.
#شور
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین
پی سرتو من که سینه زنم بابا
حسین حسین
هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار
می میرم و زنده میشم روزی هزار بار
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا
پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا
اون بالا بالایی و من روی زمینم
خم شو تا اون صورت پر خون وببینم
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا
اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا
می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون
پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون
وای وای وای وای
#ایمان_غلامی ✍
بایک اصلاح
#استادمجیدطاهری 🎤
#شور_حضرت_رقیه
👇
.
#اربعین
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود
تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود
اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود
همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم
تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم
صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد
نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد
سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد
سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد
تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی
مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی
به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل
چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل
به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل
تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل
چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم
سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم
الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها
بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها
چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها
عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد
فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد
تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را
بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را
نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیدهم را
نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را
جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود
همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود
#حضرت_زینب
#اربعین_1403
#وحید_عظیم_پور ✍
.................
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
دنیای بی تو نداره تعریفی
دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام
روم نشد حتی به یک نفر بگم
چی به روز ما آورده شهر شام
کوچه بازار و دیدم ولی حسین
دلم از بزم شراب شون پره
اونی که خیزرون و زد به لبت
قیامت چوب گناشو می خوره
با چشام دیدم که پژمرده شدی
زیر دست و پای شمر ، لاله ی من
قرار این نبود که از پیشم بری
رفیق پنجاه و چند ساله ی من
کربلا کاری ازم بر نیومد
تا که زخم بدن تو خوب بشه
حالا گریه می کنیم من و رباب
تا که زخمای تن تو خوب بشه
بعد تو روی خوشی رو ندیدم
بعد تو غم یه قدم عقب نرفت
هیچکی مثل من تو سختی کشیدن
راه صد ساله رو تو یه شب نرفت
#شهریار_سنجری ✍
...............
#حضرت_رقیه علیها_سلام
رفتنت مثل رفتن خورشید
بعد تو سهم دخترت شامه
توی تاریکی خرابه ی شهر
روی ماهت چیزی که میخوامه
حق داری حرف نمی زنی با من
خسته ای تازه از سفر اومدی
خیلی تحویل گرفتی دختر تو
تا که گفتم بیا با سر اومدی
اومدی و خرابه روشن شد
تو برا ما همیشه نور بودی
طوری که بوش میاد بابای گلم
چن شبی مهمون تنور بودی
.
نمیشه خوب ببینمت آخه
دشمنا نور چشمامو بردن
خدا می دونه مردای شامی
چی به روز سر تو آوردن
همونی که گرفته پیرهن تو
دوتا گوشواره ی منم برده
میشه از اخم صورتت فهمید
به رگ غیرت تو برخورده
نکنه دیدی دستامو بستن
نکنه دیدی ماجراها رو
نگو که دیدی می زدن طعنه
نگو که دیدی می زدن ما رو
کاش منو می زدن همیشه ولی
رو سر تو شراب نمی دیدم
بلایی رو که اومده سرمون
بابا حتی تو خواب نمی دیدم
#شهریار_سنجری ✍
.
#زمزمه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
*****************
عمه بیا گمشده پیدا شد
دیدی آخر مهمونم بابا شد
چرا فقط سرش رسیده ؟
پیکرشو کسی ندیده ؟
تنش رو خاک مونده بمیرم
کی روی پیکرش دویده ؟
روی دامنم نشستی بابا
معلومه که خسته هستی بابا
چه جوری بغل می گیری منو
حالا که نداری دستی بابا
بابا بابا بابا بابا بابا
*******
باباجونم واسه چی دیر کردی
دخترت رو خیلی زود پیر کردی
دلخورم از دستِ زمونه
ببین که قامتم کمونه
هر جا که اسم تو رو بردم
زدن منو با تازیونه
یک شبی جا موندم از قافله
سراغم اومد یه بی حوصله
موهامو کشید و بردم به زور
زجرِ بی حیا پیش حرمله
بابا بابا بابا بابا بابا
****************
خسته شدی ای آرام جانم
راحت بخواب به روی دامانم
آغوش من برات پناهه
اینجا دیگه آخر راهه
می بینی رسم روزگارو
مگه خرابه جای شاهه ؟؟
روی نیزه ها اذیت شدی
بمیرم که هتکِ حرمت شدی
این خرابه سرده اما دیگه
از تنورِ خولی راحت شدی
بابا بابا بابا بابا بابا
******************
#رضا_یزدی_اصل ✍
#زمزمه
#حضرت_رقیه
👇
.
