🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهیدمهدی مهدوی💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
* برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
✨#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_بیست_و_دوم -اینکه ... @madadazshohada -سرمو پایین انداختم و چیزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
✨#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_بیست_و_دوم -اینکه ... @madadazshohada -سرمو پایین انداختم و چیزی
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_بیست_و_سوم
یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد؟😭
یه مدت از خونه🏡 بیرون نرفتم...
حتی چادرم رو میدیدم یاد حرفاش میوفتادم درباره چادر...😔😭
درباره اینکه با چادر با وقارترم
خواستم چادرموبردارم😓
ولی نه...❌
اصلا مگه من به خاطر اون چادری شدم که کناربزارم؟؟😕
من به خاطر خدام چادری شدم.
به خاطر اینکه پیش خدا قشنگ باشم نه پیش مردم...😇
حالا اگه به خاطر لج با اون چادرمو بزارم کنار جواب خدارو چی بدم؟!
ولی...
ولی خدایا این رسمش بود...😔
منو عاشق♥️ کنی و بکشونی سمت خودت و وقتی دیدی خدایی شدم ولم کنی؟!
خدایا رسمش نبود...😭😭
من که داشتم یه گوشه زندگیمومیکردم!!😔
منو چیکار به بسیج؟!
اصلا چرا کاری کردی ببینمش؟!👀
اصلا چرا اون اطلاعیه مشهد رو دیدم؟!
چرا از اتوبوس🚌 جا موندم که باهاش همسفر بشم؟!
با ما دیگه چرا!؟!؟!؟
ولی خیلی سخت بود.....😞
من اصلا نمیتونم فراموشش کنم
هرجامیرم
هرکاری میکنم
همش یاداونم💔
یاد لا اله الا الله گفتناش
یادحرفاش
یاد اون گریه ی😭 توی سجده نمازش
میخوام فراموشش کنم ولی...
هیچی.
یه مدت از تابستون🏕 گذشت و من از بچه های دانشگاه دیگه خبری نداشتم...
حتی جواب سمانه هم نمیدادم و شماره همشونو بلاک کرده بودم📱
چون هر کدوم از بچه های بسیج من رو یاد اون پسره مینداخت😔
تا اینکه یه روز دیدم از یه شماره ناشناس برام پیام اومد...📩
-سلام...ریحانه جان حتما بیا دفتر بسیج کارت دارم...حتما بیا...(زهرا )
گوشی📱 رو پرت کردم یه گوشه و پیش خودم نذاشتم
فردا صبح🌤 دوباره یه پیامک📩 دیگه اومد .
(ریحانه حتما بیا...ماجرا مرگ و زندگیه...اگه نیای به خدا میسپارمت👋)
نمیدونستم برم یانه...
مرگ و زندگی؟؟؟!😳
چی شده یعنی؟!
اخه برم چی بگم؟!
برم که باز داغ دلم تازه بشه؟!😭
ولی آخه من که کاری نکردم که بترسم ازش...
کسی که باید شرمنده بشه اون فرمانده ی زشتشونه😤
@madadazshohada
نه من...
اصلا برم که چی؟! باز داغ دلم تازه بشه؟!
نمیدونم...
@madadazshohada
ادامه دارد ...
✍ سید مهدے بنے هاشمے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/madadazshohada
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_بیست_و_چهارم
دلمو راضی کردم برم سمت دانشگاه🏤
راستیتش خیلی نگران شده بودم😢
تو این چند مدت اصلا نتونسته بودم فراموشش کنم😩
کم کم اماده شدم که برم سمت دفتر
توی مسیر صد بار حرفهای اون روز رو مرور کردم
صدبار مرور کردم که اگه زهرا چیزی پرسید چی جواب بدم😑
اخه من که چیزی نگفته بودم
اصلا نمیفهمیدم چجوری دارم میرم🚶♀
انگار اختیارم دست خودم نبود و پاهام خودشون راه میرفتن
وقتی وارد دفتر شدم دیدم فقط زهرا نشسته
تا منو دید سریع اومد جلو دیدم چشمهاش قرمزه به خاطرگریه کردن😭
-حدس زدم قضیه رو فهمیده باشه و از دست سید ناراحت شده😔
به روی خودم نیاوردم و سلام گفتم
یهو پرید منو بغل گرفت و شروع کرد به گریه کردن😭
-چی شده زهرا؟!
