🌷🕊🍃
و تا ابد...
به آنانکہ پلاکشـــان را از گــردن خویش درآوردند...
تـا مانند مــــادرشان گـــمنام و بـے مزار
بمانند مدیونیم …
#شهید_گمنام💔
#_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
💌
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهدلی گمنام💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
* برادر ان شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
قسمت ۳۳ https://eitaa.com/madadazshohada فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت هفتم هروقت مینیبوس جلوی در خ
قسمت ۳۴
فصل پنجم : خداحافظ مادر
قسمت هشتم
https://eitaa.com/madadazshohada
یک روز بعدازظهر مریم با یک جعبه شیرینی به دیدنم آمد و خبر باردار شدنش را به من داد. خوشحال شدم. چراغ خانهاش بالاخره روشن شد و به آرزویش رسید. یک ساعت مرا بغل کرده بود و گریه میکرد. کلی گفتیم و خندیدم. قرار گذاشتیم پسرانمان برادر هم باشند. مریم گفت حتما اسم پسرش را حسین میگذارد که مثل دوقلوها جفت باشند. مریم رفت و من مثل خانهخرابها افتادم گوشهای و زار زدم، که حالا من با این بچهای که قرار بود مریم بزرگ کند چه کنم؟!
شرایط زندگی برایمان خیلی سخت بود. با رجب تصمیم گرفتیم تا قبل از اینکه بچهی در شکمم جان بگیرد سقطش کنیم. میرفتم بالای نردبان و میپریدم پایین. هر وسیلهی سنگینی را میدیدم بلند میکردم و چند متری راه میرفتم. کلی دارو و گیاه خطرناک خوردم. هر راهی که جلوی پایم میگذاشتند انجام میدادم که از دست این میهمان ناخوانده خلاص شوم. دلم به این کار رضا نبود؛ اما چارهای نداشتم. وقتی خانه و زندگیام را میدیدم، اخلاق تند شوهرم را میدیدم، کارم را توجیه میکردم؛ اما باز ته دلم آشوب بود. آنقدر به در و دیوار زدم برای سقط بچه که حالم بد شد و مرگ را به چشم دیدم. افتادم گوشهی رختخواب. رنگ و رویم زرد شد. مادرم به دیدنم آمد. نمیدانم ماجرا را از کجا فهمیده بود؛ خیلی سرزنشم کرد. از دستم عصبانی بود. هرچه از بزرگی خدا و اهلبیت (علیهمالسلام) یادم رفته بود را دوباره به یادم آورد. به غلط کردن افتادم و دست به دامن امام رضا (علیهالسلام) شدم. بچهام را نذر او کردم. ترسیدم بلایی سرش آمده باشد. بعد از چند روز رفتم دکتر. خبر سلامتی حسین بینوا را که شنیدم، نفس راحتی کشیدم و به خانه برگشتم. برایش لباس نوزادی دوختم و وسایل زایمانم را آماده کردم. بهخاطر اشتباه بزرگی که نزدیک بود مرتکب شوم، مدام استغفار میکردم و شرمندهی خدا بودم.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
قسمت ۳۵
فصل پنجم : خداحافظ مادر
قسمت نهم
https://eitaa.com/madadazshohada
بیبی خانم برای وجیهالله آستین بالا زد و دامادش کرد. جهیزیه عروس را آوردند در همان اتاق پشتی ما چیدند و همه برای عروسی رفتند شهرستان. من پابهماه بودم و نمیتوانستم مدت طولانی داخل ماشین بنشینم؛ همراه امیر و علی تهران ماندم.
رجب بعد از یک هفته برگشت. شب رسید خانه. وقت زایمانم رسیده بود، رفت یکی از همسایهها را خبر کرد و مرا رساندند بیمارستان. بچهها تنها بودند، رجب ماند پیش آنها. بعد از چند ساعت درد، نیمههای شب سهشنبه، پنجم اسفند سال 48 حسین به دنیا آمد. وقتی پرستار او را گذاشت در بغلم، تا چند دقیقه مثل دیوانهها به چیزی که مقابلم بود نگاه میکردم. حسین کمی از کف دستم بزرگتر بود! هیچ لباسی اندازهاش نمیشد. او را داخل تکهپارچهای پیچیده بودند.
