eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید عبدالصالح زارع 26 فروردین 1364 در خانواده‌ای مذهبی در بَهنَمیر  واقع در شهرستان بابلسر متولد شد. علاقه‌مند به ورزش رزمی تکواندو بود و از 9 سالگی به این ورزش می‌پرداخت. پس از گرفتن دیپلم در رشتۀ کامپیوتر، هم‌زمان با مهاجرت خانواده به شهر مقدس قم، در کنکور سال 82 شرکت کرد و در رشتۀ کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامیِ بابل پذیرفته شد. با مشورت خانواده از دانشگاه انصراف داد و سپاه را برای ادامۀ مسیر زندگی انتخاب کرد. پس از 9 ماه دورۀ آموزش در تبریز وارد دورۀ درجه‌داری سپاه المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بابل شد. در سال 83 دومرتبه در کنکور شرکت کرد و در رشتۀ حقوق (مقطع فوق‌دیپلم) در دانشگاه جامع علمی کاربردی بابل پذیرفته شد. در سال 88 به حج عمره مشرف گردید و پس از اتفاقات ناگواری که در سال 88 در قالب فتنه رخ داد، برای تسلط بر مسائل روز، انگیزۀ بیشتری پیدا کرد و به همین منظور تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی رشتۀ حقوق ادامه داد و در سال 91 ازدواج کرد و زندگی مشترکش را در بابلسر شروع کرد. ثمرۀ این ازدواج پسری به نام محمدحسین است که در فروردین 1394 متولد شد. با آغاز جنگ در سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب ‌علیهاالسلام و یاری جبهۀ مقاومت، داوطلبانه عازم سوریه شد. سرانجام پس از سه ماه حضور مداوم در جبهۀ سوریه، 16 بهمن 1394 در روزهای نزدیک به ایام فاطمیه، در حین درگیری با مزدوران تکفیری در شمال شهر حلب، منطقۀ رتیان در اثر اصابت مستقیم گلوله به ناحیۀ سر به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییعِ باشکوه در گلزار شهدای شهر قم آرام گرفت.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕 شهید زارع💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *براد ر شهید* ⚘
🌺 مدد از شهدا 🌺
#شاهزاده_ای_در_خدمت قسمت شصت و‌ نهم🎬: فضه کمی جلوتر رفت و همانطور که به صحنهٔ روبه رویش چشم دوخته
قسمت هفتاد 🎬: ایام و روزگار به سرعت برق و باد می گذشت ، شهر مدینه در سکوتی عجیب فرو رفته بود و حال پیامبر صلی الله علیه واله ، مانند قبل نبود و رنجور و بیمار بود ، هر روز دسته دسته انصار و مهاجرین به محضر ایشان شرفیاب می شدند تا هم از پیامبر عیادت کنند و هم از سخنان گهربار ایشان که شاید جزء آخرین سخنانی بود که می‌فرمودند ، استفاده نمایند. فضه همچنان در خانهٔ مولا علی علیه السلام خدمت می کرد و از لحظات درس این دانشگاه انسان شناسی استفاده می نمود ، اما این روزها غمی عظیم دلش را چنگ میزد و هر وقت که به همراه بانویش به خانه رسول خدا میرفت و حال ایشان را میدید، دلش سخت تر از قبل می گرفت. کارهای خانه زودتر از قبل انجام شد ، اهل خانه همه در منزل پیامبر بودند. فضه سراسیمه