.
#روضه_شام_غریبان_امام_رضا
✼═══┅┅═══✼
خورشید سر زد از سحرت ایها الغریب
از سمتِ چشم های تَرت ، ایها الغریب
تو ابرِ رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و بَرت ، ایها الغریب
جاری ست چشمه به چشمه قدمگاه تو هنوز
جنت شده است رهگذرت ، ایها الغریب
*تو مسیر امام رضا قدمگاه نرفته ها برن ها ، یه جا پای آقا مونده مردم چی کار میکنن ... ای وای ای وای ... روضه داره همش ها ، وقت نیست ، یه جا پای امامُ دیدن مردم ، میاد اونجا ، کف زمین اونجا رو میبوسن میگن آقا از اینجا رد شده ... آخ حسین ...
هی خانم داد میزد ، نوۀ پیغمبر خداست نزنیدش ، پیرمردا پاشده بودن ، با عصا میزدن ....*
تو آفتابِ رأفتی و کوچه کوچه شهر
در سایه سارِ بال و پرت ایها الغریب
با این همه ، غریب غریبان عالمی
*خیلی ها براشون سواله ، این غریبیه؟ این شلوغی ، این حرم ، طرف از اینجا رفته یه کشور دور ، کارخونه شرکت مال و اموال بچه زن ، پست و مقام و ثروت ، باهاش حرف میزنی چته؟ میگه دلم گرفته ، دلم برا مادرم تنگ شده ... حالا فهمیدی چرا این آقا غریبه ... بزار یه روضه بگم زنا گریه کنن ، زن هایِ نوغان اومدن پیش شوهراشون ، به هم ریخته ، مردا گفتن چتونه ؟ گفتن ، ما مهریه ای از شما طلب داریم ، آره. همش حلال " چی شده یهو؟ پسر زهرا ، بی کس و یار افتاده ... نه دختر ، نه خواهر ، نه مادر ، گریه کن نداره ... میدونی یاد چی می افتم ، اینجا زن ها آبرو داری کردن ، یه سری زن سراغ دارم ، تو حجره ، صدای آقازادۀ همین امام رضا ، صدا نالش بالا رفت ، زنارو جمع کرد ، گفت هلهله کنید ... کِل بکشید ... صدا گریش بیرون نره ...( زود جمع و جور کنم، عذر میخوام خدا میدونه)*
با این همه ، غریب غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت ، ایها الغریب
از کوچه های غربت شهر آمدی ولی
داری عبا به روی سرت ، ایهاالغریب
شکر خدا جوادِ تو آمد ولی هنوز
بارانی است چشم ترت ، ایها الغریب
*بزار روضه بخونم ، گفت اباصلت درارو ببند ، هیچ کس نمیخوام بیاد ، اباصلت درارو بست، اومد دید لبایِ آقا خشکه ، دوید رفت آب آورد ، اومد بالا سر آقا ، آقا آب بفرمایید لباتون خشکه یه نگاه به اباصلت کرد ، گفت انگار کربلا یادت رفته ... مگه فراموشت شد ، جد ما ...*
یابن الشبیب، جد مرا با عصا زدن
یابن الشبیب، جد مرا بی هوا زدن
یا بن الشبیب، عمه مارا چه بد زدند ...
#امام_رضا
.