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
سـلام برخدای مهربان و امام زمانم❤️
☀️امروز جمعه
⭐️۲٠بهمن ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ۲۸ رجب ١۴۴۵ ه۰ق
🌲۹ فوریه 2024 ميلادی
#صبحتبخیرمولایمن
🏝اگر دعا برای وجود شریفت نبود
لحظههای نوربارانِ نزولِ فرشتگان،
با کدام آبرو
دستهای خالیمان را
دخیل درگاه خدا میکردیم؟..
اللهم سلم امام زماننا ...
خدایا امشب بهترین در خواست را به درگاهت میآورم خدایا فرج و ظهور امام عصر را امشب رقم بزنید
خدایا نه بهخاطر ما بخاطر شادی ولیت حجه ابن الحسن صلوات الله علیه
یا الله بقیه غیبت را بخاطر ایشانببخشید🏝
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/madadazshohada
🔴نقل میکنند شخصی در خواب دید که
ظهورشده و آقا تشریف آوردهاند.سوال کردن
که آقاجان در زمان غیبت، اینهمه غم و غصه
داشتید آیا دلخوشی هم داشتید؟
🌴آقــــا فرمودند:
بله، دلخوشی من وقتی بود که شيعيان و
محبّینم گوشهای جمع میشدند دستها را
بالا میآوردند و میگفتند:
《 اللهم عجل لولیک الفرج》
✍استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
https://eitaa.com/madadazshohada
👌💎 هرکس این دعا را در آخرین جمعه ماه رجب بخواند، ۱۱ سال بر عمرش اضافه می شود
مرحوم آیةالله میرزا محمدتقی موسوی اصفهانی، صاحب کتاب شریف «مکیال المکارم» در کتاب دیگر خود با نام «أبواب الجنّات فی آداب الجمعات» می نویسد:
مرحوم آخوند ملامحمدباقر فشارکی رحمةالله علیه، رساله ای در اعمال ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان تألیف فرموده است. وی در آنجا از بعضی کتب نقل فرموده است که:
هرکس در روز جمعه آخر ماه رجب، این دعا را بخواند، 11 سال بر عمر او اضافه می شود:
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. يَا أَجَلَّ مِنْ كُلِ جَلِيلٍ! يَا أَكْرَمَ مِنْ كُلِ كَرِيمٍ! وَ يَا أَعَزَّ مِنْ كُلِّ عَزِيزٍ! أَغِثْنِي يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ! بِفَضْلِكَ وَ جُودِكَ وَ كَرَمِكَ. وَ مُدَّ عُمْرَنَا، وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ عُمْراً بِالْعَافِیَةِ، یَا ذَاالْجَلالِ وَ الإکْرَامِ!»
(ابواب الجنّات في آداب الجمعات، ص475-476)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔴 زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
#امام_زمان
https://eitaa.com/madadazshohada
📿 نماز مهم جمعه های ماه رجب:
✨ سیّد [بن طاووس] از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده:
✨ هرکه در روز جمعه ماه رجب بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند [دو نماز دو رکعتی] به این صورت که در هر رکعت:
1⃣ یکبار سوره «حمد»
7⃣ و هفت بار «آیة الکرسی»
5⃣ و پنج مرتبه «سوره توحید»
🔟 سپس ده بار بگوید: أَسْتَغْفِرُ الله الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
✨ حق تعالی برای او از روزی که این نماز را خوانده تا روزی که از دنیا برود برای هر روز هزار کار نیک بنویسد، و در عوض هر آیه ای که خوانده است شهری در بهشت از یاقوت سرخ، و به جای هر حرف قصری در بهشت از گوهر سپید عطا کند، و برای او زنان زیبا روی بهشتی را به همسری او درآورد و از او خشنود گردد بی آنکه برایش خشمی به دنبال داشته باشد، و در زمره عبادت کنندگان به شمار آید، و سرانجام او را به سعادت و آمرزش پایان دهد...
