eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نفس به نفس کسی که نگذرد از سیم خاردار هوس پلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشم تر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سرپل ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی ست جهاد, از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبان مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسین ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دل خون کارگر نرسیم ز جور دانه درشتان چه‌هاست در دل ما ز آه کوخ نشین، شعله‌هاست در دل ما چرا به رشوه بگیرند کرکسان پر و بال؟ و دستبرد زند رانت‌ها به بیت المال ؟ بگو به نان و نمک خوردگان سفره‌ی ما بریده است گرانی امان سفره‌ی ما اگرچه گاه به پا شد نشست مصلحتی نه! اقتصادِ رکودی نشد مقاومتی اگرچه برپا شد محض آبروداری سیمیناهار نکرده علاج بیکاری چه عبرتی‌ست در آن مجرم کلان و گران که با وثیقه‌ی یاران رها شده آسان؟ مباد باز گذارند دست بر روی دست که انتظار از این قوه‌ی قضاییه هست هنوز مردم مستضعفند پای نظام بر این همیشه صبوران سربلند سلام اگرچه دلنگرانیم از گرانی‌ها مباد، دشمن ما گرم شادمانی‌ها به نان خشک اگر سر کنیم سرنکشیم به بام اجنبیان عاجزانه پر نکشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد به ظلم و فتنه‌گری، حرف عدل بی معنی ست و با زبان ستم، صَرف عدل بی معنی ست چنین مباد که فریاد داد خواهی‌ها به حیله محو شود در شب تباهی‌ها شکست، عاقبت باغ های بی برگ است سپاه تفرقه تنها غنیمتش مرگ است کسی که هیزم عصیان کشد جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد جهنمی است به خاک و خون بکشند این قبیله، میهن ما به نام مردم ما و به کام دشمن ما ز دودمان شرارند و از قبیله‌ی دود مترسکند به دست مَلِک فساد سعود دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در بر تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات استاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه امن تو از سر ما کم مبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آنسوی بی‌کرانی هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی فصل لربک وانحر غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله نوش ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که عشق از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می آید هنوز بانگ اذان از مناره می آید در این شبانه, سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته دلان کیست ذوالفقار علی .
. شد بر لب این و آن سرود: «آزادی» بازیچهٔ نفرین و درود: «آزادی» زیر لگد معترضان... آخر شب... غلتیده به خون خویش بود آزادی
. یک ماه جرعه جرعه تو را یاد کرده‌ایم دل را به اشتیاق تو آباد کرده‌ایم یک ماه دست‌های دعا بوده‌ایم ما یک ماه میهمان خدا بوده‌ایم ما یک ماه، ماه دیده و خورشید دیده‌ایم یک ماه از تو گفته و از تو شنیده‌ایم ماهی که رفت ماه شگفت جهادهاست آری، نبرد، روزه و افطار، فتح ماست از تابش نماز علی ماه روشن است در نور خطبه‌های ولی راه روشن است با دشمنان بگو، هوس خام کرده‌اند بیهوده رو به لشکر اسلام کرده‌اند حاشا که بیم حمله احزابمان بَرَد حاشا که پشت سنگر خود خوابمان بَرَد ما وارثان سلسله‌های رشادتیم ما راهیان قافله‌های شهادتیم با ما فقط حساب تفنگ و خشاب نیست با ماست آنچه قدرت آن در حساب نیست بنگر که خون روان شده از کربلا به شام آخر تمام می‌شود این کار ناتمام گیریم دشمن است چو عمرو بن عبدود این نسل حیدر است که از راه می‌رسد بوی ظهور می‌رسد، ایمان، وطن شده‌ست این لشکر علی‌ست که خیبرشکن شده‌ست هر چند شعب از دم احمد بهشت ماست این بار فتح خیبر نو، سرنوشت ماست بدر است ماه و حضرت خورشید می‌رسد بدر است ماه و عاقبت آن عید می‌رسد بدر است ماه و می‌رسد آن عیدِ عیدها بدر است ماه‌ها همه با این شهیدها تحریم و بیم کی به دل ما اثر کند؟ کی وسوسه ز کوی دل ما گذر کند؟ ای در صف نبرد نشسته دو دل مباش دریا ببین و بستهٔ این آب و گل مباش ای در صف نبرد نشسته به پا بایست چون مردهای مرد در این کربلا بایست ای در صف نبرد! به میدان شتاب کن قدری به جای گفتن یا لیتنا بایست دنیا و اهل آن همه گر مانعت شوند چون حر غیور باش و برای خدا بایست وای تو گر امید ببندی به شرق و غرب با قبله باش و بر سر این مدعا بایست با دشمنان صریح چو شمشیر دم بزن هرکس اسیر فتنه شد او را قلم بزن پایت اسیر دست عصای کسان مباد دستت به پای خواهش از این و از آن مباد جز آفتاب پابه‌رکاب کسی مباش هم‌آسمان پر زدن کرکسی مباش بر خان خائنان به جُوِی نان، رضا مده این نان بهانه‌ای‌ست به اینان بها مده برخی چه لقمه‌ها که گلوگیر می‌خورند خوبان ولی به شام بلا تیر می‌خورند اهل رفاه و بزم که در ناز و نعمت‌اند کی غمگسار ملت و کی اهل خدمت‌اند؟ دیروز خرده کاسب تحریم بوده‌اند امروز نیز کاسب تسلیم و ذلت‌اند سرمست از حقوق نجومی خویشتن آخر چگونه در طلب حق ملت‌اند؟ ای دوستان که در صف اول نشسته‌اید! مردم هنوز چشم به راه عدالت‌اند این مردم صبور که در پای انقلاب خون داده‌اند و اهل جهاد و رشادت‌اند این مردم صبور که تحریم دشمنان از ره نبردشان و هنوز اهل غیرت‌اند آسان به کف نیامده این عشق و اعتماد بر ریشه‌های باورشان تیشه‌ای مباد ای دوستان که در صف اول نشسته‌اید! اینک شما و عهد عظیمی که بسته‌اید ناگفته ماند حرف بلندی که روشن است ایمان مدافع است که این خاک، ایمن است این آتش فتاده به دنیا گواه ماست جان مدافعان حرم جان‌پناه ماست بنگر به شور و شوق جوانان به شهرها جام شهادتی زده بر جام زهرها با برق تیغ، هیبت شب را شکسته‌ایم حاشا که بشنود کسی از پا نشسته‌ایم ما را سر قمار به دین و وطن مباد ما را سر معامله با اهرمن مباد چشم طمع به چشمهٔ خورشید بسته‌اند دیگر بس است هرچه که پیمان شکسته‌اند... این خیرگی به کوریشان ختم می‌شود این تیرگی به صبح امان ختم می‌شود این دست دوستی که دراز است سویمان دست دسیسه است از این قوم بی‌گمان در راه عشق تکیه به خود کی کنیم ما؟ تکرار زخم‌های اُحُد کی کنیم ما؟ شمشیر از نیام، چو رهبر کشیده‌ایم فریاد فتح، از دل سنگر کشیده‌ایم «عید است و آخر گل و یاران در انتظار» عید است و عید نیست مرا غیر روی یار «دل بر گرفته بودم از ایام گل ولی کاری بکرد همت پاکان روزه‌دار» عید است، عید ماه خدا، ماه رحمت است عید است و عید در نظر ما شهادت است روی شهید، معنی عید است شک مکن این عید مادران شهید است شک نکن عید است، عید زنده شدن، عید انتخاب این عید همسران صبوری‌ست چون رباب عید است چشم روشنی عاشقان ببر خوبان زکات فطریه جان می‌دهند و سر عید است و کاش طاعت ما هم شود قبول ما تشنهٔ حسین شماییم یا رسول ما را دوباره رخصت کرببلا دهید این عید هم برات زیارت به ما دهید شعر مشترک از: 🔹
. اومدیم پای پیاده آقا، از همون لحظه که خوندی مارو تا با گریه آب و جارو کنیم. جاده ی نجف به کربلا رو زنده مونده هنوز، شور هل من معین وعده ی عاشقاست، کربلا، اربعین سر ما فدای جوون رعنای تو می خونیم همقدم با حججی های تو: کربلا کربلا ما داریم میاییم   کوله بار همه از غم پره، چه غمی؟ غمی که احیاگره اون غمی که راوی حماسه ست، خطبه های زینب مضظره جونمونو میدیم، واسه این قافله بپذیر یاحسین، خیلی ناقابله اومدیم به یاری ت نگو که دیر اومدیم از تو شرمنده ایم که سربه زیر اومدیم کربلا کربلا ما داریم میاییم   قطره قطره تا به هم می رسیم، چه شکوهی داره دریای ما میل دنیا نداریم تا دنیاست، که حسینه همه دنیای ما رو سیاهیم ولی، حر میشیم باحسین تشنه ی بیعتیم، یا حسین یاحسین میگیم از کربلا با شهدا که گفتن حالا معنا شده حرف اونا که گفتن کربلا کربلا ما داریم میاییم   هرکسی از طرف شهیدی، به نیابت اومده زیارت الهی نمونه هیچ زائری، به دلش آرزوی شهادت نه فقط دل که ما، سرمی دیم پای تو همقدم هم نفس، با شهیدای تو نصیری و قمی، ابوحامد، شوشتری صدرزاده، برونسی، جهان آرا، کشوری کاظمی و هادی، خرازی و وزوایی علیپور و سیاح، شاطری و بابایی فاتح و فهمیده، ابوترابی، چمران صیاد و شیرودی، اسکندری و دوران شهریاری رضایی احمدیّ روشن همه ی شهیدا همسفر ما شدن کربلا کربلا ما داریم میاییم   به خدا بهشت ما حسینه، کِی بهشت، بهتره از کربلا راهی قدسیم و باور داریم، راه ما می گذره از کربلا دل ما با سلام، می زنه پل به تو فاتحیم یاحسین، با توسل به تو بعد عمری که از راهی شدن دم زدیم کربلا کربلا اومدیم اومدیم کربلا کربلا ما داریم میاییم        يا حسينُ يا حسينُ إنِّي، لكَ مشتاقٌ ، فَوَفِّ ظَنِّي یا حسین، یا حسین، من مشتاق شما هستم. پس گمانم را محقق کن   أنْ أَجِيءَ الأربعينَ هذا، حيث اَحْظَی بِرضاکَ عَنِّي تا در این اربعین بیایم و به رضایت شما نائل گردم    إنَّهُ الاربعینْ، مُلتقَی العاشِقِینْ اربعین اجتماع عاشقان است   یا حبیبی حسین ، نورَ عینی حسین ای عزیز من حسین، نور چشم من حسین   كربلا سَتبقَى على مدارِ العُصُور کربلا در همه روزگار باقی خواهد ماند   أربعينُ الفِدا علامةٌ للظهورْ فداکاری ها در اربعین، علامت ظهور است   کربلاء كربلاء، إليكِ قادمون کربلا کربلا ما داریم میاییم   شاعر فارسی: شاعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین 👇
Shab16Safar1402[10].mp3
10.23M
🎙سیر الی الله () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی دلم را اربعین برده ست و دلخواه است تمام آنچه می خواهم در این راه است بهشتْ اینجا حسین است حسین است حسین است حسابم با حسین‌است حسین است حسین است برایم این سفر، سیر الی الله است غم او مرهم دلهای مجروح است اسیر اوشدن آزادی روح است نجاتم داده تنها با نم اشکی فراتر از هزاران کشتی نوح است نشسته خلق عالم بر سر خوانش که مجنون شد نمک گیر بیابانش حسینی‌ها کجایید کجایید کجایید به سوی او بیایید بیایید بیایید که خوش دل می‌برَد، جانم به قربانش دلم را اربعین برده ست و دلخواه است تمام آنچه می خواهم در این راه است بهشتْ اینجا حسین است حسین است حسین است حسابم با حسین‌است حسین است حسین است برایم این سفر، سیر الی الله است برایم راه زیبایش پر از رؤیاست که اینجا سرسپردن بهترین سوداست هرآنکس آمد اینجا دست پر برگشت تجارت خانه‌ی عشق حسین اینجاست چه کسب و کار زیبایی، چه بازاری! تو هم نذر غمش کن هرچه را داری! همه از جان ببخشید ببخشید ببخشید چنان باران ببخشید ببخشید ببخشید که می بخشد شما را سود سرشاری دلم را اربعین برده ست.... شاعر:
غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی‌اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته‌ست زرد مانند برگ‌ریزان است * * پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می‌زنند حرمله ها عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است... ✍️ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
.👆 ما پیرو این مکتب و مذهبیم و لذا شعار نه غزه نه لبنان .... روی ما تاثیری ندارد. از مردم سوریه و عراق بپرس که اسارت ناموس چه حالی دارد، آنگاه خواهی فهمید چرا خط مقدم ، جبهه ی مبارزه با صهیونیستها و نوچه هایش است. خدا کنه درک کنیم. ان شاءالله ............ توفان خروش و خشم ما در راه است سوگند به آه، عمرتان کوتاه است ما سوره فتحیم که برمی‌گردیم این تازه فقط اول بسم‌ا... است .
