاری انجام داده باشد وارد سپاه پاسداران شد.
احمد آقا بلافاصلہ جذب واحد سیاسی وابسته به دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شد.
به یاد دارم که می گفت:
ما در مجموعه ای قرار داریم که زیر نظر آیت الله محلاتی است و از ایشان برای ما هم
تعریف می کرد. احمد آقا
در دفتر آقای محمدی عراقی مشغول فعالیت شد.
شنیده بودم در واحد سیاسی سپاه مشغول فعالیت است شماره تلفن محل کار ایشان را داشتم.
تماس گرفتم☎️ و شروع کردم سر به سر احمد آقا گذاشتن.
وقتی فهمید من هستم خندید و گفت:
اینجا وقت من در اختیار سپاه است. اگر کاری داشتی شب توی مسجد صحبت می کنیم.
شب هم توی مسجد به سراغ احمد آقا رفتم.
می دانستم نیروهای واحد سیاسی اطلاعات مهمی در اختیار دارند.
گفتم: احمد آقا چندتا از خبرهای دست اول را به من بگو!
نگاهی به من کرد و برای اینکه دل من را نرنجاند چند خبر مهم همان روز که همه ی مردم از اخبار شنیده بودند را بیان کرد!
احمد آقا دو سال در واحد سیاسی سپاه حضور داشت.
دراین مدت
به او اجازه حضور در جبهه را نمی دادند.
تا اینکه توانست موافقت مسئولان را برای حضور در جبهه بگیر و به صورت بسیجی راهی شد.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهید ابراهیم هادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#سیره_شهدا
شب حمله مشخص شد.
حسن شروع کرد به نوحه خواندن.
وقتی گفت ،
شهادت از عسل شیرین تر است
هق هقش ، بلند شد.
نشست روی زمین و زار زد ،
از اول روضه رفته بود سجده ، کف سنگر سه تا پتو انداخته بودند ،
سر که برداشت از اشک ، تا پتوی سوم خیس شده بود.....
#سردارشهیدحسن_باقری
📕 یادگاران ، ج ۴ص۹۵
🏴
@mabareshohada
🍃🏴
▣ روضـــــه امـام #حســـــیݩ علیه السلام ▣
◆✹در ستاد لشکر 8 نجف اشرف، دهه #محرم مراسم داشتندهرسال چند روز مانده به مراسم، دو سه نفر ازمسئولین لشکر را می فرستاد تا با احترام از همسایه ها و همینطور چندتایی از آنها که مسیحی بودند، اجازه برگزاری مراسم #روضه_امام_حسین(علیه السلام)رابگیرند!
❉↫می گفت:
سرو صدای عزاداری بلند است و ترافیک وشلوغی زیاد!
آنها #حق_همسایگی دارند!
باید بارضایت کامل ایشان باشد!
◈موقع توزیع غذا نیز سهم همسایه ها را جدا می کرد و می فرستاد درب منازل آنها!بعدشام غریبان هم باتشکر وحلالیت از همسایه ها مراسم تمام می شد!
#شهید_حاج_احمدکاظمی
#خاطراٺ_شهدا
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