eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهیدآبیاری💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* * برادر شهید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
#مدافع_عشق #قسمت_دهم 🌹 @madadazshohada صدای بوق آزاد در گوشم میپیچد شماره را عوض میڪنم #خاموش! ڪلاف
@madadazshohada 🌹 مادرم تماس گرفت: 👈حال پدربزرگت بد شده...ما مجبور شدیم بیایم اینجا (منظور یڪے از روستاهای اطراف تبریز است)... چند روز دیگه معطلے داریم... برو خونه عمت!...👉 اینها خلاصه جملاتے بود ڪه گفت و تماس قطع شد 💞 چادر رنگـے فاطمه را روی سرم مرتب میڪنم و به حیاط سرڪ میڪشم. نزدیڪ غروب است و چیزی به اذان مغرب نمانده. علی اکبر لبہ‌ی حوض نشسته بود، آستین هایش را بالا زده و وضو میگرفت . پیراهن چهارخانه سورمه ای مشڪے و شلوار شیش جیب! میدانستم دوستش ندارم❣ فقط...احساسم بہ او، احساس ڪنجڪاوی بود... ڪنجڪاوی راجب پسری ڪه رفتارش برایم عجیب بود❣ "اما چرا حس فوضولے اینقد برام شیرینه😐 مگه میشه ڪسے اینقدر خوب باشه؟" مےایستد، دستش را بالا مےآورد تا مسح بڪشد ڪه نگاهش بمن مےافتد. بسرعت رو برمیگرداند و استغفرالله میگویـد.... اصلاً یادم رفته بود برای چڪاری اینجا امده ام... _ ببخشید!...زهرا خانوم گفتن بهتون بگم، مسجد رفتید به اقا سجاد گوشزد ڪنید امشب زود بیان خونه... همانطور ڪه آستین هایش را پایین میڪشد جواب میدهد: بگید چشم! سمت در میرود ڪه من دوباره میگویم: _ گفتن اون مسئله هم از حاجـے پیگری ڪنید... مڪث میڪنـد: _ بله...یاعلــے! 💞 زهرا خانوم ظرف را پر از خورشت قرمه سبزی میڪند و دستم میدهد _ بیا دخترم...ببر بزار سرسفره... _ چشم!...فقط اینڪه من بعد شام میرم خونه عمه ام!... بیشتر از این مزاحم نمیشم. فاطمه سادات ازپشت بازو ام را نیشگون میگیرد _ چه معنےداره! نخیرشما هیچ جا نمیری!دیر وقته... _ فاطمه راست میگه...حالا فعلا ببرید غذاها رو یخ ڪرد.. هردو از آشپزخانه بیرون و به پذیرائےمیرویم. همه چیز تقریباً حاضر است. صدای مردانه ڪسے نظرم را جلب میڪند. پسری با پیرهن ساده مشڪے، شلوار گرم ڪن، قدی بلند و چهره ای بینهایت شبیه او! ازذهنم مثل برق میگذرد_اقاسجاد_! پشت سرش او داخل می آید و علےاصغر چسبیده به پاهایش کشان کشان خودش را به سفره میرساند❣ 💞 خنده ام میگیرد! چقدر این بچه بہ او وابسته است💗 نکند یکروز هم من مانند این بچه بہ او... @madadazshohada ✍ ادامه دارد ... 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ « »
@madadazshohada ❣❤️❣❤️❣❤️❣ پتو را ڪنار میزنم، چشمهایم را ریز و به ساعت نگاه میڪنم."سه نیمه شب!" خوابم نمیبرد...نگران حال پدربزرگم... زهرا خانوم اخر کار خودش را کرد و مرا شب نگه داشت... بہ خود میپیچم... دستشویـے درحیاط و من از تاریڪـے میترسم! تصورعبور از راه پله و رفتن به حیاط لرزش خفیفـے به تنم میندازد. بلند میشوم ،شالم راروی سرم میندازم و با قدمهای آهسته از اتاق فاطمه خارج میشوم. در اتاقش بسته است. حتماً آرام خوابیده است! یڪ دست را روی دیوار و با احتیاط پله ها را پشت سر میگذارم. آقا سجاد بعداز شام برای انجام باقـے مانده ڪارهای فرهنگے پیش دوستانش به مسجد رفت. علی اکبر و علےاصغر در یڪ اتاق خوابیداند و من هم همراه فاطمه. سایه های سیاه، ڪوتاه و بلنداطرافم تڪان میخورند. قدمهایم را تندتر میڪنم و وارد حیاط میشوم. /چند مترفاصلس یا چند کیلومتره؟؟