eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. اصحاب با وفای سیدالشهدا از آن زمان که شما راهی بلا شده اید سوار کشتی طوفان کربلا شده اید زفیض بال زدن درهوای عشق حسین کبوترانه دراین آسمان رها شده اید چه حاجت است شما رابه آب شط فرات که راهیان سرچشمه ی بقا شده اید فرشتگان خدا شاهدند درشب وصل به پاس عرض ارادت چه بی ریا شده اید بهشت کرب وبلا پُرشد از شمیم شما گل امید شدید و چه باصفا شده اید به وعده گاه شهادت به پاس امرامام ذبیح عشق حسینی دراین منا شده اید اگرچه پرپرتان کرده اند گلچینان گل همیشه بهارید و باز وا شده اید برای وصل شدن برخدا چه زیبا بود شهید عشق شدید وجداجدا شده اید چراغ راه هدایت شدیدو درره دوست مسافران سرنیزه تا خدا شده اید زبان وطبع «وفایی» است قاصرازاین وصف همین بس است که اصحاب با وفا شده اید ✍ .
. تارسیدم محضرت برمن نگاه انداختی در شب غم ها مرا تو یاد ماه انداختی آبرویم را خریدی،روسفیدم کرده ای لحظه ای بر روسیاهی تا نگاه انداختی ای کمان ابرو تو با تیرنگاهت ناگهان لرزه ای برجان سردار سپاه انداختی خانه ات آباد ،آباد وخرابم کرده ای با نگاهت در دل آشوبی به راه انداختی بامن نامهربان تا مهربانی کرده ای با رسول الله مرا در اشتباه انداختی درکنارت جای دادی بنده ی شرمنده را سایبانی برسراین بی پناه انداختی دستمال خویش را بستی به روی زخم من طوق گل برگردن این روسیاه انداختی از زبان حر «وفایی» می نویسد ای حسین آتشی برخرمن هستی ز آه انداختی ✍ .
۸ من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم ای برادرجان فدایت یا حسین هدیه آوردم برایت یا حسین ای برادر یا حسین۲ یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب من که هستم دختر بنت رسول این دو هدیه یا حسین جان کن قبول ای برادر یا حسین۲ من گرفتار توام،خسته بیمار توام ای امید عالمین،با دو گل یار توام ای که هستی بر علی نور دو عین کن قبول این هدیه هایم یا حسین ای برادر یا حسین۲ این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند ای که هستی بر همه عالم امیر این گلانم را حسین از من بگیر ای برادر یا حسین۲ این دو گل در راه تو،یا حسین پرپر شوند در میان بحر خون،غرق خون بی سر شوند گرچه هستند هر دو بر زینب امید نزد زهرا روسپیدم روسپید ای برادر یا حسین۲
. .................................. ۱ یه سال منتظر بودمو بیقرار به سوی حسین من میکردم فرار ۲ تموم شد دیگه دوری از تو حسین میاره زیر خیمه مارو حسین بخون این شبها هر جا نوحو حسین ۳ ای حسین جان ، سلامون علیک یا حبیبی ، و قلبی لدیک ..................................... ۱ یه مردی غریب حیرونه کوچه هاس با چشماش به دنبال یک آشناس ۲ توی کوفه هیچ کس نمونده براش به سمته مدینه س خدایا نگاش نیادش حسینم ،برگرده کاش ۳ دور مسلم ، نمونده کسی وای ز غربت ، منو بیکسی ............................................ ۱ یه حرفایی اینجا شنیدم حسین تو بازار چقدر نیزه ،دیدم حسین ۲ یکی قول گوشواره رو میده به دخترش یکی دیگه میگفت میادش با خواهرش تو تنها میشی ای حسین، آخرش ۳ بی پناهی ، توی کربلا با رقیه ت ، حسین جان نیا °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° . واحد شب سوم محرم ...................... ۱ همیشه گدای در خونتم رقیه یه عمره که دیوونتم ۲ نگام کن به حق دو دسته عمو نذاری تو دنیا بره آبرو حرمت یه عمره شده آرزو ۳ زیر چادر ، امونم بده پیش بابات ، نشونم بده .................................... ۱ خرابه شده منزل دختری میگفت ای بابا، کی منو میبری ؟ ۲ بابایی برا دخترت اومدی با پا رفتیو ، با سرت اومدی تو الان مث اصغرت اومدی ۳ تو بغلم ، میگیرم تو رو از پیش من ، تو هیچوقت نرو ........‌‌.‌‌‌‌................................. ۱ نبودی ببینی که من رو میزد تو رو نیزه و من به زیر لگد ۲ شده چشم من تار و رویم کبود ببین پیر شدم من باباجون چه زود منو هر جا میزد عدو ، عمه بود ۳ باز لالایی ، تو گوشم بگو من رو ببر ، تو پیش عمو °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° . واحد شب چهارم محرم ....................... ۱ میارم همش اسمتو رو لبم غلامه غلام، بی بی زینبم ۲ تو دختر ولی انگاری حیدری برای حسین کردی تو خواهری تو مادر ، تو شیر پروری ۳ زیر قبه ت ، تو راهم بده زیر پرچم ، پناهم بده ............................. ۱ دو شیر نر و ، دو تا حیدر تبار دو تا ماه زینب ، دو تا شه سوار ۲ میرن میدونو ، زیر لب مادرش میگه بچه ها من، فدا اکبرش اگر هیچکی نیست، اینجا هست خواهرش ۳ بچه هامو ، قبول کن حسین هدیه هامو ، قبول کن حسین ............................ ۱ نذار که ببینن میشم من اسیر توی نصف روز مادرش میشه پیر ۲ منو کوچه گردی ، منو ازدحام محله یهودی ، منو شهر شام سرت روی نیزه س ، جلوی چشام ۳ من رو آزار، دادش حرمله سر رو میبرد جلو ، قافله °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° واحد شب پنجم محرم ..................... ۱ میره بچه شیر امامه حسن سوی قتلگاهش به جایه حسن ۲ میخونه انا ابن الحسن، ای عموم برا تو بمیرم شده آرزوم تو افتادی رو خاک عمو، روبروم ۳ پای عشقت ، میشم من فدا از تو بابا ، نمیشم جدا ............................. ۱ رسیدم پیشت، روی خاکی عمو چقدر زخمی و ، سینه چاکی عمو ۲ بمیرم برات ، خاکی شد موی تو با سنگا شکستن دو ابروی تو با چکمه نشسته عمو ، روی تو ۳ توی دستاش ، عمو خنجر جای چاقوش ، زیر حنجر ........................... ۱ شب جمعه ها دل پر غم میشه آخه مادرش ، صاحب دم میشه ۲ میگه کشتنت ای غریبم حسین به تو آب نداد ، ای شهیدم حسین لبه تشنه جون داد ، بمیرم حسین ۳ آبو مادر، میکردی صدا روی خاکا ، زدی دست و پا ....................... ۱ حسین کربلات، جای امن منه بریم یک زیارت ، حسین‌ ما همه ۲ خداییش بهشته خداس رو زمین برو کربلا ، گوشه ی صحن بشین تو عشقو برو زیر قبه ش ببین ۳ بی نظیره ، حریم حسین مثل داداش ،کریم حسین روضه سادات °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° واحد شب تاسوعا ............................ ۱ پناه منی ای عموی حرم یل لشکری ، ای تو صاحب الم ۲ ابالفضل برو آب بیار خیمه ها ببین روی خاک افتادن بچه ها با مشکت یه کاری بکن ای اخا ۳ من فداتشم ، برو علقمه چشم به راهت ، میمونیم همه ......‌.‌‌‌................................ ۱ صدام کردیو ، اومدم علقمه چقدر اینجا میاد بوی فاطمه ۲ دو تا دست تو از تنت شد جدا به چشمای تو تیر زده بی حیا سرت پاشیده فرق تو شد سوا ۳ پاشو داداش ، بریم به حرم من به زینب ، آخه چی بگم ..................................... ۱ زیر پرچمت قد کشیدم آقام به عشق تو من عمریه مبتلام ۲ ابالفضل شده ذکر لبهای من به روضت آورد من رو بابای من حالا عمریه هستی آقای من ۳ بی پناهم ، تو میدی پناهم یا ابالفضل ، ببر کربلام °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° 👇
علیه السلام زمینه دهه اول محرم سلام ای بهترین ارباب دنیا سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا سلام ای اولین و آخرین عشق سلام ای سایه ی روی سر ما سلام ای یار دیرینم سلام ای شور شیرینم سلام ای دنیا و دینم اباعبدالله یا مظلوم ................... رسیدم تا که باشم جان نثارت نگاهی کن به حر بی قرارت یه عمری رو به روت بودم ولیکن میخوام باشم تا پای جون کنارت رسیده جون من بر لب شده بی تو هر روزم شب قبولم کن جان زینب ....... میخوام از این همه ظلمت رها شم قبولم کن میخوام عبد خدا شم به جبران تمومی گناهام میخوام اول ، فدایی تو باشم من و کوه درد و غم ها من و این چشمای دریا حلالم کن یابن الزهرا ....... ایشالله من توو دریای تو باشم یکی از جون فداهای تو باشم میخوام با یک نگاهت سر به راشم میخوام سرباز سقای تو باشم دلم از غم بی سامونه دیگه دردم بی درمونه دل زینب از من خونه ......................... .👇
. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد، پرچم‌های محرم بیاد ولی شما نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید.. *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرموده بی بی دو عالم ... آخه تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتیم امسال چی میشه میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. آخه من یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* آقا جان ... امشب اومدم اعتراف کنم که رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. *امشب اجازه دارم نام رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه نفرمود کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحار أَسْرَع ‌.. کشتی حسین زودتر به مقصد میرسه و وسیع تره ‌.. مگه نفرمود اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة .. مگه نفرمود هرکی گم شده ، راه رو با حسین پیدا کنه .. خوش بحال اونی که گم میشه و تو راه حسین خودشو پیدا میکنه آی دلای کربلایی .. امشب اومدیم چی بگیم؟ آقا جان قول میدم شبِ حر آدم بشم .. قول میدم همون نوکری بشم که تو میخوای .. هرچی میخوای ازم بگیر، کربلاتُ نگیر این نوکری رو نگیر.. میگفت تو حرم ابی عبدالله نشسته بودیم یه موقع یه کاروانِ آذری زبان وارد حرم شدن .. سر وضعشون همۀ حرم رو بهم ریخت .. لباسا همه پاره سر و صورت سوخته، چهره ها همه آفتاب دیده .. وارد حرم شدن یه عده سینه زنان به عده لطمه زنان رسیدن کنارِ ضریح .