.
#شور
#گودال
#جواد_مقدم 🎤
سینم ز غم مالامال
ای وای شلوغه گودال
ای وای حسین رفت از حال
نوشته های مقتل
جیگرمو سوزونده
تکیه دادی به نیزه
کسی برات نمونده
مقتل نوشته با سر
افتادی از رو مرکب
تنها میون عدا
سالار قلب زینب
...ای مجیب المضطر شهید بی سر غریب مادر...
مقتل نوشته گودال
دور و برت شلوغ بود
همش میگم خدایا
کاشکی اینا دروغ بود
یه پیرمرد نامرد
حسینو با عصا زد
زینب به حال مضطر
مادرشو صدا زد
یه بی حیا دویدو
مادرتو ندیدو
رو بدنتو نشستو
خنجرشو کشیدو
...ای مجیب المضطر شهید بی سر غریب مادر...
غصه فراوان زینب
ای وای پریشان زینب
غم نَن ، قوجالان زینب
مقتل نوشته بِینِ
خیلِ حرومی بودن
یکی با تازیونه
زینبو خیلی بد زد
مقتل نوشته با سنگ
سر تورو شکستن
زینبو نیمه جون کرد
خنجر کند دشمن
...ای مجیب المضطر شهید بی سر غریب مادر...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
لبات به هم میخوردو
نمیومد صدا تو
بعد از دوازده ضربه
عدو برید رگاتو
برای کشتن تو
همه وضو گرفتن
سرت که رفت رو نیزه
تبریک به هم میگفتن
ساربون حرومی
انگشترت رو دزدید
فاطمه گریه میکرد
حرمله هم میخندید
...ای مجیب المضطر شهید بی سر غریب مادر...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
آتیش گرفته دامن
غارت شده پیراهن
سرت تو دستِ شمرو
گودالو خون گرفته
بین اینا حیا نیست
دشمن جنون گرفته
پیشونیِ شکسته
سنگِ جفای قاتل
زینب از این مصیبت
سر زد به چوب محمل
پامال ثم مرکب
شده تنت حسین جان
هی خونتازه میریخت
از دهنت حسینجان
دست حرومی افتاد
پیراهنت حسینجان
رو خاکه پیکر تو
رو نی سر علمدار
واسه کنیزی بردن
زینبو سمت بازار
با این یه جمله دنیا
روی سرم خراب شد
مقتل نوشته خولی
همسفر رباب شد
...ای مجیب المضطر شهید بی سر غریب مادر...
شاعر : #محمد_آ_سلیمی
#روز_دهم_محرم
#امام_حسین
#شب_دهم_محرم_1402
#شور
👇
AudioCutter_shab 10(7).mp3
30.95M
#شور #لطمه_زنی
[ای وای شلوغه گودال..]
#روز_دهم_محرم
🎤 #جواد_مقدم
📆شب دهم محرم الحرام ۱۴۴۵
◼️ پنجشنبه ۱۴۰۲/۵/۵
🎪هیئت بین الحرمین طهران
🔹ورزشگاه شهید شیرودی تهران
.
#دمام_زنی
#شور
#جواد_مقدم 🎤
نوکریه تو آبرو به من داد
اسم قشنگت از لبم نیوفتاد
سینه زنم سرفرازم هذا من فضل ربی
خاک تو مهر نمازم هذا من فضل ربی
پای علم دم میگیرم هذا من فضل ربی
از در خونت نمیرم هذا من فضل ربی
ای سید و مولا کُنج ضریحت آخر دنیا
ای دلبر زهرا نذر نگاهت چشم تر ما
نور مُعَلی حسین اباعبدالله
ای شاه والا حسین اباعبدالله
سینه زنم زیرِ این علم آقاجان
خیر دو دنیا حسین اباعبدالله
...مولا حسین جان حسین اباعبدالله...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
بارون عشقت اشک روی گونم
تا خودِ محشر نوکرت میمونم
گریه کنم پای روضه هذا من فضل ربی
رقیه داده اجازه هذا من فضل ربی
از کرمت خوبه حالم هذا من فضل ربی
نوکرِ بی بی سه سالم هذا من فضل ربی
ای جلوه رحمت دار و ندارم نذر رقیت
ای شورِ قیامت از سرم آقا کم نشه سایت
سلطان خوبان حسین اباعبدالله
شاه شهیدان حسین اباعبدالله
یاد ضریحت یه عمریه بی تابم
ای دردَ درمان حسین اباعبدالله
...مولا حسین جان حسین اباعبدالله...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
اسم تو رمز حله مشکلاتم
حضرتساقی خاک زیر پاتم
ذکر روو لبهامه هرشب جانم جانم ابالفضل
با غضب اما مؤدب جانم جانم ابالفضل
دلبر ارباب عالم جانم جانم ابالفضل
نوکرتم خوش به حالم جانم جانم ابالفضل
ای ساقی و سالار وارث تیغ حیدر کرار
ای جانم علمدار عبد مطیع حضرت دلدار
فرزند زهرا یا سیدی یا عباس
ذکر لب ما یا سیدی یاعباس
ای نور چشم حسین اباعبدالله
انظر الینا یا سیدی یا عباس
...انظر الینا یاسیدی یا عباس...
