.
#دختر از دست داده
گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر )
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...
نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟
و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.
رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:
« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »
یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟
یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟
یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟
یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »
یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟
ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟
ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟
ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.
ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»
با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
#دختر #دخترجوان #ترحیم_خوانی
.
.
#ترحیم_خوانی
#دختر از دست داده
گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر )
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...
نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟
و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.
رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:
« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »
یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟
یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟
یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟
یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »
یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟
ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟
ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟
ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.
ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»
با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
.
.
#دختر
روزی که کفن پوش شدی دخترمن
باخاک هم آغوش شدی دخترمن
بودی توچراغ لاله درصحن چمن
افسوس که خاموش شدی دخترمن
ازآن ساعت که رفتی ازبرمن
خدا داند چه آمد برسرمن
عزیزم بعد مرگ جانگدازت
به تنگ آمددل غم پرور من
دلا دیدی که آخر دخترم رفت
یگانه مونسم آن همدمم رفت
شده ماتم سرا ،این کلبه ی ما
ازآن ساعت که جانم ازبرم رفت
به یادشمع رویت همچنان پروانه می سوزم
تو رفتی من به جایت اندرین کاشانه می سوزم
گهی آیم کنارقبرتوبادیده ی گریان
گهی ازمهربانیها ی تودرخانه میسوزم
خوش آن روزی که نقل مجلس این خانه بودی تو
فروغ روشنی بخش همین کاشانه بودی تو
خوش آن وقتی که می کردم سیاحت گلشن رویت
برایم بلبل وشمع وگل وپروانه بودی تو
#ترحیم_خوانی
.
.
ختم دختر نوجوان
عزیز خفته در خاکم
گل باغ دلم بودی
درخشان گوهر پاکم
چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگر چون تو
اگر گِرد جهان گردم
تو را ای نازنین دختر
که یار و همدمم بودی
کجایی دختر غم پرور من
عزیز خوب و از گل بهتر من
هنوز هم با چنین ماتم نشینی
نمیشه مُردن تو باور من
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوستداران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
ای جگر گوشه که دیدهی من جای تو بود
دلم آشفته آن قامت رعنای تو بود
کی خبر داشتم از کینه این چرخ کبود
که چو صیاد کمین کرده جویای تو بود
#دخترجوان #دختر #جوان
.
#دختر
الهی از کفم رفت دختر من.
چراغ خانه ی من دختر من.
همی نالم زمرگش روز وشبها.
کای دختر پدر جان مانده تنها.
اگر بودی کنار بستــــــــــر من.
به وقت مــــرگِ بابا،دختر من.
سرم در وقت مُردن میگرفتی.
به زانویت عــــزیزم میگرفتی.
ولی حالا به جای دخترم مــن.
سرت گیرم به دامن دخترم من.
زداغت ناله ها دارم عـــــزیزم .
چرا از کف تو را دادم عـــزیزم.
(غلام) دسـت دعا دارد همیشه.
بقاء دختــــران خواهد همیشه.
.
#دختر
#جوان
درعزای دخترجوان
نازنین دخترگلعذارم
طاقت دوریت راندارم
آتش افکنده هجرت بجانم
خوش بودازغمت جان سپارم
خون شدآخردل نامرادم
کی رودخاطرتوزیادم
این من واین غم بی شمارت
بعدازاین کس نیایدبه دادم
کربلای محمد مهرى
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
صل الله علیک یا اباعبدالله ۳
السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه
حسين #قافله ات نيّتِ سفر دارد
تو میروی و خدا از دلت خبر دارد
براي بدرقه #ام_البنين هم آمده است
به جای مادرتـان دست بر كمر دارد
مسيرجاده زیاد است و دخترت کوچک
برای #دختر تو اين سفر خطر دارد
برای #قاسـم از اينجا زره ببر آقا
برای پيكر او سنگ ها شرر دارد
ميان قافله ات جا كه هست با زينب
بگو كه #چادر و معجر اضافه بر دارد
بيا حسين عوض كن تو ساربانت را
گمان كنم كه به #انگشترت نظر دارد
بيا برای خودت هم #كفن بخر آقا
ثواب دارد عـزيـزم كجا ضرر دارد
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جــان
عید مبعث شد و دیدم به دلم ولوله شد
دیدم انگار که در أرض و سماء زلزله شد
هاتفی ضجه زنان، ناله برآورد که وای
راهی کرب و بلا #زینب و یک قافله شد
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ایمان_خزاعی_نژاد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
#سلام_بر_سه_ساله
#امام_حسین_علیه_السلام
اصلا #رقیه نه ، مثلا دختر #خودت
یک شب میان #کوچه بماند ، چه می شود؟
اصلا بدون کفش ، توی #بیابان و پیاده نه !!!
در راه خانه #تشنه بماند ، چه می شود ؟
دزدی از او با #سیلی و شلاق و فحش ، نه !
تنها به زور #گوشواره بگیرد ، چه می شود؟
گیریم #خیمه نه ، خانه و یا سرپناه ، نه !
یک #شعله پیرهنش را بگیرد ، چه می شود ؟
در بین #شهر ، توی شلوغی ، همیشه ، نه !
یک #شب که نیستی ، بهانه بگیرد ، چه می شود؟
اصلا #پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ،
#تشنه مقابل چشمش بمیرد ، چه می شود ؟
دست گناهکار مرا روز #رستاخیز
یک #دختر سه ساله بگیرد ، چه می شود ؟
#صلی_الله_علیک
#یا_رقیه
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
4_6032577005147393381.ogg
399.6K
#نوحه_جوان
#فرزند_جوان
#دختر #جوان
تازه جوانم روح و روانم
زدوری تو چشم من به خون نشسته
عزیز من بیا بیا دلم شکسته
ای گل احمر شدی تو پر پر
چو لاله عرق خون شده چمال ماهت
دلم بخون نشسته دیده ام براهت
شدی توای جان به خاک پنهان
عزیز من عروسیت بود مبارک
جزا دهد به مادرت حی تبارک
در انتظارم امیدوارم
که یک زمان تو بی خبر زدر درایی
به زخم قلب خسته ام دوا نمایی
✍#شعر_از #فرهاد_فکری
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن
🔸 صخره ها رو ردمیکنیم شبیه رودآبیم
یاوران ولاتیم تو خط انقلابیم
حضرت زهرا بهمون یه یادگاری داده
هرکی میخوادهرچی بگه ماعاشق حجابیم
#دختر #حجاب
#دهه_کرامت
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم