.
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#اسماعیل_شبرنگ
ذکر سجاده..مادر سادات
در دلم یاد مادر سادات
یاد اولاد مادر سادات
روز میلاد مادر سادات
قطره ای هستم از پی دریا
السلام علیکِ یا زهرا
راه ما را نشان بده بانو
روسیاهم امان بده بانو
رحمت بیکران بده بانو
چادرت را تکان بده بانو
خسته حالم عنایتی فرما
السلام علیکِ یا زهرا
می نویسم سلام ای مادر
عشق عالی مقام ای مادر
شور و شوق مدام ای مادر
سایه ات مستدام ای مادر
نور تابان صبح اعطینا
السلام علیکِ یا زهرا
رحمت بیشمار یعنی تو
بی قرارم قرار یعنی تو
همّت ماندگار یعنی تو
غرّش ذوالفقار یعنی تو
بهترین یار و یاور مولا
السلام علیکِ یا زهرا
تو مرادی من از مریدانم
فردی از جمع ناامیدانم
من اگر خادم شهیدانم
لطفتان بوده خوب می دانم
از تو دارم هرآنچه دارم را
السلام علیکِ یا زهرا
از غم دوری تو می سوزم
با تو طی می شود شب و روزم
ماه من؛ جلوه ی شب افروزم
بی تو مغلوب با تو پیروزم
یا کریمه شفیعه ی فردا
السلام علیکِ یا زهرا
گوهری در دل صدف دارم
حبّ آقای لوکشف دارم
من رضای تو را هدف دارم
سر به راهم سرِ نجف دارم
می کنی قلب مرده را احیا
السلام علیکِ یا زهرا
هر نفس فکر دلبرم هستم
فکر حالات محشرم هستم
تشنه ی فیض مادرم هستم
لطفتان هست محترم هستم
مادری کرده ای برای ما
السلام علیکِ یا زهرا
فاطمه ؛ لحظه ی رهایی شد
با تو حال دلم خدایی شد
این دل ما اگر هوایی شد
هر شب جمعه کربلایی شد
مادر سر جدای عاشورا
السلام علیکِ یا زهرا
#عید_انقلاب #گرامیباد
.
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
ای بوی بهشت احمد! ای سرّ اِله!
از جلوهی حُسنت آبرو دارد ماه
تابید چو نور طلعتت گفت نبی:
لـا حَــولَ وَ لـاقُـــوَّةَ اِلّـا بِــالـلـه
✍️ #علی_بیرقدار
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
#صلوات
آن چیست که برتر است از آب حیات؟
پیوسته دهد به زندگانی برکات
آن نیست به جز اینکه فرستیم همه
بر مادر سادات جمیعاً صلوات
***
بر مَقدم انسیهی حورا صلوات
ریحانه و مادر پدر را صلوات
شادی خداست در دل شادی او
تا شاد شود حضرت زهرا صلوات
✍️ #زهرا_آراسته_نیا
╰┅───────────┅╯
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#صلوات
اکمال برای صلوات آوردی
دو بال برای صلوات آوردی
وقتی که نبودی، صلوات ابتر بود
تو "آل" برای صلوات آوردی
✍️ #میثم_مؤمنی_نژاد
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
عطر نفسی پاکسرشت آمده است
آئینهی نور سرنوشت آمده است
سرتاسر شهر مکه را گُل بزنید
زهرای مطّهر از بهشت آمده است
✍️ #سیدهاشم_وفایی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
کاش ما را گدا حساب کنی
فارغ از بند نان و آب کنی
هیچکس، هیچکس نخواهد دید
سائل از خانهات جواب کنی
جای دوری نمیرود مادر
نوکرت را "پسر" خطاب کنی
آمدی "زن" مقام دیگر یافت
آمدی باز انقلاب کنی
آمدی جهل را به هم بزنی
عاشقی را دوباره باب کنی
آمدی عکسِ حیدرِ خود را
در دلِ هرچه شیعه قاب کنی
آمدی تا تمام عالم را
خاکِ پایِ ابوتراب کنی
صف به صف پشت خانه مسکین است
سفرهی مادر است، رنگین است
" فاطمه فاطمه"ست روی لبم
نام مادر چقدر شیرین است
چه نیازی به اسم و رسم مرا
"نوکری" بهترین عناوین است
یک دعایش بسنده خواهد کرد
محشر کل خلق تضمین است
روز محشر سوارِ بر ناقهست
جلوهی شوکت خدا این است
آه، وقتِ تشرفِ زهرا
سرِ جبریل نیز پایین است
در دل شعلهها به ما فهماند
عشق حیدر اصول هر دین است
* *
خانهی وحی سوخت در آتش
این مرامِ کدام آیین است؟!
کوچهها یا خرابه، فرقی نیست
دست دشمن همیشه سنگین است
✍️ #احسان_نرگسی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چنان که قصد میسازند از الفاظ، معنا را
خدا از آفرینش قصد کرده، خلقِ زهرا را
"ولولا فاطمه" یعنی که بیزهرا نمیدیدیم
نه احمد را، نه حیدر را، نه هرگز خلق دنیا را
بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده
عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را
صفاتش آینهدارِ صفات کبریا باشد
چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را
چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟!
خدایا! فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را
کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف میآید
که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه، دریا را
نشسته از الف تا یاء، حیران چنین معنا
بلی ظرفیّتِ وصفش نمیباشد الفبا را
حماسه میتراود آنقدر از خطبههایش که
به خطبه میکَند از جای، کوهِ پای بر جا را
زهی عفّت، زهی عصمت، زهی بانوی نوری که
علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را
تنور خانهی او گرم دارد جان عالم را
به رشک انداخته نورِ تنورش، طور سینا را
قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست
نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را
بلی آن فاطمه که خلق، عاجز مانده از درکش
که در اسمش خِرَد حیران و گُم کرده مُسمّا را
بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش
رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را
بلی آن فاطمه که بهر کار خانهاش حتی
فرستاده خدایش "سَوفَ یُعطیکَ فَتَرضی" را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
بهم زد حیلهها و مکرهای شومِ اعدا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
شکست آخر سپاهِ بُتپرستِ لات و عُزّا را
بلی آن فاطمه که سیرهاش تفسیر قرآن است
هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را
بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما
و از ما دستگیری میکند امروز و فردا را
**
مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت
خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را
نمیدانم که سیلی با رُخش... اصلاً چه میگویم؟!
که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را
دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا
میان شعلهها تنها صدا زد نامِ بابا را
کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش:
به دامن گیر مادرجان سرِ آشفتهی ما را
گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضهی امّابیها را
✍️حجتالاسلام #علی_مقدم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصلِ «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسِی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر همنشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است
✍️ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
با یاد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی و #جبهه_مقاومت
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جانِ محمد!
با خندۀ تو، خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس؟
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشیدِ فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد، رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گُلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولیُ الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
✍️ #یوسف_رحیمی