eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــ شادم که حسین‌بن‌علی آمده به به سرچشمهٔ عشق ازلی آمده به به زد بوسه علی تا به لب لعل حسینش فرمود چه شیرین عسلی آمده به به عالم شده چون باغ جنان از گل رویش به به چه گل بی‌بَدلی آمده به به در عشق و فداکاری و ایثار و شهامت الحق که چه ضرب‌المثلی آمده به به از آذریان پرسی اگر مدحت او را گویند: گوزللر گوزلی آمده به به همراه حَسن تحت لوای پدر خویش فرماندهٔ جنگ جَمَلی آمده به به او میگذرد از سر و جان، در رَهِ جانان زهرا و علی را چه یَلی آمده به به عامل به فرامین خداوند جلیل است بی‌واهمه مَرد عَملی آمده به به خورشید بُوَد محو تماشای جمالش سرمنشأ انوار جَلی آمده به به از کُلّ جهان، پیر و جوان عاشق اویند شاهنشهِ بین‌المللی آمده به به در مدح و ثنای پسر حضرت زهرا بر دفتر شعرم غزلی آمده به به (فیضی) چه دل‌انگیز بُوَد سوّم شعبان شادم که حسین‌بن‌علی آمده به به .
156.6K
🌸💐سرود عید مبعث دوباره بانگ علق  – میاد ز غار حرا فرشته ها می خونن – بخون به نام خدا یا مصطفی یا رسول * با صد شعف می کنم – پر از امید دلمو از فاطمه می گیرم – عیدی مبعثمو یا مصطفی یا رسول * همه می گن که رخش – یه ماه منجلیه امشبو ختم رسل – تو دامن علیه یا مصطفی یا رسول *** خدا می گه که توئی – رسول آخر من سلاممو برسون – امشب به حیدر من یا مصطفی یا رسول 🎤
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوک گفتن حاج آقا قرائتی در حضور رهبر انقلاب / خاطره فوق العاده زیبا و شنیدنی حاج آقا قرائتی از دیدار با رهبر انقلاب و سه خنده معروفش که هر ایرانی از شنیدنش چند دقیقه ای می خندد و بر شهامت و بیان حاج آقا آفرین می گوید! ببینید حاج آقا چگونه با چندتا جوک رهبری و بزرگترین آیت الله های زمان را شیفته خود کرد! این قدرت واقعی خنده و شادی در جامعه است! واقعا هزار تا درس درون همین صحبتها است!
هدایت شده از دفتر کنگره ملی شهدای بخش وشهر پیربکران
‍ 🍃 اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت. در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرا را در آنجا نگهداری کنیم. اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق و هر غذایی که میخوردیم بیشترش را به اسرا میداد و میگفت اینها مهمان ما هستند‌. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد. بعد از اینکه قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه میکردند و گریه کنان التماس میکردند تا کنار ابراهیم بمانند. 🍃 این حاصل اخلاق و خوش او بود 🌷یادش با ذکر به کانال دفتر کنگره ملی شهدای بخش و شهر پیربکران https://eitaa.com/joinchat/2834563168Cd863aa9da1