eitaa logo
متن روضه و اشعار ویژه مداحان
1.5هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت زهرا سلام الله علیهابه آقا امیرالمومنین علیه السلام روزی زهرا(ع) فرا رسیدن مرگ خود را به علی(ع) اعلام کرد و در این بین سخنانی از روی صدافت با یکدیگر گفتند، و مهرو علاقه بی پایان خویش را نسبت به هم ابراز داشتند. در این جا بود که احساسات و عواطف آن دو یار مهربان و دو همسر نمونة اسلام چنان تحریک شد که نتوانستند از گریه خودداری کنند. ساعتی را با هم گریستند و به یاد دوران کوتاه زندگی زناشویی که جهانی از صفا و مهر و علاقه و صداقت و درستی و پاکدامنی و فداکاری بود اشک ریختند و به یاد زحمات طاقت فرسا و فداکاری ها و گرفتاری های همدیگر ناله کردند، تا شاید به وسیله اشک های چشم، آتش درونی خود را که نزدیم بود کالبدشان را محترق سازد خاموش کنند. بعد از ان که گریه شان آرام تر شد، علی بن ابی طالب سر همسرش را در دامن گرفت، فرمود: ای دختر پیغمبر! هر چه میل داری وصیت کن و مطمئن باش که از وصایای تو تخلف نخواهم کرد. فاطمه(ع) به موضوعاتی وصیت نمود که در این جا به سه مورد آن اشاره می کنیم: 1- ای پسر عمو! فرزندانم یتیم می شوند، با انان مدارا کن. 2-  برای من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازه، بدنم پیدا نباشد، و طرز ساختمانش چنین و چنان نباشد. 3- مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار و اجازه نده اشخاصی که حقم را غضب کردند و اذیت و آزارم نمودند بر من نماز بخوانند یا به تشییع جنازه ام حاضر شوند.»<1> و نیز آمده که عرض کرد: برایم سورة یس بخوان! پس از ان که تمام شد، بدان که از این دنیا رفته ام!<2> آه! علی(ع) روی به سوی دیگر می گرداند تا فاطمه قطرات اشک چشمش را نبیند. این اندوه ودردی که آمیخته با مهر و محبت فاطمه بود، به صورت اشک از چشم علی جاری می شد. گریزی به کربلا آری، زهرا(ع) وصیت می کند همسر مهربانش علی(ع) در کنار بسترش قران بخواند. تا صدای قرائت قران به او آرامش دهد. چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدنچ به رخت نظاره کردن، سخن خود شنیدن این جا صوت علی به زهرا آرامش می دهد، یک جایی هم سر بریدة حسین (ع) فراز نیزه ها برای آرامش و تسکین زینب(ع) قرآن می خواند. با زبان حال، زینب گفت با راس حسین خصم خواند خارجی ما را، اخاه قرآن بخوان <1> - بانوی نمونه ی اسلام، ابراهیم امینی، ص 190. <2>  - بحارالانوار، ج 43، ص 178. منبع: كتاب آتش در حرم
❣﷽❣ 💠 🔅بر أحمد و بر آل محمّد صلوات 🔅بر هشت و چهار نور سرمد صلوات 🔅هر کس صلوات می فرستد یکبار 🔅ده بار خدا بر او فرستد صلوات ⚜با مهر نبي دولت سرمد داريم ⚜با عشق علي عيش موبّد داريم ⚜هر نعمتي امروز خدا داده به ما ⚜از مرحمت آل محمد داريم 🍁[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 🍂(السلام علیک یا ام کلثوم س یا بنت امیرالمومنین ع یا بنت فاطمه الزهرا س) ♦️ای آینه دار پنج معصوم ♦️در بحر عفاف دُر مکتوم ♦️پروردهٔ دامن  ولایت ♦️مظلومهٔ خاندان مظلوم ♦️تو زینب دومی علی را ♦️نامند تو را به ام کلثوم ♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی ♦️یا سیدتی به  ما نگاهی ♦️تو محنت بی شماره دیدی ♦️غم، بیشتر از ستاره دیدی ♦️مه پاره ی دشت کربلا را ♦️در خاک، هزار پاره دیدی ♦️هم بردل پاره پاره اززهر ♦️هم پیکر  پاره پاره  دیدی ♦️پامال تن عزیز  خود را ♦️ازمرکب ده سواره دیدیم ♦️بردست حسین غرق درخون ♦️قنداقه ی شیرخواره دیدی ♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی ♦️یا سیدتی به ما نگاهی ⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود.. قربون دلت برم خانم جان.. قربون غربتت بشم بی‌بی جان.. این خانم هم مثل بی‌بی زینب خیلی چیزهارو دیده.. خیلی مصیبت هارو دیده.. میخ در و آتش کشیدن در رو دیده.. اگه اونجا بی‌بی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده.. دیده مادر به بستر افتاده.. غسل شبانه مادر دیده.. 