eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظر ظهور (سوسن): خییییییییلی قشنگه حتماً بخونید ☺️☺️ 🌹بسیار زیبا و آموزنده👌 🔻پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراخت و عصبانی وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید. 🌼منْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ☘️و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3) 🌹حق غنّی است، برو پیش غنی 🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.. درمدینه شورو غوغایی بپا گردیده امشب زینت آغوش بابایش رضا گردیده امشب دوباره سر زده گل گلزار دین رسیده در جهان امام هشتمین علی موسی الرضا(۲) گلی از گلزار عصمت باز دوباره واشد امشب موسی جعفر ز الطاف خدا باباشد امشب مدینه غرق نور شده وادی طور دل نجمه شده پر از شادی و شور علی موسی الرضا(۲) غنچه ای از بوستان موسی جعفر رسیده هشتمین شمس ولایت جان پیغمبررسیده دوباره غنچه ای شکوفا گشته است رضا خورشید دین هویدا گشته است علی موسی الرضا(۲) بر سرِ هر شیعه امشب بارش رحمت رسیده از گلستان ولایت، گلبن عصمت رسیده گل باغ ولا امیر و مقتدا گل نجمه بود علی موسی الرضا علی موسی الرضا(۲) دهه ی کرامت آمد نور چشم عترت آمد هشتمین شمس ولایت ازسوی حق رحمت آمد خدا را مظهر است گل پیغمبراست صفابخش قلوب عزیز حیدراست علی موسی الرضا(۲) تو رضا خورشید دینی تو امام هشتمینی توهمان حصن حصینی شیعه را حبل المتینی ز لطف کبریا امام هشتمی رئوف و مهربان پناه مردمی علی موسی الرضا(۲) شیعیانِ مرتضی را رهبری و مقتدایی حامی درماندگانی کعبه ی دلهای مایی تویی یارو حبیب به درد من طبیب بود بهر حرم دل من بی شکیب علی موسی الرضا(۲) حرم وصحن وسرایت تا به محشر جنت ماست حب و مهرت یا رضاجان درهمه عمرعزت ماست حریمت باصفاست پر از نور و ضیاست خدا باشد گواه برایم کربلاست علی موسی الرضا(۲) تو صفای قلب مایی تو علی موسی الرضایی این جهان و روز محشر توهمه امید مایی تو گل من خار تو شدم بیمار تو بود تا روز حشر کرامت کار تو علی موسی الرضا(۲) شب میلاد تو مولا آمده مهمانت هستم به کنار سفره ی تو ریزه خوار خوانت هستم امید عالمین منم بر تو پناه به حق مادرت نمابر من نگاه علی موسی الرضا(۲) ای گل بستان احمد مَحرم رازم تو هستی به سوی حی تعالی بال پروازم تو هستی تویی بر ما امیر تویی خیر کثیر شدم مهمان تو آقا دستم بگیر علی موسی الرضا(۲) تو مرا جاروکش صحن و سرایت کن حسابم بده از لطف و کرامت حضرت مولا جوابم الا ای در ناب تویی چون آفتاب به مولانا جواد به قلب من بتاب علی موسی الرضا(۲) شکرلله ریزه خوار خوان تو هستم رضاجان همچنان سائل کنار سفره بنشستم رضا جان زطفلی یا رضا گدای این درم نگاهی کن به من الا صاحب کرم علی موسی الرضا(۲) ای رئوف عالمِ هستی کسی جز تو ندارم وقت مرگ واحتضارم یارضا چشم انتظارم آقا با یک نگه غم از قلبم ببر چوخوبانت آقا مرا هم تو بخر علی موسی الرضا(۲) حتمی است .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باعرض سلام لطفآ انگشت مبارکتونو بذارین روی لینک ببین چی میاد واستون... من اولین نفر بودم ک این سورپرایز رو براتون فرستادم 👇🏻👇🏻👇🏻 👇🏻http://goo.gl/59TZRD
4_6041680776741783841.mp3
297.7K