‌ همه به حال و روزِ اینا گریه میکرد یه موقع روضه خوانِ کاروان شروع کرد آذری حرف زدن رو به ضریح دیدم این جمعیت مثه اسپندِ رو تو آتیش دارن میسوزن سوال کردم ببینم چی مگن به آذری! گفتن داره میگه یااباعبدالله ما دوازده روزِ تو راهیم .. پیاده اومدیم گم شدیم چندتا شهر رو اشتباهی رفتیم اما بالاخره تو رو پیدا کردیم بعدِ دوازده روز تشنه و گرسنه .. حسین جان ما تو دنیا خیلی گشتیم بالاخره تو رو پیدا کردیم .. قیامت تو بگرد ما رو پیدا کن .. ما توو گناه گم شدیم .. همون کاری که با حر کردی با ما بکن .. اومد محضرِ ابی عبدالله یه سوال کرد، یه جواب شنید .. اومد محضر ابی عبدالله: هل لی من توبه؟! آیا من میتونم توبه کنم .. ابی عبدالله بغلش رو باز کرد .. به گذشتۀ حر نگاه نکرد .. خطاشُ به روش نیاورد .. تا گفت اجازه دارم توبه کنم امام ازش استقبال کرد .. حالا چی شد حر برگشت بسمت امام؟ وقتی آقای ما اومد مقابل لشگر ایستاد،صدا رو به غریبی بلند کرد...راوی میگه: "وَاضطَرَبَ قُلبُه،وَ دَمَعَت عَیناه فَخَرَجَ باکیاََ مُتَضَرِّعاََ... " یه مرتبه دلش آشوب شد...شروع کرد گریه کردن... یه گوشه ای ایستاد...تصمیم خودش رو گرفت..." فَضَرَبَ فَرَسَه قاصداََ نَحوَالحُسَین.. " چندتا کارم انجام داد...اول سپر رو واژگون کرد...یعنی من برای جنگ نیامدم ..."وَ یَدُهُ عَلی رأسِه" دست ها رو روی سر گذاشت... یه وقت رو به آسمان صدا زد:" اللّهُمَّ الیک اَنَبتُ و تُب عَلَیَّ.."من توبه کردم...توبه من رو قبول کن... مگه چه کار کردی؟!" فَقَد هَرَبتُ قُلوبَ اَولیائک و اولاد بنتِ نبیّک صلی الله علیه و آله ...."من دل دخترای حسین رو لرزوندم... اومد مقابل آقا ایستاد ... سربه زیر و شرمنده امام فرمود:"اِرفَع رأسَکَ یا شَیخ! "سرت رو بلند کن... رفت سمت لشکر دشمن و یه حرفی به مردم زد...مقابل لشگر ایستاد... گفت:آی مردم! آبی که ماهیان دریا ازش متنعمند؛ وحشِ بیابون ازش می خوره؛ شما به پسر پیغمبرتون نمی دهید؟! اذن میدان گرفت و جنگ نمایانی کرد حر وقتی رو زمین افتاد؛ آقا رو صدا نزد... چون خجل بود اما یکدفعه دید یه دست مهربونی سرش رو بلند کرد،رویِ دامن گذاشت "فَجَعَلَ الحُسین یَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِه شروع کرد خاک ها رو پاک کردن ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا .. تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد .. حسین .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. سلام_الله_علیها ۵۴۱ منم که دل به زلف تو بستم از هدیه ام به تو خجل هستم این دو پسر باشد همه هستم عزیز زینب این دو پسر رو بر تو آوردند سر تا به پا،پاتا به سر دردند آمده و دور تو می گردند عزیز زینب بنگر تو بر چشمان گریانم قلبم مسوزان ای حسین جانم **** سربسته میگم اگه بمونن هر دو خجالت می کشن از من مثل روزی که تو کوچه حسن دید مادر افتاد مگه یادت رفته داداش اونجا بین درو دیوار مادر تنها ازضربت لگد فتاد از پا به روش در افتاد یادته ای نور دل حیدر بودیم هم شرمنده از مادر **** بذار نباشن لحظه ی آخر وقتی که معجر می کِشن از سر اینا نبینن گریه ی مادر امید زینب بذار برن این دو گلم ای یار تورو قسم بخون رو مسمار تاکه نبینن منو تو بازار امید زینب راضی مشو دو پسرم باشن رقاصه ها دور و برم باشن **** .