🚩آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره 🚩او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.. ⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان.. (دیگه چی دیده) سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند.. (دیگه چی؟) اگه زینب پاره های جگر برادر دیده،  خانم ام کلثوم هم دیده.. آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده.. اسارت دیده.. ⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد، ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای.. خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند.. فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما.. یه لحظه هم تو کربلا خانم ‌گریه کرده.. ⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره.. رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی.. (اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم) بی‌بی زینب پسراشو آماده میکنه.. یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی.. فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو... رباب علی اصغرو.. اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم.. میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر.. خواهرم گریه نکن منم غریبم.. فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه،  غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن.. 🔸گفت خواهر بگو به اهل حرم 🔸ام کلثوم یاور آورده 🔸ام کلثوم هم برای خودش 🔸یک ابالفضل لشکر آورده ⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..) بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه.. زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی.. (چی شده خواهر) (تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی) ♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه.. (چیه ام کلثوم) صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم.. ⬅️قربون ناله های دلت بی‌بی جان.. کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد.. ▪️آخ به قربان سرت بابا ▪️بگردد دخترت بابا ▪️کدامین دست کین آخر ▪️بریده حنجرت بابا ▪️تُرا ای لالهٔ زهرا ▪️که از شاخه جدا کرده ▪️مرا چون بلبل شیدا ▪️به داغت مبتلا کرده ▪️الهی بشکند دستی ▪️که رگهای تو ببریده ▪️نداده گوئیا آبت ▪️ که لبهای تو خشکیده ☑️خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین.
بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا یا بن الحسن... ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیهاست... کجایی پسر فاطمه... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان... آقا 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا بیا و ببین... حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند... آقا بیا ببین... جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند.. آقا... بیا و ببین... بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند... ای... آقای مهربان... بابای مهربان... کجایی... کجایی... آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه... بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس... آقا... بیا که دل شیعه خونه... یا بن الحسن... ای... مرهم زخم شیعه کجایی... یا بن الحسن... آقا... امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید... هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید... خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... یا صاحب الزمان... امشب اومدم بگیم... خدا به ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان...