😨😰/ زیر لب ناله میڪنم:ای خدا چقد من ترسوام!... ترس ازتاریڪےراازڪودڪےداشتم. چشمهایم را میبندم و میدوم سمت دستشویـے ڪه صدایـے سرجا میخڪوبم میڪند!😐 ❣❤️❣❤️❣❤️❣ صدای پچ پچ...زمزمه!!... "نکنه...جن!!!😲" از ترس به دیوار میچسبم و سعے میڪنم اطرافم را در آن گنگـے و سیاهـےرصد ڪنم! اما هیچ چیز نیست جز سایه حوض ،درخت و تخت چوبـے!!😮 زمزمه قطع میشود و پشت سرش صدایـے دیگر... گویـے ڪسے دارد پا روی زمین میڪشد!!! قلبم گروپ گروپ میزند، گیج ازخودم میپرسم:صدا از چیـــه!!!! سرم را بـے اختیار بالا میگیرم..روی پشت بام.سایه یڪ مرد!!! ایستاده و بمن زل زده!!نفسم درسینه حبس میشود. یڪ دفعه مینشیند ومن دیگر چیزی نمیبینم!! بـے اختیار با یڪ حرکت سریع از دیوار ڪنده میشوم و سمت در میدوم!! صدای خفه درگلویم را رها میڪنم: دززززدددد...دزد رو پشت بومهه..!!!دزدد..!! خودم راازپله هابالامیڪشم !گریه و ترس باهم ادغام میشوند.. _ دزد!!! دراتاقت باز میشود و او سراسیمه بیرون مـےآیـد!!! شوڪه نگاهش رابه چهره ام میدوزد!! سمتش می روم ودیوانه وارتڪرارمیڪنم:دزددد...الان فرااارمیڪنههه _ کو!! به سقف اشاره میکنم وبالکنت جواب میدهم:رو...رو...پش...پشت...بوم..م.. فاطمه و علـےاصغر هر دو با چشمهای نگران از اتاقشان بیرون مـے آیند.. و او با سرعت از پله ها پایین میدود... ❣❤️❣❤️❣❤️❣ @madadazshohada ✍ ادامه دارد ... 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ « »
❤️میخایم ۱۴۰۰۰ صلوات کادو بدیم به آقا ابراهیم گل😊 به مناسبت روز تولدش💝 هر کس دوست داره شریک بشه وارد این گروه بشه👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3532783829C1350c5e044 گروه ذکر هدیه به شهدا عجب خوش روزیه این جوون😊
پیام شما✅ سلام وقت به خیر خیلی ممنون از کانال خوبتون وویس شفای بیمار خیلی امید بخش بود میشه از اعضای کانال بخواید اینجور معجزات یا حاجت روایی ها بیشتر بذارن تا امیدمونو از دست ندیم چون زندگی خیلی سخت شده و مشکلات و بیماری ها زیادن ممنونم
دوستان تجربه ها ومعجزاتتون رو پی وی بفرستید تا در کانال قرار بدیم باقیات صالحات بمونه براتون👇 @yazaahrah
پیام شما❇️ سلام خدمت شما و ممنون ازتون بابت داستان ها و مطالب خوبتون ، من تا به حال فقط از ائمه واسه حاجت و مشکلاتم کمک میگرفتم اما یه حاجتی داشتم که یکسال به هر دری زدم نمیشد تا اینکه تصمیم گرفتم برم مزار دو شهید گمنام که دو ساله به محل ما آوردنشون، و ایام عید رفتم مزارشون و نشستم باهاشون درددل کردم مشکلم رو گفتم و زمان گذاشتم که اگه تا آخر فروردین مشکلم حل شه من هر بار اومدم حتما هر چند بار بتونم میام مزارتون، هر روز براتون یس میخونم با ۱۰۰ صلوات و آیه الكرسي، به خدا قسم ۲۹ فروردین مشکلم کامل حل شد و نمیدونستم از خوشحالی چکار کنم فقط تونستم به قولم وفا کنم ،البته اینو هم بگم دایی ام شهید شده سال ۱۳۶۱ تو فتح خرمشهر ، هر کی با شهدا دوست بشه ضرر نمیکنه ،خیلی پیش خدا مقام دارن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