. در پاسخ جنایات خاموشی که امشب به دست جانیان و کودک‌کشان صهیونیست در حال وقوع است: دل من به غزه رفته‌ست و نمانده جان؛ خدایا و «سَیَعْلَمُ الّذین ظَلَموا...» بخوان خدایا نه توان دیدنم هست و نه طاقت شنیدن تو بگو چه می‌شود آخر داستان، خدایا «وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ»...آری تو بگو چیست در انتظار ظالمان؛ خدایا « فَأَخَذْناهُ...» فروبگیرشان به آه طفلی- که یتیم شد در انفجار ناگهان، خدایا نه کلاس درس مانده‌ست و نه مشق ناتمامی همه سر به سر قبولیم در امتحان، خدایا نه طلوع صبح فردا ،نه سرود صبحگاهی نه مناره‌ای که برخیزد از آن اذان، خدایا تو امان خائفینی، فقط از تو خوف دارم تویی آرامش این گریه‌ی بی‌امان، خدایا پی کوچ دسته‌جمعی‌اند جمع سینه‌سُرخان که به پیشوازشان سرخ شد آسمان، خدایا به تو دلگرمم و دلخوش، به تو و کلام قرآن... «و سیعلم‌الذین ظلموا...» بخوان خدایا میلاد عرفان‌پور ارجاعات: ۱- سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ (۲۴۳سوره مبارکه شعرا) و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی باز می گردند. ۲-وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ(۸۵،سوره مبارکه نحل) هنگامى که ستمگران عذاب را ببینند، آنگاه نه به آنها تخفیف داده می‌شود و نه [به هیچ وجه] مهلت داده مى‌شوند. ۳-فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۴۰، سوره مبارکه قصص) ما هم از آن ظالم و لشکر و اتباعش سخت مؤاخذه کردیم و همه را به دریا افکندیم، پس بنگر تا عاقبت کار ستمکاران به کجا کشید؟! .
. استغاثه‌ای برای مردم غزه که در حرم حضرت امیر -که سلام خدا بر او باد -  روزی‌ام شد: جهان، نگاه کودکی‌ست بی‌قرار ، یاعلی! که غرق شد میان موج انفجار، یاعلی! جهان، یتیم‌خانه‌ای‌ست تشنه‌ی نوازشی پدر ندیده است چون تو روزگار، یاعلی جهان، صدای مادری‌ست شیرزن که مانده است به رغم داغ،  مثل کوه استوار،  یاعلی! تو التیام شو برای آن پدر که می رسد کنار نعش دخترش امیدوار ،یاعلی نه لای لای مادران، که گوش شیرخواره‌ها به خون نشسته از صدای مرگبار، یاعلی جهان، چه بی‌وجود شد... به خواب رفت و دود شد جهان بی تو را نمانده اعتبار، یاعلی جهان بی تو...آه نه! تو هستی و کشانده‌ای حماسه‌ی حماس را به کارزار، یاعلی به بازوان مرحب افکنت مدد رسانده ای به جان این  دلاوران داغدار ، یاعلی به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو حواله‌شان بده به تیغ ذوالفقار، یاعلی .
Shab4Fatemieh2-1402[05].mp3
9.56M
. 🎤 در دستگاه و اشاره به زهرا / چرا گرفته معجر آتش بگو چه‌دیده‌ای در آتش مزن به قلبِ حیدر آتش زهرا / تو را عدو چگونه آزُرد که دختر گل تو پژمرد علی به صورتش زمین خورد پهلو / شکسته‌ی من زهرا / علی فدایت مرگ است / پس از تو ماندن زهرا / علی فدایت «زهرا، علی فدایت» زهرا/ امانت نبوّتی تو که شاهکار خلقتی تو چرا شکسته قامتی تو زهرا/ به هستی تو بسته هستم همین که پیش تو نشستم به پهلویت قسم شکستم با هم / بیا بگرییم ابر / بهار من باش دنیا / وفا ندارد زهرا / کنار من باش «زهرا، علی فدایت» شاعر: ✍ نغمه پرداز: مرتضی حبیبی 🎼 🏴
به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده‌ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نَفَس به نَفَس کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده‌ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سَرْپل‌ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی‌ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی‌ست جهاد، از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسینِ ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره‌ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم هنوز مردم مستضعف‌اند پای نظام بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد؟! مبادمان که پریشان شویم و دشمن‌شاد کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه‌ی خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره‌ی تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات اِستاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه‌ی امن تو از سر ما کم مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گُل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته‌ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آن‌سوی بی‌کرانی‌هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی‌هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر" غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله‌نوشِ ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید در این شبانه، سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته‌دلان کیست ذوالفقار علی ✍️سروده ؛ ؛ ؛ ╰┅───────────┅╯