#نوحه #زمزمه
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه
الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله
که با شیون و با گریه و ناله
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد
داده دلِ ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر
ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه
مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است
وقتی که ندادند پناهی به رقیه
هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه
تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را
تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
#سفره_حضرت_رقیه
.👇
.
#شب_سوم_محرم
پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را
خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را
به مردان شعله ای از غیرت خود داده و جایش
به زنها هدیه داده مهربانی و نجابت را
به آنانکه پسر داده توان و عزت افزوده
به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را
پسر دلگرمی و آرام مادر می شود اما
پدر با دخترش طی می کند راه سعادت را
به دخترها مگر چیزی به غیر از ناز می آید
پدرها خوب می فهمند وصف این لطافت را
خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته
بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را
زمانی می شود ام ابیها بهر پیغمبر
به پایان می رساند سالها ظلم و جهالت را
زمانی می شود زینت برای ساقی کوثر
مزین می کند دامان خورشید ولایت را
زمانی چون سه ساله دختر شیرین ثارالله
وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را
یگانه دختری از نسل پیغام آور خاتم
به روی دست آورده برای خلق رحمت را
یگانه دختری مثل علی عالی اعلا
صبورانه به عالم هدیه می دارد هدایت را
سه ساله دختری از نسل نور و آب و آیینه
که مثل جده اش زهرا شرف داده شرافت را
گلی از نسل بخشاینده بی منت و خواهش
حسن حُسنی که معنا کرده احسان و کرامت را
حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرین تر
بمیرم این همه آرامش و مهر و عطوفت را
دل و جان پدر بوده،دل و جان پدر برده
چه باید گفت این دلدادگی بی نهایت را
گلی که ارث برده از عموی مهربان خود
بصیرت را فضیلت را اصالت را شجاعت را
بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده
به جا آورده چون او حق پاکی و صداقت را
در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر می زد
به صبری زینبی می برد با خود در غربت را
به روی شانه ها می برد پرچم را اگر زینب
سه ساله بر ملا می کرد با گریه حقیقت را
دم دروازه ساعت که خون شد چشم ها از غم
به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را
خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب
به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را
میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا
به دست کوچک خود وا کند قفل قیامت را
#حضرت_رقیه
#حسن_شیرزاد ✍
.
.
#شور_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
بند اول
اسمی که میخوام ببرم ضربان قلب منه
اسم رقیه قوت قلب منه سینه زنه
یا رقیه مدد(۴)
دل اکبر ضعف میره واسه، دو قدم راه رفتن تو
قوت بازوی ابالفضل؛ قربون عمو گفتن تو(۲)
زندگیم رقیه ست
دلیل وابستگیم رقیه ست
من خدا رو بنده م اگه
دلیل بندگیم رقیه ست
یا رقیه مدد
بند دوم
اسمی که میخوام ببرم یه اسمیه که محشره
اسم رقیه قوت قلب علیه اکبره
یارقیه مدد(۴)
دل کل خیمه رو بردی با نگاهت رقیه جان
عمو عباس میگه فدای روی ماهت رقیه جان(۲)
محترم رقیه
دختر شاه کرم رقیه
افتخارمه که بگم
خیلی من نوکرم ؛ رقیه
یا رقیه مدد
#حسین_عیدی ✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇👇
.
📋 #روضه_حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم
بعد علیاصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس
با بوسهی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت
دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
تو اومدی از علقمه؛ میگفت عمّه: دخترم!
گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
غلقله، شهر شام شد؛ یهلحظه ازدحام شد
دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد
پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم_محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
👇
بخش چهارم - زمینه (ملک و ملکوت عشق، ثارالله) - حاج محمود کریمی.mp3
10.47M
📋 #زمینه_امام_حسین
🗓 اجرا:شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ملک و ملکوت عشق، ثارالله
ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله
نور در بیوت عشق، ثارالله
رمز جبروت عشق، ثارالله
پاسخ قنوت عشق، ثارالله
سرّ لایموت عشق، ثارالله
ای صلابت حیدر، ثارالله
سرّ هیبت حیدر، ثارالله
نور صورت حیدر، ثارالله
شمس دولت حیدر، ثارالله
تیغ صولت حیدر، ثارالله
شیر حضرت حیدر، ثارالله
دربار تو از ملائکه، پره والله
شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله
با یاد تو، گریه میکنم؛ آره والله
با ذکر تو، سینه میزنم؛ بسم الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
.
📋 #واحد #حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محمود کریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجهی خصم، پر از موی پریشان من است
عمّه، گریان من است
سر بابای من امروز به دامان من است
عمّه گریان من است
عمّهجان! کنج خرابه، بیتالاحزان من است
شاه، گریان من است
مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است
شاه، گریان من است
عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم
آبروداری کنیم
با لباس پاره باید میهمانداری کنیم
آبروداری کنیم
گوشهی ویرانه را کربوبلایت میکنم
جان فدایت میکنم
بوسهای میگیرم و شکر لقایت میکنم
جان فدایت میکنم
کنج این ویرانسرا، خورشید زهرا آمده
عمّه! بابا آمده
بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟!
عمّه! بابا آمده
ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی
بهتر از جان منی
یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی
بهتر از جان منی
از سفر برگشته و میهمان دامان منی
بهتر از جان منی
با لبان خیزرانی، مرثیهخوان منی
بهتر از جان منی
گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر
کم نیاوردم پدر
شام را با گریهام، ویرانهای کردم پدر
کم نیاوردم پدر
من اگر گریه کنم، عرش خدا میلرزد
نوهی زهرایم
پای این سر، بهخدا جان بدهم میارزد
نوهی زهرایم
امشب آغوشم شبیه سینهی خیرالنّساست
جای شاه کربلاست
دامن خاکی من، همرتبهی عرش خداست
جای شاه کربلاست
گوشهی ویرانه میمیرم؛ حرم برپا کنم
دختر زهرا منم
ذکر یاعبّاس میگیرم، علم برپا کنم
دختر زهرا منم
پیش چشمش، بازکن چشمان بیسوی مرا
شانه کن موی مرا
عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا
شانه کن، موی مرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #حضرت_رقیه
.👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#وحید_شکری 🎤
درسته که به آل حیدر
یه عمره اعتقاد داریم
ولی خدایی توی روضه
رقیه ای زیاد داریم
اونایی که با روضه ها انیسن
اونایی که صاحب چشم خیسن
اکثرا پشت پیرهن سیاشون
انا کلب الرقیه مینویسن
رقیه رقیه پرچمدار عفت
رقیه رقیه کوه استقامت
رقیه رقیه بدخواهت رو لعنت
رقیه رقیه تندیس نجابت
****
داره هوامونو همیشه
وارث جود پدریشه
با اذن این سه ساله خانوم
مُرده دوباره زنده میشه
چقدر اسم تو قشنگه بی بی
که حسین روی دخترش گذاشته
قبل زهرا پیمبرو خدا هم
دختری به اسم رقیه داشته
رقیه رقیه زهرایی تو در اصل
رقیه رقیه دنیای ابالفضل
رقیه رقیه با عمه ی سادات
رقیه رقیه کردی فتح شامات
#شور
#حضرت_رقیه
صفر 1403
.👇
Sh 28 Safar 1403 Shokri [Mohjat_Net] (5).mp3
1.44M
#وحید_شکری🎤
#حضرت_رقیه
اجرا شب 28 صفر 1403
.
#واحد
#زمزمه
#حضرت_رقیه
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازاینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
#شب_سوم_محرم
#هادی_جانفدا ✍
.👇👇
4_5882136910792495623.mp3
3.51M
#حضرت_رقیه
#شب_دوم_صفر
🎙 #زمزمه / کربلایی امیر طلاجوران
روزگاری بالش از بال و پَر قو داشتم
بر سرم تاج گلی از یاسِ شببو داشتم
دختر شامی !؛ نبین حالا تمامش سوخته
تو کجا بودی ببینی تا کمر مو داشتم ؟!