@madadazshohada
-ریحانه ..ریحانه
-چیشده؟؟
@madadazshohada
-کجایی تو دختر؟!
-چی شده مگه حالا؟!😧
-سید...
@madadazshohada
-آقا سید چی؟! اتفاقی براشون افتاده؟!
-سید قبل رفتنش خیلی منتظرت موند که باز ببینه تورو و بقیه حرفهاشو بهت بزنه ولی نشد
همش ناراحت بود به خاطر تو😔
عذاب وجدان داشت😭
میگفتم که بهت زنگ بزنه ولی دلش راضی نمیشد
@madadazshohada
میگفت شاید دیگه فراموشش کرده باشی و نخواد دوباره مزاحمت بشه
-الان مگه نیستن؟!😢
-این نامه📜 رو بخون...محمد مهدی قبل اینکه بره اینو نوشت✍ و داد بهم که بدم بهت...میخواست حلالش کنی💚
-کجا رفتن مگه؟؟
-یه ماه پیش به عنوان داوطلب رفت سوریه و دیروز یکی از رفقاش گفت که چند روز هست برنگشته به مقر
بعضیا میگن دیدن که تیرخورده🔫
این نامه📜 رو داد و گفت اگه برنگشتم تو اولین فرصت بهت بدم که حلالش کنی😔
یعنی امکان داره که ایشون ..!!!😯
-هر چیزی ممکنه ریحانه
-گریه بهم امان نمیداد😭...اخه زهرا چرا گذاشتی که برن؟!
-داداش محمد من اگه شهید شده باشه تازه به عشقش♥️ رسیده
@madadazshohada
داداش محمد ؟!😳
اره...داداش محمد..
ریحانه ای کاش میموندی حرفشو تا آخر گوش میدادی..ریحانه تو بعضی چیزها رو بد متوجه شدی
-چیا رو مثلا؟!
-اینکه من و محمد مهدی برادر و خواهر رضاعی👫 هستیم و عملا نمیتونستیم با هم ازدواج کنیم.
ولی تو فکر کردی ما...
از شدت گریه هیچی نمیدیم😭
صدای زهرا رو هم دیگه واضح نمیشنیدم
فقط صدا اخرین التماس سید برای موندن و گوش دادن حرفهاش تو گوشم میپیچید
صدای لا اله الا الله گفتناش😔😭😭😭😭
ادامه دارد ...
@madadazshohada
✍سید مهدے بنے هاشمے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/madadazshohada
🔴 نمازی برای برآورده شدن هزار حاجت
🔵 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
🌕 هركس در شب سی ام ماه شعبان دو ركعت نماز -در هر ركعت سوره حمد یک بار و سوره «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» را ده بار بخواند. و بعد از پایان نماز، صد بار بر پیامبر اکرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- صلوات بفرستد، سوگند به خدایی که به حق مرا به پیامبری برانگیخت، خداوند یک میلیون شهر در بهشت نعیم برای او بالا می برد و اگر همه اهل آسمانها و زمین برای شمارش ثواب او گرد هم آیند، نمی توانند ثواب آن را به شماره درآورند و افزون بر این خداوند هزار حاجت او را برآورده میکند.
📚 اقبال الاعمال ج۲ ص ۷۲۴
🟢 خوشا به احوال کسانی که این نماز را با حاجت فرج امام عصر ارواحنا فداه بخوانند.
#امام_زمان
#اعمال_منتظران
https://eitaa.com/madadazshohada
♦️سهشنبه اول روز ماه مبارک رمضان
🔹هلال ماه رمضان غروب امروز رؤیت نشد و سهشنبه ۲۲ اسفندماه اولین روز ماه مبارک رمضان خواهد بود.
🌺 مدد از شهدا 🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺 🌺 رمان #عارفانه #قسمت_چهارم @madadazshohada 💫شهید احمـــ❣ــــد علــی نیری💫 راوی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
رمان#عارفانه
#قسمت_پنجم
💫شهید احمدعلی نیری💫
راوری:
دکتر محسن نوری، «استاد دانشگاه شهید بهشتی»
💠توی محله از بچگی باهم بودیم.
در دوران دبستان حال و هوای احمد با همه فرق داشت. رفتارش خیلی معنوی بود
احمد یکی از بهترین دوستان من بود، همیشه نون و پنیر خوشمزه ای با خودش به مدرسه می آورد هیچ وقت هم تنها نمی خورد! به ما تعارف می کرد و منو بقیه دوستان کمکش می کردیم😅
رفتار و برخورد احمد برای همه ما الگو بود
همیشه باهم بودیم
می گفت:
بیا تو راه مدرسه سوره های کوچک قران را بخوانیم. زنگ های تفریح هم می دیدم که یک برگهای در دست گرفته و مشغول مطالعه است.
یک بار از او پرسیدم: این کاغذ چیه؟ گفت: این برگهی اسما ٕالله است.
نام های خدا روی این کاغذ نوشته شده.
کم کم بزرگ تر می شدیم. فاصله معنوی من با او رفته رفته بیشتر می شد.او پله پله بالا می رفت و من...
🔶بیشترین چیزی که احمد به آن اهمیت می داد نماز بود. هیچ وقت نماز اول وقت را ترک نکرد حتی در اوج کار و گرفتاری.
*
معلم گفته بود امتحان دارید.ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار می شه.فردا زنگ سوم که تمام شد آماده امتحان باشید.
آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه دیگه امتحان شروع می شه. صدای اذان از مسجد محل بلند شد.
احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نماز خانه.
دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد ..این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و...
می دانستم نماز احمد ، طولانی است، او مقید بود که ذکر تسبیحات را هم با دقت ادا کند.
هرچه گفتم بی فایده بود، احمد به نماز خانه رفت و مشغول نماز شد
همان موقع همه ما را به صف کردند، وارد کلاس شدیم. ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سوال ها رو بیاره
مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نماز خانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه.
بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد!
همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یکدفعه درب کلاس باز شد و معلم با برگه های امتحانی وارد شد
همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت مارو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه!
بعد یکی از بچه ها رو صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن.
هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد.
معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد خودش به کلاس راه نمی داد. من با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم.
آقا معلم درحالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات!
احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سوالات امتحان شد .من هم با تعجب به او نگاه کردم.
احمد مثل همه ما مشغول پاسخ شد.فرق من با او در این بود که احمد نماز اول وقت را خوانده بود و من ....
خیلی روی این کار او فکر کردم ..این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه عمل خالصانه احمد
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️
با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشین😊✨
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
رمان #عارفانه
#قسمت_ششم
💫شهید احمد علی نیری💫
راوی: دکتر محسن نوری
رفتار و عملکرد احمد با بقیه فرق چندانی نداشت.
در داخل جمع همیشه مثل افراد بود با آنها می خندید و حرف می زد و...
هیچگاه خودش رو برتر از بقیه نمی دانست درحالی که همه می دانستیم او از بقیه به مراتب بالاتر است.
از همان دوران راهنمایی که درگیر انقلاب شدیم احساس کردم که از احمد خیلی فاصله گرفتم!
احساس می کردم که احمد، خداوند را به گونه ای دیگر می شناسد و به گونه ای دیگر بندگی می کند!
