.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام اللهعلیها
#غسل_شبانه
#تدفین_شبانه
#قادر_طهماسبی
آن شب كه دفن كرد علی بیصدا تو را
خون گریه كرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشكست
ای آشیان درد! علی داشت تا تو را
ای مادر پدر! غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
زین درد سوختیم كه ای زهرۀ منیر!
كتمان كند به خلوت شب، مرتضی تو را
ناموس دردهای علی بودی و چو اشك
پیدا نخواست غیرت شیرخدا تو را
دفن شبانۀ تو كه با خواهش تو بود
فریاد روشنیست ز چندین جفا تو را
تا كفر غاصبان خلافت، علم شود
راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را!
یكعمر درگلویتو بغض، استخوان شكست
درسایه داشت گرچه علی چون هما تو را
دزدید نالههای تو را اشك سرخ روی
از بسكه سرمه ریخت بهشیون، حیا تو را
تحریف دین، فراق پدر، غربت علی
انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را
نامت نهاد فاطمه، كان فاطر غیور
میخواست از تمامی عالم، جدا تو را
درشطّ اشك،روح تو هرچند غوطه خورد
رفع عطش نكرد فرات دعا تو را
دادند در بهای فدك آخر ای دریغ!
گلخانهای به گسترۀ كربلا تو را
گلخانۀ مزار تو را عاشقی نیافت
ای جان عاشقان حسینی! فدا تو را
پهلو شكستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دارالشّفا تو را
دارالشّفای درد جهان، خانۀ علیست
زین خانه میبرند ندانم كجا تو را
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 تسبیح گریه
.
1. معراجیان.mp3
6.11M
#آواز_بیات_اصفهان
در وصف شهید ، به روش مداحی
( تقریبا در دهه ی هفتاد
اجرا شده است ... )
#استاد_حاج_اکبر_کریمی
مِعراجيان از شطِ خون
معراج کردند
با داغِ خود ، صبر مرا
تاراج کردند
دریا دلان از شطِ خون
بی سر گذشتند
نالان مرا بگذاشتند و
درگذشتند ..
من گرچه با دریا دلان
همراه بودم
در اندرونِ خویشتن
در چاه بودم
یاران من رفتند و من
در خواب ماندم
در خوابِ سنگین با دلی
بی تاب ماندم
#اوج
یاران من در کار خود
هشیار بودند
هرچند ، مست از باده ي
ايثار بودند
( ياران من رفتند و من
مهجور ماندم
من با جهاني آرزو
در گور ماندم ) 2
امشب بیا ای عشق
حالی در من افکن
من جنگلِ خشکم
شرابی در من افکن
#فرود
امشب بیا ای عشق
حالی در من افکن
من جنگلِ خشکم
شرابی در من افکن
شاعر : #قادر_طهماسبی ( فرید )
#شهدا
به همت جواد افشانی
.
#جهاد_تبیین
#شعر_تبیینی
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
#قادر_طهماسبی(فریداصفهانی)
بخشی از یک شعر بلند
ایران سربلند من، ایران سرافزار
ایران هوشیار من، ایران هوشمند
... هرچند داغداری و هرچند خستهدل
هرچند سوگواری و هرچند دردمند
تا دشمن حسود تو از خشم جان دهد،
با عاشقان سوتهدل خود بگو بخند
خوش باش ای فلات شهیدان! که دیر نیست
دستان شرقی تو، بت غرب بشکنند
با خاندان عشق تو را چون ارادت است،
خوش باش و شاد زی؛ چو شدی آسمانپسند
ای پرچم بلند تو با عشق، همنشین
وی نام سبزپوش تو چون سرو، سربلند!
ما گردی از تو را به صبا هم نمیدهیم!
هستیم همچو کوه بر این گفته، پایبند
این بوی کربلاست که مستانه میوزد
از کاکل سپید دماوند تا سهند
زلفی ز دختران تو از شانه عفاف
بیرون مباد! تا که پلشتان به هم زنند...
ایران بی شهید و شهادت چه ظلمتی است
یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟
شمعی ز مهر فاطمه در من شکفت و گفت:
ایرانیان پاک....(*)، پروانه منند
گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد
محتاج توبهاند ولی پاکدامنند
گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد
کم را فروگذار، بسان پاکدامنند
... خاتون صبح، زلف سحر شانه کرد و گفت:
برخیز خوابهای تو هم، سایهروشنند
با اهل شب، حکایت ظلمات تا به کی؟
با اهل روز، قصه خورشید تا به چند...
(*شعر از نظر وزنی مخدوش است؛ شاعر محترم، دچار خطا در قرائت شعر شده است)
نکته مهم:
در جشنواره شعر فجر سال 1401 شاعر انقلاب، آقای قادر طهماسبی(فرید اصفهانی) قبل از قرائت شعر خود این توضیح را ارائه نمود:
سال ۱۳۶۹ خوابی دیدم که برایم معما بود و امسال، این معما حل شد.
در این محفل، قسمتهایی از غزل جدیدم را میخوانم تا راه برای کسانی که میخواهند از انقلاب دفاع کنند، باز شود.
.
.
#امام_حسین
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
تنور لاله در این فصل آنچنان داغ است
که میچکد عرق از روی شرمساری ما
به راه خیزش ما گرچه نیزه کاشتهاند
جُوِی نکاسته از شور تکسواری ما
به رود خستۀ تاریخ داده درس شتاب
در آبراهِ هدف، موجِ بیقراری ما
صفی ز لشکر عشقاند باد و باران هم
غریب نیست شتابند اگر به یاری ما...
شروع زندگی جاودانه با یار است
در این غریبکشی، مرگِ اختیاری ما
به زیر سایۀ طوباقدان عاشورا
نرُسته سرو بلندی به استواری ما
صلا زدی که: کسی هست یاریام بدهد؟
بلی حسین من، آنک خروش آری ما
اگر چه دیر صلایت شنیده ایم، اما
بگیر هر چه غرامت ز خون جاری ما
بگو به دشمن مغلوب ما که در راه است
هنوز حادثۀ زخمهای کاری ما...
امید منتظران! با ظهور خود بزدای
غبار اشک، ز چشم امیدواری ما
«فرید» خط شهادت همیشه حایل باد
میان خستگی و پای پایداری ما
✍️ #قادر_طهماسبی
#محرم
.
.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیده
🔹دارالشفای درد جهان🔹
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشکست
ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را
ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر
کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را
ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک
پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را
دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنیست ز چندین جفا تو را
تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود
راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را!
یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست
در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را...
تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی
انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را...
دادند در بهای فدک آخر ای دریغ
گلخانهای به گسترۀ کربلا تو را...
پهلو شکستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دارالشفا تو را
دارالشفای درد جهان، خانۀ علیست
زین خانه میبرند ندانم کجا تو را؟!...
📝 #قادر_طهماسبی ✍
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.