eitaa logo
متن روضه و اشعار ویژه مداحان
1.5هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم که هم دستم، سرِ زانوست، هم محتاج دیوارم برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن نشد جز شعلهء آتش کسی آنجا طرفدارم گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم بزن قنفذ که من دست از امامم برنمیدارم دلم بر همسرم می سوخت چون قنفذ مرا می زد نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم
(اسما میگه...) 💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند... زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته ⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید... میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی... بلند بلند داره گریه میکنه... (سردار بدر و حُنینه علی ...) پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ... آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید.... (سوز) صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما... اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما... 🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته... 🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته.... (گریز..) ⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا ).. آی کربلائیا... ⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ... تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی.... ⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا... اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره... راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده .. اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله.... به ناله های دل یتیمان زهرا ... به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....
از دست دشمن ها چه ها کشیدی یازهرا یازهرا جز ظلم و کینه از عدوندیدی یا زهرا یا زهرا بعد از پیمبر خون شده دل تو یا زهرا یا زهرا آتش زده دشمن به حاصل تو یا زهرا یا زهرا حق ذوی القربی چنین ادا شد یازهرا یازهرا در با لگد از ظلم و کینه وا شد یا زهرا یا زهرا در پشت در با ناله ی حزینی یا زهرا یا زهرا تو گفته ای یا فضة خذینی یازهرا یازهرا غنچه ز شاخه از ستم جدا شد یازهرا یازهرا محسن تو به پشت در فدا شد یا زهرا یا زهرا بعد از نبی از مرتضی گسستند یا زهرا یا زهرا پهلوی تو به پشت در شکستند یا زهرا یا زهرا بعد از نبی آتش زدند به خانه یا زهرا یا زهرا دشمن تو را می‌زد به تازیانه یا زهرا یا زهرا خون شد دلت از این همه مصیبت یا زهرا یا زهرا از مرتضی دشمن شکسته حرمت یا زهرا یا زهرا
فاطمیه اتش افروز دل است احتجابش یک کتاب کامل است فاطمیه اتشی افروختند خیمه های کربلا را سوختند فاطمیه پشت مولا راشکست میخ در بر سینه زهرا نشست فاطمیه ناله زهرا میزند داد مظلومیِ مولا میزند فاطمیه صورتی نیلی شود تا رقیه شاهد سیلی شود
دو تا فاطمه رو تو مدینه تشیع کردند یکی فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین بود، خیلی زحمت پیغمبر رو کشیده بود، وقتی خبر وفاتش رو آوردن، امیرالمومنین گریه کرد صدا زد یا رسول الله آقا مادرم رفت. پیغمبر بلند شد پیشانی امیرالمومنین رو بوسه زد و گریه کرد،فرمود مادر علی مادر منم بود خیلی زحمتم کشید، آقا فرمودند زنای بنی هاشم بیان، زنای بنی هاشم اومدن، فاطمه بنت اسد رو غسل دادن، کفنش کردن، پیغمبر صدا زد مردای بنی هاشم برید تو بقیع یه قبری آماده کنید، همه مردم مدینه اودن، پیغمبر به بدنش نماز خوند، چه تشیع جنازه ای شد، پیغمبر خودش وارد قبر شد، تو قبر خوابید، هی صدا میزد ای قبر فاطمه مادر علی مادر منه، ⏪اما چی میخوام بگم این یه فاطمه بود تو مدینه اما یه فاطمه دیگه ای هم تو مدینه این تشیع جنازه کجا، اون تشیع جنازه کجا، اینجا بدن فاطمه بنت اسد رو غسل دادن، بدن رو تشیع کردن، روز بدن رو برداشتن، تشیع کردند، تشیع جنازه فاطمه بنت اسد همه مردم مدینه اومدن، تشیع جنازه باشکوهی بود اما چی بگم از تشیع جنازه دختر پیغمبر، چهار بچه بی مادر دنبال جنازه مادر هی می گفتن مادر.. مادر... فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد به طفلی رخت ماتم در برم کرد الهی بشکند دست مغیره میان کوچه ها بی مادرم کرد