مولای‌من❤️ 🍂بگیر دست گرفتارهای راهت را مگیر از دلِ دلدادگان، نگاهت را... 🍂شکسته ایم در این عصر سخت وانفسا بیا که با تو ببینیم روز راحت را... 🍂دلم گرفته کجایی به هر کسی گفتم... خبر نداشت نشانی خیمه گاهت را تعجیل در فرج مولایمان صلوات صبحتون مهدوی 🌼اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# استوری ... 🍂 ببین خدا تو قرآن چه قشنگ باهامون حرف میزنه ... 🌱 ................... 💟@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام شما❇️ سلام وعرض ادب خدمت همه دوستان عزیزم همینطور سلام خسته نباشید خدمت مدیر کانال واقعا هم داستان‌ها وهم معرفی شهدا وهم پیامها وکلیپهاتون به دل میشینه و بیشتر وقتها با خوندنشون گریه میکنم من به همه شهدا اعتقاد کامل دارم وهروز شلوغ باشه تو دلم تنها وخلوت باشه بلند بلند حرف میزنم وگریه میکنم تا اینکه نا خدا گاه وارد کانال شهید نوید صفری عزیز شدم وقتی در موردشون خوندم عاجزانه التماس کردم وگفتم شماها پیش خدا وائمه اطهار ارزش والایی دارید پس در حقم برادری کن و مشکلم رو حل کن تا بتونم درمورد شفاعت شهدا دراون دنیا وحاجت روائیتون تبلیغ میکنم وهرروز هر عبادتی که بکنم هدیه به روحت مخصوصا زیارت عاشورا چون خودش خواسته هر کس به نیابت من زیارت عاشورا بخونه وهدیه کنه به اربابم سالار شهیدان سیدالشهدا منم در دنیا وآخرت واسطه میشم برای حاجت روایی وعاقبت بخیری باور کنین خیلی زود حاجت گرفتم پسرم یک بار تو زندگیش شکست خورده بود خداوند همسری از خانواده شهید مومن کم توقع وخدارو شکر عاشق پسرمه پسرم دست خالی ور شکسته ولی به تمام معنا آقا ومهربون وخانواده دوست هنوز باورم نمیشه هروقت وبی وقت از خوشحالی سجده شکر بجا میارم برای همه شهدا فاتحه وصلوات وهر دعایی که انجام بدم هدیه میکنم به روحشون ودر نماز شبهام امکان نداره یاد شهدا مخصوصا نوید عزیزم نکنم آخداروشکر عروسم ماهه از دختر برام عزیزتر مهربون باادب سنگین وچقدر احترام بهم میزاره خدایا هزاران مرتبه شکرت خدایا مارا شرمنده خون شهدا مکن الهی آمین آن شاءالله همگی حاجت روا وعاقبت بخیر باشیدالهی آمین 🌹🤲 هرکس با شهدا دوست بشه دست خالی نمیمونه شاید صلاح باشه دیر جواب بگیریم ولی بلاخره دستمون رو میگیرن وتنهامون نمیزارن باشهدا بلند بلند حرف بزنید چون کنارتونند می‌شنوند جواب میدن مطمعن باشید😭😭😭😭😭خستتون کردم حلال کنید😔
یادم رفت بگم داستان رو برای عروسم گفتم هروقت میگم بریم سر قبر شهدا بلافاصله منو میبره ومیگه خداییش خدا منو دوست داش که چنین پسری سید ومهربون وخانواده دوست قسمتم کرد وهمیشه شکر گذار خداوند وشهداس😭🤲
🕊🕊چله دعای یستشیر 🌹به نیت ظهور وسلامتی آقاجانمون امام زمان شروع میکنیم تاریخ شروع: بزودی چله دعای یستشیر 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹همزمان با لیست اعضا ان شاالله روزی به نیت یک شهید هم خونده میشه که شهدا شفاعتمون کنن🌹 🍀🍀 ☘فضیلت دعای یستشیر ؛ یستشیر یعنی شهرت و مقام و عزت جلال خداوند . این دعا را حضرت رسول به امیرالمومنین تعلیم داد..و فرمود اگر میخواهی به عظمت خداوند پی ببری دعای یستشر بخوان . ☘برای حاجت روایی بسیار مهم است 🦋هر کس قبل از مردن این دعا رو بخواند شب بمیرد یا روز همچون شهید از دنیا رفته واگر موفق به توبه نشده خداوند به کرم وعفوش او را بیامرزد 🌴هر کس دعای یستشیر را هر صبح و شام بخواند گنجی از گنجینه امیرالمومنین به او میرسد 🍃 یستشیر گنجیست از گنجهای عرش الهی 🌴دعای یستشیر .. گنج امیرالمومنین است .. برای سلامتی    دور شدن فقر ...عاقبت بخیری ..زیاد شدن روزی ..اولاد صالح ...