زخمهای صورتم با نیشخندت باز شد
کاش بودی آن زمانی که بَر و رو داشتم
فخر نفروش و کنارم آستین بالا نکش
روزگاری مثل تو؛ من هم النگو داشتم
زُل نزن در چشمهای نیمهباز و سرخ من
قبل از اینجا چشمهایی مثل آهو داشتم
دست بر دیوار میگیرم شبیه پیرزن
قبل از آوارِ کتک من نیز، نیرو داشتم
معجری که داشتم را دختری دزدید و رفت
خواستم آن را بگیرم؛ دردِ زانو داشتم
چشمهایم خواب را فریاد زد دیشب؛ ولی
مثل شبهای گذشته دردِ پهلو داشتم
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#حسین_ستوده 🎤
[بند اول]
زبونم وا نشد آخر
صدا کنم تو رو خواهر
بگم جانم رقیه جان
بگی جانم علی اصغر
نشد صدات کنم، کاری برات کنم
حالا میتونم از رو نیزه ها فقط نگاه کنم
باید دعا کنم، دستات و وا کنم
دست های زجر لعنتی رو از مو هات جدا کنم
میزننت دلم پره رقیه جان رقیه جان
به غیرت ام بر میخوره رقیه جان رقیه جان
🖤🖤
[بند دوم]
دیدم از نیزه زخمات و
شنیدم آه دردات و
یه روزه پیر شدی انقدر
چیکار کرد مگه زجر با تو
دختر نداشت مگه، افتاد سرم اگه
خواستم به زجر بگم بهت هی ناسزا نگه
هل میده باز تو رو، میگه سریع برو
ولی با پاش گرفته سفت گوشه ی چادر و
جای لگد رو چادرِ رقیه جان رقیه جان
به غیرت ام بر میخوره رقیه جان رقیه جان
.👇
enc_1723248539391620143995.mp3
2.77M
▪️#حضرت_رقیه
▪️ریحانه رقیه،حنانه رقیه...
▪️کربلایی #حسین_طاهری
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/104924
زمزمه درد می کشی.mp3
14.81M
#زمزمه | درد می کشی
جلسه هفتگی | ۳٠ مهر ٠۳
🎤کربلایی وحید محمدی
درد میکشی، همش آه سرد میکشی
تو هرچی درد داری و از، قنفذ نامرد میکشی
بد زدنت جلو چشای حسنت
نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ شدی و چیزی نمونده از بدنت
هیشکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید ناموس حیدره
.
#حضرت_رقیه
ــــــــــــــــــ
این پهلو ناقص
این بازو بی حس، ای بابا!
گردوندن مارو
مجلس به مجلس، ای بابا!
تا رفته ام از حال
گوشواره خلخال گم کردم
اینا چیزی نیست
بابا تو گودال گم کردم
با صورتم چیکار کنم
فقط بگید کدوم طرف فرار کنم
چجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سر عموم زدن
خشکِ حلقومم
گفتم مظلومم، بدتر زد
بعد از هق هق هام
تا دید آرومم، بدتر زد
یه جوری زد، که جون بدم
یه روز بیا زجر رو بهت نشون بدم
همون که قد بلندتره
یه ساعت هم از زدنم نمیگذره
این پهلو ناقص
این بازو بی حس، ای بابا!
مارو چرخوندن
مجلس به مجلس، ای بابا!