❣﷽❣ 🌹 🌿 : مهربونی آروم جونی 🌹 عمریه والله؛هستم گدای؛ضامن آهو زدم دوباره؛پای حریمِ؛ پاک تو زانو خالیه دستم از لطف واحسان کاسم رو پر کن سنگ دلم رو ای مهربونم طلا ودر کن بارون شوقه یاس وبنفشه داره میباره می زنه چشمک؛تو آسمونا بازم ستاره چشای زیباش ،طعنه به دریا میزنه هربار باهر نگاهش ،بارون رحمت گُل میشه هر خار 🌿یا علی موسی الرضا مولی باز مرغ روحم؛از عشق سلطان داره بهونه انگار کنارِ ؛مرقد آقا داره می خونه شکرخدا که قلبم به عشقت محکومه امشب پر زد حریمت از کنج صحنِ معصومه امشب 🌿یا علی موسی الرضا مولی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸سرود ولادت امام رضا(ع)🌸 کبوتر شدم و بازم پریدم به صحن مشهد الرضا رسیدم شدم آزاد آزاد از دوعالم مثه آهو سوی آقا دویدم حاجتام امشب امشب بازم رواشد سایبونم باز سقف ایوون طلا شد میزبان من آقام امام رضا شد امام رضا اومدم بازم بتو رو زدم آغوشت و دوباره واکن بستم دخیل به نگات آقا جونم به فدات آقا بازم منو نیگا کن یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا فرشته ها میان از اوج ابرها واسه جارو کشی ه صحن آقا اگه بهشت بیاد یه بار به مشهد اقامت میگیره می مونه اینجا این حرم نوره نوره مرکز نوره واسهء موسی موسی وادی طوره برای عیسی رمز شفای کوره خورشید میاد میشینه تا گنبد ببینه خیره میشه به صحن آقا این حرم احساسیه عطر حرم یاسیه زائر پاکارشه زهرا یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا توی قبر و قیامت باوقاریم سر آسوده بر لحد میزاریم همه حرف ما باعالم همینه ما شیعه ها امام رضا رو داریم منکه بی تابم ، تابم فقط توهستی بادهء نابم نابم فقط توهستی پادشاه و اربابم فقط تو هستی ایوون طلات با صفاست صحن و سرات کربلاست قبله کل عالمینه تو حرمت بهترین حالت ما نازنین سینه زنی برا حسینه یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا
*یاسین قلب قران* ایا مراقب قلب خودت هستی؟ *اگر قران تفسیر وجود توست .یس قلب توست.* ایا به ماده حیاتی که وارد جریان خونت میشود دقت کردی؟ *یعنی اکسیژن* اگر دستگاه تنفسی سالم نباشد قلب کارش را درست انجام نمی دهد. (دستگاه تنفسی ، جایی که باید اکسیژن رو بگیره و خون پر از اکسیژن را وارد بدن کنه (بوسیله سرخ رگ،) و باز در بازگشت باید دی اکسید کربن (ماده سمی) را از طریق سیاهرگ که بهش میرسد با تنفس بیرون بده). *ریه سالم* برای قلب ما مهم است . *قلب عضو مهم است و دستگاه تنفسی نگاهبان قلب است.* قطعا خون سالم باید وارد قلب بشود و بدون سم. *شاید دستگاه تنفسی عضو مهم در نگاهداری قلب است و یا نگاهبان قلب.* . قبلا اگر برای الودگی هوا باید ماسک میزدیم سهل انگاری می کردیم حالا که خطر بیشتر شده و زدن ماسک بسیار واجب است.چون بیماری کرونا به عضو نگهبان قلب اسیب میرساند . تغذیه درست که تقویت کننده سیستم ایمنی است و تنفس هوای سالم و دوری از تجمعات که می تونه از الودگی تنفسی جلوگیری کنه، از امور ات مهم است و یک فریضه و واجب الهی محسوب میشود. چرا غفلت؟؟!! *همیشه نادانی بزرگترین درد بوده*. هر چند قلب عضو مهم بدن است و خون ساز و حیات ما بدان بستگی دارد. *روح ما بالاتر است و نگاهبان قلب ماست.* ویا دقیقتر بگویم *قلب جلوه نازل روح است.* ایا اگر روح ما گرفته شود قلب به کار ما می اید. *قطعا روح ما که از خداست با خدا پاک می ماند* . و *عبادات پاک کنتده روح از غبار غفلتهاست* و غفلتها همه دی اکسی کربن و سمی است که با یاد خدا دفع میشود و *یاد خدا همان اکسیژن است* که اگر نباشد .قلب از سلامت می افتد. پس تو ای انسان( *تو و من همان منظورم روح خدایی ماست*) با یاد خدا می توانی از قلبت محافظت کنی تا زنده بمانی و زندگی کنی والا قلب بدون یاد خدا زندگی نمی کند .حیات حیوانیست و یا افسردگیست..و کفر هم ناسپاسی از وجود خدا و فراموشی او است و مرگ روح ایمانی ماست. .