قسمت دوم : حالا که امام زمانت رو دعوت کردی... احترام کن... مودب بشین... دستات رو بگذار روی سینه... میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم... از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش... تصور کن الان ورودی حرم ایستادی... میدونم این آرزو رو به دل داری... میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی... آماده ای سلام بدیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ 🔸ای یادگار سه امام زینب 🔸بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... بلاکش دوران بی بی زینب... چهار پنج سال بیشتر نداشت... داغ جدش رسول خدا رو دید... صبر کرد... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند... اما صبر کرد... داغ مادرش رو از یاد نبرده... فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد... بمیرم برات بی بی جان زینب... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید... اما بازم صبر کرد... روز عاشورا در نصف روز... جلو چشمانش... تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد... تمام دلخوشی زینب حسین بود... اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد... خواهرم... زینبم... منم میخوام برم میدان... زینب جان... خواهرم... خدانگهدار... زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره... عرضه داشت... حسینم برادرم... برا من که دیگه کسی نمونده... تو هم میخواهی بری... زینبت رو تنها بگذاری... ای یادگار مادرم حسین... اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود... بی بی زینب در کربلا جان میداد... ابی عبدالله فرمود خواهرم... انقدر بی تابی نکن... تا صدای تکبیر من میاد... (بدان) بدون من هنوز زنده ام... ابی عبدالله رفت میدان... تصور کن... زینب کبری هم داخل خیمه... تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میگیره... اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... داخل خیمه... هی بلند ميشه... میشینه زمین... میگه برادرم... حسینم... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... در همون حالت... یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد... شاید خوشحال شده زینب... برادرم حسین برگشته... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته... اما... یال اسب غرق خونه... زین اسب واژگونه... بی تاب شد زینب... همینجا بود... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند یاصاحب الزمان منو ببخشید... عمه جانتون زینب دوان دوان... به سمت قتلگاه... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا رسید بالای تل زینبیه... نگاه کرد دید... فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ... وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ... وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ... شمشیر دارها با شمشیر میزنند... نیزه دارها با نیزه میزنند... یک عده ای هم که سلاح ندارند... با سنگ میزنند... خدا... چکار کنه زینب... بی تاب شده زینب... فقط دستاش رو گذاشت روی سر... هی صدا میزد... وامحمدا... واعلیا... روضه من تمام... فقط همینو بگم... چیزی نگذشت دیدند... 🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب تسلای دل بی بی زینب ناله بزن یاحسین... 🔸حسین آرام جانم 🔸حسین روح و روانم
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من بگذاريد كه  چون  سـايه  كنارش  باشم  شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم بگذاريد كنون شـمع مـزارش  باشم  غصه خون كرد دل  فاطمـه را بگذاريد تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا بگذاريد  ز  جـان  ابر بـهـارش باشم صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد مهلتي  تا  كه دمي آيـنـه دارش باشم به مدينه مبريدم به چه دلخوش  دارم بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم  اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك بگذاريد  كه  ماه  شـب  تـارش  بـاشـم🥀 روضه جانم.یا حضرت رباب امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم (مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره) اوج روضه* ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی، فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم دشتی آخر روضه*👇👇 خداوندا اگر زهرا نمی سوخت اگر مسمار در جسمش نمیدوخت اگر درب حرم نشکسته بودن اگر دست علی نابسته بودند دگر تیری گلویی را نمی دوخت شبانه دامن طفلی نمی سوخت دگر زینب غریبانه نمی رفت رقیه کنج ویرانه نمی رفت از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین یا مظلوم یا ابا عبدالله بابی انت و امی یاحسین به فدای لب عطشان حسین این سر ما و قدمت یاااحسییین
توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست شاعر: علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود. نوشتن بیست و یک‌ نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چه‌جوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم‌ گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم... عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه . یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج این‌جوری دست و پا زده . یه باب الحوائج هم‌ کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمع‌کنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود . اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه‌ چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد . هربلایی سرم آمد کفنم‌ دست نخورد وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد ساق من‌ خم شده اما تن‌ من کامل بود قدر انگشت بریده بدنم‌ دست نخورد صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان گریه زیاد کردم‌ روضه زیاد خوندم‌ پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم‌ وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا نیزه فرو شد به تنت وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا خودت بگو از کفن
🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم آقای من امام زمان... امشب کجا قرآن به سر میگیری... پسر فاطمه... 🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم 🔸در آسمانی نگاهت پر بگیرم آقا هر شیعه ای... آرزو داره... شب قدر در کنار شما احیا کنه... مگه ميشه بدون شما برم در خونه ی خدا... کجایی ای امید شیعه... 🔸ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق 🔸دست شما را جای قرآن سر بگیرم آقا...شما واسطه بین منو خدایی... ميشه برا من رو سیاه هم دعا کنید... بار گناهم سنگین شده... اصلا گناه باعث شده من نتونم شما رو ببینم... 🔸ای کاش در تقدیر من امشب نویسند 🔸پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم آقا میدونم داری منو میبینی... آقا میدونم صدام رو میشنوی... اما.. میخوام بگم... کی ميشه من شما رو ببینم... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ 🔸طالب خون خدا مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك 🔸یابن مصباح الهدی مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك شب قدر ببین حرف دلت هست یا نه... 🔸چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه 🔸سر راهی به گدا، مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك حالا صداش بزن... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك..