یه شهری رو شریک کنن
فقط میخواستن عمه مو کوچیک کنن
چطور بگم که پیر نشد
این خونواده مَردِش هم اسیر نشد
بند اومد راهها
دستِ بد خواهها سنگین بود
هرکی سنگم زد
باریک الله ها سنگین بود
یتیم و با طناب زدن
سرِ تو رو تو بغل رباب زدن
برا یه زن بدِ غمش
زمین که میخوره نباشه مَحرمش
👇اجرای #سید_رضا_نریمانی 👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#حسین_سیب_سرخی🎤
نوکری که اول کاره
شک نکن نمیشه آواره
توی مشکل و گرفتاری
حضرت رقیه رو داره
کیه این خانوم
دار و ندار نوکراشه
شیرین زبون عمه هاشه
همش تو آغوش باباشه
کیه این خانوم
چادر زهرا آبروشه
وقتی که رو دوش عموشه
ماه و ستاره روبروشه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
خاتونه رقیه بارونه رقیه
تو کشور قلبم قانونه رقیه
خوشنامه رقیه رویامه رقیه
دردونه ی قلب آقامه رقیه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
****
میبری دل از دل قاسم
تک ستاره ی بنی هاشم
به بابات سفارشم کردی
وقتی که شدم حرم لازم
تو همونی که
غمامو از چشام میخونی
همش برام دل نگرونی
الهی واسه من بمونی
تو همونی که
واسه عقیله نور عینی
ذکر دم شهادتینی
ام ابیهای حسینی
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
دنیامی رقیه عقبامی رقیه
مضمون قشنگ شعرامی رقیه
شهزاده رقیه آزاده رقیه
از دل به تو میگم فرمانده رقیه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
#شور
#حضرت_رقیه
هیئت هفتگی آبان 1403
.👇
4_5821249143712011793.mp3
2.58M
#شور و #زمینه
#حضرت_رقیه
دله. من لبرزیه درد و ماتمه
از غمای بی عدد خونه دلم
من و بردن وسط بزم شراب
از این اتفاق. بد خونه دلم
بگو با دوریه تو چیکار کنم
بگو با چشای تر چیکار کنم
کمرم خم شده و راست نمیشه
بگو با درد کمر چیکار. کنم
با با جونم. بابا جونم. بابا جونم
نفسم بالا نمیادش دیگه.
نفسم. بند اومده زیره لگد
بابا دخترت رو زجر بی حیا
می رسید هر جا به قصد کشت می زد
یه جوری سیلی زدش به صورتم
که نموند دندونه سالمی برام
به گمونم که دیگه خوب نمیشه
ورم و کبودیه زیره چشام.
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
بعد تو با غصه هم مسیر شدم
بعد تو همسفره سرت شدم
با این قد کمون و موی سفید
خیلی من شبیه مادرت شدم
با خودت ببر دیگه رقیه رو
درده سر شدم واسه خواهره تو
ساربون سیلی می زد به صورتم
با همون نگینه انگشتره تو
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
#رضا_نصابی✍ ۱۴۰۳
قابل اجرا در #شب_سوم_محرم
4_5879489303972686219.mp3
5.32M
#شور و #زمینه #واحد
#حضرت_رقیه
خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.
من و بردن میونه بزم اغیار
دیدم از مردم شام خیلی آزار
باباجونم. بابا جونم. بابا جون
خیر داری. چی اومد بر سره من
جای تو کی بودش دوره بره من
به غارت بردن حتی معجزه کن
بابا جونم. بابا جونم. با با جون.
خبر داری که خردم. تازیونه
لب و دندونه من مثل تو خونه
تمومه صورت من ارغوونه
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
خبر. داری که دندونم. شکسته.
روی.گونم بابایی. جای دسته
تو عمرکم شدم از دنیا خسته
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
یادته می زدی شونه به گیسوم
می زدی بوسه به چشم و به آبروم
ببین حالا شده نیلوفری روم
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
یادته خنده بودش سهم لبهام
هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام
اما حالا ببین تاریکه دنیام.
بابا جونم. بابا جونم. باباجون.
#رضا_نصابی ✍ ۱۴۰۳
#شب_سوم_محرم
4_5832319602306069507.mp3
6.33M
#شور و #زمینه_احساسی روضه
#حضرت_رقیه
گوشه ی سرد خرابه امشب من
. منتظرم. از راه که بیایی. تو
دلم تنگه برای اغوشه گرمت
به دلم. افتاده که میایی تو .
از دقتی رفتی بابا دیگه حتی.
بند نمیادش. یه لحظه این اشکام
نه سویی مونده توی چشای. من.
نه نایی. مونده دیگه توی پاهام.
بعد تو لحظه ای خوشی ندیدم.
دیگه از زندگی بابا بریدم
بعد تو حرفا ی بدی شنیدم
بعد هرچی نبودش. که دیدم.
رو شونم. باره غمت کشیدم
تو سن کم. ببین که قد خمیدم
بابا. حسین. بابای. بی. سر ه من.
تنور سینم. امشب چقدر گرمه
سرت کجا هست بغل بگیرم من
امشب بیایی. نیایی بابا جون
به دلم. افتاده که می میرم کن
عکس قشنگت و به روی خاک داغ
با انگشتای. زخمی کشیدم. من
خبر داری چند روزی نبودی تو
یه دل سیر بابا تور و ندیدم من
کناره تو آرامشی داشتم
تورو داشتم غم و غصه نداشتم
وقتی سرم رو پاهات می زاشتم
آرامشم فقط صدای تو بود
بهترین تصویرم. چشای تو بود
بهشت من خنده های تو بود
سه سالمه ولی. می بینی بابا جون
مثل پیر زن ها قد گمونم من
به دلم. افتاده که دیگه امشب.
آخرین باره که زنده می مونم من
کاشکی میشد بازم مثل قدیم. بابا
پیشم بشینو. مو مو. ببافی. تو
کاشکی که امشب. اومدی تو پیشم.
کنارم. باشی. به قدره کافی. تو.
دخترت از این زندگی سیره
خدا کنه که دعام بگیره
رفیه. امشب دیگه بمیره
گریه هام امشب چه بی امونه.
خسته ام دیگه از این زمونه
غصه هام قده یه اسمونه.
#رضا_نصابی ✍
👇
.
#شور_امام_حسین
#حضرت_رقیه
#۱
الا خالق غم ، مقامت معظم
و نام حزینت ، شده بهترین دم
حسین جان
حریمت الهی ، عجب پادشاهی
به چشمت اسیرم ، به من کن نگاهی
حسین جان
من
یه عمره از سفره ت
سر سفرم میبرم همش آقا برکت
آرزوی قلبیمُ بهت میگم بشنو
میشه جونمو بگیری وسطِ روضه ت
دنیام ابی عبدالله
از خدا فقط تو رو میخوام ابی عبدالله
من امامک وقتی ازم بپرسن
توی قبر جار میزنم آقام ابی عبدالله
#۲
سراج منیرم ، به جانم پذیرم
غم عشق نابت ، و این دم بگیرم
رقیه رقیه
سرم را شکستن , برای تو عشق است
و قبله گه من ، به سمت دمشق است
رقیه رقیه
من
سگ توام خانوم
بی قرارم توی سوریه میشم آروم
جوری رخنه کرده عشقت تو وجودم که
از تو چشای من قشنگ میشه معلوم
عالم سرخانِ تو
به همه میرسه از الطاف عیان تو
واهمه ندارم از روز حسابم
چون میدونم هستم خانوم در امان تو
#علی_مقیمی ✍
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#شور #شهادت
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#میلاد_قبایی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دارم از غم حسین - سوز و آه و گریه مو
هدیه میکنم بهش - ذکر یا رقیه مو
دنیامه رقیه
همه زندگی آقامه رقیه
به خدا همونکه میخوامه رقیه
علت جنونمه ، نام رقیه
همه میدونن - باب کراماته
منشا لطف - تموم حاجاته
به خدا پیش - حسین عزیز میشه
هرکی مجنون - رقیه ساداته
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تا علمدار حرم - میزنه بوسه به روت
خیلی دوس داری فقط - باشی رو دوش عموت
ای جانِ اباالفضل
سوره ی کوثر قرآن اباالفضل
تو شدی قدیم الاحسان اباالفضل
نذر تو شدم ، مسلمان اباالفضل
سمت ایوونت - دلم فقط میره
انتظار دلبری ازت میره
وقتی که توو آغوش اباالفضلی
عمه زینب قربون صدقت میره
.
#شب_سوم_محرم
.👇
.
|⇦•قامت تو عمودِ..
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده #فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج #حسن_خلج
●━━━━━━───────
ای که شدی ماتِ رخ شاه عشق
قامت تو عمودِ خرگاه عشق
تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
نیست فلک به قدر هم پایه ات
سایه ی تو ندیده همسایه ات
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه ی حسین دیدنت
منی که غیرت ناموس کبریا بودم
یکی ز پرده نشینان مرتضی بودم
فًلک ببین ز کجا تا کجا کشید مرا
به شام و کوفه ز کرب و بلا کشید مرا
*خانمی که هر وقت عرض میکرد بابا یا امیرالمومنین دلم برا قبر جدم پیغمبر تنگ شده مرا به زیارت ببر.. این یه سری داره یه رازی داره.. با زبان بی زبانی میخواد بگه بابا دلم برا مادرم تنگ شده منو ببر جدم رو زیارت کنم، منو ببر مادرم رو زیارت کنم، امیرالمؤمنین می فرمود:زینب جان صبرکن شب برسه تاریکی همه جا رو فرا بگیره.. راوی میگه ثلث شب رو انتخاب میکرد قنبر رو جلوتر میفرستاد. برو ببین اگه چراغی شمعی روشنه خاموشش کن. خود علی جلوی زینب، حسین سمت چپ، حسن سمت راست و عباس شمشیر به دوش از پشت سر می آمد نکنه در اون دل شب کسی قد و بالای زینب رو ببینه..کار زینب به کجا کشید..*
میان آن همه لشگر چو بی کسم دیدند
به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند
*میگن حداقل سی هزار لشکر هلهله
میکردند*
غریبه گان بی مروت حیا نمی کردند
ز هیچ گونه جنایت اِبا نمی کردند
ستارگان حرم را به ریسمان بستند
بگو ز جور زمین را به آسمان بستند
* از بالای تل داره نگاه میکنه دید دور گودال حلقه زدند، شمشیر زن با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه می زنه، یه عده سنگ زنه متخصص سنگ زنی زخم ها رو نشانه می گیرند. بدن ابی عبدالله رو خاکا افتاده..
#دفن_شبانه
ایام فاطمیه اس اجازه بدین عرضی داشته باشم..بدن فاطمه را اماممعصوم با احترام تمام کفن کرد با احترام تمام به خاک سپرد.#سلمان میگه حضرت فرمودند: چندین قبر تو قبرستان بقیع حفر کنید قبر زهرا رو کسی پیدا نکنه، من داشتم قبر می کندم یه وقت دیدم صدای ناله ی بچه ها بلند شد.گریه می کردند مادر مادر صدا می زدند طبیعیه مادر از دست دادن یه وقت دیدم زمزمه اشون عوض شد میگن خدا بابام وای بابا..با عجله خودمو رسوندم دیدم علی تو قبر خوابیده صدا میزنه ای خاک بقیع با این بدن مدارا کن بدن فاطمه ام له شده. امیرالمؤمنین تو خاک افتاده بچه ها هی به بابا التماس میکنند بابا بلندشو! ما که بی مادر شدیم نکنه بی بابا بشیم..سلمان بی تاب شد حسن و حسین رو از رو بدن علیِ سالم بلند کرد...
کربلا نیمه های دل شب زینب بلند شد بچه ها رو شمارش کرد دو تا نازدانه نیستند خدا چه کنم؟ میان لشکر بی دین نامرد آرام بیابونا رو می گرده زیر هر بوته ای رو نگاه میکنه. عاقبت زینب صدا زد حسین جان! به دادم برس دوتا نازدانه گم شده..ناگهان ندایی از تو گودال اومد زینب جان بیا بچه ها پیش منند. بی بی زینب رفت دید دو تا نازدانه رو سینه ی بابا افتادند..حسیـــــــن...*
طفل یتیمی زحسین گم شده ساربان ساربان
قامت زینب ز اَلم خم شده ساربان ساربان
بر تو دخیلم اَیا ساربان ساربان
این شتران را تو به سرعت مران ساربان ساربان
دیگر زبان مرا نی توان گفتن هست
نه گوش جانِ تو را طاقت شنُفتن هست
که هرچه باز بگویم غمم فزون گردد
دلم ز غصهٔ این قصّه غرق خون گردد
بس است شرح ستم های مردم مُحمل
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل
چنان غبار مرا روزگار داد به باد
که بر زمین ننشیند هزار سال دگر
ای قافله سالار زینب
مونس و غمخوار زینب
ندارم معجری ای جان فدایت
گذارم تابه روی زخم هایت
گفتم که فراق را نبینم، دیدم
آمدبه سرم از آنچه می ترسیدم
نوحی به هزارسال یک طوفان دید
من نوح نیم هزار طوفان دیدم
«بحق عمه زینب اللهم عجل لولیک الفرج»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_زینب گریز به #حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_خلج
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