و برای همین کافر حقیقی یعنی مرده و مومن حقیقی یعنی زنده. و زنده کسیست که زندگی می کند و حیات بهشتی و سلامت روان داردو کسی است که دائم الذکر است و همیشه با خداست.و زنده است. مگر میشود بی خدا زندگی کرد. بی اکسیژن زندگی کرد؟ مگر میشود بی یاد خدا زندگی کرد.؟ یاد خداست که تو را از زشتیها باز می دارد و از قلب زندگی بهشتی تو را حفظ می کند. و غفلتها و گناهان است که روح این نگاهدارنده بدن را حافظت می کند و حفاظت از روح یعنی حفاظت از حیات دهنده قلب و بدون ان قلب می میرد. *هوای قلب عالم امکان و روح اعظم و امام زمان را هر روز باید داشته باشیم* که حیات ما از حیات بالاتر است و از روح خدایی است که جلوه کامل ان در انسان کامل نمایان است. و بدانیم بدون ماده حیاتی و ان روح بزرگ که ما نیز از ان روحیم . قلب و سلامت ما در خطر است. *یس روح اعظم و یس قلب عالم امکان و یس وجود پیامبر اکرم است و یس حقیقت توست* *تا خورشید حقیقت نباشد هیچ خورشیدی نور نخواهد داشت.* قلب قران را حفاظت کنیم که قلب قران نگاهبان قلبهای ماست. حال که دانستیم نگاهبان قلب را و قدر ماده حیاتی یعنی اکسیژن را .خواهیم دانست قرائت سوره یس اقلا در طول شبانه روز یک بار .چرا از هزاران بلا جلوگیری می کنه؟ قطعا تلاوت با تدبر و تفکر مقصود بوده بخوانیم و تفکر کنیم و شاید رمزهای زندگی سالم را یافتیم. شما دوست قرانی من یکی از رموز سلامت انسان از سوره یس را برای ما بنویس. فقط یک نکته . شاید با خواندن ان و دقت و تفکر و عمل ما هم بتوانیم از خود و یا قلب قران حفاظت اکنیم. تشکر از تلاوت و تدبر و تذکر شما . *شرح یس در خود سوره امده* @basijnews_pirbakran
. 38 روز تا عید ولایت پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم»فرمودند: أقضی أُمّتی عِلیٌّ. بیناترین امّت من در أمر قضاوت علی علیه السلام است. (الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٦٧ ـ ذخائرالعقبی، ص ٨٣ ـ مناقب خوارزمی، ص ٣٩) سیره ی مرتضی، طلب حقّ امّت است در دولتش،اساس حکومت،عدالت است فرموده است حضرت خاتم که مرتضی بیناترین ِ امّت من در قضاوت است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
‍ ⚜️🔸⚜️سرود زیبا _میلادِ غریبَ الغُرَبا حَضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _سید مهدی میرداماد⚜️🔸⚜️ {(جلو ایون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم) 2 دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی 2 مهمونِ ویژۀ وقت احتضارمی 2 }2 السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... ( تویی سلطانُ منم رعییتی که میگه حرف دلُ به راحتی ) 2 ( اگه میشه شب میلادت آقا مهمونم کن یه غذایِ حضرتی ) 2 از سینه غم بِبَر ، آقا دم به دم بِبَر روزِ تولدت ما رو حرم بِبَر السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... ( جلو ایون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم) 2 ( کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم) 2 دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی 2 مهمونِ ویژۀ وقت احتضارمی السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... اولین بار که زیارت اومدم تویِ اون لحظۀ طوفانی آقا مادرم میگفت چقدر مهربونی پدرم میگفت که سلطانی آقا سلطانِ ارتزاق ، شکر خدا اقا افتاده دستِ تو کارِ ما ایرانیا السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... جلو ایون طلا زانو میزنم به سبک خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنند هم خوانده میشود 👇