📚 مفاتیح الجنان، اعمال مشترکه ماه رجب
این روزها
عجیب نیازمند
نگاه هایتان شده ایم!
نگاه از قابــــ چشم
مردانے ڪہ #چشم_هایشان خدا را منعڪس مے ڪند..
سال 95 چنـین روزے(عید مبعث)
پرستوهامان بہ
#خان_طومان پرڪشیدند ...
#شهدای_خانطومان
#رفتند_که_برگردند_ولی......
https://eitaa.com/madadazshohada
🔻 هر کدام از گروه های مقاومت این رزوها از شهدای خود گفته و تاکید میکند که این بخشی از حضور آنها در نبرد با اسرائیل و حمایت از غزه محسوب میشود، در این میان نباید نام افغانستانی ها فراموش شود
این تصویر 12 شهید لشکر فاطمیون افغانستان است.
در کنار لبنانی ها و عراقی ها و سوری ها و یمنی ها و ایرانی ها، لشکر شکست ناپذیر فاطمیون افغانستان نیز در حمله آمریکایی ها و نبرد های متاثر از جنگ غزه ، 12 شهید تقدیم کرده است.
این تصاویر شهدای راه قدس است.💔
برای شهدای راه آزاد سازی قدس به ویژه شهدای بدون لشکر فاطمیون فاتحه ای قرائت کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هر کی مشکل و گرفتاری داره، حتما گوش بکنه!👆
#مشکل_گشا
🎙#استاد_رفیعی
┄┅═✾•▪️•✾═┅┄┈
https://eitaa.com/madadazshohada
🏮 شب شهادت امام موسی کاظم بود، آن لحظه که خاک تو را در آغوش گرفت.....
شهید مدافع حرم مهدی دهقان آرزوی شهادت در راه نوکری خانم حضرت زینب (س) را داشت.
قبل از اعزامش به سوریه برای عرض ارادت به بارگاه ملکوتی امامزاده بی بی زینب (س) رفت و اذن سفر خود را از امام رضا (ع) و خانم بی بی زینب (س) گرفت.
به این امامزاده ارادت ویژه داشت و وصیت کرد آرامگاهش در جوار این امامزاده باشد.
(امامزاده بی بی زینب (س) دختر امام موسی کاظم (ع) و خواهر امام رضا (ع) است )
مراسم خاکسپاری شهید با شب شهادت امام موسی کاظم (ع) همزمان شد.
جورچین هایی که وقتی کنار هم می گذاریم همه بیانگر ارادت به اهل بیت هست که در وجود شهید دهقان موج میزد.
عشق به اهل بیت زمینه ساز عشق به خداوند است.
🦋 شهید مدافع حرم
#شهید_مهدی_دهقان...🌷🕊
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهید دهقان💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
* برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
قسمت ۳۵ فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت نهم https://eitaa.com/madadazshohada بیبی خانم برای وجیهالله
قسمت ۳۶
https://eitaa.com/madadazshohada
فصل پنجم : خداحافظ مادر
قسمت دهم
فردا ظهرش مرخص شدم. ملاقاتی نداشتم و کسی هم دنبالم نیامده بود. من و یک زن دیگر که او هم همراه نداشت با همان لباسهای بیمارستان سوار بر آمبولانس برگشتم خانه! ماشین راه افتاد و چند دقیقه بعد تصادف کردیم. حسین از دستم افتاد و قِل خورد رفت زیر صندلی! راننده آمبولانس فوری آمد حسین را برداشت و دست من داد. نمیدانستم بخندم یا گریه کنم. شکر خدا سالم بود. به خدا گفتم: «من این طفل معصوم رو چطور بزرگ کنم؟!» زائویی که کنارم نشسته بود، پرسید: «خانوم! بچهت دختره؟! چرا هیچ حسی بهش نداری؟! چرا خوشحال نیستی؟ بچه زیاد داری؟» پر از درد و غصه بودم. چطور حسم را به بچهای نشان میدادم که کسی دنبالش نیامده و مثل مادرش تنهاست؟! وقتی رسیدیم، مادرم داشت داخل حیاط راه میرفت و غر میزد: «خدایا! دیدی یه گُل داشتم با دست خودم کردمش تو گِل! شوهرش ول کرده رفته سر کار. معلوم نیست بچهم آوارهی کدوم بیمارستان شده! کاش میمردم و...» خجالت کشیدم مرا با آن حال ببیند. حواسش که پرت بچهها شد، بیسروصدا رفتم داخل اتاق. راننده آمبولانس جلوی در داد زد: «لباسای زائو رو بدید ببرم.» مادرم متوجه آمدنم شد. با عجله آمد داخل اتاق و قربانصدقهام رفت. امیر و علی دور رختخواب میچرخیدند و منتظر دیدن برادر جدیدشان بودند. مادرم پارچه سفید دور حسین را باز کرد و با تعجب گفت: «اِه! پسره؟! زهرا جان! پسر که داشتی، دختر میاوردی!» خندیدم و گفتم: «انشاءالله دفعه بعد مامان.» به روی مادرم میخندیدم که کمتر غصهی مرا بخورد؛ همین سه پسر برای هفت پشت من بس بود.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
قسمت۳۷
https://eitaa.com/madadazshohada
فصل پنجم : خداحافظ مادر
قسمت یازدهم
ماه مهر نزدیک بود و امیر باید میرفت کلاس اول. نزدیک خانهمان، مدرسه ابتدایی بود؛ همان جا اسمش را نوشتم. روپوش و کیف برایش خریدم و آماده رفتن به مدرسه شد. نق و نوق میکرد و از درس خواندن خوشش نمیآمد. چند هفتهای طول کشید تا به محیط مدرسه و همکلاسیهایش عادت کند. چند کلاس اکابری که رفته بودم، اینجا به کمکم آمد و میتوانستم در درسهای امیر کموبیش کمکش کنم. با همان سن کم ادای مردهای بزرگ را درمیآورد. هروقت آخر هفته میخواستم خانه دایی محمد یا مادرم بروم، مرا همراهی میکرد تا تنها نباشم. جلوی در مینشست و نمیآمد داخل خانه. میگفت: «مامان جان! اینا بیحجابن؛ اصلا محرم و نامحرم حالیشون نیست؛ من نمیام خونهشون. میخوای چشم پسرت به گناه بیفته؟! تا هروقت دوست داری بمون، بعد بیا تا بریم. من همین جا میشینم.»
واقعا غیرتی بود؛ ادا درنمیآورد. قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، خیلی از احکام را یادش دادم. هفتههایی که مدرسهاش شیفت ظهر بود، اول میرفت مسجد جامع امام جعفر صادق (علیهالسلام) که نزدیک خانهمان بود، نمازش را میخواند و بعد میرفت مدرسه.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
https://eitaa.com/madadazshohada
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
﷽
سـلام برخدای مهربان و امام زمانم❤️
☀️امروز شنبه
☀️ ۲۱ بهمن ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ۲۹ رجب ١۴۴۵ ه۰ق
🌲۱۰ فوریه 2024 ميلادی
مُقَصِّر خُودمٰانیٖم!
که آدَم شُدَن را...!
وَعده دادهایٖم...
از رَجَب بہ شَعبٰان...
از شَعبٰان بہ رَمَضٰان...
از رَمَضٰان بہ مُحَرَّم...
ڪَسےٖ از لَحظهاےٖ بَعد خَبَر دارد؟
ماه #رجب هم دارد مهیای رفتن میشود...
#تعمیر_قلب_لازمم...💔
https://eitaa.com/madadazshohada