چادر به سر کرد تا خود را به آنجا برساند و پای در کوچه های مدینه گذاشت. شهر در هول و هراسی مبهم دست و پا می زد ، انگار مدینه آبستن حوادثی ست. همگان می دانند که اتفاقی در راه است ،مخلص ترین بندگان خدا ،دل نگرانند از این حادثه و ظاهر بینان و دنیا طلبان ،لحظه ها را می شمارند تا آن زمان موعد فرا رسد. مردم دسته دسته وارد کوچه ی بنی هاشم می شوند و یا الله گویان پا درون خانه ی پیامبر (ص) می گذارند . بستر پیامبر(ص) وسط اتاق پهن است و حضرت محمد(ص) با رخساری که از شدت بیماری زردگونه است ،اطراف را از نظر مبارک می گذراند. همهمه ای در بین جمعیت افتاده بود و هر کدام از عیادت کنندگان حرفی میزد. پیامبر(ص) نگران از آینده ی امتش ،در دل از خدا کمک طلبید ، می خواست سخنی بگوید تا دیگران بدانند او از چه پریشان است ، می خواست آخرین اتمام حجتش را بنماید و دوباره امر خداوند را که قبلا به مردم ابلاغ کرده بود ،گوشزد نماید ، که مبادا فراموش شان شود و حکم خداوند زمین بماند . پیامبر (ص) دستش را به علامت سکوت بالا آورد ، تمام حضار خیره به چهره ی پیامبر ،ساکت شدند. و محمد صلی الله علیه واله با لحنی آرام و بریده بریده ،شروع به سخن گفتن نمود : سلام یاران و پیروان دین خدا ، خوش آمدید، حال که جمع تان جمع است و بیشتر بزرگان را می بینم ، می خواهم سخنی بگویم که اگر بدان عمل کنید ، هرگز گمراه نخواهید شد ، لطفاً کسی کاغذ و قلم بیاورد ، این سخنان آنچنان مهم است که باید نوشته شوند تا بعد از من شاهدی باشند برای اجرای حکم خدا.... فضه اشک چشمش را با گوشه چادر میسترد و با خود می اندیشید براستی این اخرین وصیت پیامبر چیست که اینچنین برایشان مهم است که ناگهان از آن بین.... دارد‌.... 🖊به قلم :ط_حسینی 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
قسمت هفتاد و یک : تا این کلام از دهان مبارک رسول خدا خارج شد ، فضه که دختری تیز و با هوش بود ، سرا پا گوش شد تا بداند این سفارش که شاید جزء آخرین سفارشات ،پیامبر صلی الله علیه واله بود، چیست . او خوب میدانست که براستی پیامبر کلامی نمی گوید مگر خداوند به او فرمان داده باشد، یعنی سخنش همان سخن حق و‌ امر خداوند است و احساسات درونی اش به او نهیب میزد که اینبار هم هر چه هست درباره مولای عرشیان و فرشیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب خواهد بود، پس خوب هوش و گوش کرد تا بداند ، فضه غرق صحنه پیش رویش شد و‌خوب میدید که این سخن از پیامبر(ص) صادر شد و همهمه ای در بین جمعیت درگرفت ، فضه خوب آگاه بود که کمی آنطرف تر ،دو نفر که رفیق همیشگی هم بودند و گوشه ای نشسته بودند ،سر در گوش یکدیگر داشتند ، اولی به دیگری می گفت : یعنی محمد(ص) می خواهد از چه سخن بگوید؟ این چه موضوعی ست که ذهن او را درگیر کرده و میگوید ،مطلبی ست که اگر بدانید و عمل کنید تا ابد گمراه نخواهید شد و آنقدر مهم است که امر می کند تا قلم و کاغذ برای او بیاورند؟ دومی که برق شیطنت در چشمانش می درخشید گفت : این که واضح است ، تعجب میکنم که تا حالا نفهمیدی منظور محمد(ص) چیست!!! او هر وقت که می خواهد سفارشی کند ، بی شک یک طرف سفارشش به پسرعمو و دامادش علی(ع) برمی گردد، کاملا مشهود است که می خواهد واقعه ای را که در حجة الوداع ابلاغ کرد ، دوباره گوشزد کند ، اگر بگذاریم حرف بزند ،تمام رشته هایمان پنبه می شود.... نفر اول در حالیکه جمعیت را می پایید ،سری تکان داد و گفت : به خدا که تو راست می گویی، بدنم مور مور میشود اگر دوباره مجبور شوم به ولایت علی(ع) اقرار کنم و دوباره با او بیعت نمایم ، کاش کاری می کردی که محمد (ص)، نتواند به مقصودش برسد‌. نفر دوم ، چشمکی به او زد و گفت: انگار مرا دست کم گرفته ای ،صبر کن ببین چه می کنم و با زدن این حرف از جا بلند شد و همانطور که اشاره به پیامبر(ص) می کرد ،گفت : آهای مردم ، مگر نمی دانید که پیامبر(ص) حالش مساعد نیست و باید اطراف بیمار را خلوت کرد تا استراحت نماید.... ناگاه همهمه ی جمعیت بیشتر شد و رو به او گفتند : ساکت باش، پیامبر قلم و کاغذ می خواهد ، او اراده کرده چیزی بگوید تا ما هرگز به بیراهه نرویم و گمراه نشویم... آن مرد نیشخندی زد و همانطور که نگاهش را از جمع می گرفت ، خیره در صورت نورانی پیامبر(ص) با صدای خشک و بلند گفت : این مرد بیمار است ، مگر نمیدانید بیماران وقتی ،مریضی بر بدنشان می افتد، دچار هذیان گویی می شوند ، بی شک او در عالمی دیگر است و دارد هذیان می گوید .... بعد از محمد(ص)، قرآن برای ما کافی ست ، مگر کتاب خدا را در بینمان نداریم؟! قرآن هست پس چه نیاز به قلم و دوات.... تا این حرف از دهان آن فرد خارج شد ،ناگهان دارد... 🖊 به قلم :ط_حسینی 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
قسمت هفتاد و دوم🎬: فضه با شنیدن این حرف از جانب کسی که ادعای مسلمانی و ادعای یاری پیامبر را می کرد بر خود لرزید ، او نمی توانست بپذیرد که یاران پیامبر اینقدر بی بصیرت باشند که درک نکنند هیچ حرف پیامبر عبث و بیهوده نیست ، اصلا بیهوده گویی در ذات رسول الله نیست. در همین اثنا بود که ناگهان مردی دیگر که سیمای نیکو کاران را داشت از جا برخاست و رو به آن شخص گفت : چه می گویی مردک؟ آیا خود آگاهی که چه حرفی زدی؟ مگر تو‌مسلمان نیستی؟ مگر تو قرآن نخواندی ؟ تو که می گویی قرآن بعد از شما برای ما کافی ست، مگر خداوند در آیات قرآن بارها و بارها متذکر نشده که کلام رسول الله جز وحی ، چیز دیگری نیست؟ مگر خدا در قرآنش نفرموده که : بیهوده گویی در ذات پیامبر(ص) نیست ؟ مگر نمی دانی حرف از روی هوی و هوس ،از دهان پیامبر(ص) بیرون نمی آید؟ اگر ادعای مسلمانی داری و قرآن را نیز خوانده ای ،پس باید بدانی آنچه که گفتم جز حقیقت محض نیست، چرا با این کلامت به پیامبر(ص) توهین می کنی؟ در این هنگام ، فرد اول که دید رفیقش در بد مخمصه ای گرفتار شده و دانست اگر کاری نکند ،بی شک آنها رسوا خواهند شد و حرف پیامبر (ص) به کرسی مینشیند و می گویید آنچه را که به او حکم شده و می نویسد آن مطلبی را که نقشه های آنان را نقش بر آب می کند ، پس با اشاره به هوادارانی که در جمع داشت ، همهمه ای به پا کرد که دیگر صدا به صدا نمی رسید. صدای محزون رسول الله (ص) در صدای یارانی نادان گم شد ، آنها حرمت پیامبر را نگه نداشتند و جمع صحابه هرکس نظر خودش را میداد و شروع به نزاع با یکدیگر نمودند. پیامبر که از این جمع دنیا طلب دلزده شده بود ، با اشاره ی دستش به علی (ع)، این تنها یار صدیقش، فهماند که جمعیت را از اتاق متفرق کنند. پیامبر از آن جمع ، خصوصا آن شخص روی برگردانید و امر کرد تا آنجا را ترک کنند و رو به صحابه فرمود: از نزد من برخیزید و دور شوید که سزاوار نیست در محضرمن نزاع و کشمکش کنید. به امر پیامبر(ص) ،همه ی حضار آنجا را ترک کردند بدون آنکه بدانند که عقوبت بی توجهی به امر پیامبر(ص) و حکم خداوند ، برایشان چه گران تمام می شود و این دین سراسر نور را به چندین فرقه که همه جز یکی شان ،اهل جهنم هستند ، تقسیم می کند. حال پیامبر(ص) ماند و بهترین یارانش ، پیامبر(ص ) بود و علی (ع) و فاطمه(س) و فرزندانش و فضه که چون جان خویش پیامبر را دوست می داشت.... دارد... 🖊به قلم : ط_حسینی 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
لطفا به نیت شفای یک پدر حمد شفا بخونید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾🍂🥀🍂✾••┈• هرکه صبحش با سلامی بر حسین آغاز شد حق بگوید خوش بحالش بیمه زهرا شد 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْــکَ یـٰااَبـٰاعَـبْـدِٱللّٰـهِ وَعَـلَـۍٱلْـاَرْوٰاحِ ٱݪّـَتـیٖ حَـلَّـتْ بِـفِـنـٰائِـکَ عَـلَـیْـکَ مِـنّـیٖ سَـلٰامُ ٱللّٰـهِ اَبَـدََٱ مـٰابَـقـیٖـتُ وَبَـقـیَٖ ٱلْـلَّـیْـلُ وَٱݪـنَّـهـٰارُ وَلٰاجَـعَـلَـهُ ٱللّٰـهَ آخِـرَٱلْـعَـهْـدِ مِـنّـیٖ لِـزیٖـٰارَتِـکُـمْ ❤️اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـۍٱلْـحُـسَـیْـنِ ❤️وَعَـلـیٰ عَـلـىِّٖ بْـنِ ٱلْـحُـسَـیْـنِ ❤️وَعَـلـیٰ اَوْلٰادِٱلْـحُـسَـیْـنِ ❤️وَعَـلـیٰ اَصْـحـٰابِ ٱلْـحُـسَـیْـنِ 🫧🫧🫧🫧 🧮 ۳مرتبه ✋🏼صَـلَّـۍٱللّٰـهُ عَـلَـیْـکَ یـٰااَبـٰاعَـبْـدِٱللّٰـهِ ٱلْـحُـسَـیْـنِ 🧮 یکبار بگوئیم: 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰااَبـٰاعَـبْـدِٱللّٰـهِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ وَرَحْـمَـةُٱللّٰـهِ وَ بَـرَکـٰاتُـهُۥ❀ ⟦ اگر چنین کنـی برای تـو یک زیارت نوشته می‌شود وهر زیارت معادلِ یک حـجّ و یک عُمره است دعایی که عصر عاشـورا 🟩امام حسین.ع به امام سجاد.ع تعلیم دادند بِـحَـقِ‏ّ یٰـس‏ٖٓ وَٱلْـقُـرْآنِ‏ ٱلْـحَـکـیٖـمِ‏ وَبِـحَـقِ‏ّ طٰـه‏ٰ وَٱلْـقُـرْآنِ ٱلْـعَـظـیٖـمِ یـٰامَـنْ یَـقْـدِرُ عَـلـىٰ حَـوٰائِـجِ ٱݪـسّـٰائِـلـیٖـنَ یـٰامَـنْ یَـعْـلَـمُ مـٰافِـۍٱݪـضَّـمـیٖـرِ یـٰامُـنَـفِّـسُ عَـنِ ٱلْـمَـکْـرُوبـیٖـنَ یـٰامُـفَـرِّجُ عَـنِ ٱلْـمَـغْـمُـومـیٖـنَ یـٰارٰاحِـمَ ٱݪـشَّـیْـخِ ٱلْـکَـبـیٖـرِ یـٰارٰازِقَ ٱݪـطِّـفْـلِ ٱݪــصَّـغـیٖـرِ یـٰامَـنْ لٰایَـحْـتـٰاجُ اِلَـۍٱݪــتَّـفْـسـیٖـرِ صَـلِ‏ّ عَـلـیٰ مُـحَـمَّـدِِ وَآلِ مُـحَـمَّـدِِ