❣﷽❣ 🔅 ⬅️امشب شب امیرالمومنینه گریه مون باید با همه شب های دیگه فرق کنه،،ناله زدنمون برا مولامون باید فرق کنه.. ⏪ازسادات منبری قم میگفت یه بزرگواری از اهالی قم چهل شب حضرت زهرارو قسم میداد به خون گلوی حسینش،، میگفت بی‌بی گره از کارم باز کن.. چهل شبش تموم شد هر چی توسل کرد دید حضرت زهرا بهش نگاه نمی کنه ،،خیلی دلش شکست.. گفت مادر من که غیر از تو کسی رو ندارم مادر تو هم جواب منو نمیدی؟ خیلی دلش سوخت شروع کرد روضه خوندن و اشک ریختن و دست به دامن شدن.. در عالم رؤیا دید مادر پهلو شکسته اش اومده.. فرمود چهل شب منو به خون گلوی حسینم قسم دادی اگه یک بار منو به مظلومیت علیم قسم میدادی جوابتو میگرفتی.. خیلی غریبه آقا گریه کنا امشب غریب نوازی کنید 🍁کیسه های نان وخرما خواب راحت میکنند 🍁دست های پینه دارش استراحت میکنند 🍁نخل ها ازغربت بغض گلوراحت شدند 🍁مردم ازدست عدالت های اوراحت شدند (دیگه راحت بخوابید..آی کوفیا دیگه راحت بخوابید فردادیگه علی ندارید) 🍁نیمه شبها کوچه ها را عطرآگین میکند 🍁درعوض درحق او هرخانه نفرین میکنند 🍁حرص اهل مکر ازبنده نوازی علیست 🍁داستان بچه هاشان بی نمازی علیست ⬅️خبرشهادت که تومحراب مسجد بلند شد گفتند مگه علی نماز می خونده؟علی تومحراب چه میکرده؟ قربون غربتت بشم آقا (آی گریه کنا امشب نخل ها چشم انتظارش بودند امانیومد..هرچی منتظر شدند امشب روضه سیلی بشنوند..هرچی چشم براه شدند امشب روضه کتک خوردن بشنوند نیومد 🔆یازهرا یازهرا.. 💥یادم نمیره ورم بازوی تورو یازهرا 💥یادم نمیره شکسته پهلوی تورو آی غیرتیا 💥یادم نمیره چهل تا بی حیازدند 💥یادم نمیره میون کوچه هازدند 💥یادم نمیره باتازیانه بدزدند 💥یادم نمیره زهرا به تو لگدزدند (هااا..صدای ناله تو آزاد کن..ای مادر آی جوان ننه..یارالی ننه ⏪دیگه امشب هرچی چشم براه بودن صداناله علی روبشنوند نیومد.. نوشتن این ضربه چی بوده فقط خدا می دونه.. فرق تا ابروشکافته ،،شمشیر زهرآلود بوده امیرالمومنین هی ازحال میره به هوش میاد.. یه وقت چشماشوباز کرد،،دیدزینبش کناربسترش نشسته.. یه نگاه کرد به چشمهای زینبش دید انقدرگریه کرده چشمهاکاسه خونه.. صدا زد زینبم گریه نکن بابا.. ◀️ ان شاالله هیچ دختری بال بال زدن بابارو نبینه.. ان شاالله هیچ دختری صدای ناله باباشو نشنوه.. صدازد گریه نکن بابا.. باباطاقت دیدن گریه هاتو نداره.. ◾️عمرم به سررسیده ببینی چه میکنی؟ زینبم ◾️رنگ ازرخم پریده ببینی چه میکنی؟ ◾️فرق مراتو طاقت دیدن نداشتی ◾️هجده سربریده ببینی چه میکنی؟ ◾️اینجاهمه به گریه توگریه می کنند زینبم ◾️دراوج گریه خنده ببینی چه می کنی؟ 🔸آی 3 ◾️من پیکرم به غیرسرم لطمه ای ندید ◾️جسمی به خاک دریده ببینی چه میکنی؟ آماده ای بگم؟ همه روضه ام این یه بیت باشه.. هرکی حاجت داره بسم الله.. ◾️تویکسره به چشم پدربوسه می زنی اما ◾️تیربه چشم ببینی چه می کنی؟ آی امان2 امشب بریم درخونه آقای بی دست کربلا.. من بیچاره ابالفضلم.. امشب هرکی کارداره بسم الله.. یازهرا.. ☑️ سه نفربودن فرقشون شکافته شد یکی آقامون امیرالمؤمنینه..وقتی شمشیر زد..آقا دستاشوحائل کرد باصورت زمین نخوره.. یکی آقاعلی اکبره.. دست دورگردن اسب انداخت.. اما3 یه آقایی هم دست دربدن نداشت نانجیب عمودشو دور سرگردوند چنان به فرق عباس زد، تیرتوچشمه، باصورت روی خاک افتاد.. آخ3 🔳وقتی شنیدن دست وبریدن 🔳اینابرای ناموست نقشه کشیدن 🔳پاشوباغیرت خیمه وغارت 🔳بین نامحرمانره زینب اسارت 🔳غمت چه کرده دل پردرده 🔳پاشوببین که حرمله خیلی نامرده عباسم.. 🔳اگه نباشی سنگه وشیشه 🔳دعواسر گوشوارهٔ رقیه میشه پاشوببین تازیانه برداشتن.. پاشویبین آتیش برداشتن.. پاشوببین دارن سه ساله رو میزنن.. پاشوببین دارن روخارای بیابون می کشن.. پاشو عباس. دارن معجر میکشن. 🔊ای حسین.. ⬅️تو حرمش گفتم آقا.. امیرالمؤمنین زینبش روبه شماسپرده بود آقاخبر داری زینب وبردندمحله یهودیا؟ کجابودی سنگ به صورت زینب می زدند؟ کجابودی زینب رو زدن؟ 💔یادش بخیر، کرببلاچه حالی داشت 💔یادش بخیر،غمت رو رودلم گذاشت (امشب افضل اعمال زیارت حسینه) 💔یادش بخیر،سحر بین الحرمین 💔یادش بخیر،شیش گوشهٔ آقام حسین2 اونایی که اربعین کربلارفتن 💔یادش بخیر،حلقه های سینه زنی 💔یادش بخیر،روضه های چند نفری یادش بخیر، دیوونگی پا روضه ها 💔یادش بخیر، لطمه زدن تو کربلا (نیت کردم اسمشو ببرم) 💔یادش بخیر،به یاد زخم آبله 💔یادش بخیر، پای برهنه هروله یادش بخیر، پای پیاده بین راه 💔یادش بخیر، یاد رقیه کربلا 💔یادش بخیر، پای پیاده بین راه 💔یادش بخیر، یاد رقیه کربلا ✅حسیـــن...غریب مادر....
🔰 ( 3) 🔰 🔰روضه قرآن سر گرفتن شب احیا ✨بر قامت باوقار حیدر صلوات ✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات ✨از محضر او اگر نجف میطلبی ✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات 🔰*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… خدایا بنده ای شرمنده ام من به درگاه تو سر افکنده ام من به سویت آمدم با اشک و آهی ندارم غیر تو دیگر پناهی الهی رو سیاهم رو سیاهم ولیکن عفو و بخشش از تو خواهم پریشانم پریشانم پریشان به فریادم برس ای حی سبحان 💮خدایا خودت تو قرآنت فرمودی (فأم السائل فلا تنهر) اگه فقیر اومد در خونت دست رد به سینه اش نزن خدایا منم فقیرم مستمند درگاهتم خدایا پرونده ام سیاهه، گنهکارم خدایا امشب با دلی تو رو میخونم که از بس گناه کرده سیاه شده دستتو بیار بالا بزار خدا دست خالیتو ببینه همه باهم 🍀*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… 🔻قرآن‌ها رو باز کنید مقابل صورت بگیرید قرآن رو‌شفیع خودمون قرار بدیم خدا به عظمت قرآن قسمت میدیم بین ما و اهل بیت جدایی مینداز ♦️اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اِسْمُكَ اَلْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ اَلْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ اَلنَّار خدایا به حق این قرآن که نازل کردی منو از آتش جهنم دور کن 💠قرآن هارو به سر بگیرید ♦️اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا اَلْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ⏺ ده مرتبه بک یا الله ⏺ده مرتبه الهی بمحمد ♨️یا امیرالمومنین ع قربون مظلومیتت برم آقا جان ♨️وقتی حسنین بدن بابارو غریبانه دفن کردند...دارن برمیگردند ...نیمه های دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد... اومدن دیدن یه پیرمرد نابینایی زانوهای غم بغل گرفته.... (غربت مولا رو ببین) 🔺(سر پیرمرد رو به دامن گرفتن..صدا زدند پیرمرد چی شده تو دل شب داری گریه میکنی.. ) صدا زد آقا زاده ها..یه آقایی بود هرشب برا من طعام می آورد غذا می آوررد...اما الان دو سه شبه دیگه سراغ من نیومده... ♦️( فرج امام زمان ..شفای مریضا ...حاجت حاجتمندا .. اسیران خاک رو مهمون کن...) تا نشونی هاشو داد دیدن صدای ناله حسنین بالا رفت... آی پیرمرد...بخدا بابامون علی بود..بابامونو تو محراب مسجد فرقشو شکافتند..شهیدش کردند ای علی علی علی… 💠صدا زد تو رو خدا منو ببرید کنار قبر آقام،، دیگه طاقت ندارم.. (آوردنش کنار قبر امیرالمومنین،، خودشو انداخت رو قبر مولا.. این قدر علی علی گفت..اینقدر ناله کرد گریه کرد همونجا کنار قبر مولا از دنیا رفت..) یا زهرا یا زهرا ✴️این یه نابینا بود کنار قبرامیرالمومنین ع… اما یه نابینای دیگه هم جابر بود.. (اوج) آی حسینیا ..روز اربعین اومد کنار قبر ابی عبدالله... (خودشو انداخت رو قبر ارباب) حسین جان پاشو جابر اومده...همونی که وقتی رو دوش پیغمبر بودی شما به من سلام میکردی.. حسین جواب سلام منو بده... (دید جواب سلامی نمیاد ) خودش جواب خودشو داد..صدا زد جابر ..چطور توقع جواب سلام داری..از کسی که سر در بدن نداره… ♻️ای حسین... حسین… حسین حسین … آرام جانم حسین … روح و روانم حسین … دلدار زینب حسین… غمخوار زینب حسین… عطشان مادر حسین …عریان مادر 🔰با همه وجود ..شهدا رو مهمون کن..به نیت فرج امام زمان عج..شفای همه مریضا.. سه مرتبه صدا بزن یا حسین... 1️⃣ ده مرتبه الهی بعلی ▶️ الهی بفاطمة ادامه👇👇
♨️یا امام حسن،، ای غریب مدینه قربون غریبیت آقا جان… یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا ( مدینه شهر پیغمبر ) ✨بیا ای خواهرم زینب ✨ببین جان آمده بر لب ✨بیاور طشتی ای خواهر ✨فتادم من به تاب و تب ✨امام مجتبایم من ، (غریبم من)۲ ✨بیا خواهر حلالم کن ✨مرا دیگر نمی‌بینی ✨گلی از گلشن رویم ✨در این عالم نمیچینی ✨امام مجتبایم من ، (غریبم من)۲ ➖الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه_ خواهر برادر و خیلی دوست داره امان امان… ✨دلم خون شد ز زهر کین ✨بیا یکدم برم بنشین ✨شدم راحت ز محنت ها ✨بیا ای خواهر غمگین ✨امام مجتبایم من ، (غریبم من)۲ ⚫️همه کنار بستر امام حسن دارن گریه میکنند،، یه لحظه آقا بهوش اومد دید امام حسین داره گریه میکنه،، (صدا زد حسین جان داداش چرا گریه می‌کنی) عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه (صدا زد داداش شما رو به این حال میبینم دارم گریه میکنم دارم بی برادر میشم گریه میکنم غم داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه میکنم) صدا زد حسین جان گریه نکن داداش ( داداش اگر چه منو با زهر مسموم کردند اما هر چی بخوای برام فراهمه الان آب طلب کنم عباس دستم آب میده، همه کنار بسترمند) اما حسین جان لایوم کیومک یا اباعبدالله حسین جان روزی میاد روز عاشورا ،، حسین جان دشمن دورت حلقه میزنه داداش،، تو رو با لب تشنه شهیدت میکنند ،، سر تو بالای نی میبرن (حسین جان حسن باید برات گریه کنه داداش تو گریه نکن داداش) به غربت امام حسن به غریبی امام حسن به صبر امام حسن ع 2️⃣ده مرتبه الهی بالحسن 3️⃣الهی بالحسین 4️⃣ده مرتبه بعلی ابن الحسین 5️⃣الهی بمحمد ابن علی 6️⃣الهی به جعفر ابن محمد 🕌یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر ان شاالله امشب آقا موسی ابن جعفر حاجتت رو روا کنه، دست خالی ردت نکنه، (هر حاجتی داری گرفتاری داری ان شاالله امشب آقا موسی ابن جعفر گره شو باز کنه ) بگو آقا ،، شما باب الحوائجی، آقا منم گرفتارم، منم درد دارم، منم مریض دارم، منم جوون دارم، کشش👈(یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر (همه بگن)👉 قربون اسمت برم آقا (اوج )لحظات آخر هی صدا میزد رضام کجاست، بگید رضام بیاد، (خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه بخدا چشم انتظاری خیلی سخته) این آرزوی هر پدر و مادریه دوست لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه آخ ⚜️مردم به غریبی و ندارد خبرم کس ⚜️ز دوری رضا نور دو چشمان تر من ⚜️معصومه کجایی به عزایم بنشینی ⚜️ای دختر غمخوار و ضیاء بصر من 💥روایته میگن خانم فاطمه معصومه هر روز میومد کنار در ، هر کاروانی که رد میشد میپرسید بابام آمده یا نه،، از بابام چه خبر؟؟ نیمه شبی خواهر منتظر برادره،، یه وقت دید در حجره باز شد ، امام رضا وارد شد، شال عزا به گردن انداخته … (بی بی یه نگاه کرد عزیز برادرم کجا بودی دلواپس شدم) (میدونی امام رضا چی جواب داد) صدا زد خواهرم دیگه منتظر بابا نباش، دارم از زندان بغداد میام بابامونو کنج زندان بغداد شهیدش کردند ای غریب آقا ای مظلوم آقا 🌟(اینم بخونم برا دخترایی که بابا ندارن دلتو بزار کنار دل حضرت معصومه سلام الله علیها) ▪️دخترا قدر بابا رو بدونید ▪️درد بی پدری و نمیدونید ▪️هر کسی بابا داره غم نداره ▪️چیزی تو این جهان کم نداره ▪️الهی هر کی سفر کرده داره ▪️کسی براش خبر بد نیاره دستتو بیار بالا 7️⃣ الهی به موسی ابن جعفر 8️⃣ الهی به علی ابن موسی 9️⃣ الهی بمحمد ابن علی 0️⃣1️⃣ الهی به علی ابن محمد 1️⃣1️⃣ الهی بالحسن ابن علی 💫یا صاحب الزمان آقا جان امشب کجا خیمه ی غریبی بپا کردی 🔺گل نرگس بیا قلبم شکسته 🔺بیا تا گویمت از حال خسته 🔺گل نرگس بیا دل عقده داره 🔺بیا که گفتگوها با تو داره 🔺گل نرگس پریشان حالم امشب 🔺میان غصه ها نالانم امشب 🔺ز هجران رخت میسوزد این دل 🔺نما بر این دل بشکسته منزل 🔺آخ عزیزم مادرت چشم انتظاره 🔺وای دوای درد سینه کی میایی هر حاجتی داری مد نظر بگیر رأس همه حوائج فرج و سلامتی آقامون مولامون حجه ابن الحسن امام زمان عج 1️⃣2️⃣ الهی بالحجة