۳۶ (جناب حر) حر روسیاهم،آمدم به سویت گشته ام حسین جان،مست عطر و بویت من حر پشیمانم از غم تو گریانم یا حسین زهرا۲ در خیمه رسیدم،با کوه گناهم گرچه سر به زیرم،کن حسین نگاهم جان من بود بر لب شرمنده ام از زینب یا حسین زهرا۲ از اهل حرم من،شرمنده ام آقا خجلت زده هستم،تا زنده ام آقا در دلم ولای تو جان من فدای تو یا حسین زهرا۲ من ز کرده هایم،گردیده پشیمان آمدم به سویت،با دیده ی گریان عبد روسیاه تو محتاج نگاه تو یا حسین زهرا۲ مهمان تو هستم،جانم به فدایت بس غریبی آقا،گریم ز برایت هستم به شما مدیون از توام حسین ممنون یا حسین زهرا۲ آمدم دهی تو،بر من اذن میدان تا کنم فدایت،مولای جهان جان شرمنده ام از رویت دست من بود سویت یا حسین زهرا۲ آرزویم این است،وقت احتضارم لحظه ای حسین جان،آیی در کنارم ای غریب امام من آخرین کلام من یا حسین زهرا۲ @yaghubianreza
. دست من و می گیری با اشکام آبروم و می خری با توبه منم شبیه حر پشيمونم امشب و اومدم برا توبه ارادت به تو دارم پسر فاطمه                       اگرچه گنهکارم ولی با این همه:     باب احسانی و در رو،به روی من نمی بندی     عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی                 بالحسین الهی العفو نامه ی اعمالمو می بینی باز من و پرونده ی آلودم خیلی شکستم دلت و آقا معترفم بنده ی آلودم توو روضت دادی راهم پسر فاطمه              اگرچه روسیاهم ولی با این همه: اسمم و بین این مردم،تو به نیکی پراکندی عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی         بالحسین الهی العفو زهیر و با کدوم نگاه آقا توو خیمه ی خودت عوض کردی همون نگاه و روزی من کن تا نه غمی بمونه نه دردی غرق در التماسم پسر فاطمه             اگرچه ناسپاسم ولی با این همه: میدونی کربلا می خوام،با دل آرزومندی عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی           بالحسین الهی العفو .👇
. سلام انصار الحسین سلام عابس و زهیر سلام بر حر و حبیب سلام بر جون و بریر مرحبا به این ادب به این وفاداری مرحبا به این شجاعت و فداکاری هیشکی تو دنیا نداره این چنین یاری دل بیقرار حسینید انصار و یار حسینید زینب دیگه غم نداره وقتی کنار حسینید مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه سلام بر بنت علی به اولاد سرمدش سلام بر عقیله و به عون و محمدش بچه شیر زینبند و مرد پیکارند دو نواده ی علی حیدر کرارند هر دو شاگرد ابالفضل علمدارند محو نگاه حسینند جزو سپاه حسینند این قربانیان زینب کشته به راه حسینند مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه .👇
. دو تا دلاور از حرم هدیه ی خواهر حسین با جگر و جنم مثه علی اکبر حسین عون رجز میخونه لذت میبره حسین «إن تنکرونی فأنا ابن‌جعفر شهید صدق فی الجنان أزهر یطیر فیها بجناح أخضر کفی بهذا شرفاً فی المحشر»۱ در مسیر قیام اند و انقلاب حسین نائبان زینبند و در رکاب حسین نوه های علی و فاطمه تو میدون رفتند در حمایت از جناب حسین نغمه ی . رو هر لب یا حسین ..یا زینب... یکی زده به  میسره یکی به میمن اومده با ذکر یاعلی مدد ده نفرو زمین زده کرببلا گوش بده این رجز محمده «نَشکُوا اِلَی اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ فِعالَ قَوْمٍ فِی الرَّدی عمْیانِ قَدْ تَرَکوُا مَعالِمَ القُرْآنِ و أَظْهَروا الْکُفْرَ مَعَ الطُّغْیانِ»۲ در کنار حسین اند و پای کار حسین باعث دلگرمی و افتخار حسین دانش اموزان فنون عباس و تا دم اخر جانفدا و یار حسین نغمه  ی رو هر لب یا حسین . یا زینب 1.ترجمه: اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفر [طیار] هستم. آن شهید راستین که در بهشت، نورانی است و با بال‌های سبز پرواز می کند و همین شرافت برای روز محشر کافی است. 2.ترجمه: از ستمگری و کردار دشمنانی که با کوری به فرومایگی افتاده اند به خداوند شکایت می کنیم، اینان نشانه های قرآن را رها کرده و کفر و سرکشی را آشکار ساخته اند». ‌👇
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇
. 🔸 📆 سه شنبه ۱۹تیر ماه ۱۴۰۳ 🔷   حاج 🔊 بخش اول | تا دلم از کرده های خویش نادم میشود 🔊 بخش دوم | آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود 🔊 بخش سوم | هم حسینی ها هم یزیدی ها 🔊بخش چهارم | السلامُ علی اهل مشایه 🔊 بخش پنجم | با حبیبان که راه می افتی عشق را انتخاب باید کرد 🔊 بخش ششم | تجلسون و تحدثون به بهانه امام حسین 🔊 بخش هفتم و نغمه خوانی | یا اباعبدالله آقای من 🔊 بخش هشتم | غم زینب است 🔊 بخش نهم | علم بردار و جهان را حیران کن 🔊 بخش دهم | یه مادری زل زده باز به قاب عکس دخترش .👇
. حر ریاحی علیه الرحمه_شب چهارم محرم: نعم الامیر نعم النصیر افتاده ام دستم بگیر دلدار من ای در خم گیسوی تو این دل اسیر تا که ببخشی تو مرا دعا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل با چشم بسته با دلم خلوت نمودم قلبی شکسته با دلم خلوت نمودم محزون و خسته با دلم خلوت نمودم گفتی بیا گفتم کجا گفتی بهشت کربلا یارب‌من‌و این‌کوله‌بار،عصیان‌کجا این‌جا کجا غمزده رو به درگه خدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابوفاضل ای وای من مولا اگر دستم نگیری از درگهت منما ردم نعم الامیری خاکم به سر زینب رود فردا اسیری بد کرده ام بد کرده ام راه تو را سد کرده ام غافل‌شدم یابن الکریم‌دست‌تو را رد کرده ام جان به ره دین خدا فدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابو فاضل من را سکینه دخترت بخشیده یا نه؟ غمدیده زینب خواهرت بخشیده یا نه؟ آیا به حق مادرت بخشیده یا نه؟ شرمنده‌ام‌شرمنده‌ام_سر را به‌زیر‌ افکنده ام راهم بده راهم بده تو شاهی و من بنده ام حلقه ی این خانه کجا رها میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل یک رشته از بند قماط اصغرت من جانا بلا گردان رعنا اکبرت من مولا فدای ساقی آب آورت من حرم ولی حر حسین_آزاده ام در عالمین اذنم بده گردم فدا_ای مرتضی را نور عین اشک «فرات» از بصر و نوا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل ذاکرالحسین 👇
زمینه - مثل وهب شبیه جون.mp3
12.78M
◾️ • سه‌شنبـه ۱۹ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳ • ۳ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق • | مثل وهب شبیه جون • بانـوای | کربلایی ✍🏻 نوحه‌سرا | کربلایی