ما نماز می خواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم، اما دقیقا می دیدم که احمد از نماز خواندن و مناجات با خدا لذت می برد.
شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عالم و عارف، طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه ۱۲ ساله عجیب بود.
من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه می کند اما رفتارش خیلی عادی بود. فقط می دیدم ، وقتی کسی راه را اشتباه می رفت خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می داد.
او امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی کرد.
فقط زمانی برافروخته می شد که می دید کسی در جمع غیبت می کند. در این شرایط او با قاطعیت از شخص غیبت کننده می خواست که ادامه ندهد.
من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما راز دار هم بودیم. یک روز به او گفتم: احمد، من و تو از بچگی با هم بودیم اما یک سوالی ازت دارم!
من نمی دونم چرا تو این چند سال اخیر، شما در معنویات رشد کردی اما من....
لبخندی زد و خواست بحث را عوض کند اما من دوباره سوالم را تکرار کردم و گفتم حتما یه علتی داره. باید برام بگی!
بعد از کلی اصرار سرش را بالا اورد و گفت: طاقتش رو داری؟🤔
با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟
گفت: بشین تا بهت بگم.
🔶ادامـــــه دارد...↩️
با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشین😊✨
https://eitaa.com/madadazshohada
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
سلام_امام_زمانم❤️✋
ما شب زدگان درپی نوریم آقا
از هجر تو درحالِ عبوریم آقا
روشن شده آسمان وپایان شب است
ما منتظرِصبحِ ظهوریم آقا
علی_ساعدی
السلامعلیکیااباصالحالمهدی ≽
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
❣لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
#العجلمولایغریبم
🌹 اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
https://eitaa.com/madadazshohada
سـ🌸ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
🗓 امروز دوشنبه
☀️ ۲۱ اسفند ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ۳۰ شعبان ١۴۴۵ ه.ق
🌲 ۱۱ مارس ٢٠٢۴ ميلادی
@madadazshohada🌸🍃
صبح زیبای دوشنبه تون
متبرک به ذکر پرنور
🌷صلـوات 🌷
بر محمد و آل مطهرش 🌷
🍃🌷 اللَّـهُمَّ 🌷🍃
🍃🌼 صَلِّ 🌼🍃
🍃🌷 عَلَى 🌷🍃
🍃🌼 مُحَمَّد 🌼🍃
🍃🌷وعلی آلِ 🌷🍃
🍃🌼 مُحَمَّد 🌼🍃
@madadazshohada🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫آمد رمضان و
🌸آسمان آبی شـد
💫شبهای زمین ،
🌸دوباره مهتابی شـد
💫هستی ،
🌸به نماز عاشقی قامت بست
💫عالَم ، غزل خجسته نابی شد
🌙پیشاپیش حلول ماه
مبارک رمضان مبارک باد💐💐
@madadazshohada🌸🍃
سفره دارِ همه یِ عالمِ اِمکان حسن است
جان حسینِ بنِ علی باشد
وجانان حسن است💚
#امام_حسنی_ام
#دوشنبه_های_امام_حسنی
https://eitaa.com/madadazshohada
24.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔ربنا الهی العفو🥺
🍃در آسمونا وا شد
🍃نسیمی می وزه از عرش
🎙 سیدمجید بنی فاطمه
https://eitaa.com/madadazshohada
دستورالعمل اول👈غسل شب اول ماه
🔻که هر کسی در شب اول ماه رمضان
غسل کند تا ماه رمضان آینده خارش
بدن به او نرسد
🔻همچنین 30 کف آب بر سر بریزد تا
ماه رمضان آینده با طهارت معنوى
باشد.
https://eitaa.com/madadazshohada
🧎🏻دستورالعمل دوم👈 هرشب
دورکعت نماز به روش زیر بخونید که
باعث بخشیده شدن ۷۰هزار گناه
میشه😍(ازامشب شروع کنیم)
🔻در هر شب ماه رمضان از شب اول دو
ركعت نماز در هر ركعت، حمد را یکبار
و توحيد را سه بار بخواند و سلام.
. بدهد. و بعد از سلام نماز بگوید:
. «سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفيظٌ لايَغْفُلُ
سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحيمٌ لايَعْجَلُ
سُبْحانَ مَنْ هُوَ قائِمٌ لايَسْهُو سُبْحانَ
مَنْ هُوَ دائِمٌ لايَلْهُو»
🔻سپس ذکر تسبیحات اربعه (سبحان
الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله
اکبر) را هفت مرتبه بگوید. سپس
بگوید:
«سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ يا عَظيمُ
اغْفِرْ لِىَ الذَّنْبَ الْعَظيمَ»
🔻 و در آخر ده بار صلوات بفرستد.
🌹كسى كه اين دو ركعت نماز را به جا
آورد خداوند هفتاد هزار گناه او را
میآمرزد.
⛔️ این متن برای بقیه دوستان هم
بفرستین تا ان شاء الله همه از این
برکت الهی بهرمند بشند🤲💗
دستورالعمل سوم👈امشب یک مرتبه
سوره فتح رو بخونید🌱
✍امام صادق(ع): هر کس در شب اول
ماه رمضان سوره فتح را قرائت نماید
تا سال آینده همین روز در حفظ و
حراست الهی خواهد بود🌸
📗منبع: النوادر، راوندی، ص257
⛔️ این متن برای بقیه دوستان هم
بفرستین تا ان شاء الله همه از این
برکت الهی بهرمند بشند🤲💗
https://eitaa.com/madadazshohada
♨️نمازی مهم برای دور شدن شر و بلا
مخصوص شب اول ماه رمضان😍
✍نمازی از امام کاظم علیهالسلام وارد
شده که هرکس آن را در ابتدای ماه
رمضان بخواند سالی به دور از شر
خواهد داشت و تا سال آینده در پناه
الهی خواهد بود.
🔰دستورالعمل نماز :
🔻دو رکعت نماز به نیت نماز ابتدای
سال
🔻در رکعت اول بعد از حمد، سوره فتح
🔻 در رکعت دوم بعد از حمد، هر
سورهای که دوست داشت
⛔️چند نکته:
زمان این نماز شب اول یا روز اول ماه
رمضان است.
برای عمل کردن به این روایت،
میشود به جای این نماز،
نماز استغاثه به امام زمان را خواند.
(زیرا در نماز استغاثه به امام زمان
علیه السلام هم توصیه شده در
رکعت اول سوره فتح خوانده شود).
💌سال خودمان را با استغاثه به امام
زمان علیهالسلام آغاز کنیم .
به امید اینکه سالی پر از نور و برکت
برای همه ما باشد، به یمن ظهورمولا
صاحب الزمان علیهالسلام
💢دستورالعمل نماز استغاثه به امام
زمان(عج) فایل زیر رو باز کنید👇
4_6010094453375633591.pdf
2.1M
💌 نمازی برای دردهای نگفتنی...
« نماز استغاثه به امام زمان ع »
📘منبع:مفاتیح الجنان .
بحارالانوار ج99 ص245.
❌نکته: عزیزان هرکسی توانایی خوندن
نداره ما بجای شما نایب میشیم و
میخونیم
⭕️جهت سفارش به آیدی پیام دهید👇
@yazaahrah 💌
💢برنامه جذاب💢
✅ «زندگی پس از زندگی»
عباس موزون تهیه کننده و مجری :🎙
👈امسال از یک روز قبل از ماه رمضان یعنی
#دوشنبه۲۱ اسفند حوالی #ساعت۱۷ از
#شبکه۴ شروع پخش برنامه خواهد بود.
🔹 در این سری چهار سوژه بسیار خاص داریم که بیش از ۲۵ سال است دنبال آنها می گشتم.