؛ ؛ باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شور هم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسل تازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل زنده‌گانِ نَفَسِ قدسی روح‌اللهیم آیه‌ی فتح بخوانید که ما در راهیم سربه‌سر ملت عشقیم که تا جان داریم سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم راهیانیم در این جاده‌ی پر رؤیا ما هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش‌ است پرچم است و به دلش جلوه‌ی «الله» خوش‌ است پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است شده هنگام علمداری ما بسم الله بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌ الله شده در بزم وفا جام بلا دست به دست پرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه سر هر دار خدایا سر سرداری... آه بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد * * حاج قاسم که صدایش، نفس صبح‌دم است گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟! دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟! صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شد شعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد انتقام تو که کابوس شب آمریکاست ای یل معرکه! والله که بر ذمّه‌ی ماست این نه عهدی‌ست که یک‌آن هم از آن برگردیم جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم شیرمردا! ز تو این روبهکان می‌ترسند آری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند تو در این ظلمت شب، سرخ‌ترین فریادی بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی! مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد روز میدان و شب واقعه اول باشد * * ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ی عدل است وطن هم‌قدم با صف مردم، به صف ظلم بزن با زر و زور، علی‌وار و دمادم بستیز صف‌شکن باش و در این خط مقدم بستیز «تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب «وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب * * صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است رفت آن هیبت پوشالی‌ دشمن بر باد نرود حیله‌ی دجالی‌اش اما از یاد چون که در معرکه‌ی جنگ سرش خورده به سنگ فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ * * گره کار وطن، غیرت ما می‌طلبد عقل و عشق و جگری چون شهدا می‌طلبد خندق است آی ببینید که احزاب آمد از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد عشق می‌بارد و سرها به تماشا مستند دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده‌ست نور یارست به روی شهدا تابیده‌ست ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم می‌رود قافله! وامانده مبادا باشیم * * قدس ای قبله‌ی اول! خط پایانی تو مقصد قافله‌ی هند و خراسانی تو! هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله! ✍️ شاعران: ▫️ ▫️ ▫️
صبحی گِره از زمانه وا خواهد شد رازِ شبِ تار، بَرمَلا خواهد شد در راه، عزیزی‌ست که با آمدنش هر قُطب‌نما قِبله‌نما خواهد شد ✍️
از تربت تو عسل شفا می‌گیرد با نام تو اوفتاده پا می‌گیرد خورشید، تب آلوده می‌آید هرصبح از توس، برات کربلا می‌گیرد ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
🌷 آقای شهادتتون مبارک🌷 من از عشیره‌ی عشق محمدم، به هوایش شهید اگر نشوم، کُفر نعمت است خدایا ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
DoaArafeh1403[06].mp3
7.87M
▪️از دل زینب ای وای () 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای شاعر:
. |⇦•بیا وببین دختر تو... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── بیا و ببین دختر تو، چه شبها که خوابش نبرده چه شبها كه جاي ستاره، فقط زخم خود را شمرده نوازش نشد جز به سيلی، كه رنگی نمانده به رويش كسي هم نزد بعد تو آه،بجز شعله شانه به مويش امان از يتيمی، امان از اسيری قيامت شد و من، رسيدم به پيری «دل تنگم، آه ای بابا...» بماند چه ها كه نديدم، بماند چه ها كه شنيدم چه گويم از اين روی نيلی،چه گويم ز موی سپيدم بگو مادرت را كه من هم،كمی از غمش را كشيدم كه من ضرب دست عدو را، چشيدم چشيدم چشيدم ببر با خود امشب، مرا هم از اينجا ببر با خود آری،به ديدار زهرا «دل تنگم، آه ای بابا...» خدايا به عشق و به سوز غم مادران شهيدان به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهيدان كه يك دم مگير از دل ما، ره مهر و رسم وفا را مبادا كسي بشكند آه، دل پاك آلاله ها را كه خون شهيدان، به ما آبرو داد كه ياد شهيدان ، به دل رنگ و بو داد «ياحسين يابن الزهرا...» : و .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. «نصرالله» چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله! خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله! خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله! پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم که ما را جز قنوتی نیست دست‌آویز، نصرالله! لبی واکن جهان مانده‌ست دلتنگ رجزهایت مپرس از کاسه‌ی صبری که شد لبریز، نصرالله! بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت تو و دیدار یار و گریه‌ی یکریز، نصرالله خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی! چه شد یکسو نهادی جامه‌ی پرهیز، نصرالله! از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند که قلب ماست بیروت شهادت‌خیز، نصرالله! ✍ .