eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🌷 دختر_شینا – قسمت 7⃣ @madadazshohada .... از زن‌ها شنیدم پایگاه آماده‌باش است و به هیچ سربازی مرخصی نمی‌دهند. پدرم در خانه از تظاهرات ضد شاه حرف می‌‌زد و اینکه در اغلب شهرها حکومت نظامی شده و مردم شعارهای ضد حکومت و ضد شاه سر می‌دهند؛ اما روستای ما امن و امان بود و مردم به زندگی آرام خود مشغول بودند. یک ماه از آخرین باری که صمد را دیده بودم، می‌گذشت. آن روز خدیجه و برادرم خانه‌ی ما بودند، نشسته بودیم روی ایوان. مثل تمام خانه‌های روستایی، درِ حیاط ما هم جز شب‌ها، همیشه باز بود. شنیدم یک نفر از پشت در صدا می‌زند: «یااللّه...یااللّه...» صمد بود. برای اولین بار از شنیدن صدایش حال دیگری بهم دست داد. قلبم به تپش افتاد. برادرم، ایمان، دوید جلوی در و بعد از سلام و احوال‌پرسی تعارفش کرد بیاید تو. صمد تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و سلام داد. حس کردم صورتم دارد آتش می‌گیرد. انگار دو تا کفگیر داغ گذاشته بودند روی گونه‌هایم. سرم را پایین انداختم و رفتم توی اتاق. خدیجه تعارف کرد صمد بیاید تو. تا او آمد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می‌کشیدم پیش برادرم با صمد حرف بزنم یا توی اتاقی که او نشسته، بنشینم. صمد یک ساعت ماند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدن من ناامید شد، بلند شد، خداحافظی کرد برود. توی ایوان من را دید و با لحن کنایه‌آمیزی گفت: «ببخشید مزاحم شدم. خیلی زحمت دادم. به حاج‌آقا و شیرین جان سلام برسانید.» بعد خداحافظی کرد و رفت. خدیجه صدایم کرد و گفت: «قدم! باز که گند زدی. چرا نیامدی تو. بیچاره! ببین برایت چی آورده.» و به چمدانی که دستش بود اشاره کرد و گفت: «دیوانه! این را برای تو آورده.» آن‌قدر از دیدن صمد دستپاچه شده بودم که اصلاً چمدان را دستش ندیده بودم. خدیجه دستم را گرفت و با هم به یکی از اتاق‌های تودرتویمان رفتیم. درِ اتاق را از تو چفت کردیم و درِ چمدان را باز کردیم. صمد عکس بزرگی از خودش را چسبانده بود توی درِ داخلی چمدان و دورتادورش را چسب‌کاری کرده بود. با دیدن عکس، من و خدیجه زدیم زیر خنده. چمدان پر از لباس و پارچه بود. .... چمدان پر از لباس و پارچه بود. لا‌به‌لای لباس‌ها هم چند تا صابون عطری عروس گذاشته بود تا همه چیز بوی خوب بگیرد. لباس‌ها هم با سلیقه‌ی تمام تا شده بود.   خدیجه سر شوخی را باز کرد و گفت: «کوفتت بشود قدم، خوش به حالت. چقدر دوستت دارد.» ایمان که به دنبالمان آمده بود، به در می‌کوبید. با هول از جا بلند شدم و گفتم: «خدیجه! بیا چمدان را یک جایی قایم بکنیم.» خدیجه تعجب کرد: «چرا قایم کنیم؟!» خجالت می‌کشیدم ایمان چمدان را ببیند. گفتم: «اگر ایمان عکس صمد را ببیند، فکر می‌کند من هم به او عکس داده‌ام.» ایمان دوباره به در کوبید و گفت: «چرا در را بسته‌اید؟! باز کنید ببینم.» با خدیجه سعی کردیم عکس را بکنیم، نشد. انگار صمد زیر عکس هم چسب زده بود که به این راحتی کنده نمی‌شد. خدیجه به شوخی گفت: «ببین انگار چسب دوقلو زده به این عکس. چقدر از خودش متشکر است.»  ایمان، چنان به در می‌کوبید که در می‌خواست از جا بکند. دیدیم چاره‌ای نیست و عکس را به هیچ شکلی نمی‌توانیم بکنیم. درِ چمدان را بستیم و زیر رختخواب‌هایی که گوشه‌ی اتاق و روی هم چیده شده بود، قایمش کردیم. خدیجه در را به روی ایمان باز کرد. ایمان که شستش خبردار شده بود کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است، اول با نگاه اتاق را وارسی کرد و بعد گفت: «پس کو چمدان. صمد برای قدم چی آورده بود؟!» زیر لب و آهسته به خدیجه گفتم: «به جان خودم اگر لو بدهی، من می‌دانم و تو.» خدیجه سر ایمان را گرم کرد و دستش را کشید و او را از اتاق بیرون برد. 🔰ادامه داره... @madadazshohada
شهید علیرضا دهقان منشادی.m4a
5.49M
شهیدی که مردم را میبره کربلا . هر که دارد هوس کرببلا بسم الله . شهید علیرضا دهقان منشادی😪😪😪😪😪😪😪😪😪 بسیار شنیدنی لطفا نشر دهید برای دیدن بقیه روایات شهدا به کانال ما بپیوندید 👇 @madadazshohada
📝 امیدوارم که با شهادتِ ما راه "کربلا" باز شود، آنانکه می‌خواهند به زیارت حسین‌بن‌علی(ع) بروند، فقط به‌ یاد ما شهیدان باشند... @madadazshohada
رحم الله عشاق الحسین کربلایی ها حتما شهدارو تو قدم هایی که برمیدارین یاد کنید اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون..... 🌸شهدای عزیز این چله🌸 شهدای عزیز❤️ 1- 🌷شهدای گمنام✅ ۲- 🌷شهید شاهرخ ضرغام✅ ۳- 🌷شهید سید کاظم عاملو✅ ۴-🌷شهیدحاج حسین معز غلامی✅ ۵- 🌷شهید مجتبی قاضی زاده✅ ۶_ 🌷شهید امیر علی محمدیان✅ ۷- 🌷شهید سید رحمان هاشمی✅ ۸- 🌷شهید علی امرایی✅ ۹- 🌷شهید حسین جمالی✅ ۱۰- 🌷شهیده زهرا حسنی سعدی✅ ۱۱- 🌷شهید سید عبدالله رضوی طاهری✅ ۱۲- 🌷شهید ابراهیم رشید✅ ۱۳--🌷شهید علی اکبر جوادی✅ ۱۴--🌷شهید محمد معماریان✅ ۱۵-🌷شهید روح الله عجمیان✅ ۱۶-🌷شهیدمحمد رضا دهقان✅ ۱۷-🌷شهیدعلی اکبر نظری✅ ۱۸-🌷شهید محمد مسرور✅ ۱۹-🌷شهیدحامد سلطانی✅ ۲۰-🌷شهید محمد وزوایی ✅ ۲۱-🌷شهید علی اکبر بادپا همدانی✅ ۲۲-🌷شهید سید مهدی جلادتی✅ ۲۳-🌷شهید وحید زمانی نیا✅ ۲۴-🌷شهید جواد گودرزی ۲۵-🌷شهید سردار حسن ترک ۲۶-🌷شهید محمد رضا دستواره ۲۷-🌷شهید ابراهیم آسمی ۲۸🌷-شهید قاسم غریب ۲۹-🌷شهید مهدی صابری ۳۰-🌷شهیدعلیرضا توسلی ۳۱-🌷شهیدمحمد حسین مرادی ۳۲-🌷شهید میثم مدواری ۳۳-🌷شهید مرتضی کریمی ۳۴-🌷شهید حمید سیاهکالی مرادی ۳۵-🌷شهید حامد جوانی ۳۶-🌷شهید رضا کارگر برزی ۳۷-🌷شهید مسلم خیزاب ۳۸-🌷شهیدبابک نوری ۳۹-🌷شهیدالیاس چگینی ۴۰-🌷شهیدمهدی ذاکر حسینی روز اول👈🏼 ۱۰ مرداد✅ روز دوم👈🏼 ۱۱ مرداد ✅ روز سوم👈🏼 ۱۲ مرداد✅ روز چهارم👈🏼 ۱۳ مرداد✅ روز پنجم👈🏼 ۱۴ مرداد✅ روز ششم👈🏼 ۱۵ مرداد✅ روز هفتم👈🏼 ۱۶ مرداد✅ روز هشتم👈🏼 ۱۷ مرداد✅ روز نهم👈🏼 ۱۸ مرداد✅ روز دهم👈🏼 ۱۹ مرداد✅ روز یازدهم👈🏼 ۲۰ مرداد✅ روز دوازدهم👈🏼 ۲۱ مرداد✅ روز سیزدهم👈🏼 ۲۲ مرداد✅ روز چهاردهم👈🏼 ۲۳ مرداد✅ روز پانزدهم👈🏼 ۲۴ مرداد✅ روز شانزدهم👈🏼 ۲۵ مرداد✅ روز هفدهم👈🏼 ۲۶ مرداد✅ روز هجدهم👈🏼 ۲۷ مرداد✅ روز نوزدهم👈🏼 ۲۸ مرداد✅ روز بیستم👈🏼 ۲۹مرداد✅ روز بیست ویکم👈🏼 ۳۰ مرداد✅ روز بیست دوم👈🏼 ۳۱ مرداد✅ روز بیست وسوم👈🏼 ۱ شهریور✅ روز بیست وچهارم👈🏼 ۲ شهریور روز بیست وپنجم👈🏼 ۳ شهریور روز بیست وششم👈🏼 ۴ شهریور روز بیست وهفتم👈🏼 ۵ شهریور روز بیست وهشتم👈🏼 ۶ شهریور روز بیست ونهم👈🏼 ۷ شهریور روز سی ام 👈🏼 ۸ شهریور روز سی ویکم👈🏼 ۹ شهریور روز سی دوم👈🏼 ۱۰ شهریور روز سی سوم👈🏼 ۱۱ شهریور روز سی وچهارم👈🏼 ۱۲ شهریور روز سی وپنجم👈🏼 ۱۳ شهریور روز سی وششم👈🏼 ۱۴ شهریور روز سی وهفتم👈🏼 ۱۵ شهریور روز سی وهشتم👈🏼 ۱۶ شهریور روز سی ونهم👈🏼 ۱۷ شهریور روز چهلم👈🏼 ۱۸ شهریور 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست) 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 @madadazshohada 💫♥️🍃♥️🍃💫
🌹شهادت هنر است و شهید هنرمند واقعی ♦️کانال رسمی شهید وحید زمانی نیا (محافظ سردار سلیمانی) تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰ شهادت: ۱۳ دی ۹۸🕊 محل تولد: تهران محل شهادت: بغداد 💔 مزار: در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) @madadazshohada
نوشته ای از همسرِ بزرگوار شهید عزیز وحید زمانی نیا از محافظان که با حاج قاسم توسط تروریست های آمریکایی به شهادت رسیدند💔🕊 بسم رب العشق اینجا میدونید کجاست؟ بله درست حدس زدید کهف الشهداس 🌱 منو و آقا وحید اولین باری که رفتیم کهف ایشون اولین بارشون بود و خیلی دوست داشتن فضای اینجارو و کلی با حسرت نگاه میکردن به شهدا ...😔 وقتی داشتیم بر میگشتیم کلی عکسم گرفتیم و قرار بود بعد از عروسیمون با هم بیایم کهف الشهدا.... خلاصه که آقا وحید خیلی مارو غافل گیر کرد و زود آسمونی شد امیدوارم همگی مارو هم شفاعت کنن🌸 گرچه با شناختی که از ایشوون دارم اونقدر مهربون و دلسوز بودن که محاله ازشون چیزی بخواهیم بتونه رد کنه...😔 دعای من فقط تعجیل در فرجه آقامونه که زود بیان و همگی مارو از شر استکبار و ابر قدرت های زورگو نجات بدن ... آمین یا رب العالمین❤ @madadazshohada
«از دامن زن مرد به معراج می‌رود» این جمله‌ی امام خمینی(ره) وقتی برایم معنی پیدا کرد که خبر شهادت آقا وحید رو بهم دادند... اون لحظه‌ای که بدون توجه به اطرافم بی امان اشک می‌ریختم! بی تابی و دلتنگی امانم را بریده بود. هرچه گریه می‌کردم آرام نمی‌شدم. انگار قلب و جگرم می‌سوخت. در میان بی‌قراری‌هایم دستانِ پر از مهرش را روی دستانم حس کردم. نگاهش کردم، نگاهم کرد. دستی به سر و صورتم کشید و گفت: «دخترم ناراحت نباش، بی‌تابی نکن، انقدر گریه نکن وحید الان پیش امام حسینه، همون جایی که دوست داشت. آروم باش، تمام نگرانی من تویی، کمتر اشک بریز. جای بدی که نرفته، هدیه‌ای ناقابل تقدیم خدا کردیم تو هم راضی باش عزیزم.» چقدر بزرگ بود، چقدر روحِ عظیمی داشت. چقدر آرامم کرد. انگار فرشته‌ای بود از جانب خدا... عطرِ بهشتی وحید را همراه خود داشت. عجب جمله‌ی درستی؛ امام راست می‌گفت. وحید از دامن پاک مادرش به معراج رفت...🕊 🎙 راوی: مادربزرگوار شهید وحید زمانی نیا @madadazshohada