هر صبح و شام بخوانیم .. هر کلمه از این دعای پر فضیلت....معنا و مفهوم خاص دارد و  درمان دردهاست .. اگر به نیت اموات بخوانیم همه اموات را میهمان ائمه علیهماالسلام میکنیم ... دعای یستشیر را برای هدایت فرزندان بخوانیم ...همه دعاها گنجینه دنیا و اخرت ماست ..قدر این دعاها را بدانیم ... دعا کردن یعنی باز شدن درهای رحمت الهی .. از فضل خداوند بخواهیم ک دریای رحمتش بیکران است .. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ برای شرکت در چله دعای یستشیر وارد گروه زیر بشید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1848377568C258ffcf08e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۰ روز قبل از شهادتش عقد كرد. تو اين مراسم چند تا عكس يادگاری گرفت. با لباس رسمی سپاه جلوی آينه وايستاد تا یه عكس ديگه ازش بگيرم. گفت: اين عكس جون می ده برای حجله گفتم: ممكنه مامان بشنوه و ناراحت بشه. گفت: اگر همه اينايی كه دارم رها كنم، شهادتم ارزش واقعی پيدا ميكنه، عادی شهيد شدن كه چيزی نيست! برای شادی روح شهیدرضاچراغی صلوات🕊🌹
پیام شما❇️ سلام می خواهم برای بچه ای که حاجت داره ودوست داره پدر ومادرش باهم زندگی کنن روضه حضرت رقیه خوانده شود چکارکنم از اعضای گروه بخواهید برای این بچه دعا کنن که به آرزویش که پیش پدرومادرش باشه برسه
💠زندگینامه 🔰شهید علیرضا کریمی بیست و دوم شهریور سال ۱۳۴۵ بود. مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان به دنیا آمد. پزشکان گفته بودند که به خاطر بیماری شدید این مادر بعید است بچه زنده بماند. اما خدا خواست که او بماند. چهار سال از عمرش گذشت این پسر به قدری مریض و ضعیف است که تا کنون بجز شیر و دارو چیز دیگری نخورده وقتی هم پزشک او را معالجه کرد گفت به خاطر مصرف زیاد دارو، کبد بچه از بین رفته و امیدی به زنده ماندنش نیست. روز بعد سیدی سبز پوش به مغازه پدر مراجعه کرد. بی مقدمه گفت مش باقر کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابا الفض(ع) کردی!! همین امروز سفره حضرت اباالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده. سه مجلس روضه هم برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام میدهم بعد هم اسکناسی را به پدر میدهد برای برکت کاسبی آن روز بچه به طرز معجزه آسائی شفا می یابد. 📙برگرفته از کتاب مسافر کربلا ادامه دارد.... @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب جدید مجموعه شهید ابراهیم هادی، با عنوان مثل ابراهیم به زودی منتشر خواهد شد. این کتاب به بررسی خاطرات یکی از مدافعین حرم می پردازد که بسیار به ابراهیم هادی و دیگر شهدای مجموعه ارادت داشته و تلاش می کرد که کارهایش رنگ و بوی آقا ابراهیم را بدهد. تشابه کارهای او آنقدر زیاد بود که عنوان مثل ابراهیم، برازنده خاطرات این شهید مظلوم است. علی خاوری، آنچه از ابراهیم شنیده بود را عمل می کرد. صدها انسان گمراه را هدایت نمود. کارهایش در سکوت بود تا اخلاصش حفظ شود و... هر سال به عشق ابراهیم به کانال کمیل می رفت، از همدان به ساری می رفت تا مزار شهید علمدار را زیارت کند. به اصفهان میرفت و مزار علیرضا کریمی و تورجی را زیارت نماید و... حالا نیز مزار او زیارتگاه عاشقان شهداست. فیلم بالا لحظه ای است که علی آقا التماس می کند دست و پای پدرش را ببوسد. روحمان با یادش شاد.
🔷برکت معامله ظهر در یک مغازه بودم، طلبه سیدی اومد یک چیزی خرید ، کارتش داد ،فروشنده گفت یک صلوات بفرست برو.. طلبه اصرار کرد پول بده.. فروشنده گفت با ارباب معامله کردیم.. برو یاعلی.. وقتی رفت فروشنده گفت من با ارباب معامله میکنم هم برکتش میده ، هم یه مشتری می‌فرسته جبران می‌کنه.. تا اونجا بودم چندتا مشتری پست سرهم اومدن ، چند برابر اون چیزی که طلبه خرید و ایشون پولش نگرفت ، اونا خرید کردن.. الحمدلله ،ماشاالله ✍🏼قاضی زاده
‏یکی از خیرین رفته سوپر مارکت محله ، دفتر بدهی مردمو گرفته و فرار کرده.. خواستم بگم با دست خالی هم میشه کار خیر کرد، دریغ نکنید 😂😂😂
🔻تصویری از نوجوانی که امروز از اثر جراحات حادثهٔ تروریستی ۱۳ دی کرمان به شهادت رسید. شادی روحش صلوات😔 ➖➖➖➖ ╔══🌿•°🌹 °•🌿══╗ @madadazshohada
روایتی کوتاه از زندگی سراسر عشق و معرفت 📎روایتی از همسر صبور شهید بزرگوار شهید مدافع حرم 🕊🌹 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷مادر من در سن ۱۴ سالگی ازدواج کردن، شش ماه بعد هم عروسی کردن و رفتن تا حدود دو سال و نیم، هر قدر تلاش کردن مادر نشدن، بماند که چقدر اطرافیان بهشون طعنه زدن و مادر شوهرشون میگفتن که اگه بچه نمیاری بذار برا پسرمون زن بگیریم. خلاصه مادر در سن ۱۷ سالگی، برادرم رو به دنیا میارن، ۲ سال بعد خواهرم رو و یک سال و نیم بعد هم برادرم رو... دیگه خیال بچه دار شدن نداشتن و انواع روش های پیشگیری رو اعمال کردن ! از به دنیا اومدن برادر کوچیکم ۹ سال گذشته بوده و دیگه مادرم اصلا به فکر بچه دار شدن نبودن! همون موقع بین همه بچه های فامیل آبله مرغان شیوع پیدا می کنه و خواهر و برادر من هم از این قاعده مستثنی نبودن!!! یکی دو هفته ای که از پرستاری از خواهر و برادرم میگذره که مادرم متوجه میشه که بارداره!!! ناگفته نماند که مادرم هم یه آبله مرغان خفیف گرفته بودن. ⬅️طبق برگه آزمایش مادرم سه ماهه باردار بوده و متوجه نشده بودند، خودشون میگن آنقدر حواسم به بچه ها بود که اصلا حواسم از خودم پرت شد. مادرم سونوگرافی میرن و خب همه دکترها خیلی ترسونده بودن شون، چون گفته بودن بچه هایی که تو دوران بارداری با ویروس آبله مرغان مواجه بشن امکان داره که نابینا بشن. سونو گرافی ماه چهار یا اوایل پنج رسماً به مادرم میگه به احتمال زیاد بچه تون نابینا است و پیشنهاد میدن که تو که سه تا بچه داری هم دختر و هم پسر این رو سقطش کن وبال گردنت میشه !!! مادرم فقط میپرسن بچه ام دختره یا پسر و ایشون هم میگه دختر... مادرم زن خیلی معتقدیه، من هم از سادات هستم و اهل مشهد، مادرم میرن حرم و کلی گریه می کنن و میگن من دلش رو ندارم اولاد فاطمه زهرا رو بکشم، خودتون به من صبرش رو بدید. هرکسی شنیده، موافق سقط من بوده حتی برادر بزرگه خودم خیلی به مامانم اصرار کرده ولی مادرم زیر بار نرفته! ماه ششم بارداری مادرم از پله میوفتن طوری که از هشت تا پله کاملا قل میخورن ولی من بازم طوریم نشده😅😅 طبق محاسبه دکتر من باید مرداد به دنیا می اومدم ولی مادرم طبق محاسبه خودشون میگفتن باید شهریور دنیا بیام، خلاصه هر قدر به دکتر میگن، قبول نمی کنه و دکتر عصبانی میشه و میگه من دکترم یا شما ؟؟؟؟ مادرم هم چیزی نمیگه بعدش و میرن بیمارستان، هر قدر صبر میکنن دردشون نمی گیره، دکتر هم آمپول فشار تجویز می کنه و زمانی که اثر نمی کنه یک آمپول فشار دیگه هم تزریق می کنن! ولی باز هم من به دنیا نمیام. دکتر میگه ببرینش سزارین، مادر مادرم که خدا انشالله رحمت شون کنه اصلا به کلمه سزارین آلرژی داشتن و چهارده تا بچه داشتن که ۱۲ تا رو خودشون به دنیا آوردن😳😅😅 با دعوا مادرم رو میبرن خونه !!! و من دیگه تکون نخوردم ! چند روز بعد بیمارستان که میرن دکتر میگه بچه مرده باید سقط بشه. میرن سونو اون هم میگه بچه بدون حرکته، صدای قلب هم نداره باید مادر عمل بشه! مادرم با دل شکسته میرن حرم و برای سلامتی من نذر می کنند.😅 از یک دکتر خیلی دقیق آدرس یه سونوگرافی رو گرفتن که اونجا بعد از ده دقیقه کاوش دکتر میگه بچه تون ضربان داره ولی خیلی کمه و هیچ حرکتی نداره! و با شرایط من اصلا به زایمان طبیعی فکر نمیکردن! دکتر جدیدی که میرن میگن خدا رو شکر قبول نکردی بچه رو دنیا بیاری چون بچه ات خیلی ریز و ضعیفه و اگر هشت ماه دنیا می اومد قطعا نمی موند، خلاصه دکتر جدید زمان سزارین میده ولی در نهایت شب قبل از تاریخ سزارین مادرم دردشون میگیره و من طبیعی دنیا میام.. مادرم میگن توی ذهنم این بود که نابینایی ولی وقتی پرستار آوردت با چشم هات داشتی همه جای بیمارستان رو نگاه میکردی، از همه بچه های دیگه ام هوشیار تر بودی😅 چند ساعت بعد هم تقریبا سلامت بینایی ات تایید شد، البته من نزدیک سه ماه مهمون دستگاه بودم چون ویروس توی بدنم ایجاد بیماری کرده بود ولی به حمد خدا سالم و سلامت هستم.😅 من الان ۲۴ سالمه و معلمم. ازدواج کردم و خیییلی خوشبختم و احساس آرامش می کنم، دارم ارشدم رو میگیرم به لطف خدا و اینکه مادرم به من از همه بچه هاشون وابسته تره، حتی برادرم که خودش اصرار می‌کرده سقط بشم الان میگه اگه من نبودم چقدر خونه مامان بی روح بود.😍 خواستم بگم هر بچه ای که خدا به آدم میده حق زندگی داره فکر نکنید هیچی نمی فهمه یا اینکه آدم نیست کشتنش حکم قتل یه آدمه، خوبه که تا آخرین لحظه ایمان مون رو از دست ندیم. منم از اینکه مادرم من رو نگه داشت بی نهایت خوشحالم.😅 خودم یک ساله رفتم خونه خودم، شش ماهه منتظرم مادر بشم ولی هنوز توفیق نداشتم. انشالله مخاطبان کانال هم دعا کنند به زودی یه فرزند صالح قسمت من و همسرم بشه... @madadazshohada