شاعر : #محمد_آ_سلیمی ✍
#امام_حسین
#حضرت_عباس
#شور
👇
AudioCutter_shab 10(6).mp3
17.9M
#دمام_زنی
[نوکری تو آبرو به من داد ..]
🎤 #کـَـربَلایــــی_جَــــوادِ_مُــقــــدم
📆شب دهم محرم الحرام ۱۴۴۵
◼️ پنجشنبه ۱۴۰۲/۵/۵
🎪هیئت بین الحرمین طهران
🔹ورزشگاه شهید شیرودی تهران
هدایت شده از شهید قلم ،سید مرتضی آوینی
رادیو آوینی.mp3
14.89M
🎙پادکست
📻 رادیو آوینی
تهیه کننده: محمدمهدی کاظمی
گوینده و کارگردان: فاطمه کاظمی
مشاور کارگردان: علیرضا توکلی
صدابردار، افکت صوتی و تدوین: محمدمهدی کاظمی
هماهنگی و روابط عمومی: سید مجتبی موسوی
باتشکر از:
گروه فرهنگی هنری شهید آوینی
چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
السلام علیڪ یا اباصالـح المـهــدے
---------------------------------------------------
شب و روزم همه با از تو شنیدن سِپری شد
عُمرم ای دوست به روی تو ندیدن سپری شد
همه گفتند زِ بازار گذر کردی و رفتی ...
دیده ام کور شد و وقتِ خریدن سپری شد
همه جا بودی و یک ثانیه هم با تو نبودم
گرچه ایّام برایم به دَویدن سپری شد ...
"وٙ لَأَبِْڪیَنَّ عَلَیڪَْ بڪُاءَ الْفَاقِدِین..."
و در نبودنت بلند بلند گریه میکنم؛ مُنتـقـمِ خــون سیدالشهداء (علیه السلام)...
---------------------------------------------------
" اَللّهُمَّ طالَ الاِْنْتِظارُ . . . "
خدایا چه طولانی گشت انتظار...
بعد از تو ، هوای شهر توفانی شد
حال دلِ ما چنان که می دانی شد
شد پیر جوانِ ما، و پیران مُردند
یارب شبِ انتظار طولانی شد
روضه ورود اسرا به کوفه_صبا.mp3
7.43M
#روضه_کوتاه ورود اسرایی کربلا به #کوفه
#لحن_عربی_صبا
#استاد_حاج_اسماعیلی
گفت زینب ای که برعالم توآقایی حسین
سربه صحرا برده ای گشتی تماشایی حسین
ای که روزی زینت دوش پیمبر بوده ای
پس چرا این روزها بر نیزه پیدایی حسین
گه تنور خولی و گاهی سربازارها
زیرضرب چوب ها بس سرخ سیمایی حسین
کوفه با آوای قرآن تو زیرورو شده
نی فقط همراه ما هم صحبت مایی حسین
صوت قرآن تو دل آرام بنمود ای اخا
نغمه هایت میدهد دل را شکیبایی حسین
ای هلال یک شبه هرچندپنهان شدرخت
زیرابرخون ولی والله زیبایی حسین
ای همه "فضل خدا" خون خدا جان اخا
ازسرنیزه چرا پایین نمی آیی حسین
شاعر: محمد اسماعیل فضل الهی
.