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹والسلام علی العباس اخیک الحسبن (علیه السلام) 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون..... 🌸شهدای عزیز این چله🌸 شهدای عزیز❤️ 1- 🌷شهدای گمنام✅ ۲- 🌷شهید احمد کریمی✅ ۳- 🌷شهیدنعمت الله ولی زاده✅ ۴- 🌷شهیدمحمد رضایی✅ ۵- 🌷شهید هادی ذوالفقاری✅ ۶_ 🌷شهید سعید زندی✅ ۷- 🌷شهید زمان الله ستوبر✅ ۸- 🌷شهیدحسن اکرمی✅ ۹- 🌷شهیدسبز علی خداداد✅ ۱۰- 🌷شهیدمحمدرضاکارور✅ ۱۱- 🌷شهیده صدیقه رودباری✅ ۱۲- 🌷شهیدعلی ندایی✅ ۱۳--🌷شهیدابوالفضل نیکزاد✅ ۱۴--🌷شهیدحسن غفاری✅ ۱۵-🌷شهید احمد ابوالقاسم زاده✅ ۱۶-🌷شهیدعلی چمران✅ ۱۷-🌷شهیدسید عمارموسوی✅ ۱۸-🌷شهیدمحمد طاهری معین✅ ۱۹-🌷شهیدغلامعلی معصوم خانی✅ ۲۰-🌷شهیدعبدالمهدی مغفوری✅ ۲۱-🌷شهیدسلمان امیراحمدی✅ ۲۲-🌷شهیدجهانگیر آقازاده ✅ ۲۳-🌷شهیده زینب کمایی✅ ۲۴-🌷شهیدمحمدحسین محمدخوانی ✅ ۲۵-🌷شهیدیوسف قربانی✅ ۲۶-🌷شهیدمحمد رضا راغبی✅ ۲۷-🌷شهیده شیرین روحانی راد✅ ۲۸🌷-شهیدمحمد کشاورز رضایی ۲۹-🌷شهیدمحمد رضا مستوری ۳۰-🌷شهیدعلی مبتدا ۳۱-🌷شهیدقدرت الله پاکی ۳۲-🌷شهیدولی عابدی ۳۳-🌷شهیدمحمد علی فرزین ۳۴-🌷شهیدعباس دانشگر ۳۵-🌷شهیدمحمد باقر مومنی راد ۳۶-🌷شهیدآوینی ۳۷-🌷شهیدمحسن صداقت ۳۸-🌷شهیدحمید قاسم پور ۳۹-🌷شهیدعلی اکبر جزیء ۴۰-🌷شهیداحمدکاظمی روز اول👈🏼 ۱۰/۲۰ ✅ روز دوم👈🏼 ۱۰/۲۱ ✅ روز سوم👈🏼 ۱۰/۲۲✅ روز چهارم👈🏼 ۱۰/۲۳✅ روز پنجم👈🏼 ۱۰/۲۴✅ روز ششم👈🏼 ۱۰/۲۵ ✅ روز هفتم👈🏼 ۱۰/۲۶✅ روز هشتم👈🏼 ۱۰/۲۷✅ روز نهم👈🏼 ۱۰/۲۸✅ روز دهم👈🏼 ۱۰/۲۹✅ روز یازدهم👈🏼 ۱۰/۳۰✅ روز دوازدهم👈🏼 ۱۱/۱✅ روز سیزدهم👈🏼 ۱۱/۲ ✅ روز چهاردهم👈🏼 ۱۱/۳✅ روز پانزدهم👈🏼 ۱۱/۴✅ روز شانزدهم👈🏼 ۱۱/۵✅ روز هفدهم👈🏼 ۱۱/۶✅ روز هجدهم👈🏼 ۱۱/۷ ✅ روز نوزدهم👈🏼 ۱۱/۸ ✅ روز بیستم👈🏼 ۱۱/۹ ✅ روز بیست ویکم👈🏼 ۱۱/۱۰✅ روز بیست دوم👈🏼 ۱۱/۱۱✅ روز بیست وسوم👈🏼 ۱۱/۱۲✅ روز بیست وچهارم👈🏼 ۱۱/۱۳✅ روز بیست وپنجم👈🏼 ۱۱/۱۴✅ روز بیست وششم👈🏼 ۱۱/۱۵✅ روز بیست وهفتم👈🏼 ۱۱/۱۶✅ روز بیست وهشتم👈🏼 ۱۱/۱۷ روز بیست ونهم👈🏼 ۱۱/۱۸ روز سی ام 👈🏼 ۱۱/۱۹ روز سی ویکم👈🏼 ۱۱/۲۰ روز سی دوم👈🏼 ۱۱/۲۱ روز سی سوم👈🏼 ۱۱/۲۲ روز سی وچهارم👈🏼 ۱۱/۲۳ روز سی وپنجم👈🏼 ۱۱/۲۴ روز سی وششم👈🏼 ۱۱/۲۵ روز سی وهفتم👈🏼 ۱۱/۲۶ روز سی وهشتم👈🏼 ۱۱/۲۷ روز سی ونهم👈🏼 ۱۱/۲۸ روز چهلم👈🏼 ۱۱/۲۹ 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست) ⭕️پیام سنجاق شده در کانال را بخونید 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 @madadazshohada 💫♥️🍃♥️🍃💫