باز هم ای دخترِ پیغمبر اکرم بمان مَرهَم درد علی ای درد بی مَرهَم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشمِ همه با شانه های خَم بمان دست های تو شکسته َش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من، پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، اینها زمینم می زنند ای علمدارِ مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دَمَت پس لطف کن یک دَم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کَم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کَم کَم بمان روی تو گرچه وَرَم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و دَرهَم بمان رفته رفته کار من دارد به خواهش می کشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان
ای دخت ختم مرسلین هستی توگوهر ناب در لحظه های آخرت برحیدر بده جواب در کنار تو فاطمه میسوزم از غم تو میگِریم برتو فاطمه بر قامت خم تو ای بود و نبود علی ای یاس کبود علی زهرا مرو مرو بنگر به دو چشم ترم بشکسته ببین کمرم زهرا مرو مرو هنگام غسل پیکرت بنگر که خون جگرم روی نیلی تو زده زهرا بر جان شررم یادم افتاد از آن دمی در بین آتش و دود با دست کینه ی عدو شد رخسار تو کبود زهرا تو شدی سپرم بنگر که چو محتضرم زهرا مرو مرو بنگر که علی چه کشید قدم ز غم تو خمید زهرا مرو مرو ازخانه میروی ببین زینب دررنج ومحن حسینت گریه می‌کند سوزدهمراه حسن نالم من در عزای تو گردیده بی قرار تو سوزم هنگام رفتنت با اشک یادگار تو ای دار و ندار علی بودی تو قرار علی زهرا مرو مرو ای محرم راز علی ای سوز و گداز علی زهرا مرو مرو
با ناله هایش عرش را سوزاند مادر تا شد کنار بچه هایش ماند مادر با دستهایی که برایش شانه سخت است عجل وفاتی را دو دستی خواند مادر
بیا که ماه جمالت ظهور میخواهد جهان من شده تاریک نور میخواهد خدارو شكر، نفسی داریم و توفیقی داریم یه شب جمعه دیگه هم زیارت عاشورا بخوانیم . اعتقاد ما هم بر اینه هر شب باید دعوت نامه از طرف حضرت فاطمه سلام الله علیها بیاد . بی بی جان ممنونتیم ، امام زمان ممنونتیم ، تنها كاری كه میتونیم بكنیم ، كم ترین كاری كه میتونیم بكنیم و جواب این محبت امام زمان رو بدیم ، اینه كه اول مجلسمون بگیم یا صاحب الزمان زمن مخواه متاعی که در بساطم نیست یه چیزی از ما نخواه كه ما طاقتشو نداریم. غم فراغ تو قلبی صبور میخواهد شود که قاصد تو آید و بگوید که تو را امام زمان به حضور میخواهد خوش به حال كسی كه خود امام زمان میآد به سراغش ، حواست باشه ، دقت كن ، اگه امام زمانمون صدامون كرد ، تعلل نكنیم ، اگر و شاید و اما نگیم. كربلا مصداق بارز این داستانه . عبیدالله حر جوفی ِ- امام و سر راه كربلا دید ، امام بهش گفت : بیا من رو یاری كن ، هی دست دست كرد ، میدونی جواب امام رو چی داد؟ ای برات بمیرم آقا ، گفت : آقا من خودم كار دارم اما اسبم مال تو ، بعضی ها نوشتند گفت : شمشیرم برا شما. آقا یه نگاه معنی داری كرد ، گفت : عبیدالله ، من اسب میخوام چیكار؟ میخواستم دست خودت رو بگیرم ، برو كربلایی شدن كار هر كسی نیست ، فقط یه حرفی حضرت بهش زد ، من هلاك این جمله ام ، حضرت بهش گفت : برو فقط یه جایی برو صدای غریبی من به گوشت نرسه ، یه جایی برو من گفتم ، هل من ناصر ینصرنی... حالا هرجا نشستی بگو حسین جان . . . بیا که منتظران را دگر قراری نیست چرا زمانه مرا از تو دور میخواهد دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون وصال یار فقط جنس جور میخواهد این روی سكه رو هم بشنو ، نشسته بود تو خیمه ، قاصد امام اومد گفت : زهیر بیا ، حسین تو رو صدا كرده، یكی میشه عبیدالله حر جوفی، یكی میشه زهیر، رفت تو خیمه ی امام وقتی برگشت دیگه رو پای خودش بند نبود. مولا رسیدن به امام زمان هزینه داره ، چه زیبا فرمود : بهشت را به بها میدهند ، نه به بهانه . میخوای به آقات برسی باید شرایطش رو داشته باشی ، باید وسایلش رو داشته باشی. دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون امشب شبه كیه؟قربون اون دختر سه ساله برم،كه همه ی اینهارو با هم داشت،اینها رو با هم داشت كه به وصال یارش رسید. از این بالاترش رو هم رقیه داشت، فقط دل شكسته و دل خون نداشت،این خانم جونشم كف دست گرفته بود. چقدر این دو بیت قشنگه،عاشقانه گوش بده در یافتن تو در به در میمیرم میتونی به امام زمانت این جوری بگی؟ در یافتن تو در به در میمیرم یا بر سر كوی یا گذر میمیرم یك روز تو میرسی اما صد حیف از شوق شنیدن خبر میمیرم
گریز زیار عاشورا
امام صادق فرمود : روزی که در خانه ی علی (ع) و فاطمه (ع) رو آتش زدند و محسن کشته شد، روز بسیار تلخ و غمباری بود زیرا در آنروز پایه ی ستم بر اهل بیت (ع) استوار گردید ! آی مردم ! آی کسانیکه اومدید تو مجلس حسین (ع) آی کسانیکه اومدید زیارت عاشورا را بخوانید و برای حسین (ع) اشک بریزید ! خدا میخواد بگه حالا که میخوای برای حسین من گریه کنی، حالا که اومدی قاتلان حسین (ع) رو لعن کنی لعن و نفرینت باید گره بخوره با لعن و نفرین کسانیکه اومدند تو کوچه ی بنی هاشم و مادر حسین (ع) رو کتک زدند. پایه ی ظلم به حسین (ع) و بچه های حسین (ع) تو کوچه ی بنی هاشم بنا گردید ، همون روزی که همه اومدند فاطمه (ع) و علی (ع) رو محاصره کردند.آی بمیرم اگه اون روز میخ آهنین به سینه ی مادرش فرو نمی رفت تو گودال قتلگاه نیز تیر سه شعبه به قلب ابا عبدالله (ع) اصابت نمیکرد ، اگه اون روز در خونه ی فاطمه رو آتش نمی زدند تو کربلا هم خیمه های ناموس حسین (ع) آتش نمیزدند، اگه اون روز سیلی به صورت مادرش نمیزدند تو کربلا هم زینب (س) و رقیه خاتون(س) سیلی نمی خوردند، اگه اون روز تو کوچه دستان علی (ع) رو با طناب نمی بستند تو کربلا هم غل و زنجیر به گردن امام سجاد (ع) و اسراء نمی بستند ، اگه اون روز محسن (ع) رو در شکم مادر شهید نمی کردند تو کربلا هم داغ علی اصغر (ع) رو به دل مادرش رباب نمیذاشتند، اگه اون روز باغلاف شمشیر به بازوی مادرش نمیزدند تو کربلا هم با شمشیر ، دستان قمر بنی هاشم (ع) رو قطع نمی کردند ! میخوای بازم بگم یا نه ؟ آی غمخوار حسین (ع) هر مصیبتی که بر اربابت حسین (ع) وارد شد ریشه اش به کوچه بنی هاشم بر میگرده ، همه اش به ستم هایی که قنفذ ومغیره در حق فاطمه (ع) روا داشتند بر میگرده ، الهی بشکنه دست مغیره
مانند یک ابر بهاری یابن الزهرا حال و هوای گریه داری یابن الزهرا این روزها خیلی دلت را غم گرفته دلخسته از این روزگاری یابن الزهرا با واژه ی «مادر» شود آهت کشیده در لا به لای اشک و زاری یابن الزهرا «ای وای مادر» های تو می گوید آقا خیلی برایش بی قراری یابن الزهرا آقا مگر من مرده ام که مثل حیدر سر را به زانو می گذاری یابن الزهرا آقا! تنم، جانم، همه چیزم فدایت آماده ام بر جان نثاری یابن الزهرا گریه مکن که طفل اشک بی قرارم با گریه ات گردیده جاری یابن الزهرا جز اشک دیده مرهم دیگر ندارم با عرض پوزش از «نداری» یابن الزهرا از این که هستم دوستدار مادر تو حتماً مرا تو دوست داری یابن الزهرا تا این که باشم زائر قامت خمیده دنبال یک سنگ مزاری یابن الزهرا «زهرا» به «زهراها» شده تبدیل... یعنی : در کوچه شد آیینه کاری یابن الزهرا