. علیه_السلام --------------------------------- منم اونکه آقا بهت راهو بستم میدونی که خیلی دلت رو شکستم منم اونکه لرزوند دل بچه‌هارو اونم که رقم زد برات کربلا رو نگا کن که حالا سرافکنده‌ام من به پیش نگاه تو شرمنده‌ام من کوچیکم ولی تو بزرگی کن آقا بیا بگذر از من تو رو جون زهرا ______ منم مثل حرّم پشیمون و خستم نمک خوردم اما نمکدون شکستم میبینی اسیرم تو مرداب دنیا ندارم امیدی به امروز و فردا نجاتم بده که خداییش بریدم هدر رفته عمرم ته خط رسیدم یه نفرین کن آقا منم سر به راه شم یه کاری کن از این اسارت رها شم _____ وفا کردی اما جفا دیدی از من عطا کردی اما خطا دیدی از من یه کوه طلا رو به ارزن فروختم به یک لحظه لذت حسینو فروختم تمومی حرفام به جز ادعا نیست من اصلا مسیرم شبیه شما نیست فقط داد زدم که دوست دارم آقا تا وقت عمل شد کم آوردم آقا ✍ .👇
. ای مرا دلبر و‌ دلدار اباعبدالله اباعبدالله مسلمت گشته گرفتار اباعبدالله اباعبدالله با لب پاره‌ میکنم زمزمه میا به کوفه پسر فاطمه یاحسین یاحسین یاحسین گرچه شد بسته دو دستم اباعبدالله اباعبدالله فکر ناموس تو هستم اباعبدالله اباعبدالله بازوی زینب و طناب وای وای سفر سوی شام خراب وای وای یا حسین یا حسین یا حسین کوفیان منتظرند جان تو بر لب آید اباعبدالله سنگ در دست گرفتند که زینب آید اباعبدالله منکه دگر آب گذشت از سرم به فکر خواهر توام دلبرم یاحسین یاحسین یاحسین پیش چشمان رقیه تو ای سرور من اباعبدالله مکشی دست نوازش به سر دختر من اباعبدالله آنانکه بر نی میزنند سرت را مردانه میزنند دخترت را یا حسین یا حسین یا حسین ✍ ............... خیمه برپا مکن ای یار بیا برگردیم بیا برگردیم تا نگشتیم گرفتار بیا برگردیم بیا برگردیم جان علی اکبرت ای دلبرم مرا ببر به روضه مادرم یا حسین یا حسین یا حسین بند۲ کربلا وعده گه ماست خودم میدانم هم زیارتگه زهراست خودم میدانم داغ تو سخت است برای خواهر چسان ببینمت به زیر خنجر بند۳ میهمان دیده کسی جا به بیابان دارد بیا برگردیم چقدر أین دشت حسین خار مغیلان دارد بیا برگردیم ترسم از آن است جفا ببینم سر تورا به نیزه ها ببینم ........ ای مرا دلبر و دلدار بیا برگردیم خیمه برپا مکن اینبار بیا برگردیم دم به دم دشمن تازه نفسی می آید تا که فرصت بُود ای یار بیا برگردیم باغبانا به تو و تک تک گُلهات قسم کار گلزار شود زار بیا برگردیم از نگاهه همه زنهای حرم غم بارد تا نگشتیم عزادار بیا برگردیم تو نداری سر بازار جفا یوسف من غیر شمشیر خریدار بیا برگردیم دشمن از دیدن عباس دلش میلرزد تا روی پاست علمدار بیا برگردیم ✍ ........ بند۱ به درت غرق گناه آمدم و نامه سیاه اباعبدالله نا امیدی و سرکوی تو سبحان الله اباعبدالله آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده یاحسین یاحسین یاحسین بند۲ رد نکردی تو مرا با همه رسوایی عجب آقایی الحق ای شاه که تو نور دل زهرایی عجب آقایی با نگهت ببین چها شد حسین مس وجود من طلا شد حسین بند۳ شرم دارم ز تو و مادر غم پرور تو حسین جان العفو منکه سوزانده ام اینجا دل خواهر تو حسین جان العفو بگو به زینب که حلالم کند راحت از این درد و‌ملالم کند ✍ .......... من کیَم پیر غلام تو اباعبدالله اباعبدالله عاشقم عاشق نام تو اباعبدالله اباعبدالله تو شاه و من غلام حلقه گوشم بر. دوجهان تورا نمیفروشم یاحسین یاحسین یاحسین بند۲ من اگر پیر و‌کمانم اباعبدالله اباعبدالله عشق تو کرده جوانم اباعبدالله اباعبدالله آمده ام‌به کربلایت حسین که جان خود کنم فدایت خسین من که عمری به تو‌ اظهار ارادت کردم کجا برگردم به غلامی سر کوی تو عادت کردم کجا برگردم اگر بُوَد سیاه این جمالم تو مصطفایی و منم بلالم یاحسین یاحسین یاحسین ........... . بند۱ قاسمت در خطر افتاد عمو ادرکنی عمو ادرکنی یک تن و این همه جلاد عمو ادرکنی عمو ادرکنی ببین چگونه دست و‌پا میزنم یتیممو تورا صدا میزنم ای عمو ای عمو یاحسین بند۲ تازه دامادمو در حجله خون افتادم عمو‌ ادرکنی سنگ آورده عدو بهر مبارکبادم عمو ادرکنی مثل زره گشتم تنم وای وای پیرهنم شد کفنم وای وای بند۳ پنجه خصم بر این زلف پریشان سخت است عموجان سخت است پیکر بی رمق و سم ستوران سخت است عموجان سخت است جسم مرا به خاک و خون کشیدند گل تورا با سر نیزه چیدند بند۴ حاضرم من که سرم بر سر نیزه برود نوعروسم ولی دیگر به اسیری نرود به آل فاطمه شود جسارت دختر تو اگر رود اسارت ...... بند۱ عوض حلق تو ای نور دو چشم تر من علی اصغر من کاش می شد هدف تیر جفا حنجر من علی اصغر من حلق تو را طاقت این تیر نیست تیر سه شعبه کم زشمشیر نیست علی جان علی جان علی جان * بند۲ دیدی آخر چه بلایی سرت آمد به سرم چه آمد به سرم رو به نامرد زدم تا که نمیرد پسرم چه آمد به سرم رو زدم و آب به من ندادند داغ تو را به قلب من نهادند بند۳ در حرم منتظرت با دل صد پاره رباب بیچاره رباب کرده آماده علی بهر تو گهواره رباب بیچاره رباب رباب بیچاره خبر ندار خبر ندارد که پسر ندارد * بند۴ می روم دفن کنم پشت حرم پیکر تو فدای سر تو تا نبیند گلوی پاره تو مادر تو فدای سر تو جای تو بر نی گل بی خار نیست رباب را طاقت دیدار نیست بند۵ زبان حال بی بی رباب به سر تربت تو مادر تو پیر شده زمینگیر شده به کجایی پسرم سینه پر از شیر شده کاش که می مرد دگر مادرت آب نمیخورد دگر مادرت
Akbari_Shab4Moharram1403[01].mp3
7.22M
🔖 | مثل وهب شبیه جون 🎤 با‌نوای | حاج سیدالشهدا علیهم‌السلام مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم ............................... مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ......................... مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها
. یزید ریاحی علیه السلام حر پشیمان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین به سوی تو دستم خجل از تو هستم آمده با بار گناهم بگو که میدهی پناهم سیدنا حسین مظلوم شوم حسین فدای اکبر تو منم دخیل بند اصغر تو تو را جان زهرا قبولم بفرما مدال نوکری عطا کن یا که سر از تنم جدا کن سیدنا حسین مظلوم هرکه ادب کند به مادر من ورا دعا کند چو خواهر من شفیعش به محشر علی و پیمبر سعادت دنیا ندارد هر آنکه کربلا ندارند 👇
Moharram 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.49M
السابقون السابقون جُوِین بُرِیر اولئک المقربون جُرِیر زُهِیر نمیرسه کسی به گرد پای اصحابتون و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین کی ان بغیر بچه های ام البنین دلاورایی که بدون اذن امام نفس نمیکشن یه لحظه هم رو زمین عباد الرحمن همین اصحابن سِیف و بِشر و حَنظَله اولو الالبابن همه اصحابت شبیه دُرَن هُم رجالٌ صدقوا سعید و حُرَن اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا **** ان الذین آمنوا اَنَس حَبیب و هاجروا و جاهدوا عُمِیر شَبیب مثه وَهَب با هر نفس یه یاحسین بگو اگه خدا میگه ذلک الفوز الکبیر مقامیه برای اَسلَمِ ابن کَثیر مقامیه برای نافِعِ ابن هِلال برای جُندَب و زیاد و قِیس و بَشیر توی اصحابت یه پیغمبر بود ذُریَةً بَعضُها علی اکبر بود توی این دُر ها یکی الماسه و لَو کانَ بِهِم خَصاصه هم عباسه اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا .