eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 🏴 (ع) به چه صفایی عجب شبایی میگذرونیم زیر پرچم حسین به به چه حالی چه عطر چایی پاتوق دل جمع بین الحرمین آخ چه حبیبی چه بوی سیبی پیچید امشب توی میخونه ما آخ چه طبیبی عجیب غریبی شده حال دل دیوونه ما نفسم بنده که کفتر شده دل جلدته نه فقط من که خدام عاشق لبخنده بین من فاصله افتاده و قلبم آخه خودم ایرانم و این دلم پناهندته کس و کارمی همه میدونن رفیقام مثل من دیوونه ان دلشون گرفت اینو میخونن پناهمی حسین پناهمی حسین به چه شرابی چه عشق نابی بهم هدیه داده سید الشباب از دل و از جون سینه بزن چون مزدمون میده حضرت رباب به چه شبایی چه بچه هایی ما تو هیئت پیش هم بزرگ شدیم همه میرفتن میون شهر ما پای منبر شما بزرگ شدیم دیدی من بدون روضه هات پریشون میشم مثل مجنون راهی کوه و بیابون میشم به همه دور بری هام شده ثابت که من دو سه شب نیام تو این میخونه داغون میشم حالا دیدی که همه دنیامی حالا دیدی که مثل بابامی حالا دیدی که خواب و رویامی پناهمی حسین پناهمی حسین عشق نگاشی به چه داداشی اصلا عالم شده دیوونه اون به چه رویی آخ چه عمویی یوسف اندر خم یک کوچه اون اصل و نسب شیر دشمن از ابهتش رفته ز هوش به دایی میره بس که ولیکن این رقیه بدجوری رفت به عموش کسی که بوت نده نداره هیچ فایده تا آخر نوکرتونم اجلم پا بده رک و راست بهت میگم به خانوادم قسم کل خانوادت عشقمن بخدا قسم کی میخوام دیگه ساز دل کوکه بی تو خونمون میشه متروکه تو گرفتاری بگو اینو که پناهمی حسین پناهمی حسین پناهمی حسین 💥👇
. در عزای (س) کودکانی مانده ومادر زدنیا رفته است می زند بر سر علی(ع) زیرا که زهرا(س) رفته است آن سفارش کرده وجان رسول مسلمین شاکی از جور مسلمانان به عقبا رفته است فاطمه(س) با روی نیلی، زخم پهلو،قلب خون فصل هجران سر نموده نزد بابا رفته است مرتضی بی فاطمه جنگاور بی اسپر است وای از جور زمان حامی مولا رفته است قوت زانوی حیدر بود زهرای جوان رفته وبی او ز پاهای علی "نا" رفته است چلچراغ خانه ی حیدر دگر خاموش شد نور از کاشانه ی حیدر به یغما رفته است شانه زد بر موی اطفالش روز آخرش کودکان را بعد او امید فردا رفته است شاکیان گریه ی زهرا،دگر راحت شدید دیگر آن گریان ز ظلم وجور اعدا رفته است قبر او مخفی بود از دیده ی نامردمان مانده بر جاحیدری مجنون ولیلا رفته است دردهای مرتضی درمان نمی یابد دگر آنکه بوده بر دل مولا تسلا رفته است شعر:اسماعیل تقوایی .
. شاعران: و میزبان تو می‌شود ملکوت؟ یا ملائک درآستان تواند؟ لحظه ای که قنوت می‌گیری همه ی شهر میهمان تواند چتر این‌ رحمت الهی را بر سر اهل شهر گستردی با تو همسایه ها چه خوش‌بختند همه را یک به یک دعا کردی ماکه همسایه ی تو نه.. اما از ازل زیر سایه ات هستیم در هیاهوی روز محشر هم به نخ چادرتو دل بستیم درس عشق است درس زندگی است بین خانه صفا و سادگی ات چه دفاع مقدسی شده است در دل جبهه ایستادگی ات بهتر از این کدام تقدیر است؟ در دفاع از علی شهید شدن باب شد بعد از آن حماسه ی تو در رکاب ولی شهید شدن نام زهرا میان معرکه ها نقش سربند حاج قاسم هاست دل سردار ما سرای علی، خانه اش وقف روضه ی زهراست سالها بود بانی روضه حال بر سفره ی تو مهمان است حاج قاسم که مرد میدان بود حاج قاسم که مرد میدان است تو علمدار عزت و غیرت کوثری.. کوثری و بی مانند تو شب قدر عالمی زهرا حیف قدر تو را ندانستند ما از آن قدر ناشناسی ها ما از این زخم ها عزاداریم با در خانه ی تو می‌سوزیم با در خانه ی تو می‌باریم آه! بر غربتت شهادت داد ریسمان..شعله...میخ..در...دیوار سر به دیوار غم گذاشت علی تکیه داده ست کوه بر دیوار گوشه ای بچه های تو گریان روضه برپاست کنج خانه ی تو در دل آسمان چه غوغایی است وقت تشییع مخفیانه ی تو آه.. همراه یاس پرپر خود، باغبان را علی به خاک سپرد مثل گنجی که می‌شود پنهان آسمان را علی به خاک سپرد .
. می دهد بال و پر خستۀ جبریل خبر پیشِ چشمان علی رفت ز دنیا کوثر دور می کرد ز دُور و برِ خانه همه را ماند، یک جمعِ یتیم و تنِ سردِ غنچه اش گوشۀ یک باغچه ای مدفون بود به کجا دفن کند حال،گُلَش را حیدر این گُلِ لِه شده را با چه دلی بردارد با چه حالی بدهد غسل به یاسِ پَرپَر زیر پیراهن اگر غسل دهد دستور است باز می کرد علی از سرِ زهرا معجر آب می ریخت به پهلو و به سینه امّا باز می ریخت ز خونابه گهی خون جگر زینب از گوشۀ آن حجره تماشا می کرد وای از زخمِ تنِ مادر و حال دختر پیکر فاطمه را با چه کسی باید بُرد راهِ تشییع ، نمانده ست برایش دیگر بر سرِ دوشِ علی می رود آیا پرِ کاه یا فراتر شده تابوت ز فتح خیبر زیرِ تابوت همین چند یتیمند فقط حسنِ سر به گریبان و حسین و خواهر عاقبت شد گُلِ پرپر به دلِ خاک نهان اینچنین رَدِّ امانت شده بر پیغمبر می رسد صوتِ حزین تا تهِ گودال به گوش آه از پیکر بی غسل و کفن ، خاک بسر محمود ژولیده .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
01-shab03.mp3
30.23M
🎙 | حجت‌الاسلام کاشانی 🏴 شب سوم | دوم ۱۳۹۹ 🔺 هیأت آیین حسینی
02-shab03.mp3
10.45M
🎙 و لست ادری خبر المسمار (روضه) 🔺 بانوای: حاج سید مهدی حسینی 🏴 ۹۹ | (شب سوم)
شبی که آینه‌ام را به دستِ.. روضه و توسل ویژۀ شهادتِ حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ شبی که آینه ام را به دستِ خاک سپردم هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم *غریبانه ز خانۀ مولا رود بیرون جنازۀ زهرا .. فقط چندنفر کنارش بودن .. وقتی میخواست بدن رو دفن کنه مَحرمی نداشت که کمک کارش باشه .. مردی نبود که علی بگه بدن رو بگیر و آماده کن .. ای کاش چند نفر بودن کنار بچه هاش .. تسلا میدادن .. گریه نکن زینبم .. بچه هاش کمک می کردن خاک رو قبر بریزن کار دفن تمام بشه .. اگه مردم مدینه بیدار بشن به بدن مادر ما رحم نمی کنند ..* دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه به دستِ خود گلِ خود را چنین به خاک سپردم؟ شد اشکِ غربت و گل کرد رویِ خاکِ مزارش هر آنچه داغ که دیدم، هر آنچه غصّه که خوردم *چقدر تو رو غصه دادن علی جانم .. امیرالمومنین ، زهرا رو که از دست داد طبق روایت منهدم شد .. دیگه کسی نبود علی رو یاری کنه .. کسی رو نداشت .. هم زمخشری نقل کرده هم منابع شیعه نقل کرده .. پیغمبر،علی رو دید ، صدا زد: «سلام علیک یا ابَالرَّیحانَتَین ..» سلام ای پدر دو گل خوشبوی من از این دنیا.. علی جان «فَاَن قلیلِِ یَنهَدُّ رُکناک ..» چیزی نمیگذره دو رکن تو منهدم میشه....تو دیگه مثل مرده متحرک میشی بین این مردم.. راوی میگه: «فَامّا قُبِضَ رسول الله..» وقتی پیغمبر از دینا رفت علی فرمود: «هذا اَحدَ رُکنَی ..» این اولین رکن علی بود....سه روز قبل رحلت این رو فرموده بود به علی....راوی میگه «فَلَمّا تُوُفّیَت فاطمَه..» فاطمه که از دنیا رفت.. «قال علی علیه السلام هذا رکنُ الثّانی ..» این رکنِ دوم علی بود .. شب ها بچه هاشُ می خوابوند می آمد کنار قبر زهرا گریه می کرد ..* شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را سحر به غربتِ خانه، جز اشک و آه نبردم *امیرالمومنین با هزار زحمت بچه هاشو می خوابوند .. تنها .. بی صدا.. شبانه می آمد کنار تربت زهرا.. همچین که برمیگشت با چه صحنه ای مواجه میشد؟ آیا بچه هاش خواب بودن؟ من که باور نمیکنم .. همیشه این منظره رو تصور کردم.. بچه هاش بلند شدن .. یکی گوشۀ خونه سر به دیوار میذاره .. یکی زانوها رو بغل گرفته سر به زانو گذاشته .. حسنش رو نمیدونم .. زهرا ! این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟ هی دستِ مشت کرده به دیوار می زند.. من ایستاده بودم .. نگاه می کردم .. مادرمُ میزدن .. کاری ازم بر نمی آمد .. ای مادر ..* بدون فاطمه سخت است زندگی، که پس از او برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم
👆 سبک:شور متن:ام المؤمنین، صدیقهٔ کبرب ام المؤمنین/صدیقة کبری ام المؤمنین/انسیة الحورا زوجة علی، بن ابی طالب ام المؤمنین/مولاتنا زهرا ام الائمه زهرا، ای بانوی رشیده ریحانة نبی یا، صدیقهٔ شهیده کوثری زهرایی تجلیه اسمائی/سیده یازهرا محور افلاکی مثال احمد پاکی/سیده یازهرا سیده یعنی رب مولاتی ام زینب/سیده یازهرا یازهرا مدد یازهرا ام المؤمنین/عالیه و اعلا ام المؤمنین/دردانهٔ طاها قرآن کریم در شأن تو فرمود ام المومنین/آیات ذالقربی درگاه خانهٔ تو، شد بوسه‌گاه جبریل از رتبه‌ات خداوند، در عرش کرده تجلیل مادر ثارالله کریمهٔ آل الله/سیده یازهرا گوهره نایابی و مادر اربابی/سیده یازهرا هستی پیغمبر هم کف مولا حیدر/سیده یازهرا یازهرا مدد یازهرا ام المؤمنین/ای علت خلقت ام المؤمنین/سر منشأ رحمت حامیه علی، تا پای جان زهرا ام المؤمنین/بر دشمنت لعنت افلاک و آسمان با، دستاس تو بچرخد حتی ستون مسجد، با خطبه‌ات بلرزد زیر پایت جنت شفیعِ یوم الحسرت/سیده یازهرا کعبهٔ آمالی ستارهٔ اقبالی/سیده یازهرا شفیعهٔ محشر به آفرینش محور/سیده یازهرا یازهرا مدد یازهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•مدینه شاهدِ شب هایِ .. و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج محمود کریمی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مدینه شاهدِ شب هایِ خاموشیست این شبها علی چون شمع میسوزد کنارِ پیکر زهرا زِاشکِ خویش بِنوشت این سخن بر تربت پاکش بیا برگرد با من! سویِ خانه ای گلِ زیبا منم شمعُ تویی گل؛ کودکانت همچو پروانه به بزم ماتمت سوزند با یاد تو بی پروا چگونه بی تو برگردم بسویِ خانه زهراجان *سرشُ از رویِ مزار بلند کرد یه حالت خواب یه مرتبه بلند شد .. گفت بریم ابن عباس بریم، عرضه داشت آقا کجا! شما گفتی کاش شبها طولانی بشه بشینیم راحت گریه کنیم برا خانم .. گفت بریم حسین داره گریه میکنه .... آقا از کجا فهمیدی گفت فاطمه م گفت .. برو حسین داره گریه میکنه ...* چگونه بی تو برگردم بسویِ خانه زهراجان که میخواهند ازمن کودکانِ خسته مادرا *فضه که اومد خونه ی مولا، خانه سلطانِ زمینُ آسمان اومدتو در و دیوار رو نگا کرد دلش سوخت بلدِ کار بود میگه یه ظرفِ گلی رو برداشت علمشُ داشت یه دستی روش کشید یه ذکری گفت اومد خدمت امیرالمومنین ، آقا هیچی تو خونه نیست اگه اجازه بدی من اینو تغییرش دادم، بفروشیم مولا فرمود فضه اگه اینو میخوندی این کارو میکردی ایارش بالاتر نمیرفت گفت چرا اقا! شما هم بلدی ؟! گفت فاطمه م بلدِ حسنینمم بلدن ... آنان ک خاک را به نظر کیمیا کنن.. امر خداست ما اینطوری زندگی کنیم .. دو خط روضه و التماسِ دعا ‌.. دیدن بینِ بچه های فاطمه از همه بیشتر امام مجتبی بی تابه .. یه گوشه از خونه زانویِ غم بغل گرفته .. هر کاری میکنن آروم نمیشه ..آقا ، شما بزرگه بچه های فاطمه ای شما هم باید باباتُ آرام کنی همه داداشتُ و هم خواهراتُ .. اینا هم داغ دیدن آخه چرا اینطوری گریه میکنی فرموده باشد آخه اینا که تو کوچه نبودن ...* بردم پناه هرچه به دیوار بیشتر او پیش تر رسیدُ رَهم بیشتر گرفت قدم نمیرسید که خود را سپر کنم .. همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
4_6030623997618555621.mp3
5.48M
|⇦•مدینه شاهدِ شب هایِ .. و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج محمود کریمی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
زمزمه بعد از شهادت حضرت زهرا س زبانحال حضرت علی (ع) -کسی از سینه ی سوزان خبر دیگر نمیگیرد دگر دردانه هایم را کسی در بر نمیگیرد -فلک تنهائیم دیدی چرا تنها ترم کردی منم آن شمع سوزانی که تو خاکسترم کردی غریبم من غریبم من -صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمیگردد پرستوی سفر کرده به لانه بر نمیگردد -بنال ای بلبل بی دل به یاد گلعذار من که گلچین برده از باغم گل هجده بهارمن غریبم من غریبم من -دگر روشن نبیند کس چراغ آسمانها را که دست کینه ها کشته چراغ خانه ی مارا -بزن نی زن بزن نی زن نی من از نوا افتاد خودم در پشت در دیدم که زهرایم زپا افتاد
وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست احساس می کنیم دو عالم گدای ماست با گریه بهر فاطمه آدم عزیز شد این گریه خانه نیست که دولت سرای ماست اینجا به ما حسین حسین وحی می شود پیغمبریم و مجلس زهرا حرای ماست سلمان شدن نتیجۀ همسایگی اوست زهرا برای سیر کمال ولای ماست تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است چادر نماز مادر ارباب های ماست باران به خاطر نوۀ فضه می رسد ما خادمیم و ابر کرم در دعای ماست فرموده اند داخل آتش نمی شویم فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست لطیفیان
▪️🎤سینه زنی محلی(ویژه فاطمیه ۹۶) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مه یاره قد کمونی . مه ماه آسمونی چتی بونه نشویی .اتا امشو بمونی علی تیناره زهرا.دل بیقراره مولا بعده ته حیدره کار ‌خدایی زاره زهرا فاطمه جان فاطمه (۲) 🥀🥀🥀🥀_________________ من دیگه بیمه تینار ته بیو همزبونی مه هم نفس بی زهرا. کجه شونی جوونی بی ماری خله درده .زینب دیم چه زرده همش گنه به زاری . مه مار جوون بمرده فاطمه جان فاطمه (۲) 🥀🥀🥀🥀_________________ باته تره ته بابا .نکن فراموش زهرا علی خله غریبه .نکنه بوه تنها شه قول سر دعی ته .مجاجدا نعی ته باپهلوی بشکسه علی جا برسی ته فاطمه جان فاطمه (۲) خداپرست ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. ؛ همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو... شاعر؟ .
👆 الا ای مادر پهلو شکسته که دشمن رشتهء عمرت گسسته ز جا برخیز و بین گَردِ یتیمی بـــــه رخسار عــزیزانت نشسته ٭٭٭٭٭   یــــتیمانم دگـــــر مــــادر ندارند             بــه جــز آه و دو چـــشم تــر نـــدارند یـــتیمانم بــکن از گـریه خاموش             حُــسینم را مـــکن هــرگـــز فراموش  شاعر:یتیمی .. . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ⚠️ قابل توجه کسانی که بخاطر ترس از مشکلات اقتصادی جلوگیری از بچه دار شدن ویا تعدد فرزند میکنند . بشنویم . ☝️لطفاً نشر دهید..... 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*بسیجیان عزیز بشتابید،فرصت استثنائی برگزاری دوره آموزشی امدادوکمک های اولیه ویژه بسیجیان* برادران علاقه مندجهت ثبت نام تا۱۳۹۹/۱۱/۰۲باشماره تلفن۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵تماس حاصل فرمایند.کلاس بارعایت کامل شیوه نامه های بهداشتی برگزارخواهدشد.امدادونجات حوزه مقاومت بسیج شهیدبهشتی پیربکران
. شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان نمی یابم تو را، ای در جهان مانند جان پنهان! فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد کسی که می برد نام تو را زیر زبان پنهان رمان آفرینش با علی جذاب شد اما تو قََدرت در تمام جمله های داستان پنهان زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند کمال مردها باشد میان دختران پنهان در اطراف رسول الله (ص) آگاهانه می دیدی چه شیطانی ست پشت چهره های مهربان پنهان همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان تو از قلب علی دلبازتر قبری نمی خواهی از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان تو جان حیدری، یعنی دوتایی یک نفر هستید پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان، پنهان به جز لاهوت، هر جا دفن شد کوثر چنان باشد که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند که دارد دخترت در حنجره، آتشفشان پنهان و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود شدی چون خون به رگ ها، زیر جریان زمان پنهان به حدّی محوم از داغت که پیدایت نمی کردم اگر می شد تنت در قبر حتی با نشان پنهان 👇👇