متن کامل مراسم قرآن به سرگذاشتن در شب قدر – حاج محمد رضا طاهری قرآن ها را مقابل صورت باز کنید، با من زمزمه داشته باش،آروم همه بشنوند: اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ. یک دقیقه خودت با خدای خودت خلوت کن، هر حاجتی داری تو همین یک دقیقه ای از خدا بخواه،فقط خداوند متعال فرمود:« ای موسی با زبونی من و بخواه که گناه نکرده. گفت: چه طور؟ مگه میشه همچین زبونی پیدا بشه؟ خداوند فرمود:زبون دیگری که در حق تو دعا میکنه، اون که گناهی مرتکب نشده که»برا همدیگه دعا کنید،برا عاقبت به خیری هم دیگر دعا کنید،برا رزق و روزی همیدگه دعا کنید،برا کربلا رفتن هم دعا کنید،فرج امام زمان عجل الله تعال فرجه الشریف مد نظرتون باشه، قرآن ها را روی سر قرار بدهید بگو: اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ…… جل جلاله و عظم شأنه الهی: بمُحَمَّد……. صل الله علیه و آله و سلَّم الهی:به فرق شکافته ی مولا،ده مرتبه:بعَلِیٍّ…….. صلوات الله و سلامه علیه. خدایا محبت و مودت مولا رو نسل در نسل ما قرار بده. الهی:بفاطِمَهَ……… سلام الله علیها. خدایا زنان ما، دختران مارو، مزین به حجاب فاطمی بگردان. الهی: بالْحَسَنِ…… حسن بن علی صلوات الله علیه. خدا مرد شامی ِ بی ادب از در خونه ی امام حسن دست خالی بر نگشت. اونیکه به آقا جسارت کرد،توهین کرد. اینها همه گریه کن های بابای غریبشن. به حق کریم اهل بیت امشب احدی رو دست خالی و نا امید برنگردان. الهی:بالْحُسَیْنِ….. صلوات الله علیه. اینجا همه یه آرزو بیشتر ندارند، خدایا این قدم هارو به حرم ارباب برسان. الهی: بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ…….. زین العابدین صلوات الله علیه. خدایا به حق آقامون زین العابدین ، هیچ کسی مثل آقا زین العابدین گریه کن حسین نبود، خدا همه عمرمون ، مارو جزو گریه کن های حسین قرار بده الهی: بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ……. صلوات الله علیه. الهی: بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد……. جعفر بن محمد ٍ صادق.صلوات الله علیه. آخرین لحظه عمرش فرمود«:به شفاعت ما خانواده نمی رسه، هر کی نمازش رو سبک بشماره» خدایا مارو جزو نمازگزاران واقعی قرار بده الهی،بمُوسَى بْنِ جَعْفَر……. صلوات الله علیه. خدیا هرچی زندانیه بی گناه هر کجای عالم هست،به حق آقامون موسی بن جعفر همشون رو آزاد بگردان. الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُوسى….. بعلی بن موسی الرضا صلوات الله علیه.. خودش فرمود:« هرکی دیدن من بیاد سه جا در سخت ترین جاها به دادش می رسم» یا امام رضا به حق جگر گوشه ات دم جون کندن مارو یادت نره، خدا به حق امام رضا لحظه ی جون دادن امام رضا رو به داد ما برسان. الهی: بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ.…. بمحمد بن علی ٍ الجواد صلوات الله علیه. خدایا هرکی امشب هر گره ی دنیای داره، هر حاجت دنیای داره.فرموده اند: حاجات دنیایی تون رو به در خونه ی جواد الائمه ببرید. به حق جگر گوشه ی امام رضا ،امشب همه رو حاجت روا بگردان. الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد…….بعلی بن محمد ٍ الهادی صلوات الله علیه. الهی: بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ…… صلوات الله علیه. آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هرکجا هست خدایا به سلامت دارش ده مرتبه خدارو به آخرین وصی اش قسم بده: الهی: بالْحُجَّهِ.….. صلوات الله و سلامه علیه