#روضه_احساسی
#زمینه_احساسی
بانوای
#حسین_طاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
یا حسین ببین که باورم شده
اسم تو هر جا بیاد حرم شده
چند روزیه خودت آقا خوب میدونی
نمیرم هیئت آشوبم
اما بازم میبینی که توی خلوتم
برا تو سینه میکوبم
اینا همش امتحانه زمونه ابتلا شد
پیچیده اسم تو هر جا باز همه جا کربلا شد
گوشه خونه ام که باشم یاد تو هستم همیشه
هر جا که اشکم بریزه اون جا حسینیه میشه
غریب مادر حسین جان
****
هر جا که روضه باشه مقدسه
من فقط بگم حسین برام بسه
خدا رو شکر غم ارباب تو سینمه
نمیدم این غم و از دست
غصه نخور بگو زیر لب حسین حسین
مادرش که حواسش هست
مجلس ارباب عالم هیچ موقع خالی نمیشه
هر جایی که روضه بر پاست فاطمه اونجاست همیشه
تو خونتم روضه خون باش با دل زار و شکسته
که اولین گریه کن هست مادر پهلو شکسته
غریب مادر حسین جان
****
تو دلم غصه و غم لبالبه
داغم از مصیبتای زینبه
یه سال و نیم تو سینشه داغ کربلا
که دیگه صبرشو برده
یه سال و نیم خدا میدونه غم حسین
چی سر زینب آورده
دنیا بدون داداشش جلوی چشماش سیاهه
دل شکستش هنوزم تو گودی قتلگاهه
یه سال و نیمه خدایا که بی قراره حسینه
یه پیرهن خونی داره که یادگار حسینه
غریب مادر حسین جان
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
زمینه نوحه 1
مانند ماه تابان - قاسم آمد به میدان
شد فریاد ابالفضل - ذکر جانم حسن جان 2
زند به لشگر مثل بابا - کند میان میدان غوغا
نوای دشمن شد واویلا
زور حسن - دارد به تن - مثل پدر - شد صف شکن
جانم حسن
یادگار برادر - گل اما گشته پرپر
دیده واکن ببینم - چشمت را بار دیگر
به خون نشسته قاسم قاسم - زهم گسسته قاسم قاسم
تنت شکسته قاسم قاسم -
نور بصر - خاکم بر سر _خون شد لبت - مثل پدر جانم عمو
غرق خون شد زبانت - ضربه خورده دهانت
از بین سینه ی تو - بیرون زد استخوانت
غمت نمیگنجد در باور - ز بسکه خوردی پا از لشگر
شدی کشیده مثل اکبر
ای مه جبین - هستم غمین - جسمت فرو - شد در زمین
شاعر:
#حاج_مجتبی_صمدی
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#زمینه_شب_ششم_محرم_الحرام
#شب_قاسم_بن_الحسن_ع
🎼#سبک_بعد_تو_بابا
#ای_عموجانم_نور_چشمانم
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
ای عمو جانم نور چشمانم
جون فدای تومنم
یاورت هستم پسرت هستم
قاسم ابن الحسنم
یادته به من همیشه گفتی
که قاسم من یله
جون دادن تویِ راهِ تو واسه م
احلی مِنَ العَسَله
🔘
پس اذنم بده جون فدات کنم
جونمو فدا بچه هات کنم
🔘
عمو یاحسین عمو یاحسین (ع)
🔘➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
به زیر تیغ دشمنای تو
افتادم من از نفس
استخونای تن من شد له
عمو به دادم برس
هرکسی اومد میون میدون
به تنم چیزی زده
به زیر اسبا خورد شده اعضام
بدنم کش اومده
🔘
زیرمرکبا پرپر میزنم
جای سالمی نیست توی تنم
🔘
عمو یاحسین عمو یاحسین (ع)
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
بدنت پاره دهنت پاره
چی اوردن به سرت
داره می بینه با چشم گریون
از تو خیمه مادرت
زنده بودی زیر نعل مرکب
بمیرم انداختنت
دونه دونه شد ازهم دیگه وا
این مفاصل تنت
🔘
از بس که تنت تیرو نیزه و خورد
مگه می شه که زخم هاتو شمرد
🔘
عمو جان عمو عمو جان عمو
💠💠4⃣6⃣6⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_مشترک_ازشعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
نوحه حضرت قاسم به سبک خدا مادرم را کجا میبرند
کنارت نشینم منِ دل کباب
ز خونت کنم موی خود را خضاب
گل پرپر من به خون در بر من عزیز دلم
ز خجلت عمو ، جانِ من بر لب است
تنت پایمالِ سمِ مرکب است
تنت روی خاک است لبت چاک چاک است عزیز دلم
به خون غوطه ور دست و پا می زنی
چرا مادرم را صدا می زنی
همه حاصل من مکن خون دل من عزیز دلم
یاحسین
Zamani:
💠گویند "حر بن يزيد رياحی" اولين کسی بود که آب را به روی امام بست و اولين کسی شد که خونش را برای او داد. "عمر سعد" هم اولين کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولين کسی شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کی ميداند آخر کارش به کجا می رسد؟ دنيا دار ابتلاست...با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار می شود، چهرهای که گاهی خودمان را شگفت زده می کند. چطور می شود در اين دنيا بر کسی خرده گرفت و خود را نديد؟
می گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بدانی که نمی شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کنی. خدا هيچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيری ات" را بطلبی...
📚مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
#عاقبت_بخیری
#محرم9
🏴🏴🏴🏴
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
بسم رب الحسن از خیمه قمر می آید
کیست این ماه که حیدر به نظر می آید
اینچنین که سوی میدان خطر می آید..
پدر ازرق شامیست که در می آید!
از جلال و جبروتش همه میترسیدند
بعد ده سال همه روی حسن را دیدند
این عمامه که به سر بسته برای حسن است
تنکرونی است شعارش زرهش پیرهن است
ای جمل زاده بدان قاسم ما صف شکن است
ذوالفقار دوسرش تشنه گردن زدن است
کیف کرده است حسین از رجز فاطمی اش
جان فدای هنر رزم بنی هاشمی اش
مثل باباش چه با غیظ و غضب میجنگد
گاه گاهی ز جلو گه ز عقب میجنگد
یکتنه با همه یلهای عرب میجنگد
همه گفتند که این تشنه عجب میجنگد
خسته شد!دوروبرش آه چه غوغایی شد
سنگ باران شدن کعبه تماشایی شد
آیت الکرسی لبهاش ترکمیخورد و..
سیب زهرا وسط معرکه لک میخورد و..
نیزه از هر طرفی سوی فدک میخورد و..
قاسم از چند نفر داشت کتک میخورد و..
نیزه مانند نوک میخ به پهلوش افتاد
بی وضو دست به پیچ وخم گیسوش افتاد
وسط اینهمه دعوا بدنش بود ونبود
زیر سم های ستوران دهنش بود و نبود
دست و پا و سر او بند تنش بود ونبود
با لب پاره مجال سخنش بود و نبود
سینه اش خرد شد و گریه نکرد و خندید
یک عمو گفتن او چند نفس طول کشید!
ماند عمو پیکر او را ببرد یا نبرد
تا به خیمه تک و تنها ببرد یا نبرد
شده هم قامت سقا ببرد یا نبرد
این بدن را سوی زنها ببرد یا نبرد
نجمه برخیز حسین با قد خم می آید
شیر مردت به چه وضعی به حرم می آید..
سید پوریا هاشمی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#دفتری
السلام علیک یا بنت ابی عبدالله
یا رقیه، یا بنت ابی عبدالله
⚡️ای عمه بیا تا که غریبانه بگرئیم
⚡️دور از وطنُ خانه و کاشانه بگرئیم
⚡️پژمرده گل روی تو از تابش خورشید
⚡️در سایه نشینیم و به جانانه بگرئیم
⚡️لبریز شد ای عمه دگر کاسهٔ صبرم
⚡️بر حال تو و این دل دیوانه بگرئیم
⚡️نومید ز دیدار پدر گشته دل من
⚡️بنشین به کنارم که غریبانه بگرئیم
⚡️این عقده مرا میکُشد ای عمه که باید
⚡️پیش نظر مردم بیگانه بگرئیم
امروز متوسلیم در خانه دُردانه ابی عبدالله، همه دست توسل به دامن سوخته خانم رقیه بگیریم، امروز همه با هم بریم یتیم نوازی،
یتیم نوازی خیلی ثواب داره، چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد..
یا رسول الله اگه کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه، به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه مینویسه
امروز نمیدونم با چه نیتی تو این مجلس نشستی، اما میدونم خوب دری اومدی بزنی، خوب جایی اومدی
آخه مبیگن جای خدا تو دلای شکسته است
امروز در خونه یه دختر بی بابا اومدی
یه دختری که بی برادر شد، یه دختری که عمو نداره، مَحرم و یاور نداره،
امروز حاجتت رو به رقیه بگو
خانم رقیه درد آشناست
🌾از برای درد بی درمان دوا دارد رقیه
(دلتو ببرم خرابه شام )
امان از اون لحظه ای که اسرا رو وارد شهر شام کردن
هر روز غروب که میشد خانم رقیه می اومد جلوی پر خرابه می نشست، مردم کوچه و بازار و نظاره میکرد
نمیدونم تا حالا تو شهر غریبی مهمون بودی یا نه....
وقتی هوا میخواد تاریک بشه، وقت غروب، هر کیو نگاه میکنی همه میرن خونه هاشون
اما آدمی که غریب باشه دلش میگیره
خدایا من کجا برم...
چی میخوام بگم ..
میخوام بگم این حالُ رقیه هم درک کرده
یه روز غروب نگاه کرد دید این دخترا دست باباها رو گرفتن دارن میرن
صدا زد عمه ..عمه ..عمه
عمه این دخترا دست باباهاشونو گرفتن کجا میرن عمه
صدا زد عمه جان این دخترا به خونه هاشون میرن به کاشونه هاشون میرن
یه وقت صدا زد عمه ...عمه مگر ما خانه نداریم
⚡️مگر ما بلبلان خانه نداریم
⚡️آخ بجز ویرانسرا کاشانه نداریم
⚡️همه رفتن سوی خانهٔ خویش
⚡️مگر ای عمه ما خانه نداریم
🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